علت نام‌گذاری ماه‌های عربی(قمری) به این نام‌ها چیست؟ چون از نظر ترجمه لغوی بی‌مفهوم است.
در واژه‌هایی که از گذشته‌های دور - در هر زبانی - باقی‌ مانده در تمام موارد نمی‌توانیم دلیلی قطعی برای نام‌گذاری بیابیم، اما با این وجود و در راستای پرسش، به علل نام‌گذاری ماه‌های عربی، بنابر آنچه در یکی از کتاب‌های تاریخی بیان شده می‌پردازیم: 1. ماه محرم؛ آغاز سال قمری است و آن‌را از این جهت محرّم نامیدند که در اثنای آن، جنگ و غارت حرام بود. 2. ماه صفر را از این جهت صفر نامیدند که در این ماه بازارهایی در یمن بپا می‌شد که آن‌را صفری می‌گفتند و از آن‌جا آذوقه می‌گرفتند و هر کسی به بازار نمی‌رسید از گرسنگی می‌مُرد. نابغه ذبیان می‌گوید: «من بنی ذبیان را از گردش و استفاده از محصولات بهاری در ماه‌های صفر منع کرده‌ام». همچنین می‌گویند: صفر را از آن جهت صفر گفتند که در اثنای این ماه، شهرها از مردم خالی می‌شد و مردم آن‌جا برای جنگ بیرون می‌رفتند و این را از صفر به معنای خالی گرفته‌اند. 3 و 4. ربیع الاول و ربیع الثانی: سبب این نام‌گذاری آن است که مردم و حیوانات از محصولات بهاری استفاده می‌نمایند. اگر کسی بگوید: ربیع الاول همواره در بهار نیست، در پاسخ گوییم: ممکن است این نام هنگامی که ربیع الاول و ربیع الثانی مقارن بهار بوده بر آنها اطلاق شده است، سپس این عنوان برای آنها باقی مانده و در فصل‌های دیگر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت.   5 و 6. پس از آن جمادی اول و جمادی دوم است؛ از آن جهت که در وقت نام‌گذاری این دو ماه آب، یخ‏ می‌بسته است؛ زیرا آنها نمی‌دانسته‌اند که زمان گرما و سرما تغییر می‌یابد و ماه آن عوض می‌شود. 7. ماه رجب را از آن‌رو رجب گفتند که از آن بیمناک بودند و رجب به معنای بیم داشتن است؛ شاعر گوید: «فلا تَهَیَّبْها و لا ترجبها»؛ نه از آن بترس و نه بیم داشته باش. 8. آن‌گاه ماه شعبان است و این نام از آن جهت است که مردم در این ماه به گروه های متعدد تقسیم شده و بر سر آب‌های خویش و برای غارت می‌رفته‌اند و شعبان و انشعاب از یک ریشه به معنای دسته دسته شدن است. 9. ماه رمضان، به مناسبت آن که در وقت نام‌گذاری، ماه از شدت گرما زمین داغ بوده و رمض به معنای شدت گرما است.[1] 10. ماه شوال، به مناسبت آن که در اثنای آن شتر دُم خود را از شدت شهوت بلند می‌کرد و شوال به معنای بلند کردن است و عرب‌ها  این را به فال بد گرفته عروسی در شوال را خوش نداشتند. 11. ذو القعده به مناسبت آن که در اثنای آن از جنگ و غارت فرو می‏نشستند و قعده به معنای نشستن است. 12. ذو الحجة به مناسبت این‌که حج در اثنای آن بود.[2]   [1] . البته در روایات اهل بیت «رمضان» به عنوان یکی از اسامی خداوند معرفی شده و در همین راستا امام باقر می‌فرماید: «...بگوئید: ماه رمضان به اضافه ماه بر رمضان؛ یعنی ماه خدا...»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 172، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق. [2] . مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 189، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
عنوان سوال:

علت نام‌گذاری ماه‌های عربی(قمری) به این نام‌ها چیست؟ چون از نظر ترجمه لغوی بی‌مفهوم است.


پاسخ:

در واژه‌هایی که از گذشته‌های دور - در هر زبانی - باقی‌ مانده در تمام موارد نمی‌توانیم دلیلی قطعی برای نام‌گذاری بیابیم، اما با این وجود و در راستای پرسش، به علل نام‌گذاری ماه‌های عربی، بنابر آنچه در یکی از کتاب‌های تاریخی بیان شده می‌پردازیم:
1. ماه محرم؛ آغاز سال قمری است و آن‌را از این جهت محرّم نامیدند که در اثنای آن، جنگ و غارت حرام بود.
2. ماه صفر را از این جهت صفر نامیدند که در این ماه بازارهایی در یمن بپا می‌شد که آن‌را صفری می‌گفتند و از آن‌جا آذوقه می‌گرفتند و هر کسی به بازار نمی‌رسید از گرسنگی می‌مُرد.
نابغه ذبیان می‌گوید: «من بنی ذبیان را از گردش و استفاده از محصولات بهاری در ماه‌های صفر منع کرده‌ام». همچنین می‌گویند: صفر را از آن جهت صفر گفتند که در اثنای این ماه، شهرها از مردم خالی می‌شد و مردم آن‌جا برای جنگ بیرون می‌رفتند و این را از صفر به معنای خالی گرفته‌اند.
3 و 4. ربیع الاول و ربیع الثانی: سبب این نام‌گذاری آن است که مردم و حیوانات از محصولات بهاری استفاده می‌نمایند. اگر کسی بگوید: ربیع الاول همواره در بهار نیست، در پاسخ گوییم: ممکن است این نام هنگامی که ربیع الاول و ربیع الثانی مقارن بهار بوده بر آنها اطلاق شده است، سپس این عنوان برای آنها باقی مانده و در فصل‌های دیگر نیز مورد استفاده قرار می‌گرفت.  
5 و 6. پس از آن جمادی اول و جمادی دوم است؛ از آن جهت که در وقت نام‌گذاری این دو ماه آب، یخ‏ می‌بسته است؛ زیرا آنها نمی‌دانسته‌اند که زمان گرما و سرما تغییر می‌یابد و ماه آن عوض می‌شود.
7. ماه رجب را از آن‌رو رجب گفتند که از آن بیمناک بودند و رجب به معنای بیم داشتن است؛ شاعر گوید: «فلا تَهَیَّبْها و لا ترجبها»؛ نه از آن بترس و نه بیم داشته باش.
8. آن‌گاه ماه شعبان است و این نام از آن جهت است که مردم در این ماه به گروه های متعدد تقسیم شده و بر سر آب‌های خویش و برای غارت می‌رفته‌اند و شعبان و انشعاب از یک ریشه به معنای دسته دسته شدن است.
9. ماه رمضان، به مناسبت آن که در وقت نام‌گذاری، ماه از شدت گرما زمین داغ بوده و رمض به معنای شدت گرما است.[1]
10. ماه شوال، به مناسبت آن که در اثنای آن شتر دُم خود را از شدت شهوت بلند می‌کرد و شوال به معنای بلند کردن است و عرب‌ها  این را به فال بد گرفته عروسی در شوال را خوش نداشتند.
11. ذو القعده به مناسبت آن که در اثنای آن از جنگ و غارت فرو می‏نشستند و قعده به معنای نشستن است.
12. ذو الحجة به مناسبت این‌که حج در اثنای آن بود.[2]   [1] . البته در روایات اهل بیت «رمضان» به عنوان یکی از اسامی خداوند معرفی شده و در همین راستا امام باقر می‌فرماید: «...بگوئید: ماه رمضان به اضافه ماه بر رمضان؛ یعنی ماه خدا...»؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 172، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق. [2] . مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 189، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین