امام کاظم(ع) چند فرزند داشته است؟ امام موسی بن جعفر (ع) هفتمین امام شیعیان در سال 128هجری در منطقه ابواء – منطقه ای بین مکه و مدینه – به دنیا آمد در ماه و روز ولادت ایشان تاریخ دقیقی ثبت نشده و تنها به سال ولادت ایشان اکتفا شده است . شهادت ایشان درغالب کتب معتبردر رجب سال 183هجری در بغداد در زندان هارون می باشد در روز شهادت هم مشهور بیست و پنجم رجب را نقل کرده اند هر چند پنجم، ششم و چهاردهم رجب هم از جلمه نقل هایی است که بعضی کتب دیگر ذکر نموده اند . مدت عمر ایشان 55سال می باشد. از جمله نکاتی که درباره امام کاظم مطرح است تعدد فرزندان ایشان است به طوری که منابع تعداد آنها را تا 60 فرزند نام می برند سوالی که مطرح می شود این است که آیا با توجه به زندانی بودن امام در زندان های مختلف عباسی نسبت این تعداد فرزند به امام کاظم(ع) صحیح می باشد یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که بعد از تتبع و بررسی در کتب معتبره شیعه به این نتیجه می رسیم که واقعا امام کاظم دارای فرزندان زیادی بوده اند که کمترین تعدادی که نقل شده 30 فرزند می باشد که ما در اینجا ابتدا نقل بزرگان شیعه را از کتب معتبره بیان خواهیم کرد و سپس توضیح بسیار مختصری درباره هر یک از آن ها خواهیم داد. اما نکته ای که قبل از نقل قول ها باید گفته شود این است که از لحاظ تاریخی نسبت 14سال زندانی شدن و یا بیشتر از آن، به امام کاظم(ع) نسبت اغراق آمیز و غلطی می باشد می باشد بله اینکه امام کاظم(ع) چندین بار توسط خلفای ملعون عباسی به زندان انداخته شد صحیح است اما مدت هر بار زندانی شدن، طولانی نبوده است بلکه هر بار ایشان را آزاد کرده و بار دیگر به بهانه ای ایشان را زندانی می کردند. طولانی ترین زندانی که در این بین بوده مربوط به آخرین زندان ایشان می باشد که از سال 179 تا سال 183 به مدت چهار سال در زندان هارون الرشید می باشد که نهایتا امام به دست سندی بن شاهک به دستور هارون در همین زندان به شهادت می رسند. لذا نمی توان گفت که امام مثلا 14سال پشت سر هم و بدون هیچ آزادی در زندان بوده است بلکه باید گفت بر فرض که مدت زندانی شدن امام طولانی بوده است به هیچ عنوان نمی شود ادعا کرد که همه این مدت پشت سر هم بوده است لذا زندانی بودن امام و او طولانی منافاتی با تعدد اولاد ایشان ندارد اقوال علما درباره فرزندان ایشان: 1- ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب: اولاد حضرت موسی بن جعفر فقط سی نفر بودند بعضی سی و هفت نفر گفتهاند، پسرانش هجده نفر به نام های علی بن موسی الرضا امام هشتم، ابراهیم، عباس، قاسم، عبد اللَّه، اسحاق، عبید اللَّه، زید، حسن و فضل که از چند کنیز بودند اسماعیل، جعفر، هارون حسن از یک کنیز احمد، محمّد و حمزه از کنیزی دیگر یحیی و عقیل و عبد الرحمن.کسانی که از خود نسلی باقی گذاردند سیزده نفرند که عبارتند از: حضرت رضا و ابراهیم و عباس، اسماعیل، محمّد، عبد اللَّه، حسن، جعفر، اسحاق، حمزه. دخترانش نوزده نفرند بنامهای خدیجه، ام فروه، ام ابیها، علیه و فاطمه کبری فاطمه صغری بریهه، کلثم، ام کلثوم، زینب، ام القاسم، حکیمه، رقیه صغری و ام وحیه و ام سلمه و ام جعفر و لبانه، اسماء، امامه و میمونه از چند کنیز. 2- شیخ مفید در الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد: حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام دارای سی و هشت فرزند پسر و دختر بود از آن جمله حضرت علی بن موسی الرضا است و ابراهیم و عباس و قاسم که فرزندان چند کنیز بودند و اسماعیل و جعفر و هارون و حسن فرزند کنیزی دیگر و احمد و محمّد و حمزه نیز فرزند کنیزی و عبد اللَّه و اسحاق و عبید اللَّه و زید و حسین و فضل و سلیمان فرزند چند کنیز دیگر.فاطمه کبری و فاطمه صغری و رقیه و حکیمه و ام ابیها و رقیه صغری کلثم و ام جعفر و لبانة و زینب و خدیجه و علیة و آمنه و حسنه و بریهه و عائشة و ام سلمه و میمونه و ام کلثوم دختران امام علیه السّلام هستند. 3- اربلی در کشف الغمه به نقل از جنابذی فرزندان ایشان را 38نفر ذکر می کند با این تفاوت که تعداد پسرها 20نفر و دختر ها 18نفر می باشند 4- مرحوم طبرسی در اعلام الوری تعداد آن ها را 37 نفر می داند که 18پسر و 19دختر را نام می برد 5- ابن جوزی در تذکره الخواص می نویسد: سیرهنویسان میگویند: وی بیست پسر و بیست دختر داشت امام علی بن موسی، زید، ابراهیم، عقیل، هارون، حسن، عبد اللّه، عبید اللّه، اسماعیل، عمر، احمد، جعفر، یحیی، اسحاق، عبّاس، حمزه، عبد الرّحمن، قاسم، جعفر اصغر، و به قولی محمد، خدیجه، ام فروه، اسماء، علیّه، فاطمه کبری، صغری، فاطمه وسطی و فاطمه دیگری- بنا بر این فاطمهها چهار تن بودند-، ام کلثوم، آمنه، زینب، ام عبد اللّه، زینب صغرا، ام قاسم، حکیمه، اسماء صغرا، محموده، امامه، میمونه که از مادران مختلف بودند. 6- یعقوبی مورخ شیعی 41فرزند برای امام نام می برد که 18پسر و 23 دختر را ذکر می کند: موسی بن جعفر را هجده پسر و بیست و سه دختر بود، پسران عبارت بودند از: علیٌ الرضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبید الله، حمزه، زید، عبد الله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان. موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچیک از آنان شوهر نکرد مگر ام سلمه که در مصر بازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد. و اقوال دیگری که از ذکر آنها چشم پوشی می کنیم. ملاحظه می کنید که کمترین آنها 30 نفر و بیشترین آن ها 40 نفر را ذکر کرده اند جالب این که ابن عنبه حسنی در عمده الطالب فرزندان امام را 60 نفر ذکر می کند که 23 پسر و 37 دختر را نام می برد لذا می توان به جرات ادعا کرد که تعداد فرزندان امام کاظم(ع) زیاد بوده اند هر چند دقیقا تعداد آن ها را ندانیم ضمن این که در کتب رجالی معروف شیعه در مورد هر یک از اینان کلامی آمده است و حتی اکثر اولاد ذکور امام دارای فرزند و نسب بوده اند که رجالیون آن ها را نیز در کتب خود ذکر کرده اند. توضیحی کوتاه درباره پسران ایشان: 1- امام رضا(ع): امام هشتم شیعیان و جانشین امام کاظم(ع) که نیاز به معرفی ندارد نام ایشان علی و در سال 148 متولد و در صفر سال 202 یا 203 به دست مامون به شهادت رسید قبر ایشان در طوس مشهد الرضا می باشد 2- محمد بن موسی بن جعفر: شیخ مفید می نویسد: از فرزندان آن حضرت محمد بن موسی است که از اهل فضل و صلاح بوده و... رقیة دختر حضرت کاظم علیه السّلام برایم نقل کرد که محمد بن موسی پیوسته با وضوء و همیشه سرگرم نماز بود، و شبها چنان بود که وضوء میساخت و نماز میخواند و صدای ریختن آب وضویش شنیده میشد که وضوء میگرفت و پاسی از شب نماز میخواند، آنگاه ساعتی صدای وضوء و نماز او آرام میشد و لختی میخوابید دوباره برمیخاست و صدای ریختن آب وضویش شنیده میشد و پس از آن پاسی نماز میخواند و همچنان باین ترتیب اندکی میخوابید و برمیخاست بوضوء و نماز تا صبح میشد، و هرگز من او را ندیدم جز اینکه بیاد گفتار خدای تعالی میافتادم که در باره پرهیزکاران و متقین فرماید: (چنان بودند که اندکی از شب را میخوابیدند) (سوره ذاریات آیه 17). 3- قاسم بن موسی بن جعفر: کلینی، صدوق و شیخ طوسی به سند صحیح در کتب اربعه شیعه روایت صحیحی را نقل می کنند که امام وصیت کرد بعد از وفات علی و ابراهیم او متولی صدقات امام باشد 4- عبد الله بن موسی بن جعفر: شیخ صدوق روایتی دارد که نشان می دهد ایشان ضمن احترام به ائمه گاهی فتوای از غیر علم می دادکه روایت این است: ابراهیم بن هاشم می گوید: وقتی امام رضا از دنیا رفت ما به سفر حج رفتیم و خدمت امام جواد رسیدیم که از هر شهری عده ای از شیعیان هم آن جا بودند تا امام جواد را ببینند در این هنگام عبد الله عموی امام در حالی سن زیادی هم داشت... وارد شد و پیشانی امام را بوسید و امام روی صندلی نشست تا دیگران اورا ببینند... که در ادامه روایت می گوید امام از او یک مسئله شرعی پرسید و او به اشتباه پاسخ و سپس امام جواب صحیح را داد بعد حضار در جلسه از امام خواستند تا پاسخ سوالات آن ها را بدهد و امام جواب همه سوالات ان ها را داد 5- زید بن موسی بن جعفر: شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا روایاتی را در مورد زید می آورد که یکی از این ها این روایت است: هنگامی که زید بن موسی برادر حضرت رضا علیه السّلام- که بسال 199 در بصره شورش کرده بود و خانههای بنی عبّاس را آتش زده و خراب کرده بود و بدین سبب او را زید النار میخواندند- دستگیر شد، نزد مأمونش آوردند، مأمون به او گفت: ای زید در بصره خروج میکنی و بجای اینکه بخانههای دشمنانمان (بنی امیه، ثقیف، و غنیّ، و باهلة، و آل زیاد) آغاز کنی به خانههای پسر عموهایت اولاد عبّاس شروع مینمایی و آنها را بآتش میکشی؟! زید که قریحهای شوخ داشت گفت: اشتباه کردم از هر جهت یا امیر المؤمنین، اگر باز گردم این بار به آنها میپردازم، مأمون را خنده گرفت و او را نزد برادرش حضرت رضا علیه السّلام روانه کرده و پیام فرستاد که او را بخاطر شما بخشیدم، و چون او را نزد حضرت آوردند وی او را ملامت کرد و سرزنش نمود و گفت: تو آزادی هر کجا که خواهی برو و سوگند یاد نمود که با او تا زنده است سخن نگوید 6- احمد بن موسی بن جعفر: شیخ مفید درباره او می گوید: ... کان کریما، جلیلا، ورعا امام کاظم او را بسیار دوست می داشت و همیشه او را مقدم می داشت امام باغ معروف خود به نام یسیره را به او بخشید. احمد بن موسی در طول زندگی خود 1000بنده را آزاد کرد ظاهرا احمد بن موسی همان شاه چراغ است که در شیراز مدفون می باشد 7- اسماعیل بن موسی بن جعفر: ایشان ساکن مصر شده و فرزندان ایشان هم در همان جا متولد شده اند نجاشی 12کتاب از او در باب فقه نقل می کند کشی می گوید امام او را مامور کرد تا بر بدن صفوان بن جمال از اصحاب اجماع شیعه نماز بخواند 8- ابراهیم بن موسی بن جعفر: او در قیام ابوالسرایا شرکت داشته و از طرف او فرماندار یمن شده است شیخ مفید در وصف او می نویسد: از فرزندان آن حضرت ابراهیم بن موسی است که مردی شجاع و کریم بود و در زمان مأمون از طرف محمد بن زید بن علی بن الحسین علیه السّلام فرماندار یمن شد و محمد بن زید کسی است که در زمان مأمون خروج کرد و ابو السرایا نیز در کوفه با او بیعت کرد و کوفه را فتح کرد و مدتی در آنجا بماند تا آنکه ابو السرایا در جنگ با بنی عباس کشته شد و کار محمد بن زید پراکنده گشت و برای ابراهیم بن موسی از مأمون امان گرفتند و او بآن جناب امان داده (ابراهیم ببغداد آمد و در آنجا بود تا از دنیا رفت). مرحوم صدوق روایتی در عیون اخبار الرضا دارد که نشان می دهد که او در ابتدا از جمله کسانی بود که قائل به زنده بودن امام کاظم بوده(واقفیه) و سپس برگشته و قائل به امامت امام رضا شده است: بکر بن صالح گوید: (به ابراهیم پسر امام کاظم علیه السّلام گفتم: در باره پدر خود چه میگویی؟ گفت: او زنده است. گفتم: در باره برادرت ابو الحسن (یعنی حضرت رضا)- علیه السّلام- چه میگوئی؟ گفت: مورد اطمینان و راستگو است. گفتم: او معتقد است که پدرت وفات کرده است؟ گفت: او بهتر میداند چه میگوید، من گفتهام را تکرار کردم، او هم همین جواب را تکرار کرد. گفتم: آیا پدرت کسی را وصیّ قرار داده است؟ گفت: بله، گفتم: چه کسی را؟ گفت: پنج نفر از ما را و علیّ را بر ما مقدّم فرموده). 9- اسحاق بن موسی بن جعفر: شیخ طوسی و جناب برقی در رجال خود ایشان را از اصحاب امام کاظم می دانند و مرحوم کلینی هم در کتاب کافی تعداد محدودی روایت از ایشان دارند و سایر فرزندان امام کاظم از جمله حسن، حسین، حمزه و... که نام آن ها در کتبی که در بالا ذکر شد آمده و ما به دلیل اختصار از توضیح درباره آنها چشم پوشی می کنیم. از تحقیقات جدیدی که در این زمینه مفصل به توضیح درباره فرزندان امام پرداخته جناب باقر شریف قرشی است که در کتاب حیات الامام موسی بن جعفر(ع) مفصلا اطلاعات خوبی را درباره آن ها جمع آوری کرده است که ما خواننده گان عزیز را به آن کتاب ارجاع می دهیم. منابع: 1- ثقه الاسلام کلینی----- اصول کافی 2- محمد بن علی بن بابویه (صدوق) ----- من لا یحضر - عیون اخبار الرضا – معانی الاخبار 3- محمد بن الحسن الطوسی ------- تهذیب - الفهرست – الرجال 4- محمد بن عمر الکشی -------- رجال الکشی 5- احمد بن علی النجاشی ------- رجال النجاشی 6- محمد بن نعمان (شیخ مفید) ------ الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد 7- احمد بن ابی یعقوب ------- تاریخ الیعقوبی 8- علی بن عیسی اربلی ------ کشف الغمه فی معرفه الائمه 9- ابن عبنه حسنی ------- عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب 10- فضل بن حسن طبرسی ------ اعلام الوری باعلام الهدی 11- سبط بن جوزی ------- تذکره الخواص
امام کاظم(ع) چند فرزند داشته است؟
امام موسی بن جعفر (ع) هفتمین امام شیعیان در سال 128هجری در منطقه ابواء – منطقه ای بین مکه و مدینه – به دنیا آمد در ماه و روز ولادت ایشان تاریخ دقیقی ثبت نشده و تنها به سال ولادت ایشان اکتفا شده است . شهادت ایشان درغالب کتب معتبردر رجب سال 183هجری در بغداد در زندان هارون می باشد در روز شهادت هم مشهور بیست و پنجم رجب را نقل کرده اند هر چند پنجم، ششم و چهاردهم رجب هم از جلمه نقل هایی است که بعضی کتب دیگر ذکر نموده اند . مدت عمر ایشان 55سال می باشد.
از جمله نکاتی که درباره امام کاظم مطرح است تعدد فرزندان ایشان است به طوری که منابع تعداد آنها را تا 60 فرزند نام می برند سوالی که مطرح می شود این است که آیا با توجه به زندانی بودن امام در زندان های مختلف عباسی نسبت این تعداد فرزند به امام کاظم(ع) صحیح می باشد یا خیر؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که بعد از تتبع و بررسی در کتب معتبره شیعه به این نتیجه می رسیم که واقعا امام کاظم دارای فرزندان زیادی بوده اند که کمترین تعدادی که نقل شده 30 فرزند می باشد که ما در اینجا ابتدا نقل بزرگان شیعه را از کتب معتبره بیان خواهیم کرد و سپس توضیح بسیار مختصری درباره هر یک از آن ها خواهیم داد.
اما نکته ای که قبل از نقل قول ها باید گفته شود این است که از لحاظ تاریخی نسبت 14سال زندانی شدن و یا بیشتر از آن، به امام کاظم(ع) نسبت اغراق آمیز و غلطی می باشد می باشد بله اینکه امام کاظم(ع) چندین بار توسط خلفای ملعون عباسی به زندان انداخته شد صحیح است اما مدت هر بار زندانی شدن، طولانی نبوده است بلکه هر بار ایشان را آزاد کرده و بار دیگر به بهانه ای ایشان را زندانی می کردند. طولانی ترین زندانی که در این بین بوده مربوط به آخرین زندان ایشان می باشد که از سال 179 تا سال 183 به مدت چهار سال در زندان هارون الرشید می باشد که نهایتا امام به دست سندی بن شاهک به دستور هارون در همین زندان به شهادت می رسند. لذا نمی توان گفت که امام مثلا 14سال پشت سر هم و بدون هیچ آزادی در زندان بوده است بلکه باید گفت بر فرض که مدت زندانی شدن امام طولانی بوده است به هیچ عنوان نمی شود ادعا کرد که همه این مدت پشت سر هم بوده است لذا زندانی بودن امام و او طولانی منافاتی با تعدد اولاد ایشان ندارد
اقوال علما درباره فرزندان ایشان:
1- ابن شهر آشوب در مناقب آل ابی طالب: اولاد حضرت موسی بن جعفر فقط سی نفر بودند بعضی سی و هفت نفر گفتهاند، پسرانش هجده نفر به نام های علی بن موسی الرضا امام هشتم، ابراهیم، عباس، قاسم، عبد اللَّه، اسحاق، عبید اللَّه، زید، حسن و فضل که از چند کنیز بودند اسماعیل، جعفر، هارون حسن از یک کنیز احمد، محمّد و حمزه از کنیزی دیگر یحیی و عقیل و عبد الرحمن.کسانی که از خود نسلی باقی گذاردند سیزده نفرند که عبارتند از: حضرت رضا و ابراهیم و عباس، اسماعیل، محمّد، عبد اللَّه، حسن، جعفر، اسحاق، حمزه. دخترانش نوزده نفرند بنامهای خدیجه، ام فروه، ام ابیها، علیه و فاطمه کبری فاطمه صغری بریهه، کلثم، ام کلثوم، زینب، ام القاسم، حکیمه، رقیه صغری و ام وحیه و ام سلمه و ام جعفر و لبانه، اسماء، امامه و میمونه از چند کنیز.
2- شیخ مفید در الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد: حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام دارای سی و هشت فرزند پسر و دختر بود از آن جمله حضرت علی بن موسی الرضا است و ابراهیم و عباس و قاسم که فرزندان چند کنیز بودند و اسماعیل و جعفر و هارون و حسن فرزند کنیزی دیگر و احمد و محمّد و حمزه نیز فرزند کنیزی و عبد اللَّه و اسحاق و عبید اللَّه و زید و حسین و فضل و سلیمان فرزند چند کنیز دیگر.فاطمه کبری و فاطمه صغری و رقیه و حکیمه و ام ابیها و رقیه صغری کلثم و ام جعفر و لبانة و زینب و خدیجه و علیة و آمنه و حسنه و بریهه و عائشة و ام سلمه و میمونه و ام کلثوم دختران امام علیه السّلام هستند.
3- اربلی در کشف الغمه به نقل از جنابذی فرزندان ایشان را 38نفر ذکر می کند با این تفاوت که تعداد پسرها 20نفر و دختر ها 18نفر می باشند
4- مرحوم طبرسی در اعلام الوری تعداد آن ها را 37 نفر می داند که 18پسر و 19دختر را نام می برد
5- ابن جوزی در تذکره الخواص می نویسد: سیرهنویسان میگویند: وی بیست پسر و بیست دختر داشت امام علی بن موسی، زید، ابراهیم، عقیل، هارون، حسن، عبد اللّه، عبید اللّه، اسماعیل، عمر، احمد، جعفر، یحیی، اسحاق، عبّاس، حمزه، عبد الرّحمن، قاسم، جعفر اصغر، و به قولی محمد، خدیجه، ام فروه، اسماء، علیّه، فاطمه کبری، صغری، فاطمه وسطی و فاطمه دیگری- بنا بر این فاطمهها چهار تن بودند-، ام کلثوم، آمنه، زینب، ام عبد اللّه، زینب صغرا، ام قاسم، حکیمه، اسماء صغرا، محموده، امامه، میمونه که از مادران مختلف بودند.
6- یعقوبی مورخ شیعی 41فرزند برای امام نام می برد که 18پسر و 23 دختر را ذکر می کند: موسی بن جعفر را هجده پسر و بیست و سه دختر بود، پسران عبارت بودند از: علیٌ الرضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبید الله، حمزه، زید، عبد الله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان. موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچیک از آنان شوهر نکرد مگر ام سلمه که در مصر بازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد.
و اقوال دیگری که از ذکر آنها چشم پوشی می کنیم. ملاحظه می کنید که کمترین آنها 30 نفر و بیشترین آن ها 40 نفر را ذکر کرده اند جالب این که ابن عنبه حسنی در عمده الطالب فرزندان امام را 60 نفر ذکر می کند که 23 پسر و 37 دختر را نام می برد لذا می توان به جرات ادعا کرد که تعداد فرزندان امام کاظم(ع) زیاد بوده اند هر چند دقیقا تعداد آن ها را ندانیم ضمن این که در کتب رجالی معروف شیعه در مورد هر یک از اینان کلامی آمده است و حتی اکثر اولاد ذکور امام دارای فرزند و نسب بوده اند که رجالیون آن ها را نیز در کتب خود ذکر کرده اند.
توضیحی کوتاه درباره پسران ایشان:
1- امام رضا(ع): امام هشتم شیعیان و جانشین امام کاظم(ع) که نیاز به معرفی ندارد نام ایشان علی و در سال 148 متولد و در صفر سال 202 یا 203 به دست مامون به شهادت رسید قبر ایشان در طوس مشهد الرضا می باشد
2- محمد بن موسی بن جعفر: شیخ مفید می نویسد: از فرزندان آن حضرت محمد بن موسی است که از اهل فضل و صلاح بوده و... رقیة دختر حضرت کاظم علیه السّلام برایم نقل کرد که محمد بن موسی پیوسته با وضوء و همیشه سرگرم نماز بود، و شبها چنان بود که وضوء میساخت و نماز میخواند و صدای ریختن آب وضویش شنیده میشد که وضوء میگرفت و پاسی از شب نماز میخواند، آنگاه ساعتی صدای وضوء و نماز او آرام میشد و لختی میخوابید دوباره برمیخاست و صدای ریختن آب وضویش شنیده میشد و پس از آن پاسی نماز میخواند و همچنان باین ترتیب اندکی میخوابید و برمیخاست بوضوء و نماز تا صبح میشد، و هرگز من او را ندیدم جز اینکه بیاد گفتار خدای تعالی میافتادم که در باره پرهیزکاران و متقین فرماید: (چنان بودند که اندکی از شب را میخوابیدند) (سوره ذاریات آیه 17).
3- قاسم بن موسی بن جعفر: کلینی، صدوق و شیخ طوسی به سند صحیح در کتب اربعه شیعه روایت صحیحی را نقل می کنند که امام وصیت کرد بعد از وفات علی و ابراهیم او متولی صدقات امام باشد
4- عبد الله بن موسی بن جعفر: شیخ صدوق روایتی دارد که نشان می دهد ایشان ضمن احترام به ائمه گاهی فتوای از غیر علم می دادکه روایت این است: ابراهیم بن هاشم می گوید: وقتی امام رضا از دنیا رفت ما به سفر حج رفتیم و خدمت امام جواد رسیدیم که از هر شهری عده ای از شیعیان هم آن جا بودند تا امام جواد را ببینند در این هنگام عبد الله عموی امام در حالی سن زیادی هم داشت... وارد شد و پیشانی امام را بوسید و امام روی صندلی نشست تا دیگران اورا ببینند...
که در ادامه روایت می گوید امام از او یک مسئله شرعی پرسید و او به اشتباه پاسخ و سپس امام جواب صحیح را داد بعد حضار در جلسه از امام خواستند تا پاسخ سوالات آن ها را بدهد و امام جواب همه سوالات ان ها را داد
5- زید بن موسی بن جعفر: شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا روایاتی را در مورد زید می آورد که یکی از این ها این روایت است: هنگامی که زید بن موسی برادر حضرت رضا علیه السّلام- که بسال 199 در بصره شورش کرده بود و خانههای بنی عبّاس را آتش زده و خراب کرده بود و بدین سبب او را زید النار میخواندند- دستگیر شد، نزد مأمونش آوردند، مأمون به او گفت: ای زید در بصره خروج میکنی و بجای اینکه بخانههای دشمنانمان (بنی امیه، ثقیف، و غنیّ، و باهلة، و آل زیاد) آغاز کنی به خانههای پسر عموهایت اولاد عبّاس شروع مینمایی و آنها را بآتش میکشی؟! زید که قریحهای شوخ داشت گفت: اشتباه کردم از هر جهت یا امیر المؤمنین، اگر باز گردم این بار به آنها میپردازم، مأمون را خنده گرفت و او را نزد برادرش حضرت رضا علیه السّلام روانه کرده و پیام فرستاد که او را بخاطر شما بخشیدم، و چون او را نزد حضرت آوردند وی او را ملامت کرد و سرزنش نمود و گفت: تو آزادی هر کجا که خواهی برو و سوگند یاد نمود که با او تا زنده است سخن نگوید
6- احمد بن موسی بن جعفر: شیخ مفید درباره او می گوید: ... کان کریما، جلیلا، ورعا امام کاظم او را بسیار دوست می داشت و همیشه او را مقدم می داشت امام باغ معروف خود به نام یسیره را به او بخشید. احمد بن موسی در طول زندگی خود 1000بنده را آزاد کرد
ظاهرا احمد بن موسی همان شاه چراغ است که در شیراز مدفون می باشد
7- اسماعیل بن موسی بن جعفر: ایشان ساکن مصر شده و فرزندان ایشان هم در همان جا متولد شده اند نجاشی 12کتاب از او در باب فقه نقل می کند کشی می گوید امام او را مامور کرد تا بر بدن صفوان بن جمال از اصحاب اجماع شیعه نماز بخواند
8- ابراهیم بن موسی بن جعفر: او در قیام ابوالسرایا شرکت داشته و از طرف او فرماندار یمن شده است شیخ مفید در وصف او می نویسد: از فرزندان آن حضرت ابراهیم بن موسی است که مردی شجاع و کریم بود و در زمان مأمون از طرف محمد بن زید بن علی بن الحسین علیه السّلام فرماندار یمن شد و محمد بن زید کسی است که در زمان مأمون خروج کرد و ابو السرایا نیز در کوفه با او بیعت کرد و کوفه را فتح کرد و مدتی در آنجا بماند تا آنکه ابو السرایا در جنگ با بنی عباس کشته شد و کار محمد بن زید پراکنده گشت و برای ابراهیم بن موسی از مأمون امان گرفتند و او بآن جناب امان داده (ابراهیم ببغداد آمد و در آنجا بود تا از دنیا رفت).
مرحوم صدوق روایتی در عیون اخبار الرضا دارد که نشان می دهد که او در ابتدا از جمله کسانی بود که قائل به زنده بودن امام کاظم بوده(واقفیه) و سپس برگشته و قائل به امامت امام رضا شده است: بکر بن صالح گوید: (به ابراهیم پسر امام کاظم علیه السّلام گفتم: در باره پدر خود چه میگویی؟ گفت: او زنده است. گفتم: در باره برادرت ابو الحسن (یعنی حضرت رضا)- علیه السّلام- چه میگوئی؟ گفت: مورد اطمینان و راستگو است. گفتم: او معتقد است که پدرت وفات کرده است؟ گفت: او بهتر میداند چه میگوید، من گفتهام را تکرار کردم، او هم همین جواب را تکرار کرد. گفتم: آیا پدرت کسی را وصیّ قرار داده است؟ گفت: بله، گفتم: چه کسی را؟ گفت: پنج نفر از ما را و علیّ را بر ما مقدّم فرموده).
9- اسحاق بن موسی بن جعفر: شیخ طوسی و جناب برقی در رجال خود ایشان را از اصحاب امام کاظم می دانند و مرحوم کلینی هم در کتاب کافی تعداد محدودی روایت از ایشان دارند
و سایر فرزندان امام کاظم از جمله حسن، حسین، حمزه و... که نام آن ها در کتبی که در بالا ذکر شد آمده و ما به دلیل اختصار از توضیح درباره آنها چشم پوشی می کنیم. از تحقیقات جدیدی که در این زمینه مفصل به توضیح درباره فرزندان امام پرداخته جناب باقر شریف قرشی است که در کتاب حیات الامام موسی بن جعفر(ع) مفصلا اطلاعات خوبی را درباره آن ها جمع آوری کرده است که ما خواننده گان عزیز را به آن کتاب ارجاع می دهیم.
منابع:
1- ثقه الاسلام کلینی----- اصول کافی
2- محمد بن علی بن بابویه (صدوق) ----- من لا یحضر - عیون اخبار الرضا – معانی الاخبار
3- محمد بن الحسن الطوسی ------- تهذیب - الفهرست – الرجال
4- محمد بن عمر الکشی -------- رجال الکشی
5- احمد بن علی النجاشی ------- رجال النجاشی
6- محمد بن نعمان (شیخ مفید) ------ الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد
7- احمد بن ابی یعقوب ------- تاریخ الیعقوبی
8- علی بن عیسی اربلی ------ کشف الغمه فی معرفه الائمه
9- ابن عبنه حسنی ------- عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب
10- فضل بن حسن طبرسی ------ اعلام الوری باعلام الهدی
11- سبط بن جوزی ------- تذکره الخواص
- [سایر] امام کاظم (ع) چند همسر وچند فرزند داشتند؟
- [سایر] چرا به امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) لقب (ابا الحسن) را دادهاند؟
- [سایر] چگونگی مبارزات سیاسی امام کاظم(ع) را شرح دهید؟
- [سایر] ذکر دائم امام موسی کاظم(ع) چه بود؟
- [سایر] زندگانی امام کاظم علیه السلام (ع) را بیان کنید؟
- [سایر] امام موسی (ع) چند سال در زندان بودند؟
- [سایر] شعر بمناسبت شهادت امام کاظم ع بفرمایید؟
- [سایر] شعر بمناسبت شهادت امام کاظم ع بفرمایید؟
- [سایر] چرا واقفیه مدعی مهدویت امام کاظم شدند. چه افرادی و برای چه در زمان امام کاظم قیام کردند. مواضع امام کاظم در برابر اندیشه های منحرف چه بود.
- [سایر] با توجه به اینکه امام موسی کاظم (ع) مدت زیادی را در زندان بوده، چگونه ایشان این همه فرزند داشته اند؟
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند ، و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند ، مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد ، مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند ، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند . و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر ، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بر دارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند . و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند . و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای رو ی قبر بگیرند . و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند ، و دعاهائی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند ، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند ، و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت نگردد ، و پیش از آنکه لحد را پوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند ، و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند ، و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمُ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگویند . مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بَن عَلِیّ) ، پس از آن بگویند : (هَلْ اَنْتَ عَلَی العَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیْهِ ، مِنْ شَهادَةِ آن لا اِله إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیّدُ النَّبِیِّینَ وَخاتَمُ المُرْسَلِینَ ، وَاَنَّ عَلِیّاً اَمِیرُ المُؤْمِنینَ وَسَیّدُ الوَصِیّینَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی العالَمین وَاَنَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ وَعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَمُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍ وَ جَعْفَرَ بَنَ محَمَّدَ وَ مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ وَ عَلیّ بنَ مُوسی وَ مَحَمّد بنَ علیّ وَ عَلیّ بنَ محمّدٍ و الحسنَ بنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الحُجَّةَ المَهْدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ المُؤْمِنِینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعِینَ ، وَأئِمَّتُکُ أَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبرارٌ ، یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (إذا اَتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَأَلاکَ عَنْ رَبّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِی جَوابِهِما : اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبِیّ¨ ، وَالاِسْلامُ دِینِی وَالقُرْآنُ کِتابِی ، وَالکَعْبَةُ قِبْلَتِی وَاَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بنُ اَبی طالِبٍ اِمامِی ، وَالحَسَنُ بْنُ عَلِیّ المُجْتَبی إمامِی ، وَالحُسَینُ بنُ عَلِیّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا إمامِی ، وَعَلِیٌّ زَیْنُ العابِدِیَن اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الباقِرُ اِمامِی ، وَجَعْفَرٌ الصادِقُ اِمامِی ، وَمُوسَی الکاظِمُ اِمامی ، وَعَلِیٌّ الرّضا اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الجَوادُ اِمامِی ، وَعَلِیٌّ الهادِی اِمامِی ، وَالحَسَنُ العَسْکَرِیٌّ اِمامِی ، وَالحُجَّةُ المُنْتَظَرُ اِمامِی ، هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّتِی وَسادَتِی وَقادَتِی وَشُفَعائِی ، بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّأُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ . ثُمَّ اعْلَمْ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (اَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُّ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ ، وَاَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طالِبٍ وَاَوْلادَهُ المَعْصُومِینَ الاَئِمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ الاَئِمَّةُ ، وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلمحَقٌّ ، وَاَنَّ المَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ فِی القَبْرِ حَقٌّ ، وَالبَعْثَ حَقٌّ ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ ، وَالصّراطَ حَقٌّ ، وَالمِیزانَ حَقٌّ ، وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقٌّ ، وَاَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الساعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها ، وَاَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ) پس بگوید (اَفَهِمْتَ یا فُلان) و بجای فلان اسم میّت را بگوید ، پس از آن بگوید : (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمَتِهِ) پس بگوید : (اللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ ، وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیکَ ، وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً ، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ) .
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله مظاهری] خوب است قبر را به اندازه قد انسان متوسّط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا میروند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کمکم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است در دفعه سوّم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک، زیر سر او بسازند و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان). یعنی (بشنو و بفهم ای فلان فرزند فلان) و به جای فلان اسم میّت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَبْنَ عَلِیٍّ). پس از آن بگویند: (هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداًصلی الله علیه وآله وسلم عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ النَّبیّینَ وَ خاتَمُ المُرْسَلینَ وَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیّینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ وَ عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ الْقائِمَ الحُجَّةَ الْمَهْدِیَّ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ و حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ اَجْمَعین وَ اَئِمَّتُکَ اَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ).(1) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِاللَّهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیِّکَ وَ عَنْ دینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فی جَوابِهِما اَللَّهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ 6 نَبِیّی وَ الْاِسلامُ دینی وَ الْقُرانُ کِتابی وَ الْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِبٍ اِمامی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی اِمامی وَ الحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا اِمامی وَ عَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ اِمامی و مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامی وَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ اِمامی، وَ مُوسَی الکاظِمُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الرِّضا اِمامی، وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامی، وَ عَلِیٌّ الْهادی اِمامی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ اِمامی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ اَجْمَعین اَئِمَّتی وَ سادَتی وَ قادَتی وَ شُفَعائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَبْنَ فَلانٍ).(2) و به جای فلان بن فُلان اسم میّت و پدرش را بگوید بعد بگوید: (اَنَّ اللَّهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه وآله وسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ أمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الْاَئمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ اَلْاَئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌصلی الله علیه وآله وسلم حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَ تَطائُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ اتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).(3) پس بگوید: (اَفَهِمْتَ یا فُلانُ). یعنی(آیا فهمیدی ای فلان؟) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَ هَداکَ اللَّهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).(4) پس بگوید: (اَللَّهُمَّ جافِ الْاَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیْکَ وَ لَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اَللَّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).(5)
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط؛ گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند؛ مگر آنکه قبرستان دورتر؛ از جهتی بهتر باشد؛ مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند؛ یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر؛ زمین بگذارند و سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند. و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهائی که دستور داده شده؛ پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت نگردد و پیش از آنکه لحد را پوشانند؛ دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند اسمع افهم یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگویند؛ مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند اسمع افهم یا محمد بن علی؛ پس از آن بگویند: هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و ان محمدا صلی اللّه علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض اللّه طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجه المهدی صلوات اللّه علیهم ائمه المؤمنین و حجج اللّه علی الخلق اجمعین و أئمتک أئمه هدی بک ابرار؛ یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: اذا أتاک الملکان المقربان رسولین من عند اللّه تبارک و تعالی و سألاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن أئمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما: اللّه ربی و محمد (ص) نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی؛ هؤلاء صلوات اللّه علیهم أئمتی و سادتی و قادتی و شفعائی؛ به هم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره. ثم اعلم یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: ان اللّه تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا (ص) نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمه الاثنی عشر نعم الائمه و ان ما جاء به محمد (ص) حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه آتیه لا ریب فیها و ان اللّه یبعث من فی القبور پس بگوید: افهمت یا فلان و به جای فلان اسم میت را بگوید؛ پس از آن بگوید: ثبتک اللّه بالقول الثابت و هداک اللّه الی صراط مستقیم عرف اللّه بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته پس بگوید: اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک. و اگر میت زن است تمام خطابها و ضمیرها و افعال؛ مؤنث ذکر شود.
- [آیت الله خوئی] مستحب است قبر را به انداز قد انسان متوسط، گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد. مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند، و اگر میت مرد است در دفع سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد، و در دفع چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند، و اگر زن است در دفع سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده، و پیش از دفن و موقع دفن بخوانند، و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند، و صورت میت را روی خاک بگذارند، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند، و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد، و پیش از آن که لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند، و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ". و بهجا ی فُلانَ ابْنَ فُلانٍ اسم میت و پدرش را بگویند. مثلًا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند:" اسْمَعْ افْهَمْ یا مُحَمَّدْ آبْنِ عَلی". پس از آن بگویند: " هَلْ انْتَ عَلی اْلعَهْدِ ألِذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ انْ لا إلهَ الّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْکَ لَهُ وَ انَّ مُحَمَّداً صَلَی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ وَ سَّیِّدُ النَّبِیِیِّنَ وَ خاتَمُ المُّرْسَلِیْنَ وَ أنَ عَلِیّاً امِیْرُ الُمُؤْمِّنْیِنَ وَ سَّیِّدُ اْلوَصِیّیْنَ وَ امامٌ اْفَتَرضَ اللهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالِمْینَ، وَ انَّ اْلحَسَنَ وَ اْلُحَسْینَ وَ عَلِیَّ بْنَ اْلُحُسْینَ وَ مُحَمَّد بْنِ عَلِّیٍّ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوْسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ عَلِیَّ بْنَ مُوْسَی وَ مُحَمَّد بْنَ عَلِیَّ وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ الُحَسَنَ بْنَ عَلِیَّ وَ الْقائمَ الْحُجَّةِ الْمَهْدِی صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائمّةُ الْمُؤمِنْیِنَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ اجْمَعِیْنَ وَ ائُمَّتُکَ ائمّةُ هُدیً ابْرارُ" یا" فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" و بهجا ی فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید:" اذا اتاکَ اْلمَلَکانِ اْلمُقَرَّبانِ رَسُوْلَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَالاکَ عَنْ رَبِّکَ وَ عَنْ نِبِیِّکَ وَ عَنْ دِیْنِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ ائمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنٌ وَ قُلْ فِی جَوابِهما اللهُ رَبِیّ وَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَبِیّیْ والاسْلامُ دِیْنیٌ وَ اْلقُرآنُ کِتابِی وَ اْلکَعْبَةُ قِبَلتی وَ امِیْرُ الْمُؤْمِنْینَ عَلِیِّ بْنِ ابّیْ طالِبٍ امامِی وَ الْحَسَنٌ بْنُ عَلِیَ الْمُجْتَبی امامِیْ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا امامِی وَ عَلِیٌ زَیْنُ الْعابِدْینَ امامِی وَ مُحَمَّدُ الْباقِرُ امامِی وَ جَعْفَرُ الْصّادِقُ امِامِی وَ مُوْسیَ الْکاظِمُ امامِی وَ عَلِیُ الْرِضا امامِی وَ مُحَمَّدُ الْجَوادُ امامِی وَ عَلِیُ الْهادِی امامِی وَ الْحَسَنُ الْعَسْکَرِی امامِی وَ الْحُجَةُ الْمُنْتَظَرُ امامِی هؤُلآءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ ائِمَتِیْ وَ سادَتِیْ وَ قادَتِیْ وَ شُفَعائِی بَهَمْ أَتوَلّی وَ مِنْ اعْدائهِمْ اتَبَرَّا فِی الْدُنْیا والاخِرَةِ، ثُمَّ اعْلَمْ فُلانَ ابْنَ فُلانٍ" بهجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید:" ان الله تَبَارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الْرَبَّ، وَ انَّ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ نِعْمَ الْرَسُوْلٌ وَ انَّ عَلِیُ بْنَ ابِی طالِبٍ وَ اولادُهُ الْمَعْصُومِیْنةَ الائمة الاثنی عشر نعم اْلَائِمَّةُ، وَ انَّ ما جآءِ بِهِ مُحَمَّدُ صَلِی اللهُ عَلَیِهْ وَ آلِهِ حَقُّ وَ انَّ الْمُوْتَ حَقُّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیْرٍ فِی الْقَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقُّ وَ الْنُّشُوْرَ حَقُّ وَ الْصِّراطَ حَقُّ وَ الْمِیْزانَ حَقُّ وَ تَطایِرَ الْکُتُبِ حَقُّ وَ انَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ الْنّارَ حَقُّ وَ انَّ الْسّاعَةَ آتَیةُ لا رَیْبَ فِیْها وَ انَّ الله یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُوْرِ" پس بگوید:" افَهِمْتَ یا فُلانُ" و بهجا ی فلان اسم میت را بگوید. پس از آن بگوید:" ثَبَتَّکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثّابِتِ وَ هداکَ اللهَ الی صِراطٍ مُسْتَقِیْمٍ، عَرَّفَ الله بَیْنَکَ وَ بَیْنَ أوْلیآئک فِیْ مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمِتَهِ" پس بگوید:" الّلهُمَّ جافِ اْلَارْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَ اصْعَدْ بِرُوْحِهِ الَیْکَ وَ لَقّهِ مُنْکَ بُرْهاناً الّلهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ".
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .