چرا نمی‌شود گفت که موجودی باشعور از موجودی بی‌شعور به وجود آمده است؟ یا چیزی زنده از چیزی مرده؟
این سؤال را به دو صورت می‌توان بیان کرد: یکی این‌که مراد از به وجود آمدن موجود باشعور از موجود بی‌شعور و موجود زنده از موجود غیر زنده، علیت وجودی و معطی الوجود بودن باشد، و دیگر این‌که آنها صرفاً علل اِعدادی و زمینه ساز به وجود آمدن موجود با شعور و زنده باشند. در فرض دوم این حرف صحیح است که موجودی زنده و با شعور از موجودی غیر زنده و بی‌شعور به وجود آید. اما اگر مراد از سؤال این باشد که چرا موجود بی‌شعور نمی‌تواند علت تامه برای ایجاد موجود با شعور باشد! همچنین چرا موجود غیر زنده نمی‌تواند علت برای موجود زنده باشد؟ در جواب می‌گوییم این فرض محال است، به دو دلیل: یکی این قاعده فلسفی که می‌گوید: «فاقد شیء معطی آن نمی‌باشد» و دیگری «قاعده لزوم سنخیت بین علت و معلول.» توضیح این مباحث در پاسخ تفصیلی بیان می‌شود.  
عنوان سوال:

چرا نمی‌شود گفت که موجودی باشعور از موجودی بی‌شعور به وجود آمده است؟ یا چیزی زنده از چیزی مرده؟


پاسخ:

این سؤال را به دو صورت می‌توان بیان کرد: یکی این‌که مراد از به وجود آمدن موجود باشعور از موجود بی‌شعور و موجود زنده از موجود غیر زنده، علیت وجودی و معطی الوجود بودن باشد، و دیگر این‌که آنها صرفاً علل اِعدادی و زمینه ساز به وجود آمدن موجود با شعور و زنده باشند. در فرض دوم این حرف صحیح است که موجودی زنده و با شعور از موجودی غیر زنده و بی‌شعور به وجود آید.
اما اگر مراد از سؤال این باشد که چرا موجود بی‌شعور نمی‌تواند علت تامه برای ایجاد موجود با شعور باشد! همچنین چرا موجود غیر زنده نمی‌تواند علت برای موجود زنده باشد؟ در جواب می‌گوییم این فرض محال است، به دو دلیل: یکی این قاعده فلسفی که می‌گوید: «فاقد شیء معطی آن نمی‌باشد» و دیگری «قاعده لزوم سنخیت بین علت و معلول.» توضیح این مباحث در پاسخ تفصیلی بیان می‌شود.
 





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین