برخی از روایات استفاده از هر انگشتری غیر از نقره را نهی کرده‌اند.[1] از امیر المؤمنین(ع) نقل شد است: «‌جز انگشتر نقره، انگشتری به دست نکنید».[2] اگر از این روایت بخواهیم استفاده حصر کنیم؛ یعنی جنس انگشتر می‌بایست از جنس نقره باشد. البته در ادامه همین روایت و روایات دیگر، از پوشیدن انگشتر آهنی هم بر حذر داشته شده است. روایت دیگری در این باب از پیامبر خدا(ص) چنین نقل شده است: «نَهَی رَسُولُ اللهِ عَنِ التَّخَتُّمِ بِخَاتَمِ صُفْرٍ أَوْ حَدِیدٍ»؛ رسول خدا(ص) از به دست گذاشتن انگشتر صُفر و انگشتر آهنی نهی کرده‌اند.[3] واژه «صُفر» که در این روایت به کار گرفته شده را اهل لغت چنین معنا کرده‌اند: صفر، آن چیزی است که از مس مرغوب گرفته شده است.[4] به هرحال، «صفر» یا نوعی از مس مرغوب است و یا به مس‌های زرد رنگ[5] گفته می‌شود. پس بین لغت‌دانان معنای جامع و کاملی از «صفر» نیست تا جایی که برخی - بر عکس آنچه گفته شد - مس را زیر مجموعه فلزاتی که از آنها به «صفر» یاد می‌شود، می‌دانند.[6] بنابراین، ‌همین مقدار دانسته می‌شود که «صفر» قرابت و نزدیکی با «مس» دارد ولی به علت رنگ زردی که دارد از آن به صُفر یاد می‌کنند. اما در واقع، صُفر چه فلزی است؟ باید گفت: یکی از فلزات و کانی‌های مشهور؛ «روی» است که از قدیم الایام با ترکیب کردن آن با مس، ترکیب بهتری از فلز مس و روی پدید می‌آمده که به این فلز نوع ترکیب؛ آلیاژ برنج گفته می‌شود. برنج نه رنگ سرخ و قرمز مس را دارد و نه رنگ سفید و روشن روی، بلکه به رنگ زرد درمی‌آید.[7] استفاده از آلیاژ برنج سابقه بسیار طولانی در بین اقوام مختلف داشته است. در ایران از قدیم الایام همان‌طور که به اشخاصی که ظروف مسی تهیه می‌کردند مسگر گفته می‌شد، به آنان «صفار» نیز می‌گفتند. صفار به معنای مسگر یا به عبارت بهتر به معنای رویگر است. ظاهراً در نام‌گذاری اسم بر آلیاژ برنج؛ گاهی جنبه «روی» بودن آن ترجیح داشته (زیرا ترکیبی از مس و روی است) و شغلی که متصدی فرآوری ظروف برنجی بوده رویگری گفته شده و گاهی هم جنبه مس بودن را ترجیح می‌دادند و به چنین اشخاصی مسگر ­می‌گفتند که در کنار کار با مس؛ ظروف برنجی هم تهیه می‌کردند همان‌طور که این اختلاف؛ در تعابیر لغت‌دانان نیز بود و احیاناً صُفر را نوعی از مس می‌دانستند. با توجه به این توضیحات روشن شد که صُفر که در روایت آمده، مس نیست، بلکه منظور همان آلیاژ برنج است که اتفاقاً زرد رنگ هم بوده و گویا به علت رنگش و شباهتی که به طلا داشته، حالت تزئینی داشته و مردم رغبت بیشتری به استفاده از آن داشته‌اند. بر طبق این روایت استفاده از چنین انگشتری جایز نیست و عدم جواز به معنای کراهت است.[8] البته در سند روایت مذکور که شیخ صدوق آن‌را نقل کرده، شخصی به نام «شعیب بن واقد» وجود دارد که مطلبی درباره او در کتاب‌های رجالی نیست. بنابراین التزام به کراهت نیز مشکل می­شود، مگر بر طبق نظر عده‌ای که قائل به تسامح در مکروهات و مستحبات‌اند. [1] . البته استفاده از طلا برای بانوان اشکالی ندارد. [2] . حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 4، ص 418، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [3] . همان، ص 419. [4] . فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج7، ص 115، نشر هجرت، قم، 1410 ق. [5] . واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق: شیری، علی، ج 7، ص 98، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌ [6] . النُّحَاس: ضرب من الصفر شدید الحمرة. کتاب العین، ج 3، ص 144. [7] . http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%DB%8C [8] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 417.
برخی از روایات استفاده از هر انگشتری غیر از نقره را نهی کردهاند.[1] از امیر المؤمنین(ع) نقل شد است: «جز انگشتر نقره، انگشتری به دست نکنید».[2] اگر از این روایت بخواهیم استفاده حصر کنیم؛ یعنی جنس انگشتر میبایست از جنس نقره باشد. البته در ادامه همین روایت و روایات دیگر، از پوشیدن انگشتر آهنی هم بر حذر داشته شده است.
روایت دیگری در این باب از پیامبر خدا(ص) چنین نقل شده است: «نَهَی رَسُولُ اللهِ عَنِ التَّخَتُّمِ بِخَاتَمِ صُفْرٍ أَوْ حَدِیدٍ»؛ رسول خدا(ص) از به دست گذاشتن انگشتر صُفر و انگشتر آهنی نهی کردهاند.[3] واژه «صُفر» که در این روایت به کار گرفته شده را اهل لغت چنین معنا کردهاند: صفر، آن چیزی است که از مس مرغوب گرفته شده است.[4] به هرحال، «صفر» یا نوعی از مس مرغوب است و یا به مسهای زرد رنگ[5] گفته میشود.
پس بین لغتدانان معنای جامع و کاملی از «صفر» نیست تا جایی که برخی - بر عکس آنچه گفته شد - مس را زیر مجموعه فلزاتی که از آنها به «صفر» یاد میشود، میدانند.[6]
بنابراین، همین مقدار دانسته میشود که «صفر» قرابت و نزدیکی با «مس» دارد ولی به علت رنگ زردی که دارد از آن به صُفر یاد میکنند. اما در واقع، صُفر چه فلزی است؟ باید گفت:
یکی از فلزات و کانیهای مشهور؛ «روی» است که از قدیم الایام با ترکیب کردن آن با مس، ترکیب بهتری از فلز مس و روی پدید میآمده که به این فلز نوع ترکیب؛ آلیاژ برنج گفته میشود. برنج نه رنگ سرخ و قرمز مس را دارد و نه رنگ سفید و روشن روی، بلکه به رنگ زرد درمیآید.[7]
استفاده از آلیاژ برنج سابقه بسیار طولانی در بین اقوام مختلف داشته است. در ایران از قدیم الایام همانطور که به اشخاصی که ظروف مسی تهیه میکردند مسگر گفته میشد، به آنان «صفار» نیز میگفتند. صفار به معنای مسگر یا به عبارت بهتر به معنای رویگر است. ظاهراً در نامگذاری اسم بر آلیاژ برنج؛ گاهی جنبه «روی» بودن آن ترجیح داشته (زیرا ترکیبی از مس و روی است) و شغلی که متصدی فرآوری ظروف برنجی بوده رویگری گفته شده و گاهی هم جنبه مس بودن را ترجیح میدادند و به چنین اشخاصی مسگر میگفتند که در کنار کار با مس؛ ظروف برنجی هم تهیه میکردند همانطور که این اختلاف؛ در تعابیر لغتدانان نیز بود و احیاناً صُفر را نوعی از مس میدانستند.
با توجه به این توضیحات روشن شد که صُفر که در روایت آمده، مس نیست، بلکه منظور همان آلیاژ برنج است که اتفاقاً زرد رنگ هم بوده و گویا به علت رنگش و شباهتی که به طلا داشته، حالت تزئینی داشته و مردم رغبت بیشتری به استفاده از آن داشتهاند. بر طبق این روایت استفاده از چنین انگشتری جایز نیست و عدم جواز به معنای کراهت است.[8] البته در سند روایت مذکور که شیخ صدوق آنرا نقل کرده، شخصی به نام «شعیب بن واقد» وجود دارد که مطلبی درباره او در کتابهای رجالی نیست. بنابراین التزام به کراهت نیز مشکل میشود، مگر بر طبق نظر عدهای که قائل به تسامح در مکروهات و مستحباتاند. [1] . البته استفاده از طلا برای بانوان اشکالی ندارد. [2] . حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 4، ص 418، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق. [3] . همان، ص 419. [4] . فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج7، ص 115، نشر هجرت، قم، 1410 ق. [5] . واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق: شیری، علی، ج 7، ص 98، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق. [6] . النُّحَاس: ضرب من الصفر شدید الحمرة. کتاب العین، ج 3، ص 144. [7] . http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%DB%8C [8] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 417.
- [سایر] در جایی خواندم که امام زمان فرمودهاند: (به دست کردن انگشتر حدید در هنگام نماز مکروه است)؛ آیا این روایت صحیح است؟
- [آیت الله مظاهری] آیا وجود انگشتر آهنی یا برنجی در دست نماز گزار، مکروه است؟
- [آیت الله سیستانی] آیا زن می تواند از انگشتر زینتی و یا دست بند و یا گردن بند به قصد آرایش استفاده کند و آیا چنان کاری حلال است یا حرام؟
- [سایر] چرا انگشتر طلا برای مردان حرام است؟
- [سایر] آب خوردن از ظرف مسی چه ضرری دارد؟
- [سایر] سلام می خواستم یک کتری بخرم برنجی خوبه یا مسی
- [آیت الله اردبیلی] انگشتری که اسم جلاله بر آن نقش بسته است، آیا واجب است هنگام دست دادن با مؤمنین، به جهت این که دست بی وضوی آنها با انگشتر تماس پیدا نکند، از دست خارج شود؟ و آیا واجب است صاحب انگشتر، همیشه به هنگام لمس انگشتر، با طهارت باشد؟
- [سایر] آیا انگشتر در دست کردن (به جز زینت) فایده ای برای انسان دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] نگاه کردن مرد به دست زنی که به قصد زینت انگشتر بدست نموده چه حکمی دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] به دست کردن انگشتر طلا توسط مردان به خصوص در نماز چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا و مانند اینها برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است.
- [آیت الله سبحانی] توقف در مسجد و دست زدن و مانند آن به خط قرآن و کارهای دیگری که بر حائض حرام است، بر نفساء هم حرام است و آنچه بر حائض واجب و مستحب و مکروه است، بر نفساء هم واجب و مستحب و مکروه می باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مکروه است در نماز صورت را کمی به طرف راست یا چپ بگرداند به طوری که نگویند روی خود را از قبله گردانده و الا نماز باطل است چنانکه گذشت. و نیز مکروه است در نماز چشمها را هم بگذارد یا به طرف راست و چپ بگرداند و با ریش و دست خود بازی کند و انگشتها را داخل هم نماید و آب دهن بیندازد و به خط قرآن یا کتاب یا خط انگشتر نگاه کند. و نیز مکروه است؛ موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر برای شنیدن حرف کسی ساکت شود؛ بلکه هر کاری که خضوع و خشوع را از بین ببرد مکروه می باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] عاریه دادن چیزی برای استفاده حرام از آن جایز نیست بنابراین عاریه دادن انگشتر طلای مردانه به مرد جایز نیست. بلی اگر همین انگشتر را برای کاری غیر از زینت کردن مرد بگیرد مانعی ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] چند چیز در لباس نمازگزار مستحب است که از آن جمله است: عمامه با تحت الحنک؛ پوشیدن عبا و لباس سفید و پاکیزه ترین لباسها و استعمال بوی خوش و دست کردن انگشتر عقیق. چیزهائی که در لباس نمازگزار مکروه است
- [آیت الله وحید خراسانی] پوشیدن طلا مثل اویختن زنجیر طلا به گردن و بستن ساعت مچی طلا به دست و عینک طلا گذاشتن و انگشتر طلا به دست کردن و مانند اینها بر مرد حرام و نماز خواندن با انها باطل است ولی برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا به دست برای مرد حرام و نمازخواندن با آنها باطل است. و احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا هم خودداری کند; ولی زینت کردن به طلا، برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
- [امام خمینی] زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا به دست برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتیاط واجب آن است که از استعمال عینک طلا هم خودداری کند. ولی زینت کردن به طلا برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] پوشیدن طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه ، و انگشتر طلا به دست کردن ، و بستن ساعت مچی طلا به دست ، برای مردان حرام ، و نماز خواندن با آنها باطل است ، ولی برای زنان در نماز و غیر نماز اشکال ندارد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زینت کردن به طلا مثل آویختن زنجیر طلا به سینه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچی طلا به دست برای مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. و باید از استعمال عینک طلا هم خودداری کند، ولی زینت کردن به طلا برای زن در نماز و غیر نماز اشکال ندارد.