«لعلّ» از حروف مشبهة بالفعل است که خصوصیات لفظی آن‏ نصب به اسم و رفع به خبر و خصوصیات معنوی آن‏ عبارت از معنای ترجی و امید داشتن‏ است.[1] «لعلّ» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا می‌تواند هر جا از واژه لعلّ استفاده کند، ولی استعمال آن در کلام خدای متعال که دانای غیب و آشکار است چه معنا دارد؟ به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[2] با آن‌که او می‌دانست که رسولش خود را برای ایمان‌نیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟ در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد. یک. «لعلّ» در این‌گونه موارد برای تعلیل است: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».[3] یعنی بدان علّت عفو کردیم که شکر کنید. دو. گاهی برای ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی»‏.[4] یعنی ای موسی و ای هارون، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکّر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود برای ایجاد امید در مخاطب است. سه. امید مقامی نه متکلّمی. مثلاً در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[5] امید و ترجّی در این‌جا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنی هر کسی که در این مقام بوده و ناراحتی تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.[6] با دقّت در این گفتار روشن می‌شود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعلّ که در قرآن استعمال شده پرداخته‌اند، نه همه آنها؛ لذا به نظر می‌رسد که لعلّ در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد. امّا در مواردی که پروردگار، مستقیماً از واژگان «لعلّ» استفاده کرده ظاهراً همان معنای اول که تعلیل باشد صحیح‌تر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعلّ» بکار رفته آن‌را به «کی» تعلیلیه تفسیر کرده‌‏اند.[7] چنان‌که طبرسی نیز در آیه «وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،[8] لعلّ را به «کی» تفسیر نموده است.[9] [1] . صفایی بوشهری، غلامعلی‏، ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 2، ص 201، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش. [2] . شعراء، 3. [3] . بقره، 52. [4] . طه، 44. [5] . شعراء: 3. [6] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ‏6، ص 193- 194، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [7] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داود، ص 741 و 742، دمشق، الدار الشامیة، بیروت، دارالعلم، چاپ اول، 1412ق. [8] . بقره، 189. [9] . «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» معناه و اتقوا ما نهاکم الله عنه و زهدکم فیه لکی تفلحوا بالوصول إلی ثوابه الذی ضمنه للمتقین.»، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ‏2، ص 509، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
در قرآن حدود 4 مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید (لعلکم تفلحون) شاید شما رستگار شوید. و حدود 6 مرتبه آمده است که اگر خدا را اطاعت کنید و تقوا پیشه کنید (لعلکم ترحمون) شاید شما مورد رحمت خدا قرار گیرید. سؤال این است که چرا خداوند گفته اگر اطاعت کنید (شاید رستگار) شوید؛ چرا نفرمود (قطعاً رستگار) میشوید؟
«لعلّ» از حروف مشبهة بالفعل است که خصوصیات لفظی آن نصب به اسم و رفع به خبر و خصوصیات معنوی آن عبارت از معنای ترجی و امید داشتن است.[1]
«لعلّ» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا میتواند هر جا از واژه لعلّ استفاده کند، ولی استعمال آن در کلام خدای متعال که دانای غیب و آشکار است چه معنا دارد؟
به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[2] با آنکه او میدانست که رسولش خود را برای ایماننیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟
در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد.
یک. «لعلّ» در اینگونه موارد برای تعلیل است: «ثُمَّ عَفَوْنا عَنْکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ».[3] یعنی بدان علّت عفو کردیم که شکر کنید.
دو. گاهی برای ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشی».[4] یعنی ای موسی و ای هارون، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکّر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود برای ایجاد امید در مخاطب است.
سه. امید مقامی نه متکلّمی.
مثلاً در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ».[5] امید و ترجّی در اینجا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنی هر کسی که در این مقام بوده و ناراحتی تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.[6]
با دقّت در این گفتار روشن میشود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعلّ که در قرآن استعمال شده پرداختهاند، نه همه آنها؛ لذا به نظر میرسد که لعلّ در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد.
امّا در مواردی که پروردگار، مستقیماً از واژگان «لعلّ» استفاده کرده ظاهراً همان معنای اول که تعلیل باشد صحیحتر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعلّ» بکار رفته آنرا به «کی» تعلیلیه تفسیر کردهاند.[7] چنانکه طبرسی نیز در آیه «وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»،[8] لعلّ را به «کی» تفسیر نموده است.[9] [1] . صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الأدیب، ج 2، ص 201، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش. [2] . شعراء، 3. [3] . بقره، 52. [4] . طه، 44. [5] . شعراء: 3. [6] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 193- 194، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [7] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داود، ص 741 و 742، دمشق، الدار الشامیة، بیروت، دارالعلم، چاپ اول، 1412ق. [8] . بقره، 189. [9] . «وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» معناه و اتقوا ما نهاکم الله عنه و زهدکم فیه لکی تفلحوا بالوصول إلی ثوابه الذی ضمنه للمتقین.»، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 2، ص 509، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
- [سایر] الله رحمت را بر خود مقرر کرده است(سوره 6 آیه 12)، هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که میتواند هدایت نمیکند(سوره 6 آیه 35، سوره 14 آیه 4). رحمت خدا چقدر است؟ و چرا گفته مقرر است؟
- [سایر] آیا تفسیر کلام خداوند توسط غیر رسول و فرستاده او مجاز است؟ خداوند در چندین آیه قرآن فرموده است که ما آیات خود را چنین آشکار و روشن نازل کردیم شاید فکر کنند و شاید متذکر شوند، و در آیه 44 سوره نحل به پیامبر (ص) فرموده است: آیاتی که بر تو نازل می شود برای مردم تبیین و تشریح کن تا شاید فکر کنند. سؤال 2: آیا خداوند آیات خود را برای فهم و استفاده مردم عوام نازل کرده یا خواص و یا برای همه مردم به اندازه درک آنها؟ ولی به پیامبر (ص) ابلاغ فرموده برای عموم مردم بیان کن آنچه از طرف خدا بر تو نازل شده)؛ یعنی مفسر کلام خداوند فقط پیامبر (ص) است. سؤال 3: در تفسیر بعضی آیات قرآن، مفسر گفته است منظور از این آیه اشاره به فلان موضوع است، در حالی که معنای همان آیه اشاره به یک موضوع کلی دارد. مانند افرادی که در حالت رکوع زکات می دهند. یا: ابلاغ کن آنچه به تو نازل کردیم و یا امروز کامل شد دین تو. آیا این گونه تفسیر، تفسیر به رأی و تحریف کلام خدا نیست؟ و آیا مفسر محترم کلام خدا را با عقل خطا پذیر خود چگونه دریافته است، که آن را تفسیر نموده و اظهار داشته منظور خداوند چنین است. مگر نه آن که بارها خداوند به ملائک و پیامبران گفته است آنچه من می دانم شما نمی دانید؟ سؤال 4: خداوند تبارک و تعالی بیش از 13 آیه در سوره های قرآن از جمله (تغابن 12، مجادله 13، محمد 33، نور 56 و 54، انفال 56 و 20 و 1، مائده 92، نساء 59، آل عمران 32 و 132) مؤمنان را فقط به اطاعت از خدا و رسول و یک مرتبه هم از ولی امر تکلیف کرده و تأکید فرموده: مشرکان را ولی خود قرار ندهید. سؤال این است که آیا خداوند افرادی را که به توحید و نبوت و آخرت و ... ایمان آورده اند، باز هم مکلف نموده از شخص دیگری که آن شخص نیز بنده خدا و در مقابل او باید پاسخ گوی اعمال خود باشد، اطاعت، تقلید و اظهار چاکری کند، حتی به نیت رضایت خدا؟ اگر جواب مثبت است، آدرس قرآنی و تکلیف الاهی را مرقوم فرمایید.
- [سایر] سلام از کجا میشه مطمئن بود که قرآن کلامی راستین و عاری از دروغ است .چگونه به این سوال که ممکن است خدا مارا سرکار گذاشته باشد وبازیچه قرار داده باشد می توان پاشخ داد ؟
- [سایر] با سلام... ایا این متن زیر درست است یا نه ؟ "یه مدت می گفتن این حادثه که توش مرکز تجارت جهانی آمریکا 11 سپتامبر سال 2001 در نیویورک آمریکا توسط تروریست ها بمباران و تخریب شد و هزاران آدم رو کشت و پیامد های بسیار وخیمی داشته و داره، در قرآن پیش بینی شده بوده و قرآن در 14 قرن پیش خبر آن را داده ، جایی که خداوند در آیه 109 سوره توبه می فرمایند: افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا {جرف هار}فانها ربه فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین؛ آیا کسی که شالوده و اساس مسجد را بر پایه تقوا و پرهیز بنا کرده و هدفش جلب رضایت خدا است بهتر است یا کسی که آن را کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش جهنم فرو می ریزد، و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند. آنگاه تطبیق این آیه را با فاجعه ویرانی مرکز تجارت جهانی آمریکا چنین پنداشته اند: 1- این فاجعه روز یازدهم بود، آیه فوق نیز درجزء 11 سوره توبه است. 2- ماه سپتامبر ماه نهم میلادی است ، سوره توبه نیز سوره نهم قرآن است. 3- سال فاجعه 2001 است، از ابتدای سوره تا آیه فوق 2001 حرف وجود دارد. 4- تعداد طبقات برج 109 عدد بود، آیه مذکور ، آیه 109 سوره توبه است. 5- نام خیابانی که مرکز تجارت جهانی در آن قرار داشت ( جرف هار) نام داشت که این جمله در آیه فوق آمده است.
- [سایر] با سلام و خسته نباشید فراوان: درباره ی رویکرد اسلام به زنگی حضرت مسیح و نگاه خود 4 انجیل دچار سر در گمی شده ام که امیدوارم توضیحات شما مشکل بنده را حل کند .در هر بار یک سوال را مطرح و با مهمترین سوالم شروع می کنم : در قران کریم گفته شده مسئله ی مصلوب شدن عیسی برای مردم متشبه شده و ایشان کشته نشده و عروج کرده است پس چرا باز در سوره ی مائده ایه ی 117 از قول عیسی به خدا گفته شده : و انگاه که روح مرا تصرف کردی ...( یا به قبضه گرفتی ...) ؟ اگر عیسی مصلوب نشده و عروج کرده (که ظاهرا هم جسمانی و هم روحانی است)چرا خدا در قران از این ایه و لفظ "توفیتنی" که ظاهرا از ریشه وفات و مرگ است استفاده کرده اگر عیسی مصلوب نشده پس در نگذشته است که خدا او را قبضه روح کرده باشد. تفسیر و رفع ابهام این موضوع چیست؟ درود و بدرود
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوال درباره زنی است که به مدت 1 سال در عقد دائم مردی بوده که در شرف عروسی بوده اند، ناگهان همسر این خانم فوت شده و به رحمت خدا رفته اند. این مرحوم به نام خودشان هیچ دارایی نداشته اند ولی در زمان حیات پدر مرحوم قرار بوده زمینی به نام ایشان کنند ولی دست اجل این امکان را نداد. به هر حال، ناگفته نماند که بکارت این خانم توسط مرحوم برداشته شده بوده واین خانم دیگر دختر نیستند. با این تفاصیر لطف نموده بفرمایید تکلیف مهریه این خانم که بالغ بر 400 سکه تمام بهار ازادی میباشد چیست؟
- [سایر] ما معتقدیم هر چیزی در علم خداوند از ازل ثبت (چه از نظر قران و چه از نظر روایات). سوال این است که اگر خداوند به آنچه که قرار است انجام دهیم آگاه است آیا این جبر علم خدا است که ما را به سوی انجام کار سوق می دهد؟ زیرا اگر خلاف علم خدا فعلی از ما صادر شود علم خدا نقض می گردد و اگر موافق علم خدا انجام دهیم که جبر است. البته بعضی از دوستان اینچنین استدلال می کنند که علم خداوند مانند مدیر مدرسه ای است که می داند اگر فلان دانش آموز درس نخواند مردود می شود. یعنی در علم خدا اینطور است که می داند اگر ما فلان عمل را انجام دهیم به فلان نتیجه منتهی می شویم و اگر بهمان کار را بکنیم به نتیجه دیگر. ولی به نظر حقیر این جواب خود نقض علم جامع خدواند است.
- [سایر] سلام حاج آقا سالگرد ارتحال برادر عزیزتون رو تسلیت میگم 1.من همون شخصی هستم که دوروز قبل پیام دادم پدرم سرطان دارن 2.از شما سوال کردم چطور برای شفای پدرم دعا کنم که خدا جوابم رو بدهد 3.همون روز بطور اتفاقی با وبلاگ برادرتون آشنا شدم 4.بعداز 6سال از ارتحال ایشون نوشتهاشون باعث تسکین من شدند 5.میدانم این لطفی از طرف خدا بوده 6.چون ایشون هم با پدر من همدرد بودند 7.وقتی متوجه شدم این روزها سالگرد ارتحال ایشون هست بسیار اشک ریختم وبه الطاف خدا مطمئنترشدم این بخاطر حب ایشون نسبت به اهل بیت بوده 8.لطفا به مناسبت سالگردشون بیشتراز ایشون برایمان بگویید 9.روحش شاد وقرین با الطاف الهی
- [سایر] سلام استاد مهربانم خوشحالم که الان آنلاین هستید.خیلی وقته منتظرم خدا قوت تازه امروز من هوس کردم دعای ابوحمزه ثمالی رو بخونم،راستش تا حالا فقط تعریفشو شنیده وبودم ولی تنبلی کردم و نرفتم دنبالش . . . ولی ممنون که خوندید. 1. 5سال پیش با خانواده ماشینمون چپ کرد(خدا رحم کرد یعنی گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگنگه میدارد) 2.الان خیلی فکرها و خوابهای وحشتناکی میاد سراغم.(آخه من خواب تصادف رو یک سال قبلش دیده بودم) 3.مضمون بیشترشم در مورد مرگه اعضای خونوادمه. 4.تو خواب همش به من میگن تو خواب نیستی و بیداری. 5.خیلی چهار قل و آیت الکرسی می خونم ولی بازم بعضی وقتا نگرانم و فکرای بد میاد سراغم. 6.شبها قرآن خودم همیشه بالای سرمه، و از شر خواب بد راحت شدم (مگه یادم بره که اگه اینطور شه خواب بد می بینم. 7. ولی ازتفکرات؛نه! 8.چیکار کنم؟.
- [سایر] سلام حاج اقا خسته نباشید ببخشید که مزاهم وقتتون شدم خواهش می کنم به سوال من جواب بدید اخه خیلی نیاز به کمک شما دارم خواهش می کنم من دختری هستم مدت 6 ماه هست که چت می کنم از روز اولی که شروع به چت کردن کردم با یک پسر اصفهانی دوست شدم اول قرار بود با هم دوست باشیم بعد مدتی هست که به من پیشنهاد ازدواج کرده وخیلی اسرار داره وگاهی وقتا هم تحدید میکنه اخه تلفن خانه ی مارو داره ولی حاج اقا من چت می کنم ولی بیوگراف زندگیمو دروغ گفتم وهیچ یک از حرفای که در مورد خودم وخانوادم بهش گفتم حقیقت نداره حاج اقا خیلی میترسم من دوستش دارم ولی می ترسم که باهاش ازدواج کنم اخه من تو یک خانواده ی مذهبی هستم اقای مرادی خواهشا کمکم کنید من منتظر جوابتون هستم خیلی ممنون خدا عمر با عزتتون بده که کمک به خلق خدا می کنید
- [آیت الله اردبیلی] زکات از واجبات بزرگ الهی است که در قرآن و روایات در کنار نماز و اعتقاد به آخرت قرار گرفته است و هدف از آن تأمین اجتماعی، تعدیل ثروت، تأمین زندگی فقرا، ایجاد تسهیلات و منافع عمومی و دینی و جذب غیر مسلمانان به اسلام است و یقینا اگر ثروتمندان زکات اموال خویش را بپردازند، فقر از جامعه اسلامی رخت برمیبندد. امام صادق علیهالسلام میفرماید: (همانا خداوند عزّوجلّ در اموال ثروتمندان برای فقرا به اندازه کفایت آنان واجب فرموده است و اگر میدانست آن مقدار کفایت نمیکند، هر آینه بر آن میافزود. آنچه بر سر فقرا آمده است به سبب کاستی الهی نیست، بلکه به علّت منع حقوق آنان از سوی کسانی است که حقوق فقرا را ادا نمیکنند و به درستی اگر مردم حقوق مستمندان را ادا میکردند، آنان در رفاه زندگی میکردند.)(1) با برچیده شدن فقر از جامعه، امنیت اجتماعی نیز حاکم میگردد؛ علی علیهالسلام میفرماید: (اموال خویش را با زکات پاسداری کنید.)(2) پرداختن زکات موجب رهایی از عذاب الهی(3) و حافظ جان و مال است و خداوند عزّوجلّ میفرماید: (هر آنچه را در راه خداوند انفاق میکنید خداوند به شما باز میگرداند و او بهترین روزی دهندگان است.)(4) نماز با پرداختن زکات است که به ثمر مینشیند چنانکه در روایت آمده است: (آن کسی که نماز به پایدارد و زکات نپردازد =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، باب 1 از (أبواب ما تجب فیه الزکاة)،ح2،ج9،ص10. 2 نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت 146. 3 (آنان را که طلا و نقره گنجینه میکنند و آن را در راه خداوند انفاق نمیکنند، به عذاب دردناک بشارت ده.)، توبه(9):34. 4 سبأ(34):39. گویا نماز نخوانده است.)(1)
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو میگیرد، مستحب است هنگامی که نگاهش به آب میافتد، بگوید: (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُورا ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا) یعنی: (با نام خدا آغاز میکنم و با کمک از او وضو میگیرم، همه حمد و سپاس از آنِ خدایی است که آب را پاکیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است) و هنگامی که پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: (أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ) یعنی: (خدایا مرا از توبهکنندگان و پاکشوندگان قرار بده) و در وقت مضمضه کردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: (أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاکَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ) یعنی: (خدایا روزی که با تو دیدار میکنم، دلیلم را به من تلقین کن و زبانم را به یاد خود بگشا) و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی کردن) بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها) یعنی: (خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از کسانی قرارم ده که نسیم و عطر بهشت را میبویند) و در هنگام شستن صورت بگوید: (أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ) یعنی: (خدایا رویم را در آن روز که چهرهها سیاه میگردند سپید گردان، و در آن روزی که چهرهها سپید میشوند، رویم را سیاه مگردان) و در وقت شستن دست راست بخواند: (أَللّهُمَّ أَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَا یَسیرا) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما) و هنگام شستن دست چپ بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و دستم را به گردنم مبند، و من از پارههای آتش سوزان جهنم به تو پناه میبرم) و هنگامی که سر را مسح میکند، بگوید: (أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) یعنی: (خدایا مرا با رحمت و برکتها و بخشایش خود در بر گیر) و در وقت مسح پا بخواند: (أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یَا ذَا الْجَلالِ وَالإکْرامِ) یعنی: (خدایا آن روز که گامها بر صراط میلغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و کوششم را در آنچه از من خرسند میشوی قرار ده، ای دارنده شکوه و بزرگواری).
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شود یادش بیاید، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید. ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی ابتدا میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید. (الحَمْدُ للَّهِ ربِّ العالَمین)؛ یعنی ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار همه موجودات است. (الرَّحْمنِ الرَّحیم)؛ یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند. (مالکِ یَوْمِ الدینِ)؛ یعنی صاحب اختیار روز قیامت است. (إیّاک نَعْبُدُ وإیاک نَسْتَعین)؛ یعنی فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم. (اهْدنا الصِّراطَ المُسْتَقیم)؛ یعنی هدایت کن ما را به راه راست (که آن دین اسلام است). (صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِم)؛ یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند). (غَیْرِ الْمَغْضُوبَ عَلَیْهِم وَ لا الضَّالِّین)؛ یعنی نه کسانی که بر ایشان غضب شده و نه گمراهان. 2 - ترجمه سوره (قل هو اللَّه احد) (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم) (قُلْ هو اللَّه أَحَد)؛ یعنی بگو (ای محمد صلی الله علیه و آله ) که خداوند، خداییست یگانه. (اَللَّهُ الصَّمَد)؛ یعنی خدایی که از تمام موجودات بینیاز است. (لَمْ یَلِدْ وَ لَمَ یُولَد)؛ یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست. (وَ لَمْ یَکُنْ لَه کُفُواً اَحَد)؛ یعنی هیچ کس از مخلوقات مثل او نیست. 3 - ترجمه ذکر رکوع و سجود و ذکرهایی که بعد از آنها مستحب است: (سُبحانَ ربِّیَ العظیمِ وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگار بزرگم را از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سُبحانَ ربِّیَ الأعْلی وبِحَمْدِهِ)؛ یعنی پروردگارم را که از هر کس بالاتر است، از هر عیب و نقصی پاک و منزه میخوانم و مشغول ستایش او هستم. (سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ)؛ یعنی خداوند بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش میکند. (أسْتَغْفِرُ اللَّهَ ربّی وأتوبُ إلیهِ)؛ یعنی طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوند که پروردگار من است و توبه کرده، به سوی او باز میگردم. (بحولِ اللَّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأَقْعُدُ)؛ یعنی به یاری خدای متعال و قوه او برمیخیزم و مینشینم. 4 - ترجمه قنوت (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ الحلیمُ الکَریمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) (خداوند یکتای بیهمتا) که بردبار و بزرگوار است. (لا إِلهَ إلّا اللَّهُ العَلِیُّ العَظِیمُ)؛ یعنی نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) که بلند مرتبه و بزرگ است. (سُبحانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ ورَبِّ الأرضینَ السَّبْعِ)؛ یعنی پاک و منزه است خداوند که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است. (وما فیهِنَّ وما بَیْنَهُنَّ ورَبِّ العَرْشِ العَظیم)؛ یعنی پروردگار هر چه در آسمانها و زمینها و مابین آنهاست و پروردگار عرش بزرگ است. (وَالحمدُ للَّهِ ربِّ العالَمینَ) یعنی حمد و ثنا مخصوص خداوند است که پروردگار تمام موجودات است. 5 - ترجمه تسبیحات اربعه (سُبْحانَ اللَّهِ و الحَمْدُ للَّهِ ولا إله إلّا اللَّه و اللَّه أکبر)؛ یعنی پاک و منزه است (اللَّه) و ثنا مخصوص (اللَّه) است و نیست خدایی سزاوار پرستش مگر (اللَّه) و بزرگتر است (اللَّه) از این که به وصف آید. 6 - ترجمه تشهد و سلام (اَلحَمْدُ للَّهِ أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه)؛ یعنی ستایش مخصوص (اللَّه) است و شهادت میدهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر (اللَّه) که یگانه است و شریک ندارد. (وَأَشْهَدُ أَنَّ محمّداً عَبْدُهُ ورَسُولُهُ)؛ یعنی شهادت میدهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده او است (اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ محمَّد)؛ یعنی خدایا رحمت فرست بر محمد و آل محمد. (وتَقبَّلْ شَفاعَتَهُ وارْفَعْ دَرَجَتهُ)؛ یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را (نزد خود) بلند کن. (السّلامُ علیکَ أیّها النَّبیُّ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد (السّلامُ عَلَیْنا وعلی عِبادِ اللَّهِ الصّالحینَ)؛ یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السّلامُ عَلَیْکُمْ ورحمةُ اللَّه وبرکاتُهُ)؛ یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد. تعقیب نماز
- [آیت الله بهجت] چند چیز در غذا خوردن مستحب است: 1 هر دو دست را پیش از غذا بشوید؛ 2 بعد از غذا دست خود را بشوید و با دستمال خشک کند؛ 3 میزبان پیش از همه شروع به غذا خوردن کند و بعد از همه دست بکشد، و پیش از غذا اول میزبان دست خود را بشوید، بعد کسی که طرف راست او نشسته و همینطور تا برسد به کسی که طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا اول کسی که طرف چپ میزبان نشسته دست خود را بشوید و همینطور تا به طرف راست میزبان برسد؛ 4 در اول غذا (بِسم اللّه) بگوید، و اگر سر یک سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر یک از آنها، نیز (بسم اللّه) بگوید؛ 5 با دست راست غذا بخورد؛ 6 با سه انگشت یا بیشتر غذا بخورد و با دو انگشت نخورد؛ 7 اگر چند نفر سر یک سفره نشستهاند هر کسی از غذای جلو خودش بخورد؛ 8 سر سفره زیاد بنشیند و غذا خوردن را طول بدهد؛ 9 بعد از غذا، خداوند عالم را حمد کند؛ 10 آنچه بیرون سفره میریزد جمع کند و بخورد، ولی اگر در بیابان غذا بخورد، مستحب است آنچه بیرون میریزد، برای پرندگان و حیوانات بگذارد؛ 11 بعد از خوردن غذا به پشت بخوابد و پای راست را روی پای چپ بیندازد؛ 12 اول غذا و آخر آن نمک بخورد؛ 13 مستحب است یک سوم معده را برای غذا و یک سوم برای آب و یک سوم برای راحت تنفس کردن قرار دهد؛
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازة رکوع خم شود یادش بیاید ، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید ، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید ، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید . ترجمة نماز 1- ترجمة سورة حمد بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی : ابتدا می کنم به نام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مومن رحم می نماید . الحمدلله رب العالمین یعنی : ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة همه موجودات است . الرحمن الرحیم یعنی : در دنیا بر مومن و کافر و در آخرت بر مومن رحم می کند . مالک یوم الدین یعنی : پادشاه وصاحب اختیار روز قیامت است . ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی : فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم . اهدنا الصراط المستقیم یعنی : هدایت کن ما را به راه راست در جزئیات زندگی تا طوری گام بر داریم که از دین اسلام منحرف نشویم . صراط الذین انعمت علیهم یعنی : به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند . غیر المغضوب علیهم و لاالضالین یعنی : نه به راه کسانی که غضب کرده ای برایشان و نه آن کسانی که گمراهند . 2 – ترجمة سورة قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد یعنی : بگو ای محمد ( ص ) که خداوند ، خدائی است یگانه . الله الصمد یعنی : خدائی که از تمام موجودات بی نیاز است . لم یلد و لم یولد ، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست . ولم یکن له کفوا احد یعنی : هیچ کس از مخلوقات ، مثل او نیست . 3 – ترجمة ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است . سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی : پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی : پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سمع الله لمن حمده یعنی : خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند ، استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی : طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهندة من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله و قوته اقوم و اقعد یعنی : به یاری خدای متعال و قوة او بر می خیزم و می نشینم . 4 –ترجمة قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی : نیست خدائی سزاورتر پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که صاحب حلم و کرم است ، لا اله الا الله العلی العظیم یعنی : نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که بلند مرتبه و بزرگ است . سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی : پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است . و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم . یعنی : پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است . و الحمد لله رب العالمین ، یعنی : حمد وثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة تمام موجودات است . 5 – ترجمة تسبیحات اربعه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، یعنی : پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدائی سزاوار پرستش ، مگر خدای بی همتا و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند . 6 – ترجمة تشهد و سلام الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ة یعنی : ستایش مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یگانه است و شریک ندارد . واشهد ان محمداً عبده و رسوله ، یعنی : شهادت می دهم که محمد – صلی الله علیه و آله – بندة خدا و فرستادة اوست . اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یعنی : خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد . و تقبل شفاعته وارفع درجته یعنی : قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجة آن حضرت را نزد خود بلند کن . اسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته ،یعنی : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد . اسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و نمام بندگان خوب او . السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، یعنی : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد تعقیب نماز
- [آیت الله شبیری زنجانی] در سجده چند چیز مستحب است: 1 - کسی که ایستاده نماز میخواند بعد از آن که سر از رکوع برداشت و کاملاً ایستاد و کسی که نشسته نماز میخواند، بعد از آن که کاملاً نشست، برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. 2 - موقعی که مرد میخواهد به سجده برود، اول دستها را و زن اول زانوها را به زمین بگذارد. 3 - بینی را به مهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد، بلکه این امر مطابق احتیاط استحبابی مؤکد است. 4 - در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد، به طوری که سر آنها رو به قبله باشد. 5 - در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد و خوب است این دعا را بخواند: (یا خَیْرَ المَسْؤُولینَ ویا خیْرَ المُعْطینَ ارْزُقْنی وارْزُقْ عِیالی مِنْ فَضْلِکَ فإنَّک ذُو الفَضْلِ العَظِیم)؛ یعنی ای بهترین کسی که از او سؤال میکنند و ای بهترین عطاکنندگان، از فضل خودت به من و عیال من روزی ده، پس به درستی که تو دارای فضل بزرگی. 6 - بعد از سجده بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. 7 - بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت تکبیر بگوید. 8 - بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت (أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ربّی وأتُوبُ إلیه) بگوید. 9 - سجده را طول بدهد. 10 - موقع نشستن دستها را روی رانها بگذارد. 11 - برای رفتن به سجده دوم، در حال آرامی بدن (اَللَّهُ اَکْبَر) بگوید. 12 - در سجده صلوات بفرستد. 13 - در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمین بردارد. 14 - مردها آرنجها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و بانوان آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضای بدن را به یکدیگر بچسبانند. مستحبات دیگر سجده در کتب مفصّل گفته شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در سجده چند چیز مستحب است: 1. کسی که ایستاده نماز می خواند بعد از آن که سر از رکوع برداشت، و کاملا ایستاد، و کسی که نشسته نماز می خواند، بعد از آن که کاملا نشست، برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. 2. موقعی که می خواهد به سجده برود، مرد اول دست ها را، و زن اول زانوها را به زمین بگذارد. 3. بینی را به مهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است، بگذارد. 4. در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد، بطوری که سر آنها رو به قبله باشد. 5. در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد، و این دعا را بخواند: یا خَیْرَ الْمَسْئوُلِینَ وَیا خَیْرَ الْمُعْطِینَ ارْزُقْنی وَارْزُقْ عِیالی مِنْ فَضْلِکَ فَإنَّک ذوُ الْفَضْلِ الْعَظِیمْ ای بهترین کسی که از او سؤال می کنند، و ای بهترین عطا کنندگان روزی بده به من و عیال من از فضل خودت، پس بدرستی که تو دارای فضل بزرگی هستی. 6 بعداز سجده بر ران چپ بنشیند، و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. 7 بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت، تکبیر بگوید. 8 بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت "أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی وَاَتوُبُ اِلَیْه" بگوید. 9 سجده را طول بدهد، و در موقع نشستن دست ها را روی ران ها بگذارد. 10 برای رفتن به سجده دوم، در حال آرامی بدن "اللهُ اَکْبَر" بگوید. 11 در سجده ها صلوات بفرستد. 12 در موقع بلند شدن، مرد اول زانوها، و زن اول دست ها را از زمین بردارد. 13 مرد آرنج ها و شکم را به زمین نچسباند، و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارد، و زن آرنج ها و شکم را بر زمین بگذارد، و اعضاء بدن را به یکدیگر بچسباند، و مستحبات دیگر سجده در کتاب های مفصل گفته شده است.
- [آیت الله خوئی] در سجده چند چیز مستحب است: 1- کسی که ایستاده نماز میخواند بعد از آن که سر از رکوع برداشت و کاملا ایستاد، و کسی که نشسته نماز میخواند، بعد از آن که کاملا نشست برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. 2- موقعی که میخواهد به سجده برود، مرد اول دستها را و زن اول زانوها را به زمین بگذارد. 3- بینی را به مهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد. 4- در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد بطوری که سر آنها رو به قبله باشد. 5- در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد و این دعا را بخواند: (یا خیر المسؤلین و یا خیر المعطین ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک فانک ذو الفضل العظیم)، (یعنی ای بهترین کسی که از او سؤال میکنند و ای بهترین عطا کنندگان، از فضل خود روزی بده به من و عیال من پس به درستی که تو دارای فضل بزرگی). 6- بعد از سجده بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. 7- بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت تکبیر بگوید. 8- بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت (استغفر الله ربی و اتوب الیه) بگوید. 9- سجده را طول بدهد و در موقع نشستن دستها را روی رانها بگذارد. 10- برای رفتن به سجده دوم، در حال آرامی بدن (الله اکبر) بگوید. 11- در سجدهها صلوات بفرستد. 12- در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمین بردارد. 13- مردها آرنجها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و زنها آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضای بدن را به یکدیگر بچسبانند و مستحبات دیگر سجده در کتابهای مفصل گفته شده است.
- [امام خمینی] در سجده چند چیز مستحب است: 1- کسی که ایستاده نماز می خواند بعد از آنکه سر از رکوع برداشت و کاملا ایستاد و کسی که نشسته نماز می خواند بعد از آن که کاملا نشست برای رفتن به سجده تکبیر بگوید. 2- موقعی که مرد می خواهد به سجده برود اول دستها را و زن اول زانوها را به زمین بگذارد. 3- بینی را به مهر یا چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد. 4- در حال سجده انگشتان دست را به هم بچسباند و برابر گوش بگذارد بطوری که سر آنها رو به قبله باشد. 5- در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد و این دعا را بخواند: (یا خیر المسؤولین و یا خیر المعطین ارزقنی و ارزق عیالی من فضلک فانک ذو الفضل العظیم )، یعنی ای بهترین کسی که از او سؤال می کنند و ای بهترین عطا کنندگان، روزی بده به من و عیال من از فضل خودت، پس به درستی که تو دارای فضل بزرگی. 6- بعد از سجده بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد. 7- بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت تکبیر بگوید. 8- بعد از سجده اول بدنش که آرام گرفت (استغفر الله ربی و اتوب الیه ) بگوید. 9- سجده را طول بدهد و در موقع نشستن دستها را روی رانها بگذارد. 10- برای رفتن به سجده دوم در حال آرامی بدن (الله اکبر) بگوید. 11- در سجده ها صلوات بفرستد و اگر آن را به قصد ذکری که در سجده ها دستور داده اند بگوید اشکال ندارد. 12- در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمین بردارد . 13- مردها آرنجها و شکم را به زمین نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و زنها آرنجها و شکم را بر زمین بگذارند و اعضای بدن را به یکدیگر بچسبانند.و مستحبات دیگر سجده در کتابهای مفصل گفته شده است.