این جمله بخشی از روایتی طولانی است که رسول اکرم(ص) در پاسخ به یک یهودی در تفسیر آیات «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد»[1] می‌فرماید: «خداوند، یکی است و تجزیه‌ناپذیر، و انسان، یکی است و تجزیه‌پذیر: کالبَد و عَرَض، و بدن و روح».[2] سند این روایت در کتاب «کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر» خزاز رازی‏ (قرن چهارم) چنین است: «أخبرنی أبو المفضّل محمد بن عبد الله بن المطلب الشیبانی قال حدّثنا أحمد بن مُطرِق بن سَواد بن الحسین القاضی البُستی بمکّة قال حدّثنی أبو حاتم المُهَلّبی المُغیرة بن محمد بن مُهَلّب قال حدّثنا عبد الغَفّار بن کثیر الکوفی عن إبراهیم بن حمید عن أبی هاشم عن مجاهد عن ابن عباس...».[3] ‏ با آن‌که بیشتر راویان این حدیث از شیعیان نبوده و بر اساس معیارهای رجال شیعی نمی‌توان به نقل‌های آنان اعتماد کامل نمود، اما محتوای این روایت – که در تفسیر توحید و یگانگی خداوند می‌باشد - قابل پذیرش و قابل انطباق با معیارهای کلی اعتقادی می‌باشد و به همین دلیل، نیاز چندانی به بررسی سند وجود ندارد. توضیح روایت در نکاتی بیان می‌شود: 1. صفت «واحد (یکتا)»، اسم فاعل و برگرفته از مادّه «وحد» هستند که بر یگانگی خداوند، دلالت دارد.[4] امام باقر(ع) می‌فرماید: «احد، یکتای یگانه است». شیخ صدوق در توضیح این روایت می‌گوید:[5] «احد و واحد، به یک معنایند، به معنای یگانه‌ای است که همانند ندارد. توحید، اقرار به یگانگی است که همان یکتایی است. و واحد، [ذاتِ‏] جدایی است که از چیزی سرچشمه نمی‌گیرد و با چیزی، یکی نمی‌شود، از همین جا گفته‌اند که ساخت عدد، از یک است و یک، از اعداد نیست؛ زیرا عدد بر یک واقع نمی‌شود؛ بلکه بر دو واقع می‌شود. پس معنای سخن خدا که «اللهُ أَحَدٌ؛ خدا یکتاست»، معبودی است که آفریدگان از ادراک او و احاطه بر چگونگی او سرگشته‌اند و در خدایی، یکتا و از توصیفات آفریدگانش بالاتر است».[6] پس «احد و واحد»، به یک معنایند و آن عبارت است از: یگانه بی‌همتا. 2. این روایت اشاره به مباحث انسان‌شناسی دارد، ابعاد وجودی انسان را در دو بُعد مادی و غیرمادی بیان می‌کند. وجود انسان به جسم خاکی و مادی منحصر نمی‌شود، بلکه دارای بُعدی غیرمادی نیز هست که آن‌را روح یا نفس می‌گویند. روح انسان برخلاف جسم او دارای اوصاف مادی - مانند رنگ، وزن، بُعد (طول، عرض و عمق) و مانند اینها- نیست و از سویی تقسیم‌پذیر نیز نمی‌باشد. به دیگر سخن؛ حقیقت و ماهیت انسان، مادی صرف و محض نمی‌باشد، بلکه حقیقتی است مزدوج از جسم و روح، و امری است مرکب از جهات خلقی و جهات امری «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ».[7] برای آگاهی بیشتر نمایه‌های زیر را مطالعه کنید: «رابطه روح و بدن»، سؤال 2250 «رابطه میان نفس، روح، جان، عقل، ذهن و فطرت»، سؤال 2332 «تفاوت احد و واحد»، سؤال 31818 [1] . «[هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است»؛ اخلاص، 3 – 4. [2] . خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ص 11 و 12 - 13، قم، بیدار، 1401ق؛ حلی، رضی الدین علی بن یوسف بن المطهر، العدد القویّة لدفع المخاوف الیومیة، ص 81 - 82، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1408ق. [3] . کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص 11. [4] . قمی‏، قاضی سعید، شرح توحید الصدوق، ج ‏2، ص 53، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏، چاپ اول‏، 1415ق. [5] . برخی در شرح این حدیث گفته‌اند ممکن است ادامه روایت کلام امام باقر(ع) باشد نه کلام شیخ صدوق. شرح توحید الصدوق، ج ‏2، ص 53. [6] . ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص 90، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1398ق. [7] . اعراف، 54.
لطفاً حدیث زیر را بررسی سندی نمایید و متن آنرا توضیح دهید: قال رسول الله(ص): (اللهُ وَاحِدٌ واحَدِیُّ الْمَعْنَی وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ ثَنَوِیُّ الْمَعْنَی جِسْمٌ وَ عَرَضٌ وَ بَدَنٌ وَ رُوحٌ).
این جمله بخشی از روایتی طولانی است که رسول اکرم(ص) در پاسخ به یک یهودی در تفسیر آیات «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد»[1] میفرماید: «خداوند، یکی است و تجزیهناپذیر، و انسان، یکی است و تجزیهپذیر: کالبَد و عَرَض، و بدن و روح».[2]
سند این روایت در کتاب «کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر» خزاز رازی (قرن چهارم) چنین است: «أخبرنی أبو المفضّل محمد بن عبد الله بن المطلب الشیبانی قال حدّثنا أحمد بن مُطرِق بن سَواد بن الحسین القاضی البُستی بمکّة قال حدّثنی أبو حاتم المُهَلّبی المُغیرة بن محمد بن مُهَلّب قال حدّثنا عبد الغَفّار بن کثیر الکوفی عن إبراهیم بن حمید عن أبی هاشم عن مجاهد عن ابن عباس...».[3]
با آنکه بیشتر راویان این حدیث از شیعیان نبوده و بر اساس معیارهای رجال شیعی نمیتوان به نقلهای آنان اعتماد کامل نمود، اما محتوای این روایت – که در تفسیر توحید و یگانگی خداوند میباشد - قابل پذیرش و قابل انطباق با معیارهای کلی اعتقادی میباشد و به همین دلیل، نیاز چندانی به بررسی سند وجود ندارد. توضیح روایت در نکاتی بیان میشود:
1. صفت «واحد (یکتا)»، اسم فاعل و برگرفته از مادّه «وحد» هستند که بر یگانگی خداوند، دلالت دارد.[4] امام باقر(ع) میفرماید: «احد، یکتای یگانه است». شیخ صدوق در توضیح این روایت میگوید:[5] «احد و واحد، به یک معنایند، به معنای یگانهای است که همانند ندارد. توحید، اقرار به یگانگی است که همان یکتایی است. و واحد، [ذاتِ] جدایی است که از چیزی سرچشمه نمیگیرد و با چیزی، یکی نمیشود، از همین جا گفتهاند که ساخت عدد، از یک است و یک، از اعداد نیست؛ زیرا عدد بر یک واقع نمیشود؛ بلکه بر دو واقع میشود. پس معنای سخن خدا که «اللهُ أَحَدٌ؛ خدا یکتاست»، معبودی است که آفریدگان از ادراک او و احاطه بر چگونگی او سرگشتهاند و در خدایی، یکتا و از توصیفات آفریدگانش بالاتر است».[6] پس «احد و واحد»، به یک معنایند و آن عبارت است از: یگانه بیهمتا.
2. این روایت اشاره به مباحث انسانشناسی دارد، ابعاد وجودی انسان را در دو بُعد مادی و غیرمادی بیان میکند. وجود انسان به جسم خاکی و مادی منحصر نمیشود، بلکه دارای بُعدی غیرمادی نیز هست که آنرا روح یا نفس میگویند. روح انسان برخلاف جسم او دارای اوصاف مادی - مانند رنگ، وزن، بُعد (طول، عرض و عمق) و مانند اینها- نیست و از سویی تقسیمپذیر نیز نمیباشد. به دیگر سخن؛ حقیقت و ماهیت انسان، مادی صرف و محض نمیباشد، بلکه حقیقتی است مزدوج از جسم و روح، و امری است مرکب از جهات خلقی و جهات امری «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ».[7]
برای آگاهی بیشتر نمایههای زیر را مطالعه کنید:
«رابطه روح و بدن»، سؤال 2250
«رابطه میان نفس، روح، جان، عقل، ذهن و فطرت»، سؤال 2332
«تفاوت احد و واحد»، سؤال 31818 [1] . «[هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است»؛ اخلاص، 3 – 4. [2] . خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، ص 11 و 12 - 13، قم، بیدار، 1401ق؛ حلی، رضی الدین علی بن یوسف بن المطهر، العدد القویّة لدفع المخاوف الیومیة، ص 81 - 82، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ اول، 1408ق. [3] . کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص 11. [4] . قمی، قاضی سعید، شرح توحید الصدوق، ج 2، ص 53، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1415ق. [5] . برخی در شرح این حدیث گفتهاند ممکن است ادامه روایت کلام امام باقر(ع) باشد نه کلام شیخ صدوق. شرح توحید الصدوق، ج 2، ص 53. [6] . ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید، ص 90، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، 1398ق. [7] . اعراف، 54.
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] چه چیزی در این روایت نهی شده است؟ آنرا توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا یمْسَحْ أَحَدُکمْ بِثَوْبِ مَنْ لَمْ یکسُهُ).
- [سایر] لطفاً روایت: (قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص): مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ) را از نظر سند و روات بررسی کنید.
- [سایر] معنای حدیث زیر چیست؟ و عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبیعمیر، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن مصعب بن عبد الله النوفلی، عمن رفعه قال: قَدِمَ أعرابی بِإبل له علی عهد رسول الله(ص) ... فقال: فَاسْتَهْدِنِی یا رسول الله، قال: لا، قال: بَلی یا رسول الله فَلَم یَزَل یُکَلّمُه حتّی قال: أَهْدِ لَنَا نَاقَةً وَ لَا تَجْعَلْهَا وَلْهَی.
- [سایر] (تیامَنوا) در این روایت به چه معنا است: (مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَیمُونٍ بِإِسْنَادِهِ یعْنِی عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا ضَلَلْتُمُ الطَّرِیقَ فَتَیامَنُوا).
- [سایر] لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ).
- [سایر] بر اساس چه سندی قرآن کریم از زمان پیامبر اکرم(ص) متواتر است؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید)، همچنین این حدیث: که رسول خدا فرمود: (کلام علی بالاترین کلامها است) صحیح است؟ متن کامل و منبع را ذکر نمایید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] لطفا متن حدیثی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در مورد قیام امام خمینی و تشکیل حکومت شیعه توسط امام خمینی(ره) که پیامبر(ص) در آن زمان پیش بینی کرده اند را بیان فرمایید.
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای (جلال) و (جزار) و (قلائد) چیست؟ (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ نَهَی رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَنْ یعْطَی الْجَزَّارُ مِنْ جُلُودِ الْهَدْی وَ جِلَالِهَا شَیئاً). (وَ فِی رِوَایةِ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ ینْتَفَعُ بِجِلْدِ الْأُضْحِیةِ وَ یشْتَرَی بِهِ الْمَتَاعُ وَ إِنْ تُصُدِّقَ بِهِ فَهُوَ أَفْضَلُ وَ قَالَ نَحَرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) بُدْنَهُ وَ لَمْ یعْطِ الْجَزَّارِینَ جُلُودَهَا وَ لَا قَلَائِدَهَا وَ لَا جِلَالَهَا وَ لَکنْ تَصَدَّقَ بِهِ وَ لَا تُعْطِ السَّلَّاخَ مِنْهَا شَیئاً وَ لَکنْ أَعْطِهِ مِنْ غَیرِ ذَلِک). (مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَی بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیی عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ ذَبَحَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِلَی أَنْ قَالَ وَ لَمْ یعْطِ الْجَزَّارِینَ مِنْ جِلَالِهَا وَ لَا مِنْ قَلَائِدِهَا وَ لَا مِنْ جُلُودِهَا وَ لَکنْ تَصَدَّقَ بِهِ).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ص) را مانند محمد و احمد؛ یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود؛ اگرچه در نماز باشد؛ مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخواند کافی است ولی بهتر است این دعا را بخواند اللهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و اهل التقوی و المغفره اسألک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد (ص) ذخرا و شرفا و کرامه و مزیدا ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اللهم انی اسألک خیر ما سألک به عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون.
- [آیت الله بروجردی] در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است، ولی بهتر است این دعا را بخوانند:(اَلّلهُمَّ اَهْلَ الْکِبْریاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَ الْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذا الْیومِ الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّدٍ (ص) ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کَرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کُلِّ خَیرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمّداً و آلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئلُکَ خَیرَ ما سَئلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصَّالِحوُنَ وَ اَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخْلِصُونَ).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در رکعت دوّم تمام نمازهای واجب و رکعت سوّم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوّم بنشیند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند یعنی بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اَللّهُمَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد.
- [آیت الله جوادی آملی] .صلوات بر پیغمبر( ص) از مستحبات مؤکّد است, چنانکه مستحب است هر وقت نام مبارک آن حضرت مانند محمد( ص)و احمد( ص)،نیز لقب و کنیه( ص) آن حضرت مانند مصطفی( ص) و ابوالقاسم( ص)گفته یا شنیده شود، بر آن حضرت و آل او صلوات فرستاده شود.
- [آیت الله خوئی] در رکعت دوم تمام نمازهای واجب و مستحب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند یعنی بگوید: (اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله، اللهم صلی علی محمد و آل محمد) و احتیاط واجب آن است که به غیر این ترتیب نگوید و در نماز وتر هم تشهد لازم است.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله سبحانی] در رکعت دوم تمام نمازهای واجب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن بدن تشهّد بخواند یعنی بگوید: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در رکعت دوم تمام نمازهای واجب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا؛ باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند و در حال آرام بودن بدن؛ تشهد بخواند یعنی بگوید: أشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و أشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد و احتیاط واجب آن است که به غیر این ترتیب نگوید.
- [آیت الله نوری همدانی] در رکعت دوم تمام نماز های واجب و رکعت سوم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند ودر حال آرام بودن بدن تشهد بخواند ، یعنی بگوید : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و آل محمد .