همانگونه که در پرسش آمده، ‌در آیاتی از قرآن، مشرکان با این عبارت توبیخ شده‌اند که چرا شما بدون هیچ دلیلی مشرک می‌شوید؟![1] در یکی از این آیات، خداوند چیزهایی که حرام کرده را برمی‌شمارد که یکی از آن موارد، شرک است: «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَق وَ أَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً»؛[2] بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (همچنین) گناه و ستم بناحق را، و این‌که چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید. قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» به این معنا نیست که شرک بر دو قسم باشد. یکی شرکی که از روی دلیل و برهان قطعی ثابت شده باشد که حرام نیست و دیگری شرکی بدون دلیل که حرام است!، بلکه مراد این است که هر شرکی بدون دلیل و برهان است. به بیان دیگر، جمله «ما لم یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» برای تأکید و توجه به این حقیقت است که مشرکان هیچ‌گونه دلیل و گواه منطقی و خردپسندی در کار خود ندارند. همان‌گونه که توصیف «بغی» به وصف «غیر حق» از قبیل توصیف به لازمه معنا است، نه تقسیم بغی به حق و غیر حق؛ لذا تقیید شرک در «وَ أَنْ تُشْرِکُوا» به قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» از همین باب است، نه تقسیم شرک به شرک با دلیل و بدون دلیل![3] بر این اساس، این آیه که می‌فرماید؛ برای خدا آنچه را که دلیلی بر آن نفرستاده شریک قرار ندهید، تأکید بر این مطلب است که مشرکان هیچ‌گونه دلیل و برهانی بر عقیده خود ندارند و خدا هیچ حجتی را از آنها نمی‌پذیرد. به عبارت دقیق‌تر؛ منظور این است که اقرار به چیزی که بر ثبوتش حجت و دلیلی وجود ندارد ممتنع است؛ لذا وقتی که دلیل و حجت بر امکان صحت شرک وجود ندارد، پس سخن از آن اساساً باطل است.[4] [1] . آل عمران، 51؛ انعام، 81؛ اعراف، 33؛ حج، 71؛ روم، 35 و ... [2] . اعراف، 33. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 85- 86، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏14، ص 233، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
در آیه 33 سوره مبارکه اعراف آمده است؛ خداوند شرک ورزیدن به خود را برای چیزی که برای آن دلیل نفرستاده حرام کرده است. سؤال این است که مگر شرک ورزیدن به خدا برای چیزهایی که خداوند برایشان دلیل فرستاده حرام نیست؟!
همانگونه که در پرسش آمده، در آیاتی از قرآن، مشرکان با این عبارت توبیخ شدهاند که چرا شما بدون هیچ دلیلی مشرک میشوید؟![1]
در یکی از این آیات، خداوند چیزهایی که حرام کرده را برمیشمارد که یکی از آن موارد، شرک است:
«قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَق وَ أَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً»؛[2] بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (همچنین) گناه و ستم بناحق را، و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید.
قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» به این معنا نیست که شرک بر دو قسم باشد. یکی شرکی که از روی دلیل و برهان قطعی ثابت شده باشد که حرام نیست و دیگری شرکی بدون دلیل که حرام است!، بلکه مراد این است که هر شرکی بدون دلیل و برهان است. به بیان دیگر، جمله «ما لم یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» برای تأکید و توجه به این حقیقت است که مشرکان هیچگونه دلیل و گواه منطقی و خردپسندی در کار خود ندارند. همانگونه که توصیف «بغی» به وصف «غیر حق» از قبیل توصیف به لازمه معنا است، نه تقسیم بغی به حق و غیر حق؛ لذا تقیید شرک در «وَ أَنْ تُشْرِکُوا» به قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» از همین باب است، نه تقسیم شرک به شرک با دلیل و بدون دلیل![3]
بر این اساس، این آیه که میفرماید؛ برای خدا آنچه را که دلیلی بر آن نفرستاده شریک قرار ندهید، تأکید بر این مطلب است که مشرکان هیچگونه دلیل و برهانی بر عقیده خود ندارند و خدا هیچ حجتی را از آنها نمیپذیرد.
به عبارت دقیقتر؛ منظور این است که اقرار به چیزی که بر ثبوتش حجت و دلیلی وجود ندارد ممتنع است؛ لذا وقتی که دلیل و حجت بر امکان صحت شرک وجود ندارد، پس سخن از آن اساساً باطل است.[4] [1] . آل عمران، 51؛ انعام، 81؛ اعراف، 33؛ حج، 71؛ روم، 35 و ... [2] . اعراف، 33. [3] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 85- 86، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4] . فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 14، ص 233، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
- [سایر] با سلام. در آیه 16 سوره اعراف چرا شیطان به خدا می گوید :قال فبما أغویتنی لأقعدن لهم صراطک المستقیم ... سوال اینکه مگر خداوند کسی را گمراه می کند؟
- [سایر] آیه هدایت (سوره اعراف، آیه 118) چگونه بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟
- [سایر] ارتباط آیه 188 سوره اعراف با ((علم غیب))پیامبراکرم(ص) چگونه توجیه می شود؟
- [سایر] سه خصوصیت بارز اهل جهنم که در سوره اعراف آیه 179 آمده کدامند؟
- [آیت الله سیستانی] علت انتخاب آیه 142 از سوره اعراف در نماز های ذی الحجه چیست ؟
- [سایر] تفسیر آیه 26 سوره اعراف چیست، و منظور از لباس تقوا در این آیه چه میتواند باشد؟
- [سایر] علت لعنت کردن همکیشان به یکدیگر، در آیه 38 سوره اعراف چیست؟
- [سایر] آیا آیه 32 سوره اعراف دلیل برپایی قیامت در عصر ظهور است؟
- [سایر] تفسیر آیه 26 سوره اعراف چیست، و منظور از لباس تقوا در این آیه چه میتواند باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] همانگونه که در آیه ده سوره مبارکه نساء آمده است چرا اولاً پسر دو برابر دختر ارث میبرد؟ سؤال2: دیگر آنکه در آیه 33 سوره نساء آمده است .الرجال قوامون علی النساء. سؤال این است چرا باید مرد سرپرست زن باشد؟ و به بیان دیگر چرا بین پسر و دختر تفاوت وجود دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکة یس و الصافات و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم ازو سورة اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه ازو قرآن ممکن بخوانند .
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است که بر بالین محتضر سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و ایه الکرسی و ایه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه ایه اخر سوره بقره بلکه هر چه از قران ممکن است بخوانند
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس والصافات واحزاب وآیْ الکرسی وآیه پنجاه وچهارم از سوره اعراف وسه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس، و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف یعنی آیه اِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ... و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است برای راحت شدن محتضر؛ بر بالین او سوره مبارکه یس و صافات و احزاب و آیه الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره را بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله خوئی] مستحب است برای راحتشدن محتضر بر بالین او سورة مبارکه" یس" و" الصافات" و" احزاب" و" آیة الکرسی" و آیة پنجاه و چهارم از سورة اعراف و سه آیة آخر سوره بقره را، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف (إنَّ ربَّکُمُ اللهُ الّذی خَلَقَ السموات و الارض) تا آخر، و سه آیه آخر سوره بقره بلکه هرچه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است برای راحت شدن محتضر بر بالین او، سوره مبارکه یس و الصافات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است برای راحت شدن محتضر ، در بالین او سوره مبارکه یس ، و صافّات ، و احزاب ، و آیة الکرسی ، و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف ، و سه آیه آخر سوره بقره ، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند .