یکی از قواعد فقهی، قاعده «الفراش» است. این قاعده از قواعد مشهور و مورد قبول مسلمانان است[1] که اصل آن به روایتی از پیامبر اسلام(ص) بر می‌گردد: «فرزندی که از زن شوهردار متولد شده است، از آن شوهرش است».[2] این قاعده فقهی چنین بیان می‌کند؛ اگر در یک رابطه شرعی و محترم، فرزندی متولد شد، بدون شک این فرزند، از آنِ این زن و شوهر است. اما گاهی، بر اثر برخی از قرائن خارجی؛ مانند این‌که زن فاجر است و همبستری خارج از محدوده خانواده از او سرزده است و یا به هر دلیل عقلائی موجّه، اکنون شک در انتساب طفل متولد شده به پدر خانواده پیش آید، این قاعده نقش آفرینی می‌کند. با استناد به این قاعده در چنین مواردی، طفل متولد شده را منتسب به همسر شرعی زن می‌دانند. براساس این قاعده؛ همگان باید پیوند زناشوئی و تمام آثار آن‌را محترم دانسته و با شک و شبهه این پیمان و آثار آن‌را مخدوش نسازند. درباره این قاعده و مسائل مرتبط با آن گفتار فراوانی وجود دارد، اما درباره اصل یا اماره بودن این قاعده باید گفت: فرق بین اماره و اصل این است: آن‌جا که دلیلی واقع را نشان دهد و کشف واقع داشته باشد اماره است. ولی آنچه که در صدد بیان و تعیین وظیفه و تکلیف مکلف در هنگام شک باشد، اصل نامیده می‌شود. با توجه به این تعریف؛ اگر چه -همان‌طور که گفتیم- اجرای این قاعده در زمان شک در انتساب طفل به شوهر است و در مقام شک باید به اصل رجوع کرد (و از این نظر قاعده فراش شبیه اصول عملیه است)؛ زیرا اگر یقین به انتساب باشد که مجالی برای نقش آفرینی این قاعده نیست، ولی در عین حال، این قاعده، اماره است.[3] در توضیح این کلام چنین گفته می‌شود: این قاعده خودش یک اماره معتبره است مانند خبر شخص ثقه و مورد اعتماد، که حکایت از واقع دارد، منتها گاهی اوقات، امارات بدوی است؛ یعنی شخصی وارد شده و می‌گوید: «فلان اتفاق افتاد» و گاهی اماره در ظرف شک است، اگر شک به خبر یا حادثه‌ای داشته باشیم با سؤال و پرسش به اطمینان می‌رسیم اما واضح است که این استفسار بعد از شک از وقوع واقعه‌ای بوده است که ما را وادار به تحقیق و پرسش کرده است؛ یعنی خبر انسان ثقه درباره فلان حادثه مشکوک، اماره است اگر چه در ظرف شک تحقق یافته است. بنابراین، اگر در مقام شک، به این قاعده رجوع می‌شود، نافی اماره بودن آن نیست، همان‌طور که اگر بعد از شک، آنچه موجب علم می‌شود پیش آید، مثلاً بر اساس آزمایشات دقیق و بدون خلاف و اشتباه پزشکی، معلوم شود که طفل متولد شده از آنِ شوهر نیست، دیگر در این‌گونه موارد اصولاً شکی باقی نمی‌ماند تا در ظرف آن، قاعده فراش اجرا شود.[4] [1] . بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیه، ج 4، ص 21، قم، نشر الهادی، 1419ق. [2] . «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 7، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق. [3] . القواعد الفقهیه، ج 4، ص 27. [4] . همان، ص 28.
یکی از قواعد فقهی، قاعده «الفراش» است. این قاعده از قواعد مشهور و مورد قبول مسلمانان است[1] که اصل آن به روایتی از پیامبر اسلام(ص) بر میگردد: «فرزندی که از زن شوهردار متولد شده است، از آن شوهرش است».[2]
این قاعده فقهی چنین بیان میکند؛ اگر در یک رابطه شرعی و محترم، فرزندی متولد شد، بدون شک این فرزند، از آنِ این زن و شوهر است. اما گاهی، بر اثر برخی از قرائن خارجی؛ مانند اینکه زن فاجر است و همبستری خارج از محدوده خانواده از او سرزده است و یا به هر دلیل عقلائی موجّه، اکنون شک در انتساب طفل متولد شده به پدر خانواده پیش آید، این قاعده نقش آفرینی میکند. با استناد به این قاعده در چنین مواردی، طفل متولد شده را منتسب به همسر شرعی زن میدانند.
براساس این قاعده؛ همگان باید پیوند زناشوئی و تمام آثار آنرا محترم دانسته و با شک و شبهه این پیمان و آثار آنرا مخدوش نسازند.
درباره این قاعده و مسائل مرتبط با آن گفتار فراوانی وجود دارد، اما درباره اصل یا اماره بودن این قاعده باید گفت:
فرق بین اماره و اصل این است: آنجا که دلیلی واقع را نشان دهد و کشف واقع داشته باشد اماره است. ولی آنچه که در صدد بیان و تعیین وظیفه و تکلیف مکلف در هنگام شک باشد، اصل نامیده میشود.
با توجه به این تعریف؛ اگر چه -همانطور که گفتیم- اجرای این قاعده در زمان شک در انتساب طفل به شوهر است و در مقام شک باید به اصل رجوع کرد (و از این نظر قاعده فراش شبیه اصول عملیه است)؛ زیرا اگر یقین به انتساب باشد که مجالی برای نقش آفرینی این قاعده نیست، ولی در عین حال، این قاعده، اماره است.[3]
در توضیح این کلام چنین گفته میشود: این قاعده خودش یک اماره معتبره است مانند خبر شخص ثقه و مورد اعتماد، که حکایت از واقع دارد، منتها گاهی اوقات، امارات بدوی است؛ یعنی شخصی وارد شده و میگوید: «فلان اتفاق افتاد» و گاهی اماره در ظرف شک است، اگر شک به خبر یا حادثهای داشته باشیم با سؤال و پرسش به اطمینان میرسیم اما واضح است که این استفسار بعد از شک از وقوع واقعهای بوده است که ما را وادار به تحقیق و پرسش کرده است؛ یعنی خبر انسان ثقه درباره فلان حادثه مشکوک، اماره است اگر چه در ظرف شک تحقق یافته است. بنابراین، اگر در مقام شک، به این قاعده رجوع میشود، نافی اماره بودن آن نیست، همانطور که اگر بعد از شک، آنچه موجب علم میشود پیش آید، مثلاً بر اساس آزمایشات دقیق و بدون خلاف و اشتباه پزشکی، معلوم شود که طفل متولد شده از آنِ شوهر نیست، دیگر در اینگونه موارد اصولاً شکی باقی نمیماند تا در ظرف آن، قاعده فراش اجرا شود.[4] [1] . بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیه، ج 4، ص 21، قم، نشر الهادی، 1419ق. [2] . «الْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ الْحَجَرُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 7، ص 163، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق. [3] . القواعد الفقهیه، ج 4، ص 27. [4] . همان، ص 28.
- [آیت الله مکارم شیرازی] همان طور که مستحضرید برای اماره فراش، احراز و اثبات وقوع نزدیکی در مورد زوجین لازم نیست. آیا احراز وطی برای جریان اماره فراش در وطی به شبهه در مورد جریان اماره فراش نسبت به وطی به شبه نیز نیازی به احراز و اثبات نزدیکی نیست، یا از آن جا که نزدیکی به شبهه خلاف اصل است، باید احراز شود؟ یعنی آیا اجرای اماره فراش در وطی به شبهه (مثلا) متوقّف بر اقرار و اعتراف واطی به نزدیکی است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در صورتی که میان اماره فراش زوج سابق با اماره فراش زوج جدید تعارض ایجاد شود کدام مقدّم است (مثلازن پس از انحلال نکاح و انقضای عدّه که حدود سه ماه است مجدّداازدواج کند و مثلابعد از شش ماه و نیم کودکی از وی متولّد شود در این صورت احتمال اینکه طفل منسوب به هر یک از این دو زوج باشد وجود دارد زیرا شرط حدّاقل شش ماه و حدّاکثر ده ماه در هر دو مورد وجود دارد لذا اماره فراش شوهر سابق با اماره فراش شوهر جدید تعارض میکند)؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] درباره اماره فراش و نفی ولد به سؤال زیر پاسخ دهید: آیا برای اجرای اماره فراش، احراز وقوع مطلق نزدیکی کافی است، یا نزدیکی باید به گونه ای باشد که احتمال حاملگی، هر چند به صورت ضعیف، وجود داشته باشد؟ مثلا برخی از فقهای عظام وطی در دبر را، به ویژه در صورت عزل، یا عدم انزال، برای جریان اماره فراش کافی نمی دانند. نظر حضرتعالی چیست؟
- [سایر] اولاً، معنای إماره و جایگاه آن را در اصول فقه توضیح دهید. ثانیاً: چند مثال از اماره بزنید. ثالثاً: فرق دقیق بین اماره و اصل عملی در چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا قرعه اصل است یا اماره یا دلیل؟ (زیرا برخی از فقهای عظام قائلند به اینکه قرعه غالبامطابق واقع است پس اماره است و برخی آن را اصل میدانند)
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مورد اطفالی که پیش از شش ماه یا پس از ده ماه از تاریخ وقوع نزدیکی متولّد می شوند اماره فراش جاری نیست; امّا آیا نسب این اطفال خود به خود منتفی است، و نیازی هم به لعان ندارد؟ زیرا موضوع لعان جایی است که امکان لحوق وجود داشته باشد، و در این جا الحاق طفل به زوج ممکن نیست. یا در مورد اطفال متولّد پیش از شش ماه لعان لازم نیست، ولی در مورد طفل متولّد پس از ده ماه، نفی ولد باید به وسیله لعان صورت گیرد؟ یا در مواردی که اماره فراش جاری نمی شود، زوج مخیّر بین نفی ولد و اعتراف به ولد می باشد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] طبق قاعده (تلف المبیع قبل قبضه من مال بایعه) اگر مبیع قبل از قبض تلف شود، ثمن به مشتری باز می گردد. برخی از حقوقدانان معتقدند این قاعده برخلاف اصل است. لطفاً بفرمایید اصل مذکور چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا با استفاده از آزمایشهای پزشکی و مطالعات طبّی مانند آزمایش تجزیه خون و آزمایش عقیم بودن و غیره که نوعامفید ظنّ قوی هستند در فرض تعارض دو اماره فراش میتوان یکی از آنها را بر دیگری ترجیح داد یا ترجیح فقط با امارات قطعی و یقینی شرعی ممکن است؟
- [سایر] آیا شیطان همان نفس اماره است ؟ آیا شیطان هم نفس اماره داشت؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] با توجّه به این که از شرایط تحقّق اماره فراش، این است که از زمان وقوع نزدیکی تا هنگام تولّد، کمتر از شش ماه، و بیش از حداکثر مدّت حمل نگذشته باشد، لطفاً بفرمایید: الف) اگر زمان وضع حمل به طور معمول نرسیده باشد، ولی با عمل جرّاحی طفل را زودتر متولّد کنند، تا از حداکثر حمل (10 ماهه) تجاوز نکند، آیا اماره فراش جاری، و طفل ملحق به شوهر است؟ ب) تاریخ نزدیکی و فاصله میان آمیزش و تولّد به چه وسیله ای تعیین می شود؟ اگر چندین نزدیکی در طُهر واحد انجام شود، مبدأ حمل کدام است؟ اگر زوجین با یکدیگر توافق کنند که از تاریخ نزدیکی تا زمان تولّد، بیشتر از ده ماه یا کمتر از شش ماه گذشته، آیا چنین توافقی پذیرفته می شود، و نَسَب طفل نفی می گردد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر در شماره رکعتهای نماز احتیاط شک کند، بنابر احتیاط باید بنا را بر بیشتر بگذارد و سپس اصل نماز را اعاده کند، ولی چنانچه طرف بیشترِ شک، نماز احتیاط را باطل کند، اعاده اصل نماز کافی است.
- [آیت الله بهجت] اگر مقداری از مال مضاربه بدون کوتاهی عامل به سوختن یا دزدی و مانند آن از بین برود، در جبران کردن آن به سود حاصل، تأمل است و مقتضای قاعده عدم جبران است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر غوّاصی در اعماق دریا اشیاء معدنی را مانند عقیق و یاقوت و غیره استخراج کند، براساس قاعده, به عنوان معدن خمس دارد؛ اما برپایه روایات, به عنوان غوص خمس دارد. عنبر دریایی و نصاب آن
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک می باشد ولی اگر اماره ای بر اسلام او نباشد و در بلاد اسلام هم نباشد، احکام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلاً زن مسلمان نمی تواند با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر میّت وصیّت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل مال بردارند ، نباید زیادتر از آنچه در مسأله (561) گذشت مثل مستحبات غیر متعارفه که شأن میّت اقتضاء آن را ندارد ، از اصل مال بردارند . و همچنین اگر بیشتر از قیمت متعارف برای کفن بپردازند نباید زیادی آن را از اصل مال بردارند ، و می شود با اجازه ورثه بالغ از سهم آنان برداشت .
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر مردی از عامه قسم یاد کند که کاری انجام ندهد و اگر ان کار را انجام داد زنش مطلقه شود و ان کار را انجام داد بر مذهب خودش زن او مطلقه می شود و بر مذهب امامیه قسم به طلاق منعقد نمی شود بنا به قاعده الزام جایز است مرد شیعی بعد از ایام عده با ان زن ازدواج کند و همچنین بر مذهب عامه به کتابت طلاق جایز است و بر مذهب امامیه طلاق به کتابت واقع نمی شود بنا به قاعده الزام مرد شیعی می تواند با زنی که به نوشته طلاق داده شده پس از ایام عده ازدواج کند
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله سیستانی] بنا بر مذهب شافعی، کسی که چیزی میخرد و سپس آن را میبیند، میتواند از خیار رؤیت استفاده کند، گرچه مبیع طبق اوصاف مذکور باشد، در صورتی که از نظر مذهب امامیه، مشتری نمیتواند در این فرض از خیار رؤیت استفاده کند. حال اگر مذهب شافعی بر امامیه نافذ باشد به گونهای که مشتری شافعی مذهب، در اینگونه موارد از این خیار در مورد فروشنده امامی مذهب استفاده میکند، مشتری امامی نیز میتواند مقابلهبهمثل کند و طبق قاعده مقاصّه نوعی، در مورد فروشنده شافعی مذهب، از این قاعده استفاده کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] حجی که به استطاعت بر میت واجب است و بدهکاری و حقوقی را که مثل خمس و زکات و مظالم ادا کردن انها واجب می باشد باید از اصل مال میت بدهند اگرچه میت برای انها وصیت نکرده باشد ولی اگر وصیت کرده باشد از ثلث بدهند باید به وصیت عمل کنند و اگر ثلث کفایت نکرد از اصل مال خارج کنند