در فرهنگ عرب، برای انتخاب کنیه افراد، گاهی از نام فرزند آن شخص استفاده می‌شود. در این حالت، نام فرزند بزرگ‌تر به کلمه «اَب» یا «اُم» اضافه می‌شود و به عنوان کنیه، به پدر یا مادر او اطلاق می‌شود؛ مانند «ابو الحسن» که کنیه امام علی(ع) و بر گرفته از نام فرزند بزرگ ایشان امام حسن(ع) است و نیز امام هادی(ع) که به مناسبت فرزندشان امام حسن عسکری(ع)، «ابوالحسن الثالث» نامیده می‌شود. اما در برخی از موارد، بدون توجه به نام فرزند (خصوصاً برای کسانی که فرزند ندارند) با استفاده از برخی ویژگی‌های موجود در افراد، برای آنان کنیه قرار داده می‌شود. به عنوان مثال؛ می‌توان به کنیه «ابو تراب» اشاره کرد که به جهت خاکی بودن امام علی(ع)، به حضرتشان اطلاق می‌شد.[1] امام رضا(ع) فرزند خود، امام جواد(ع) را برای احترام و تعظیم، همواره با کنیه «ابو جعفر» خطاب می‌کردند، در حالی که ایشان خردسال بوده و ازدواج هم نکرده بودند.[2] درباره امام کاظم(ع) باید گفت؛ ایشان فرزندان زیادی داشتند که نام یکی از آنها «حسن» بود و ممکن است که این کنیه، از نام همین فرزند گرفته شده باشد. علاوه بر این؛ ایشان کنیه‌های دیگری نیز مانند «ابو ابراهیم» و «ابو اسماعیل» داشتند که برگرفته از نام فرزندان دیگرشان بود.[3] اما امام رضا(ع) که در سن بالا صاحب فرزند شدند، ظاهراً برگزیدن کنیه برای ایشان از نوع دوم می‌باشد و شاید بتوان معنای ضمنی این کنیه را «پدر انسانی زیبا و نیک» دانست. [1] . ر.ک کنیه ابو تراب به امام علی (ع)- 14879 [2] . «مَا کَانَ یَذْکُرُ مُحَمَّداً ابْنَهُ إِلَّا بِکُنْیَتِهِ‏ یَقُولُ کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو جَعْفَرٍ وَ کُنْتُ أَکْتُبُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ وَ هُوَ صَبِیٌّ بِالْمَدِینَةِ فَیُخَاطِبُهُ بِالتَّعْظِیمِ»؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 240، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. [3] . ر. ک: زندگی امام موسای کاظم (ع) و فرزندانش- 1888
در فرهنگ عرب، برای انتخاب کنیه افراد، گاهی از نام فرزند آن شخص استفاده میشود. در این حالت، نام فرزند بزرگتر به کلمه «اَب» یا «اُم» اضافه میشود و به عنوان کنیه، به پدر یا مادر او اطلاق میشود؛ مانند «ابو الحسن» که کنیه امام علی(ع) و بر گرفته از نام فرزند بزرگ ایشان امام حسن(ع) است و نیز امام هادی(ع) که به مناسبت فرزندشان امام حسن عسکری(ع)، «ابوالحسن الثالث» نامیده میشود.
اما در برخی از موارد، بدون توجه به نام فرزند (خصوصاً برای کسانی که فرزند ندارند) با استفاده از برخی ویژگیهای موجود در افراد، برای آنان کنیه قرار داده میشود. به عنوان مثال؛ میتوان به کنیه «ابو تراب» اشاره کرد که به جهت خاکی بودن امام علی(ع)، به حضرتشان اطلاق میشد.[1] امام رضا(ع) فرزند خود، امام جواد(ع) را برای احترام و تعظیم، همواره با کنیه «ابو جعفر» خطاب میکردند، در حالی که ایشان خردسال بوده و ازدواج هم نکرده بودند.[2]
درباره امام کاظم(ع) باید گفت؛ ایشان فرزندان زیادی داشتند که نام یکی از آنها «حسن» بود و ممکن است که این کنیه، از نام همین فرزند گرفته شده باشد. علاوه بر این؛ ایشان کنیههای دیگری نیز مانند «ابو ابراهیم» و «ابو اسماعیل» داشتند که برگرفته از نام فرزندان دیگرشان بود.[3]
اما امام رضا(ع) که در سن بالا صاحب فرزند شدند، ظاهراً برگزیدن کنیه برای ایشان از نوع دوم میباشد و شاید بتوان معنای ضمنی این کنیه را «پدر انسانی زیبا و نیک» دانست. [1] . ر.ک کنیه ابو تراب به امام علی (ع)- 14879 [2] . «مَا کَانَ یَذْکُرُ مُحَمَّداً ابْنَهُ إِلَّا بِکُنْیَتِهِ یَقُولُ کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو جَعْفَرٍ وَ کُنْتُ أَکْتُبُ إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ وَ هُوَ صَبِیٌّ بِالْمَدِینَةِ فَیُخَاطِبُهُ بِالتَّعْظِیمِ»؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 240، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق. [3] . ر. ک: زندگی امام موسای کاظم (ع) و فرزندانش- 1888
- [سایر] پس از شهادت کدام امام دو گرایش عمده به نامهای قطعیه و واقفیه پدید آمد؟ الف) امام رضا(ع) ب)امام موسی کاظم)ع)
- [سایر] آیا امام کاظم علیه السلام از غیبت حضرت مهدی علیه السلام خبر دادهاند؟
- [سایر] امام کاظم(ع) چند فرزند داشته است؟
- [سایر] چگونگی مبارزات سیاسی امام کاظم(ع) را شرح دهید؟
- [سایر] ذکر دائم امام موسی کاظم(ع) چه بود؟
- [سایر] زندگانی امام کاظم علیه السلام (ع) را بیان کنید؟
- [سایر] امام کاظم (ع) چند همسر وچند فرزند داشتند؟
- [سایر] امام موسی (ع) چند سال در زندان بودند؟
- [سایر] شعر بمناسبت شهادت امام کاظم ع بفرمایید؟
- [سایر] شعر بمناسبت شهادت امام کاظم ع بفرمایید؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.