آیا آیات 32 و 33 سوره نور با هم تناقض ندارند؟! در یک آیه خداوند می‌فرماید ازدواج کنید من خرج شما را فراهم می‌رسانم و در آیه دیگر می‌گوید اگر نمی‌توانید ازدواج کنید صبر کنید تا من شما را بی‌نیاز کنم، بالاخره کسی که فقیر است باید صبر کند که خدا او را بی‌نیاز کند و بعد ازدواج کند، یا ازدواج کند به امید این که خدا برساند.
در ارتباط با مطالب مطرح شده در آیات مورد پرسش باید گفت؛ آیه‏ اوّل امر به مؤمنان، اولیای مجرّدها و متولیان جامعه اسلامی است که سزاوار نیست، جوانان را به دلیل فقر و تهی‌دستی مجرد رها کنید، بلکه باید خوف از فقر را به وعده وسعت رزق مرتفع گردانید. اما آیه دوّم خطاب به خود مجردها و جوانان بی‌بضاعت است؛ یعنی اگر به هر دلیلی امکان ازدواج برایتان فراهم نیست، شما عفت پیشه کنید، صبر نمایید و بر خدا توکل داشته باشید تا مقدمات و اسباب ازدواج شما فراهم شود؛ زیرا وقتی شما عفّت و پاک‌دامنی خود را حفظ کردید و چشم امید به کرم پروردگار دوختید، خداوند از فضل و کرم خویش بی‌نیازتان می‌گرداند و وسائل ازدواج شما را فراهم می‌سازد؛ لذا تناقضی میان این دو آیه وجود ندارد، زیرا باید به این مسئله توجه داشت که در فهم مسائل قرآن کریم، باید آیات آن‌را با توجه به دیگر آیات پیرامونی تحلیل و بررسی نمود؛ چرا که آیات قرآن برخی، بعضی دیگر را تفسیر می‌کنند: «فان القرآن یفسر بعضه بعضاً».[1] لذا بدون توجه به این نکته ممکن است این توهم پیش آید که برخی از آیات قرآن با برخی دیگر در تضادند، چنان‌که در مورد آیات 32 و 33 سوره نور چنین برداشت شده است. با توجه به این نکته باید گفت؛ بعد از آن‌که خداوند در آیات پیشین زنان و مردان را به حفظ عفت و پاک‌دامنی و خودداری از نگاه‌های هوس‌آلود و علنی کردن زینت‌ها و زیبایی‌ها در برابر نامحرمان، امر نمود، پس از آن دستور به همکاری و تعاون اجتماعی در مسئله ازدواج - برای تمام کسانی که نیاز به ازدواج دارند – داده است؛ زیرا مجرد ماندن و تن به ازدواج ندادن، ریشه بسیاری از رذایل اخلاقی می‌شود که ازدواج مانع آنها خواهد شد.[2] قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»؛[3] مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را اگر فقیر و تنگ‌دست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد، خداوند گشایش‏‌دهنده و آگاه است. «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛[4] و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‏یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‏نیاز گرداند! در ارتباط با مضامین این دو آیه مطالبی را به صورت خلاصه مورد بررسی قرار می‌دهیم تا روشن شود که این دو آیه هیچ تناقضی با هم نداشته، بلکه هر دو در یک راستا، یعنی حفظ جامعه در برابر آلودگی‌های اخلاقی هستند، منتها با رویکردی متفاوت. اسلام مردم را به زناشویی تشویق می‌کند تا کانالی پاکیزه برای نیرومندترین غریزه بشر باشد؛ از این‌رو خدای سبحان می‌فرماید عزب‌ها، غلامان و کنیزان خود را که شایسته باشند، همسر دهید؛ زیرا آنان بشری هستند که همان غرایز و همان نیازمندی‌های شما را دارند. «أیّم» مفرد «أیامی» بر کسی اطلاق می‌شود که ازدواج نکرده، خواه زن یا مرد باشد. فراهم ساختن وسایل و تسهیلات لازم برای همسری مسئولیّتی است اجتماعی مانند دیگر مسئولیّت‌ها. این آیه جوان عزب و مجرد را شامل می‌شود، خواه آزاد باشد یا بنده که بر اجتماع واجب است تمام آنها را همسر دهد. از آن‌جا که یکی از بزرگ‌ترین موانع روانی در برابر ازدواج ترس از مسائل مادی است، پروردگار سبحان، این مانع را بدین گفته خود بر طرف می‌سازد که اگر تهی‌دست باشند خداوند به فضل و کرم خود آنان را توان‌گر خواهد ساخت.[5] با توجه و دقت در محتوای آیات می‌توان گفت؛ خطاب در آیه اول متوجه مؤمنان و متولیان جامعه اسلامی است. کلمه «أَنْکِحُوا» امر و برای استحباب است، نه وجوب؛ یعنی ای سرپرستان و مسئولان جامعه اسلامی! زنان و مردان بی‌همسر خودتان را دارای همسر نمائید. اگر چه «أَنْکِحُوا» امر استحبابی است، نه وجوبی، ولی در عین حال از آن امور مستحبی است که گاهی به مرحله وجوب می‌رسد. و آن زمانی است که اگر انسان ازدواج نکند ممکن است به فساد جنسی کشیده شود؛ یعنی اگر افرادی که می‌خواهند با یکدیگر ازدواج نمایند فقیر و تهی‌دست باشند شما اصلا نگران نباشید؛ چرا که خدای متعال آنان را غنی و بی‌نیاز می‏نماید.[6] ولی در آیه دوم روی سخن مستقیماً به خود افرادی است که تصمیم ازدواج دارند، اما وسیله و مقدمات ازدواج برای آنان فراهم نیست؛ یعنی بر افرادی که به علت تهی‌دستی قادر به ازدواج نیستند واجب و لازم است که از اعمال نامشروع شدیداً بر حذر باشند! مبادا این‌طور گمان کنند که چون فعلاً وسیله ازدواج برای ایشان آماده نشده، پس اعمال نامشروع برای آنان بلا مانع و مجاز خواهد بود، بلکه بر آنان واجب و لازم است عفت ورزند و اگر عفت ورزند شکی نیست که خدا آنان را به وسیله فضل خود، غنی و بی‌نیاز و از نعمت ازدواج برخوردار خواهد کرد.[7] بنابر این، آیه‏ اوّل امر به مؤمنان، اولیای مجرّدها و متولیان جامعه اسلامی است که سزاوار نیست، جوانان را به دلیل فقر و تهی‌دستی مجرد رها کنید، بلکه خوف از فقر را به وعده وسعت رزق مرتفع گردانید. اما آیه دوّم خطاب به خود مجردها و جوانان بی‌بضاعت است؛ یعنی اگر به هر دلیلی امکان ازدواج برایتان فراهم نیست، شما عفت پیشه کنید، صبر نمایید و بر خدا توکل داشته باشید تا مقدمات و اسباب ازدواج شما فراهم شود؛ زیرا وقتی شما عفّت و پاک‌دامنی خود را حفظ کردید و چشم امید به کرم پروردگار دوختید، خداوند از فضل و کرم خویش بی‌نیازتان می‌گرداند و وسائل ازدواج شما را فراهم می‌سازد.   [1] . فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 1، ص 75، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [2] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏5، ص 420، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [3] . نور، 32. [4] . همان، 33. [5] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏8، ص 306، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش. [6] . نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ‏14، ص 83، تهران، اسلامیه، چاپ اول، 1398ق. [7] . همان، ص 84؛ گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج ‏3، ص 117، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1408ق
عنوان سوال:

آیا آیات 32 و 33 سوره نور با هم تناقض ندارند؟! در یک آیه خداوند می‌فرماید ازدواج کنید من خرج شما را فراهم می‌رسانم و در آیه دیگر می‌گوید اگر نمی‌توانید ازدواج کنید صبر کنید تا من شما را بی‌نیاز کنم، بالاخره کسی که فقیر است باید صبر کند که خدا او را بی‌نیاز کند و بعد ازدواج کند، یا ازدواج کند به امید این که خدا برساند.


پاسخ:

در ارتباط با مطالب مطرح شده در آیات مورد پرسش باید گفت؛ آیه‏ اوّل امر به مؤمنان، اولیای مجرّدها و متولیان جامعه اسلامی است که سزاوار نیست، جوانان را به دلیل فقر و تهی‌دستی مجرد رها کنید، بلکه باید خوف از فقر را به وعده وسعت رزق مرتفع گردانید. اما آیه دوّم خطاب به خود مجردها و جوانان بی‌بضاعت است؛ یعنی اگر به هر دلیلی امکان ازدواج برایتان فراهم نیست، شما عفت پیشه کنید، صبر نمایید و بر خدا توکل داشته باشید تا مقدمات و اسباب ازدواج شما فراهم شود؛ زیرا وقتی شما عفّت و پاک‌دامنی خود را حفظ کردید و چشم امید به کرم پروردگار دوختید، خداوند از فضل و کرم خویش بی‌نیازتان می‌گرداند و وسائل ازدواج شما را فراهم می‌سازد؛ لذا تناقضی میان این دو آیه وجود ندارد، زیرا باید به این مسئله توجه داشت که در فهم مسائل قرآن کریم، باید آیات آن‌را با توجه به دیگر آیات پیرامونی تحلیل و بررسی نمود؛ چرا که آیات قرآن برخی، بعضی دیگر را تفسیر می‌کنند: «فان القرآن یفسر بعضه بعضاً».[1] لذا بدون توجه به این نکته ممکن است این توهم پیش آید که برخی از آیات قرآن با برخی دیگر در تضادند، چنان‌که در مورد آیات 32 و 33 سوره نور چنین برداشت شده است.
با توجه به این نکته باید گفت؛ بعد از آن‌که خداوند در آیات پیشین زنان و مردان را به حفظ عفت و پاک‌دامنی و خودداری از نگاه‌های هوس‌آلود و علنی کردن زینت‌ها و زیبایی‌ها در برابر نامحرمان، امر نمود، پس از آن دستور به همکاری و تعاون اجتماعی در مسئله ازدواج - برای تمام کسانی که نیاز به ازدواج دارند – داده است؛ زیرا مجرد ماندن و تن به ازدواج ندادن، ریشه بسیاری از رذایل اخلاقی می‌شود که ازدواج مانع آنها خواهد شد.[2]
قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»؛[3] مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درست‌کارتان را اگر فقیر و تنگ‌دست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد، خداوند گشایش‏‌دهنده و آگاه است.
«وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛[4] و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‏یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‏نیاز گرداند!
در ارتباط با مضامین این دو آیه مطالبی را به صورت خلاصه مورد بررسی قرار می‌دهیم تا روشن شود که این دو آیه هیچ تناقضی با هم نداشته، بلکه هر دو در یک راستا، یعنی حفظ جامعه در برابر آلودگی‌های اخلاقی هستند، منتها با رویکردی متفاوت.
اسلام مردم را به زناشویی تشویق می‌کند تا کانالی پاکیزه برای نیرومندترین غریزه بشر باشد؛ از این‌رو خدای سبحان می‌فرماید عزب‌ها، غلامان و کنیزان خود را که شایسته باشند، همسر دهید؛ زیرا آنان بشری هستند که همان غرایز و همان نیازمندی‌های شما را دارند.
«أیّم» مفرد «أیامی» بر کسی اطلاق می‌شود که ازدواج نکرده، خواه زن یا مرد باشد. فراهم ساختن وسایل و تسهیلات لازم برای همسری مسئولیّتی است اجتماعی مانند دیگر مسئولیّت‌ها. این آیه جوان عزب و مجرد را شامل می‌شود، خواه آزاد باشد یا بنده که بر اجتماع واجب است تمام آنها را همسر دهد.
از آن‌جا که یکی از بزرگ‌ترین موانع روانی در برابر ازدواج ترس از مسائل مادی است، پروردگار سبحان، این مانع را بدین گفته خود بر طرف می‌سازد که اگر تهی‌دست باشند خداوند به فضل و کرم خود آنان را توان‌گر خواهد ساخت.[5]
با توجه و دقت در محتوای آیات می‌توان گفت؛
خطاب در آیه اول متوجه مؤمنان و متولیان جامعه اسلامی است. کلمه «أَنْکِحُوا» امر و برای استحباب است، نه وجوب؛ یعنی ای سرپرستان و مسئولان جامعه اسلامی! زنان و مردان بی‌همسر خودتان را دارای همسر نمائید. اگر چه «أَنْکِحُوا» امر استحبابی است، نه وجوبی، ولی در عین حال از آن امور مستحبی است که گاهی به مرحله وجوب می‌رسد. و آن زمانی است که اگر انسان ازدواج نکند ممکن است به فساد جنسی کشیده شود؛ یعنی اگر افرادی که می‌خواهند با یکدیگر ازدواج نمایند فقیر و تهی‌دست باشند شما اصلا نگران نباشید؛ چرا که خدای متعال آنان را غنی و بی‌نیاز می‏نماید.[6]
ولی در آیه دوم روی سخن مستقیماً به خود افرادی است که تصمیم ازدواج دارند، اما وسیله و مقدمات ازدواج برای آنان فراهم نیست؛ یعنی بر افرادی که به علت تهی‌دستی قادر به ازدواج نیستند واجب و لازم است که از اعمال نامشروع شدیداً بر حذر باشند! مبادا این‌طور گمان کنند که چون فعلاً وسیله ازدواج برای ایشان آماده نشده، پس اعمال نامشروع برای آنان بلا مانع و مجاز خواهد بود، بلکه بر آنان واجب و لازم است عفت ورزند و اگر عفت ورزند شکی نیست که خدا آنان را به وسیله فضل خود، غنی و بی‌نیاز و از نعمت ازدواج برخوردار خواهد کرد.[7]
بنابر این، آیه‏ اوّل امر به مؤمنان، اولیای مجرّدها و متولیان جامعه اسلامی است که سزاوار نیست، جوانان را به دلیل فقر و تهی‌دستی مجرد رها کنید، بلکه خوف از فقر را به وعده وسعت رزق مرتفع گردانید. اما آیه دوّم خطاب به خود مجردها و جوانان بی‌بضاعت است؛ یعنی اگر به هر دلیلی امکان ازدواج برایتان فراهم نیست، شما عفت پیشه کنید، صبر نمایید و بر خدا توکل داشته باشید تا مقدمات و اسباب ازدواج شما فراهم شود؛ زیرا وقتی شما عفّت و پاک‌دامنی خود را حفظ کردید و چشم امید به کرم پروردگار دوختید، خداوند از فضل و کرم خویش بی‌نیازتان می‌گرداند و وسائل ازدواج شما را فراهم می‌سازد.   [1] . فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج 1، ص 75، تهران، الصدر، چاپ دوم، 1415ق. [2] . مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج ‏5، ص 420، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق. [3] . نور، 32. [4] . همان، 33. [5] . مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏8، ص 306، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش. [6] . نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، ج ‏14، ص 83، تهران، اسلامیه، چاپ اول، 1398ق. [7] . همان، ص 84؛ گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج ‏3، ص 117، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1408ق





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین