سلام، در کتاب مفاتیح الجنان بخشی است با عنوان زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع) در ایام هفته، در بخشی از هر زیارت تقریبا این جمله بیان می‌شود: (وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی). منظور از عبارت مأمور بالضیافة و الاجاره چیست؟
در روایاتی به نقل از پیامبر اسلام(ص) آمده که با روزها دشمنی نکنید؛ چراکه روزها نیز با شما دشمنی خواهند کرد.[1] از امام هادی(ع) سؤال شد مراد از روزها چیست؟ امام می‌فرماید منظور، پیامبر اسلام(ص) و ما معصومان هستیم که اگر کسی با ما در دنیا دشمنی نماید، ما با او در آخرت دشمنی خواهیم کرد و سپس امام(ع) روزهای متعلق به هر یک از معصومان(ع) را بیان فرمودند.[2] در کتابهای ادعیه زیاراتی نیز برای چهارده معصوم در روزهای متعلق به خودشان وارد شده است که در آنها از عباراتی نظیر «أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی». یا «أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِیو...». هم‌چنین در زیارت امام عصر(عج) در روز جمعه آمده است: «وَ أَنَا یَا مَوْلَایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلَادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِین‏».[3] مراد از ضیافت و اجاره چیست «ضیافت» اسم مصدر و مصدرش «ضیف» به معنای تمایل یک چیز به چیز دیگر و یا فرود آمدن بر کسی است و به مهمان نیز از آن‌رو «ضیف» گفته می‌شود که برای ماندن یا خوردن غذا به خانه کسی تمایل پیدا می‌کند.[4] «اجاره» نیز مصدر باب افعال از ریشه «جأر» که یکی از معناهای «جأر» در لغت ناصر و یاری کننده است.[5] بنابراین معنای عبارت «انتم مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی» این است: «شما از طرف پروردگار، مأمور به مهمان کردن و یاری نمودن و پناه دادن به کسانی هستید که به سوی شما متمایل شده و درخواست کمک نموده‌اند، پس مرا به مهمانی بپذیرید و پناهم دهید». چنان‌که پیامبر اسلام می‌فرماید: «من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه.»؛ یعنی هر کس به خدای تعالی و روز قیامت ایمان دارد باید مهمان‏ را گرامی دارد.[6] ابن عباس در تفسیر آیه : «فَآتِ ذَا الْقُرْبی‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ‏»،[7] می‌گوید مراد از «ابن سبیل» که پیامبر مأمور به بجا آوردن حقش شده مهمان است.[8] گفتنی است در دوران پیشین در بین اعراب قانونی به نام قانون جار و امان یا کمک کردن و پناه دادن وجود داشت که اگر فردی به قبیله و یا یکی از افراد قبیله‌ای پناهنده می‌شد و از آنها در خواست کمک می‌کرد آن قبیله یا آن فرد به او پناه می‌دادند و تا زمانی‌که فرد پناه‌گیرنده در حمایت آن قبیله یا فرد بود از تعرض دیگر افراد در امان بود که بنابر برخی از نقل‌های تاریخی پیامبر اکرم(ص) نیز یک مرتبه از قانون جار استفاده نموده‌اند.[9]     [1] . «لَا تُعَادُوا الْأَیَّامَ فَتُعَادِیَکُمْ». شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 394، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . خصال، ج‏2، ص 394 – 396. [3] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 28 - 38، قم، دار الرضی، چاپ اول، بی‌تا. [4] . مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص 5، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش. [5] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 154، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [6] . حسکانی، عبید الله بن عبد الله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ترجمه، روحانی‏، محقق، مصحح، روحانی، احمد، ص 214، قم، دار الهدی‏، چاپ اول، 1380ش. [7] . اسراء، 26. [8] . شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ترجمه، روحانی، ص 215. [9] . ر. ک: پاسخ شماره 28674.
عنوان سوال:

سلام، در کتاب مفاتیح الجنان بخشی است با عنوان زیارت پیامبر(ص) و ائمه(ع) در ایام هفته، در بخشی از هر زیارت تقریبا این جمله بیان می‌شود: (وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی). منظور از عبارت مأمور بالضیافة و الاجاره چیست؟


پاسخ:

در روایاتی به نقل از پیامبر اسلام(ص) آمده که با روزها دشمنی نکنید؛ چراکه روزها نیز با شما دشمنی خواهند کرد.[1] از امام هادی(ع) سؤال شد مراد از روزها چیست؟ امام می‌فرماید منظور، پیامبر اسلام(ص) و ما معصومان هستیم که اگر کسی با ما در دنیا دشمنی نماید، ما با او در آخرت دشمنی خواهیم کرد و سپس امام(ع) روزهای متعلق به هر یک از معصومان(ع) را بیان فرمودند.[2] در کتابهای ادعیه زیاراتی نیز برای چهارده معصوم در روزهای متعلق به خودشان وارد شده است که در آنها از عباراتی نظیر «أَنَا فِیهِ ضَیْفٌ لَکُمْ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی». یا «أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِیو...». هم‌چنین در زیارت امام عصر(عج) در روز جمعه آمده است: «وَ أَنَا یَا مَوْلَایَ فِیهِ ضَیْفُکَ وَ جَارُکَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ کَرِیمٌ مِنْ أَوْلَادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِکَ الطَّاهِرِین‏».[3]
مراد از ضیافت و اجاره چیست
«ضیافت» اسم مصدر و مصدرش «ضیف» به معنای تمایل یک چیز به چیز دیگر و یا فرود آمدن بر کسی است و به مهمان نیز از آن‌رو «ضیف» گفته می‌شود که برای ماندن یا خوردن غذا به خانه کسی تمایل پیدا می‌کند.[4] «اجاره» نیز مصدر باب افعال از ریشه «جأر» که یکی از معناهای «جأر» در لغت ناصر و یاری کننده است.[5] بنابراین معنای عبارت «انتم مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی» این است: «شما از طرف پروردگار، مأمور به مهمان کردن و یاری نمودن و پناه دادن به کسانی هستید که به سوی شما متمایل شده و درخواست کمک نموده‌اند، پس مرا به مهمانی بپذیرید و پناهم دهید».
چنان‌که پیامبر اسلام می‌فرماید: «من کان یؤمن باللَّه و الیوم الآخر فلیکرم ضیفه.»؛ یعنی هر کس به خدای تعالی و روز قیامت ایمان دارد باید مهمان‏ را گرامی دارد.[6]
ابن عباس در تفسیر آیه : «فَآتِ ذَا الْقُرْبی‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ‏»،[7] می‌گوید مراد از «ابن سبیل» که پیامبر مأمور به بجا آوردن حقش شده مهمان است.[8]
گفتنی است در دوران پیشین در بین اعراب قانونی به نام قانون جار و امان یا کمک کردن و پناه دادن وجود داشت که اگر فردی به قبیله و یا یکی از افراد قبیله‌ای پناهنده می‌شد و از آنها در خواست کمک می‌کرد آن قبیله یا آن فرد به او پناه می‌دادند و تا زمانی‌که فرد پناه‌گیرنده در حمایت آن قبیله یا فرد بود از تعرض دیگر افراد در امان بود که بنابر برخی از نقل‌های تاریخی پیامبر اکرم(ص) نیز یک مرتبه از قانون جار استفاده نموده‌اند.[9]     [1] . «لَا تُعَادُوا الْأَیَّامَ فَتُعَادِیَکُمْ». شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 394، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش. [2] . خصال، ج‏2، ص 394 – 396. [3] . سید ابن طاووس، رضی الدین علی، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 28 - 38، قم، دار الرضی، چاپ اول، بی‌تا. [4] . مصطفوی حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 7، ص 5، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش. [5] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 154، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [6] . حسکانی، عبید الله بن عبد الله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ترجمه، روحانی‏، محقق، مصحح، روحانی، احمد، ص 214، قم، دار الهدی‏، چاپ اول، 1380ش. [7] . اسراء، 26. [8] . شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ترجمه، روحانی، ص 215. [9] . ر. ک: پاسخ شماره 28674.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین