آیا حضرت علی(ع) در زمان حکومت خویش، دستور دادند که صورت نماز از حالتی که خلیفه دوم(عمر) ایجاد کرد به حالت قبل برگردد؟ حالت دست‌‌ها منظور است. همچنین تغییر در اذان را آن‌حضرت به حالت قبل برگرداندند؟
25 سال بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود که خلافت مسلمانان به مسیر اصلی خود بازگشت. امام علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت ظاهری، بر این عقیده بود تا تمام بدعت‌هایی را که در این مدت به‌وجود آمده بود از بین ببرد. اما این مدت زمان طولانی، برای خو گرفتن مردم؛ با آدابی که به نام آداب رسول خدا(ص) و خلفای او به گوش آنان رسیده بود، کافی بود. در خلال این مدت، وسعت حکومت اسلامی بسیار گسترده شده بود و همین بدعت‌ها به مناطق تحت نفوذ اسلام، رخنه کرده بود. با این وجود تلاش امام علی(ع) برای از بین بردن بدعت‌ها تعطیل نشد، اما گاهی ایشان از ادامه مبارزه به دلیل جلوگیری از تفرقه و از بین رفتن شالوده‌های جامعه اسلامی دست برمی‌داشت. از بدعت‌هایی که در زمان خلیفه دوم در نماز ایجاد شده بود، تکتّف یا همان دست بسته نماز خواندن است.[1] همچنین در همان هنگام، جمله «الصلاة خیر من النوم»به اذان صبح اضافه شده و جمله «حی علی خیر العمل» از اذان حذف شد.[2] علامه مجلسی(ره) در کتاب خود؛ بخش را با عنوان «علّة عدم تغییر أمیر المؤمنین(ع) بعض البدع فی زمانه»‏؛[3] علت تغییر ندادن برخی از بدعت‌ها توسط امیر المؤمنین در زمان خلافتشان، به نگارش در آورده است که به برخی موانع پیش روی حضرتشان در مبارزه با بدعت‌ها اشاره می‌کند. مرحوم کلینی ضمن روایتی مفصل، خطبه‌ای از امام علی(ع) را جهت علت تغییر ندادن بدعت‌ها در زمان آن‌حضرت را نقل کرده که شنیدنی و راه‌گشا می‌باشد: «...خلفای قبل از من، عامدانه با رسول خدا مخالفت کردند و اعمالی انجام دادند که سنت او را تغییر داد و اگر من بخواهم مردم را از [همه] آنچه آنان بدعت گذاشته‌اند، دور کرده و به همان روش زمان پیامبر(ص) وادار کنم، هیچ سپاهی برایم باقی نمی‌ماند، مگر خودم و تعداد اندکی از شیعیانم...» سپس امام علی(ع) بسیاری از بدعت‌ها را نام برده و در پایان می‌فرماید: «مگر ندیدید که وقتی آنان را از نماز تراویح (نماز مستحبی که اهل سنت به جماعت می‌خوانند) باز داشتم؛ از کسانی که در لشگرم، هم‌رزم من بودند؛ فریاد زدند: ای مسلمانان! سنت عمر از بین رفت! پس می‌رفت که لشگر از هم پاشیده شده و به امامت ائمه ضلالت و گمراهی درآید».[4] این درد دل مظلومانه امام علی(ع) است که تصویری از جامعه مسلمانان آن روز را برایمان ترسیم می‌کند، مسلمانانی که فرق بین سنت و بدعت را نمی‌دانستند و کسانی که به عمد؛ می‌خواستند جامعه نبوی را از مسیر خود خارج کرده و در وادی بدعت و گمراهی قرار دهند. امتی که بخش وسیعی از هویّت خود را در عمل به بدعت‌ها می‌دیدند، و فرقی بین علی(ع) و دیگر خلفا قائل نبودند، بلکه آنها را به دلیل تقدم زمانی، اولی می‌دانستند! بنابراین، امام علی(ع) با تمام بدعت‌ها مبارزه کرده و در مقابل آنها ایستاد و مخالفت ایشان نیز در تاریخ ثبت شد و یاران ویژه حضرتشان در همان زمان تا حد امکان به این‌گونه بدعت‌ها عمل نکرده و آنها را انکار می‌کردند، ولی بخش وسیعی از جامعه مسلمانان نه تنها همراه آن‌حضرت در این مبارزه نبودند، بلکه در بسیاری از موارد به مخالفت با ایشان برخاستند.   [1] . ر.ک: «شیعه و خواندن نماز با دست باز، تکتف»، سؤال 229. [2] . ر.ک: «حی علی خیر العمل»، سؤال 20111. [3] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 34، ص 167، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ اول، 1410ق. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 58، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
عنوان سوال:

آیا حضرت علی(ع) در زمان حکومت خویش، دستور دادند که صورت نماز از حالتی که خلیفه دوم(عمر) ایجاد کرد به حالت قبل برگردد؟ حالت دست‌‌ها منظور است. همچنین تغییر در اذان را آن‌حضرت به حالت قبل برگرداندند؟


پاسخ:

25 سال بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) بود که خلافت مسلمانان به مسیر اصلی خود بازگشت. امام علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت ظاهری، بر این عقیده بود تا تمام بدعت‌هایی را که در این مدت به‌وجود آمده بود از بین ببرد.
اما این مدت زمان طولانی، برای خو گرفتن مردم؛ با آدابی که به نام آداب رسول خدا(ص) و خلفای او به گوش آنان رسیده بود، کافی بود.
در خلال این مدت، وسعت حکومت اسلامی بسیار گسترده شده بود و همین بدعت‌ها به مناطق تحت نفوذ اسلام، رخنه کرده بود. با این وجود تلاش امام علی(ع) برای از بین بردن بدعت‌ها تعطیل نشد، اما گاهی ایشان از ادامه مبارزه به دلیل جلوگیری از تفرقه و از بین رفتن شالوده‌های جامعه اسلامی دست برمی‌داشت.
از بدعت‌هایی که در زمان خلیفه دوم در نماز ایجاد شده بود، تکتّف یا همان دست بسته نماز خواندن است.[1] همچنین در همان هنگام، جمله «الصلاة خیر من النوم»به اذان صبح اضافه شده و جمله «حی علی خیر العمل» از اذان حذف شد.[2]
علامه مجلسی(ره) در کتاب خود؛ بخش را با عنوان «علّة عدم تغییر أمیر المؤمنین(ع) بعض البدع فی زمانه»‏؛[3] علت تغییر ندادن برخی از بدعت‌ها توسط امیر المؤمنین در زمان خلافتشان، به نگارش در آورده است که به برخی موانع پیش روی حضرتشان در مبارزه با بدعت‌ها اشاره می‌کند.
مرحوم کلینی ضمن روایتی مفصل، خطبه‌ای از امام علی(ع) را جهت علت تغییر ندادن بدعت‌ها در زمان آن‌حضرت را نقل کرده که شنیدنی و راه‌گشا می‌باشد:
«...خلفای قبل از من، عامدانه با رسول خدا مخالفت کردند و اعمالی انجام دادند که سنت او را تغییر داد و اگر من بخواهم مردم را از [همه] آنچه آنان بدعت گذاشته‌اند، دور کرده و به همان روش زمان پیامبر(ص) وادار کنم، هیچ سپاهی برایم باقی نمی‌ماند، مگر خودم و تعداد اندکی از شیعیانم...»
سپس امام علی(ع) بسیاری از بدعت‌ها را نام برده و در پایان می‌فرماید:
«مگر ندیدید که وقتی آنان را از نماز تراویح (نماز مستحبی که اهل سنت به جماعت می‌خوانند) باز داشتم؛ از کسانی که در لشگرم، هم‌رزم من بودند؛ فریاد زدند: ای مسلمانان! سنت عمر از بین رفت! پس می‌رفت که لشگر از هم پاشیده شده و به امامت ائمه ضلالت و گمراهی درآید».[4]
این درد دل مظلومانه امام علی(ع) است که تصویری از جامعه مسلمانان آن روز را برایمان ترسیم می‌کند، مسلمانانی که فرق بین سنت و بدعت را نمی‌دانستند و کسانی که به عمد؛ می‌خواستند جامعه نبوی را از مسیر خود خارج کرده و در وادی بدعت و گمراهی قرار دهند. امتی که بخش وسیعی از هویّت خود را در عمل به بدعت‌ها می‌دیدند، و فرقی بین علی(ع) و دیگر خلفا قائل نبودند، بلکه آنها را به دلیل تقدم زمانی، اولی می‌دانستند!
بنابراین، امام علی(ع) با تمام بدعت‌ها مبارزه کرده و در مقابل آنها ایستاد و مخالفت ایشان نیز در تاریخ ثبت شد و یاران ویژه حضرتشان در همان زمان تا حد امکان به این‌گونه بدعت‌ها عمل نکرده و آنها را انکار می‌کردند، ولی بخش وسیعی از جامعه مسلمانان نه تنها همراه آن‌حضرت در این مبارزه نبودند، بلکه در بسیاری از موارد به مخالفت با ایشان برخاستند.   [1] . ر.ک: «شیعه و خواندن نماز با دست باز، تکتف»، سؤال 229. [2] . ر.ک: «حی علی خیر العمل»، سؤال 20111. [3] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 34، ص 167، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ اول، 1410ق. [4] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 58، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین