بیشتر مراجع تقلید این نوع اقتدا در نماز جماعت را صحیح شمرده‌اند، ولی برخی از فقها[1] با توجه به اینکه این دو فرد با هم به امام جماعت اقتدا نموده‌اند، آن را صحیح نمی‌دانند. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): فی نفسه مانعی ندارد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در فرض سؤال، نمی‌تواند به نفر جلوئی اقتدا نمائید چون قبل از این، هر دو با هم به امام جماعت اقتدا نموده‌اند، اما در صورتی که شخصی اول به رکعت آخر نماز جماعت برسد و رکعات بعد را فرادی بخواند دیگری می‌تواند پس از فرادی شدن نمازش به وی اقتدا کند. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): اشکال ندارد. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): در فرض مذکور، انتقال نیّت جماعت توسط مأموم، بعد از انتهای نماز امام، به امام دیگر جایز است. [1] . آیت الله مکارم شیرازی. [2] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
فردی به رکعت آخر نماز جماعت رسیده و اقتدا میکند. آیا بعد از پایان نماز امام جماعت، میتواند به نفر جلویی خود که همزمان با وی به مسجد رسیده و نماز میخواند اقتدا کند و ادامه نماز را به امامت آن فرد بخواند؟ (مثل وقتی که امام جماعت وضویش باطل شده و شخص دیگری از مأمومین عهده دار امامت میشود).
بیشتر مراجع تقلید این نوع اقتدا در نماز جماعت را صحیح شمردهاند، ولی برخی از فقها[1] با توجه به اینکه این دو فرد با هم به امام جماعت اقتدا نمودهاند، آن را صحیح نمیدانند.
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
فی نفسه مانعی ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در فرض سؤال، نمیتواند به نفر جلوئی اقتدا نمائید چون قبل از این، هر دو با هم به امام جماعت اقتدا نمودهاند، اما در صورتی که شخصی اول به رکعت آخر نماز جماعت برسد و رکعات بعد را فرادی بخواند دیگری میتواند پس از فرادی شدن نمازش به وی اقتدا کند.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
در فرض مذکور، انتقال نیّت جماعت توسط مأموم، بعد از انتهای نماز امام، به امام دیگر جایز است. [1] . آیت الله مکارم شیرازی. [2] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
- [آیت الله بهجت] فردی به شخص دیگری که رکعت آخر نماز او است اقتدا می کند. آیا آن فردی که امام است پس از اتمام نمازش می تواند نماز دیگرش را به این فردی که به او اقتدا کرده و هنوز مشغول نماز است، اقتدا نماید؟
- [آیت الله خامنه ای] اگر کسی در رکعت چهارم نماز چهار رکعتی به امام اقتدا کرد، هنگامی که امام تشهد و سلام را میخواند آیا باید تا پایان نماز امام جماعت به صورت تجافی بنشیند یا این که میتوان قبل از خواندن تشهد از طرف امام بلند شده و رکعت دوم را شروع کند؟
- [آیت الله خامنه ای] دو نفر که یکی امام است و دیگری مأموم، اقامه نماز جماعت کرده اند. شخص سومی به تصور اینکه فرد دوم امام است، به او اقتدا می کند و بعد از نماز می فهمد که وی مأموم بوده نه امام، نماز شخص سوم چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] اگر در نماز جماعت دو نفر با هم به رکعت سوم برسند و طوری است که باید بعد از سلام نماز جماعت ، بقیّه نماز را فرادا بخوانند آیا یکی از این دو می تواند بدون قصد فرادا کردن ، نیّتش را از جماعت اوّل به امامت این شخص برگرداند و بقیّه نماز را به امامت دیگری بخواند؟
- [سایر] سلام سنم 28 ساله تا الان به دلیل دانشجو بودن در شهری دور از محل زندگی قصد ازدواج نداشتم و قرار بر این شد هر وقت تمام شد به این مسئله فکر کنم. چند روز پیش خواستگاری از طریق معرفی برای آشنایی خانه ما امد و ما هیچ اشنایی و اطلاعاتی در مورد این فرد نداشتیم. اولش صداقت و سادگی طرف برای خانواده جالب بود. وقتی به طور خصوصی قرار شد صحبت کنیم.من از لحن و لهجه صحبت کردنش با اینکه ارشد ادبیات داره و در یک دانشگاه تدریس میکند خوشم نیومد یعنی سازگاری نداشت. دوست دارم تحصیلات یک فرد روی رفتار و تفکراتش تاثیر گذاشته باشه. من در زمینه تکنولوژی و شبکه های اجتماعی و ... آدم به روزی هستم. نه اینکه تمام وقتم را صرفش کنم بلکه رشته ام طوری هست که مجبورم از اخرین اتفاقات مرتبط با رشته ام با خبر بشم و چون در شهرستان زندگی میکنیم سعی میکنم خودم را با توجه به اینکه امکانات شهرستان و فرهنگش محدوده به روز نگه دارم. وقتی از ایشان پرسیدم گفت کامپیوتر خارجیا ساختن به درد خودشونم میخوره. من ترکیب سنت و مدرنیته در همه لحاظ در زندگی دوست دارم و اصولا در خانواده ادم سنت شکنی هستم و خیلی چیزا رو قبول ندارم وقتی این حرف رو زدم ایشان گفتن در زندگی باید همه چی سنتی باشه. گفتم ادم مذهبی نیستم و نماز نمیخونم ولی تو جلسه آشنایی به طور کلی گفتم مذهبی نیستم علاقه ای به افراط گرایی وارد شده به دین ندارم و اهل زیارت های مذهبی نیستم. ولی ایشان گفت من نمازم میخونم خیلی برام مهمه. در آخر نظرم خواستن گفتم با خانواده مشورت میکنم خبر میدهیم. بعد رفتن با خانواده صحبت کردیم. گفتم احساس میکنم چیز مشترکی وجود نداره. من از ادبیات و شعر بدم میاد اگر در یک کانال تلویزیونی یک نفر شعر بخواند کانال را عوض میکنم.اولین شرط برای ادامه جلسه این هست که ظاهر و لحن حرف زدن فرد را بپسندی ولی این میل در من یک ذره هم بوجود نیامد.دوست دارم همسرم در زمینه اینترنت و کامپیوتر به روز باشه همانطور که خودم و خانواده ام هستیم. پدر و مادرم با این سن از اینترنت برای کارهایشان استفاده میکنند. پدرم گفت اول به صداقتش توجه کن.گفتم صداقت شرطه ولی پسندیدن ظاهر هم شرطه و اینکه لحن حرف زدنش به یک آدم تحصیلکرده نمیخوره احساس میکنم تفاوت فرهنگی داریم. پدرم گفت با یک مشاور حضوری صحبت کنم و همیشه آن فردی با سلیقه خودم پیدا نیمکنم ولی من گفتم یه شرط های اولیه ای و یک دوست داشتنی باید وجود داشته باشه که زندگی دوام داشته باشه به خاطرش از تفاوت هایی که ممکنه وجود داشته باشه بگذرم. و اینکه احساس میکنم خواستگار در جلسه اول ظاهر من ا پسندیدن... چون یه خشنودی در رفتارشان وجود داشت ولی من نه
- [سایر] با سلام خدمت شما که وقت و نیروی خود راصرف پاسخ دادن به پرسش های مردم برای کمک به آنها در جهت دست یافتن به راه حل مناسبشان می کنید پیشاپیش از خداوند متعال پیشرفت و موفقیت شما را در این زمینه خواهانم مطلبی را که می خواهم با شما به عنوان یک کارشناس در میان بگذارم مشکلی است که شاید به شکلهای گوناگون در بسیاری از جوانان مخصوصا در جوانان کشور ما وجود دارد منظورم مشکلات جنسی و مسائل مربوط به آن است من نیز از این روند جدا نیستم و درگیر مشکلی هستم که هر لحظه مرا ناتوان تر می سازد چندی پیش این مسئله را با شبکهء پرسمان که یک سایت دانشجویی است در میان گذاشتم آنها نیز لطف کردند و پاسخم را دادند اما این مشکل آن قدر بر روح من چیره گشته که راه حلهای آنها را نتوانستم اجرا کنم چرا که اراده ام بسیار ضعیف شده است مشکلی که در مورد آن می خواستم صحبت کنم کاری است بسیار بسیاربدتر از اعتیاد به مواد مخدر،استمناء!آری درد من این است دردی که هم جسمم را و هم روحم را چند سال مورد حملهء خود قرار داده و تا کنون نتوانسته ام به طور قطعی از پس آن بر بیایم اجازه می خواهم به دلیل اینکه شناخت هر چه بیشتر شخصیت فرد پرسش کننده می تواند به مشاور در جهت ارائهء پاسخی بهتر و جامع تر کمک کند وقتتان را بگیرم و کمی از زندگی ام را برایتان شرح دهم ... باید بگویم به خاطر این که همه فکر می کردند من فرد بسیارپاکی هستم و به خاطر این که قلبا پاک بودم و نظر بدی نسبت به دختران فامیل نداشتم و بسیار از متلک گویی به آنها متنفر بودم همیشه در میان آنها بودم و با آنهابسیار صمیمی تر از هم جنسانم بودم به همین دلیل به من می گفتند مریم خانم در جمع آنها احساس راحتی می کردم و تا اکنون نیز آنها مرا پسری خوب و پاک می دانند به خاطر همین ارتباط پاک احساس بد و شرورانه ای نسبت به آنها نداشتم زمان می گذشت و هر بار که استمناء می کردم بیشتر به درون گمراهی فرو می رفتم هر بار پس از انجام این کار به خودم قول می دادم که دیگر این کار را نکنم و توبه می کردم اما باز این کار تکرار می شد تا همین الان ..... در مقطع پیش دانشگاهی که بودم از یک طرف به نمراتم حساس بودم و از طرفی نگران وضعیت کنکور خود بودم تصمیم گرفتم آن سهل را به دلیل یا بهانهء سنگین بودن درسها و نبود وقت کنکور ندهم و سال آینده با فراغ فکر بیشتری برای کنکور درس بخوانم کارم را خوب شروع کردم و بدون مشورت در چند کلاس کنکور ثبت نام کردم اما هنگامی که دیدم بیشتر به فکر پول هستند تا انتقال مفاهیم انگیزه ام را از دست دادم و دیگر به آن کلاسها نرفتم و تقریبا دیگر درس نخواندم بسیار با خانواده ام درگیر بودم آنها مدام مرا به ادامهء کار تشویق می کردند ولی من مقاومت می کردم زیرا توقعم بالا بود و می خواستم در رشتهء خوبی قبول شوم دلیل این که در این مورد می نویسم این است که می خواهم بگویم یکی از زیانهای استمناء کاهش اراده است من هنگامی که در درسهایم به مشکلی بر می خوردم خیلی سریع ناراحت می شدم و بدتر این که این ناراحتی را به درسهای دیگر نیز می کشاندم و دیگر دوست نداشتم به درس خواندن در آن ساعت ادامه دهم چرا که اراده ام ضعیف شده بود آن سال نیز گذشت وسال تحصیلی جدید را با انگیزه ای قوی شروع کردم در ابتدای شروع کارم چون می دانستم که اگر استمناء را ادامه دهم باز هم سرنوشتم مانند سال گذشته خواهد شد با حال التماس و تضرع پس از نماز به سجده افتادم و قران در بغل از خداوند به زاری خواستم هدایتم کند و مرا از این منجلاب بیرون آورد خداوند نیز با لطف همیشگی که به من داشته است هدایتم کرد هر روز رابطه ام با خداوند بهتر می شد پس از نماز اول وقت مغرب و عشاء هر شب تا شب کنکور به طور مرتب دو صفحه قران را با معنی آن وبا تفکر می خواندم مدت عبادت من یک ساعت به طول می انجامید ولی گذشتن زمان را حس نمی کردم اوایل کار دو سه مرتبه استمناء کردم ولی کم کم این کار را ترک کردم آن قدر خود را به خداوند نزدیک می دیدم که در نماز گریه می کردم و از این که دارم با پروردگار و آفرینندهء خودم صحبت می کنم شور و شعف سراسر وجودم را فرا می گرفت وبا تعجب و شرمندگی به گذشته ام فکرمی کردم جدولی درست کرده بودم که سعود و سقوط اخلاقی را توسط فلشهایی در آن نشان می دادم دائم در حال مراقبهء نفس بودم هر شب بعد از نماز عشاء کل کارهای دیروز و امروزم را مرور می کردم و نکته های مثبت و منفی را یادداشت می کردم تا دیگر بدیها را تکرارنکنم شبهای جمعه را مرتب به حرم می رفتم یک شب حرم خیلی شلوغ بود و من که همیشه دنبال جای خلوتی می گشتم یکی دیگرازبلاهای استمناءگوشه گیری من بود هیچ جای خالی پیدا نکردم و با حالت حزن بسیار به امام رضا ع سلام کردم و با ناراحتی از حرم خارج شدم در مجلسی که به مناسبت چهلم فوت پدربزرگم برگزار شده بود دختر عمه ام به مادرم گفت چند شب پیش احسان را در خواب دیده ام که به حرم رفته و حرم بسیار شلوغ بود و درهای منتهی به ضریح بسته بود و خادمان اجازهء ورود نمی دادند که احسان جلو رفت در را برای او باز کردند وقتی این خواب را شنیدم گریه کردم که چگونه من که آن قدر بد سیرت بودم به کوتاه مدتی آن چنان مورد لطف خداوند قرار گرفته ام که زیر سایهء رحمت امام رضا ع قرار گرفته ام در آن نه ماه که برای کنکور درس می خواندم دعا می کردم که در رشتهء داروسازی در شهر خودم قبول شوم پس از کنکور مانند هر سال تابستان را برای شبکاری به مغازهء تولیدی پدرم رفتم روزی پس از نماز صبح تلفن مغازه به صدا درآمد و صدای پدرم را شنیدم که خبر قبول شدن در رشتهء داروسازی مشهد را به من می داد بسیار خوشحال شدم و نماز شکر خواندم هدف من از درس خواندن رسیدن به پول و ثروت نبود بلکه می خواستم تا پله های پیشرفت را طی کنم و وزیر شوم و به کشور و هم وطنانم خدمت کنم تمام وجودم سرشار از عشق به پیشرفت میهنم بود قبلا مطالعات زیادی در مورد تاریخ باستان ایران و افتخارات آن داشتم و حال پلهء اول را با لطف بسیار خداوند و تلاش خودم با موفقیت طی کرده بودم در تابستان تحقیقی در زمینهء امام زمان ع و وظایف شیعیان ایشان انجام دادم تحقیق بسیار جالبی شده بود باید بگویم در این نه ماه نمازهای ظهرو عصر و مغرب و عشائم را مرتب به مسجد می رفتم به پیشنهاد امام جماعت مسجد محلمان تصمیم گرفتم جمعه شبها آن را برای نمازگزاران آن را ارائه دهم جمعه شبها پس از نماز عشاء بر می خواستم و این تحقیق را می خواندم و حضار با علاقه گوش می کردند خلاصه آدم خوبی شده بودم ولی پس از این که به قول قران کشتی من به ساحل نجات رسیده بود و به هدفم رسیده بودم ارتباطم با خدا ضعیف تر شد و پس از مدتی دوباره با ناسپاسی تمام استمناء کردم و آن را تکرار کردم تا اکنون که در اواخر ترم اول هستم در این چند سال بر اثر این کار همیشه کم بنیه بوده ام مخصوصا این اواخر که به طور جنون آمیزی تقریبا هر دو شب یک باراین کار را می کنم دستهایم می لرزند چشمانم ضعیف شده است در مدت کوتاهی دوبار عینکم را عوض کردم موهایم بسیار نازک و نرم وشکننده شده است و به راحتی و بسیار زیاد می ریزند لبهایم را نا خود آگاه گاز می گیرم مادرم می گوید تازگی ها عصبی شده ای زیاد پلک می زنی انگشتانت را گاز می گیری بر خلاف گذشته اعتماد به نفسم کم شده دیگر نمی توانم در کلاس از استاد سوال بپرسم هنگامی که مطلبی را نمی فهمم و نمی توانم سوال کنم بسیار ناراحت می شوم هنگامی که می خواهم مطلبی را برای هم کلاسی هایم که سی پسر و سی دختر هستند بگویم صورتم به طور محسوسی شروع به لرزش می کند و صدایم بسیار می لرزد چند روز پیش در عین ناباوری دیدم هنگامی که می خواستم چیزی را به دانشجویان یادآوری کنم زیر ناخنهایم کبود شده تمرکزم بر درسهایم بسیار کم شده است سر کلاس که هستم انگار مرده ای بیش نیستم و در دنیایی دیگر سیر می کنم و مرتب ذهنم منحرف می شود و درسها را نمی فهمم در خانه هم هر چه تلاش می کنم بعضی درسها را بفهمم نمی شود و هر روز نگران تر می شوم هر بار تصمیم می گیرم دیگر این کار را نکنم ولی نمی شود دیگر هدفم یادم رفته است دیگر خدا را نمی شناسم و نماز را به زور می خوانم در آیات قران شک می کنم و گاهی اوقات خدا را فاقد نقش در این دنیا می دانم و قران را داستان نمی دانم عاقبتم به کجا می کشد این ها بخشی از زندگی من بود حال امیدم پس از خداوند به شما است خواهش می کنم این برادرتان را اگر بدتان نمی آید کمک کنیدو از تاریکی ها او را دوباره به نور برگردانید خواهش می کنم پاسخی مقطعی به من ندهید و مرا مرحله به مرحله هدایت کنید اگر امثال مرا رها کنید به جای اول خود بر می گردند لطفا مرا راهنمایی کنید در ضمن خوشحال می شوم اگر این نوشته را بدون ذکر نام در معرض دید دیگر کاربران بگذارید چه بسا بخوانند و عبرت بگیرند
- [آیت الله اردبیلی] اگر امام جماعت قضای نماز واجب روزانه خود را بخواند، میتوان به او اقتدا کرد، ولی اگر نماز خود را احتیاطا قضا کند یا قضای احتیاطی نماز شخص دیگری را بخواند، اگرچه برای آن پول نگرفته باشد، اقتدای به او اشکال دارد؛ ولی اگر انسان بداند که از شخصی که امام جماعت برای او نماز قضا میخواند نماز فوت شده است، اقتدای به امام جماعت اشکال ندارد.
- [آیت الله بهجت] امام جماعت باید یک نفر باشد، ولی اگر در بین نماز برای امام حادثهای پیش آمد، مثل مردن، بیهوشی، دیوانگی، حدث، مرض، جاری شدن خون از بینی، احتیاج به قضای حاجت، و همینطور است اگر امام متوجه شود که طهارت نداشته و یا نماز او شکسته بوده است، امام یا مأمومین میتوانند دیگری را امام قرار دهند، خواه آن فرد از اعضای جماعت باشد و یا کسی باشد که ابتداءاً میخواهد نماز بخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد مخیّر است بین این که بایستد تا امام برای رکعت بعد برخیزد و آن را رکعت اوّل نماز خود حساب کند، و بین این که نیّت فرادی نماید ولی اگر برخاستن امام به قدری طول بکشد که نگویند این شخص نماز جماعت میخواند، باید نیّت فرادی کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر هنگامی که امام در رکوع است، اقتدا کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود، امام سر از رکوع بردارد، احتیاط مستحب آن است که در صورت امکان در حالت ایستاده صبر کند تا امام برای رکعت بعد برخیزد و آن را رکعت اوّل نماز خود حساب کند؛ ولی اگر برخاستن امام به قدری طول بکشد که نگویند این شخص نماز جماعت میخواند، باید نیّت فرادی نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر موقعی به جماعت رسد که امام مشغول خواندن تشهد آخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب نماز جماعت برسد باید نیت کند و تکبیره الاحرام بگوید و بعد بنشیند و تشهد نماز را با امام بخواند، ولی سلام نگوید و کمی صبر کند تا امام سلام نماز را بگوید، بعد بایستد و نماز را ادامه دهد، یعنی حمد و سوره را بخواند و آن را رکعت اول نماز خود حساب کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگرچه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش به طور جماعت صحیح است و یک رکعت حساب می شود، امّا اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد جماعتش باطل است. ولی نماز او به صورت فرادی صحیح است لذا آن را رکوع رکعت اول حساب کند و نماز خود را ادامه دهد هرچند احتیاط مستحب اعاده این نماز است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به رکوع امام برسد، اگر چه ذکر امام تمام شده باشد، نمازش صحیح است، و یک رکعت حساب می شود. اما اگر به مقدار رکوع خم شود و به رکوع امام نرسد جماعت باطل است، ولیکن احتیاط آن است که سر از رکوع بردارد و آن را یک رکعت حساب نموده و نماز را فرادی تمام کند و بعد دوباره بخواند، اگر چه حکم به صحت نماز بعید نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نمازجماعت از مهمترین مستحبات و از بزرگترین شعائر اسلامی است و در روایات، فوق العاده روی آن تکیه شده است، مخصوصاً برای همسایه مسجد یا کسی که صدای اذان مسجد را می شنود بیشتر سفارش شده و سزاوار است انسان تا می تواند نمازش را با جماعت بخواند. در روایتی آمده است که اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند هر رکعت آن ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کند هر رکعت ثواب 600 نماز و هر قدر عدد نمازگزاران بیشتر شود ثواب نمازشان بیشتر خواهدشد و اگر عدد آنان از ده نفر بگذرد اگر تمام آسمانها کاغذ و دریاها مرکب و درختها قلم و ملائکه و انس و جن نویسنده شوند، نمی توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بین مأموم و امام یا بین مأموم و مأموم دیگری که واسطه اتصال مأموم با امام است کمتر از مقدار اندام انسان در حال سجده - که حدود یک متر است - فاصله باشد، مانعی ندارد، ولی اگر بیش از این مقدار فاصله شود، جماعتش صحیح نیست، بنابراین اگر چند نفر که نمازشان باطل است فاصله شوند، نمیتواند اقتدا کند و اگر در وسط نماز به مقدار اندام انسان در حال سجده فاصله شود، به احتیاط واجب قصد فرادی نماید و نماز را تمام کند. به هر حال اگر شک داشته باشد که نماز امام یا مأمومین سمت راست یا سمت چپ یا جلو صحیح است یا نه، میتواند به جماعت خود ادامه دهد و اقتدا نماید و بچه ممیّز؛ یعنی بچهای که خوب و بد را میفهمد، اگر شرایط نماز را رعایت کند، نمازش صحیح است و اگر شک داشته باشند که نمازش صحیح است یا نه، حکم به صحّت نمازش میشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر موقعی برسد که امام مشغول خواندن تشهد اخر نماز است چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد باید بعد از نیت اقتدا و گفتن تکبیره الاحرام بنشیند و تشهد را بنابر احتیاط واجب به نیت قربت مطلقه اعم از وجوب و شهادت مستحب با امام بخواند ولی سلام را نگوید و صبر کند تا امام سلام نماز را بدهد بعد بایستد و بدون ان که دوباره نیت کند و تکبیر بگوید حمد و سوره را بخواند و ان را رکعت اول نماز خود حساب کند