فلسفه پراگماتیسم از فلسفه‌های تجربی است که عقل را به عنوان یکی از ابزار ادراک واقعیت نمی‌پذیرد. به نظر صاحبان این فلسفه غرض از حیات همان عمل است نه فکر و اندیشه؛ آنان «حقیقت» را عبارت از «فکری می‌دانند که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد».[1] مشکل اصلی این نظریه، این است که منتهی به سفسطه و ایده‌آلیستی خواهد شد؛ زیرا این فلسفه به جای توجه به کلیات، به آنچه در تجربه نمودار می‌شود توجه می‌کند و در نتیجه تصویری که از جهان نشان می‌دهد جهانی نیست که دارای پاره‌ای اوصاف معین است، بلکه تصویری که پراگماتیسم از جهان ارائه می‌کند، جهانی است متکثر، با اوصاف و امکانات بسیار، که نمی‌توان همه را یک باره مطالعه و بررسی کرد. بنابراین تمام فهم ما به طور آزمایشی است و هیچ گاه در مسائل علمی به قطع و یقین نمی‌توان رسید؛ جهان و به تبع آن فهم ما دائماً در حال تغییر و تحول است. به بیان دیگر، این نظریه بر این اساس مبتنی است که دریافت واقع امکان پذیر نیست؛ این عده حقیقت را به معنای مطابقت با واقع نمی‌پذیرند؛ در نظر آنان حقیقت ثابت نداریم، بلکه حقیقت نسبی است؛ در نتیجه اینان خواستند از اشکالات سوفسطائیان رهایی یابند، ولی خود در چاله و دام آنها گرفتار شدند.[2] توضیح این‌که مقصود از این جمله که «حقیقت عبارت از فکری است که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد». این نیست که «مفید» بودن علامت «حقیقت» است؛ بلکه منظور این است که معنای «حقیقت»‏ غیر از مفید بودن نیست؛ در نظر آنان جمله «مفید است» و جمله «حقیقت است» مرادف یکدیگر است. در نتیجه به نظر آنان واقعیت و حقیقتی ورای مفید بودن در عمل وجود ندارد.[3] استاد مطهری می‌گوید: از ویلیام جیمز (یکی از مؤسسین نظریه پراگماتیسم) نقل می‌کنند که وی می‌گوید: «حق رونوشت امر واقع است»؛ یعنی قولی که مطابق با واقع باشد حق است. بسیار خوب، اما واقع چیست که مطابقت با او قول حق باشد؟ آیا امری ثابت و لایتغیر است؟ نه، زیرا عالم متغیر است و هیچ امری در او ثابت نیست. پس بهتر این است که بگوییم قول حق آن است که بر آنچه فعلاً هست تأثیر نیکو دارد، پس قول چون نتیجه صحیح دارد حق است نه آنکه چون حق است نتیجه‏اش صحیح است».[4] . [1] در این زمینه مقالات و کتاب‌های متعددی نوشته شده است. ر. ک: محمدرضایی، محمد، عابدینی، عظیم، نقد نگرش پراگماتیسم در تبیین ضرورت دین، قبسات، سال هیجدهم، بهار 1392، شماره 67؛ اسلامی، شهلا، گسست معرفت شناختی پارادایم های فلسفی از نظر ریچارد رورتی، پژوهش های فلسفی-کلامی، سال دوازدهم، بهار 1390، شماره 47؛ صنمی، علی اصغر، پراگماتیسم، حوزه، فروردین و اردیبهشت و خرداد و تیر 1381، شماره 109 و 110. [2] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بی‌تا. [3] . ر. ک: 27204. [4] . ر. ک: اصول فلسفه، ج ‏6، ص 158.
سلام علیکم. اشتباه پراگماتیسمها با توجه به عبارت زیر چیست؟ (…برخی دیگر مانند پراگماتیسمها حقیقت را عبارت از (فکری میدانند که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد). اشکال فکری آنها در چیست؟ میشود لطفاً حداقل پنج دلیل در این باره ذکر بفرمایید؟
فلسفه پراگماتیسم از فلسفههای تجربی است که عقل را به عنوان یکی از ابزار ادراک واقعیت نمیپذیرد. به نظر صاحبان این فلسفه غرض از حیات همان عمل است نه فکر و اندیشه؛ آنان «حقیقت» را عبارت از «فکری میدانند که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد».[1]
مشکل اصلی این نظریه، این است که منتهی به سفسطه و ایدهآلیستی خواهد شد؛ زیرا این فلسفه به جای توجه به کلیات، به آنچه در تجربه نمودار میشود توجه میکند و در نتیجه تصویری که از جهان نشان میدهد جهانی نیست که دارای پارهای اوصاف معین است، بلکه تصویری که پراگماتیسم از جهان ارائه میکند، جهانی است متکثر، با اوصاف و امکانات بسیار، که نمیتوان همه را یک باره مطالعه و بررسی کرد. بنابراین تمام فهم ما به طور آزمایشی است و هیچ گاه در مسائل علمی به قطع و یقین نمیتوان رسید؛ جهان و به تبع آن فهم ما دائماً در حال تغییر و تحول است.
به بیان دیگر، این نظریه بر این اساس مبتنی است که دریافت واقع امکان پذیر نیست؛ این عده حقیقت را به معنای مطابقت با واقع نمیپذیرند؛ در نظر آنان حقیقت ثابت نداریم، بلکه حقیقت نسبی است؛ در نتیجه اینان خواستند از اشکالات سوفسطائیان رهایی یابند، ولی خود در چاله و دام آنها گرفتار شدند.[2]
توضیح اینکه مقصود از این جمله که «حقیقت عبارت از فکری است که در عمل مفید و دارای تأثیر نیکو باشد». این نیست که «مفید» بودن علامت «حقیقت» است؛ بلکه منظور این است که معنای «حقیقت» غیر از مفید بودن نیست؛ در نظر آنان جمله «مفید است» و جمله «حقیقت است» مرادف یکدیگر است. در نتیجه به نظر آنان واقعیت و حقیقتی ورای مفید بودن در عمل وجود ندارد.[3]
استاد مطهری میگوید: از ویلیام جیمز (یکی از مؤسسین نظریه پراگماتیسم) نقل میکنند که وی میگوید: «حق رونوشت امر واقع است»؛ یعنی قولی که مطابق با واقع باشد حق است. بسیار خوب، اما واقع چیست که مطابقت با او قول حق باشد؟ آیا امری ثابت و لایتغیر است؟ نه، زیرا عالم متغیر است و هیچ امری در او ثابت نیست. پس بهتر این است که بگوییم قول حق آن است که بر آنچه فعلاً هست تأثیر نیکو دارد، پس قول چون نتیجه صحیح دارد حق است نه آنکه چون حق است نتیجهاش صحیح است».[4] . [1] در این زمینه مقالات و کتابهای متعددی نوشته شده است. ر. ک: محمدرضایی، محمد، عابدینی، عظیم، نقد نگرش پراگماتیسم در تبیین ضرورت دین، قبسات، سال هیجدهم، بهار 1392، شماره 67؛ اسلامی، شهلا، گسست معرفت شناختی پارادایم های فلسفی از نظر ریچارد رورتی، پژوهش های فلسفی-کلامی، سال دوازدهم، بهار 1390، شماره 47؛ صنمی، علی اصغر، پراگماتیسم، حوزه، فروردین و اردیبهشت و خرداد و تیر 1381، شماره 109 و 110. [2] . ر. ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه، ج 1، ص 103 - 108، دفتر انتشارات اسلامی، قم، بیتا. [3] . ر. ک: 27204. [4] . ر. ک: اصول فلسفه، ج 6، ص 158.
- [آیت الله علوی گرگانی] مادّه 174 اجرت کمک و نجات : به هر نوع عمل کمک و نجات که دارای نتیجه مفید باشد اجرت سالانه تعلّق خواهد گرفت اگر عمل کمک یا نجات نتیجه مفید نداشته باشد هیچگونه اجرتی به آن تعلّق نخواهد گرفت و در هیچ مورد مبلغ پرداختی بیش از ارزش نجات یافته نخواهد بود. مادّه 181 اجرت نجات اشخاص : اشخاصی که جان آنها نجات یافته است ملزم به پرداخت هیچگونه اجرت نخواهد بود نجات دهندگانی که در عملیات کمک یا نجات مربوط به یک حادثه خدماتی برای نجات اشخاص انجام دادهاند مستحقّ دریافت سهم متناسبی از اجرت پرداختن به نجات دهندگان کشتی و بار و سایر متعلّقات آن هستند. 1 - این دو مادّه در قالب چه نوع عقدی از عقود اسلامی هستند؟ 2 - این دو مادّه کدامیک از قواعد فقهیه را در بر میگیرد؟ 3 - مستدعی است این دو مادّه را با توجّه به مبانی فقهی تجزیه و تحلیل بفرمائید؟
- [سایر] به نام حق سلام وخسته نباشیداول از همه ایامشکل جامعه فقط ازدواج است؟که درسایت شمادرمورد خواستگاری ها فقط سوال می کنند.اقای مرادی مشکل دیروز امثال من انتخاب بودوحالامشکل فرارازتنهایی دختران مجردی که ازازدواجشان گذشته ونمی دانند چگونه باید زندگی امیدوارانه داشته باشند؟توصیه من به جوانان سایت این است که اول به شناخت خود برسند بعد به فکر ازدواج باشند.لطف کنید درمورد گذران عمر مفید بدون خیال بافی وفکرارزوهای خام رااز ذهن بیرون کردن توصیه هایی بفرمایید در ضمن چرا ازسخنرانی هایتان جزوه یانوار تهیه نمی کنید تا ما حداقل جواب سوال هایمان را بیابیم وآیا این غیراز تبلیغ دین است؟باتشکر
- [سایر] با عرض سلام وخسته نباشید خدود 4 سال پیش مبتلا به تومورمغزی شدم که اسفند سال گذشته عود کرد و که مجددا جراحی کردم درصد عود تومور برداشته شده بیش از تومور قبلی است .با توجه به مقالاتی که درسایت های مختلف درباره خواص هسته انگور و خاصیت ضد سرطانزایی آن یافتم (مورد تایید نهادهای بین المللی بوده و از نظر دارویی در بروشور خاصیت ضد سرطانی آن ذکرشده است)،کپسول های هسته انگور را از داروخانه تهیه کرده در رژیم غذایی روزانه گنچاندم. ازآنجاکه بنده دارای طبع سردو تر هستم . هسته انگورنیزطبع سرد و تردارد آیا مصرف این کپسول برای فردی با طبع من مفید است؟ باتشکر
- [آیت الله مکارم شیرازی] همانطور که می دانید، بنیاد ملی نخبگان، به افرادی که دارای اختراع ثبت شده می باشند، مجوز می دهد که به جای خدمت سربازی به صورت نظامی، کارهای پژوهشی انجام دهند، یا به عبارتی خدمت خود را به صورت فعالیتهای مفید پژوهشی برای کشور انجام دهند. بنده دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی و دارای همسر و فرزند می باشم، و هنوز خدمت سربازی را انجام نداده ام. شخصی حاضر است با دریافت مبلغی پول (بنا به پیشنهاد بنده) اختراع خود را به نام بنده ثبت نماید، تا بنده بتوانم از شرایط فوق الذکر استفاده کنم. البته باید ذکر کنم که بنده در ماههای آتی دارای شرایطی به جز اختراع می شوم که می توانم از امکانات فوق استفاده کنم. ولی با توجه به عدم ثبات قوانین، می خواهم زودتر این کار را انجام دهم (با خرید اختراع). آیا کار بنده مشکل شرعی دارد؟
- [سایر] سلام من دختری 15 ساله دارم که پسر عمه او با سن 24 سال و با تحصیلات فوق لیسانس خواستگار او می باشد همسرم معتقد است که با توجه به اینکه پسر دارای اخلاق خوب و همه چیز تمام است از نظر ایمانی نیز خوب است موضوع را با دخترم درمیان بگذارد اما من معتقد ام که سن دخترم برای این تصمیم گیری مناسب نیست از طرفی هم آنها عجله دارند که حداقل نامزدی صورت گیرد تا زمان گرفتن دیپلم نمی دانم چه کار کنم از طرفی هم همسرم نگران است که این موقعیت برای فرزندم دیگر تکرار نشود راهنمایی بفرمایید . در ضمن دخترم دارای روحیه حساس و احساساتی است می ترسم با درمیان گذاشتن موضوع از درس و تحصیل بازماند بسیار متشکر می شوم که راهنمایی بفرمایید .
- [سایر] برادر عزیز حاج آقا شهاب مرادی. سلام علیکم سایت حضرتعالی را ملاحظه کردم. از اینکه دیدم چهرهای چون حضرتعالی به این میزان مورد توجه و مراجعه جوانان و خانوادههای عزیز کشور عزیزمان ایران واقع شده بسیار خرسند شدم و خدای تعالی را به خاطر اینکه نسل آیندهساز ما همواره روحانیت را ملجأ و گروه مرجع خود شناخته و میشناسد شکر کردم. به علاوه باید از صبر، حوصله، متانت و دقت جنابعالی هم در پاسخگویی تشکر کرد. امید است این اقدام خداپسندانه یعنی ایجاد ارتباط با نسلهای آیندهساز و واحد بنیادی جامعه اسلامی کشورمان؛ خانوادهها الگویی برای تمامی دانشمندان و دلسوزان ایران اسلامی باشد. اینجانب به عنوان یک مدرس دانشگاه این شیوه تبلیغی جنابعالی را بسیار مفید میدانم؛ ضمن اینکه برای شما آرزوی توفیق دارم امیدوارم شاهد گسترش و بهبود روز افزون این ارتباط باشم. غلامرضا خواجهسروی مدیرکل دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی
- [سایر] سلام علیکم: حاج اقا مرادی از بیانات ارزشمندتان در مسجدالنبی استفاده کردم. بنده حدودا هم سن شما هستم با مدرک لیسانس و مثلا\" آدم مذهبی. البته از زمانی که ازدواج کرده ام گرفتاریهای زندگی از توفیق شرکت در مراسمات مذهبی را کاسته است. 10 سال است که ازدواج کرده ام ( همسرم مدتی است که شاغل شده است) و دارای فرزندی هم هستم ولی در زندگی دچار مشکلاتی هستم که همسرم مرا دائم توصیه می کند که به مشاور مراجعه نمایم و تقریبا\" تمام مشکلات را از من می داند. یکی از مشکلات من این است که انسا ن تقریبا گوشه گیری هستم و خجالتی و دیگر اینکه به همه چیز مشکوکم و واقعا نمی دانم که این شکیاتم واقعیست یا دچار اشتباه هستم که البته همسرم همه را اشتباه می داند از شما می خواهم که مرا راهنمایی کنید که چگونه من به حقیقت پی ببرم که آیا این شکیاتم درست است یا نه فقط وسوسه های شیطان است که روح و جانم را ازار میدهد و باعث بروز مشکلات واختلافات مداوم در زندگی گشته است. نکته ای که باید عرض کنیم اینست که هم خود وهم همسرم مقداری تندخو هستیم البته من بسیار علاقه مندم که اگر امکانش باشد در یک جلسه ای حضوری خدمتتان برسم به اتفاق همسرم تقاضا دارم اگر این امکان هست در مورد نحوه آن وشرایط ان توضیح بفرمایید. خداوند به شما عمر با برکت عنایت بفرماید
- [سایر] با سلام و تشکر از سایت مفید شما؛ امروز به فرد دانشمندی برخورد کردم که ایشان وجود حضرت علی اصغر را در ماجرای کربلا تکذیب مینمود و برای پاسخ خود استدلالهایی هم ارائه مینمود که اینجانب به دلیل کمبود اطلاعات پاسخی در جهت تأیید یا تکذیب و رد استدلال ایشان نداشتم. در ادامه دو سؤال داشتم. اولاً: آیا این موضوع به کل صحت دارد و اینکه چه شواهد و مستندات علمی در این زمینه وجود دارد؟ ثانیاً: همانگونه که در آموزههای دینی ما عنوان شده، حضرت علی اصغر در روز کربلا شش ماه سن داشتهاند؛ و همانگونه که در تاریخ ذکر شده، امام پس از خروج از مدینه 5 ماه در مکه بوده و سپس به سمت کربلا عازم شدند، با توجه به این دو مطلب میتوان استنباط نمود که حضرت علی اصغر در خارج از مدینه یا در میان راه متولد شده باشند. میخواستم بدانم که آیا مستنداتی در خصوص زمان و مکان تولد ایشان در دست هست یا خیر؟
- [آیت الله بهجت] با توجه به این که اگر بخواهیم طبابت پزشک را با توجه به مشکلات متعدد و در صورت مواجهه با این مشکلات، تنها در صورتی مجاز بدانیم که وی در این زمینه دارای تخصّص و تجربه ی کافی باشد، عملاً مسایل درمان با اختلال کامل روبرو خواهد شد زیرا: اولاً هر پزشکی تا رسیدن به این تخصص و تجربه ی کافی باید همان مراحل اولیّه را طی کند (که همان دوران بدون تجربه و تخصّص است). ثانیا به علت جمعیّت زیاد، امکانات کم، فرصت های ناکافی و ده ها علل دیگر (حداقلّ در کشور ایران) نمی توان انتظار داشت پزشکانی که از ابتدا کاملاً مسلّط باشند به طبابت بپردازند. 1) در مواردی پزشک داروی مؤثّر بر بیماری یا عوارض خطرناک آن را فراموش نموده و فرصت و امکانات کافی جهت دسترسی به اطلاعات کافی یا پزشک متخصص دیگری نیز ندارد. 2) یا مطمئن است که داروی خاصی برای بیماری مفید است. اما هم چنین مطمئن است و یا احتمال می دهد که در صورت تجویز آن دارو عوارضی خفیف یا شدیدتر از خود بیماری و حتی مرگ در اثر این دارو، گریبان گیر این بیمار خواهد شد. (که البته 1 و 2 شامل مسایل تشخیصی نیز می باشد). آیا پزشک در این حالات می تواند مریض را به حال خود بگذارد و چنین فرض کند که: گویا پزشکی موجود نبوده است و قضا و قدر الهی هر چه باشد بر او جاری خواهد شد و بدین ترتیب خود را در معرض مؤاخذه مادی و معنوی حاصل از عوارض احتمالی و هزینه های نابه جای آن قرار ندهد و کار وی را به خدا واگذارد که یا خود بهبودی نسبی یابد و فرصت تحقیقات بعدی فراهم گردد و یا به تدریج دچار عوارض و مرگ گردد. اصولاً در چنین مواردی که پزشک نمی داند برای نجات جان یا رفع و تسکین آلام یک بیمار چه کاری انجام دهد وظیفه ی او چیست؟ درمان های بدون اطمینان و غیر قابل اعتماد (که ممکن است خود آن ها باعث مرگ یا عوارض شدیدتر شوند) یا عدم هر گونه اقدام درمانی؟ اگر پزشک با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مریض گردد، آیا مسؤول است؟ آیا اگر اقدام به هیچ درمانی نکند (با توجه به علل و توضیحات فوق)، مسؤولّیتی متوجّه اوست؟ این موضوع با توجه به این نکته باید در نظر گرفته شود که گاهی، فرصت هیچ مشورت و ارجاع بیمار به پزشکان متخصّص و آگاه دیگری وجود ندارد (مثلاً گاهی پزشکی که دارای تجربه ی کافی نباشد، با بیماری در حالت بی هوشی مواجه می شود که نمی داند به طور مثال این بیمار در اثر کمبود یا ازدیاد قند در بدنش دچار بی هوشی شده و در این حالت طبیعی است که درمان کاملاً متناقض است و باعث اشتباه پزشک می شود).
- [سایر] با سلام <div> دختری 26 ساله هستم که در آخرین بار پریودی که یک ماه و نیم قبل اتفاق افتاد به فاصله دو هفته دو بار پریود شدم و تا کنون اثری از پریودی یا نشانه های آن ندارم. در چند ماه اخیر تحت تاثیر استرس زیاد و کم تحرکی بوده ام و لاغر اندام میباشم و در ماه رمضان پارسال که ضعیف شده بودم هم پریودم به مدت سه هفته به تاخیر افتاد و در شرایط عادی پریود منظمی دارم. دو روز است که مصرف دمنوش رازیانه را شروع کرده ام. از خدمتتان دو سوال دارم: 1. آیا با توجه به شرایط ذکر شده مصرف رازیانه را ادامه داده و اگر نتیجه ای حاصل نشد به دکتر مراجعه کنم و یا مشکل حادی دارم و تاخیر جایز نیست؟</div> <div>2. با توجه به صفراوی بودنم، هشدار داده اند که رازیانه را با سکنجبین بخورم، ولی سکنجبینی که از بازار تهیه کرده ام دارای نعناع است، مصرف همزمان این دو مشکلی ایجاد نمیکند؟ میزان مصرف را نیز بگویید ممنون میشوم.</div> <div>با تشکر<br /><br /></div>