پاسخ اجمالی: عقل، قوه ای در نفس انسان است که بدان حسن و قبح و کمال و نقصان و خیر و شر تمییز و تشخیص داده می شود. در مکتب حیات بخش اسلام، عقل دارای جایگاه رفیع و بلندی است. بعضی از را ه های پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری عبارت اند از: استفاده از معلم و استاد دلسوز، ارتباط با کتاب و مطالعه، سیر در زمین و مطالعه تاریخ گذشتگان، تفکر و اندیشه ورزی در آیات الاهی، پرهیز از تقلید کورکورانه،و پیروی از روی فکر و اندیشه، ارتباط با خردمندان و دانشمندان و دانایان، عدم غلبه احساس بر عقل و ... . پاسخ تفصیلی: گوهر عقل، ارزشمندترین نعمت الاهی برای بشریت است و به همین جهت است که انسان اشرف مخلوقات نامیده شده است. به واسطه این نعمت بزرگ است که انسان می تواند خیر را از شر، هدایت را از ضلالت، دوست را از دشمن، نور را از ظلمت و ... تمییز دهد و از آفات و خطرات مصون و محفوظ بماند. در مکتب حیات بخش اسلام، عقل دارای جایگاه رفیع و بلندی است. در کلام الاهی تأکیدات زیادی بر تعقل و تفکر شده است و بشارت های فراوانی به صاحبان فکر و اندیشه داده شده است. امام صادق (ع) در باره عقل می فرماید: "به واسطه عقل است که خداوند پرستش و بهشت دست یافتنی می شود...". [1] علامه طباطبائی (ره) در وصف عقل می گوید: "عقل شریف ترین نیرو در وجود انسان است". [2] گر چه عقل به تنهایی نمی تواند عمق همه حقایق را درک کند و برای فهم و درک عمیق به وحی نیاز مبرم دارد. اما پرورش آن و کسب استقلال فکری، انسان را در مسیر رشد و تعالی حرکت داده و بصیرت او را بالا می برد. راه های زیادی برای پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم: 1. استفاده از معلم و استاد دلسوز؛ امام علی (ع) یکی از گروه های سعادت مند را دانشجویانی می داند که درپی یافتن راه از طریق تعلیم و بهره گیری از اساتید و معلمان دلسوز هستند. [3] 2. ارتباط با کتاب و مطالعه؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود: "مطالعه فراوان در مطالب علمی عقل را باز و شکوفا می سازد". [4] 3. سیر و سفر در زمین و مطالعه تاریخ گذشتگان؛ قرآن در موارد متعددی انسان را امر به مسافرت های تحقیقاتی کرده و فرموده است: "بگو: روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‌ کنندگان آیات الاهی چه شد؟!". [5] "بگو: در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید"!. [6] "بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد می ‌کند یقیناً خدا بر هر چیز توانا است"! [7] . "بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرک بودند"! [8] 4. تفکر و اندیشه ورزی در آیات الاهی؛ مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌ های (روشنی) برای خردمندان است. قرآن مجید صاحبان عقل و اندیشه را کسانی می داند که در نشانه های خداوند تفکر می کنند و می فرماید: " .... برای خردمندان است، همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده ‌اند، یاد می‌ کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می‌ اندیشند (و می‌ گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار"! [9] 5. پرهیز از تقلید کورکورانه؛ قرآن مشرکان را که به تقلید کورکورانه از پدران مشرک خود می پرداختند به شدت مذمت می نماید و می فرماید: "و هنگامی که کار زشتی انجام می‌ دهند می‌ گویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم و خداوند ما را به آن دستور داده است! بگو: خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمی ‌دهد! آیا چیزی به خدا نسبت می‌ دهید که نمی ‌دانید"؟! [10] 6. ارتباط با خردمندان و دانشمندان و دانایان؛ امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: "قطع ارتباط از خردمند مساوی با پیوستن به نادان است ". [11] و یا در بخشی از حدیث پیامبر اکرم (ص) آمده است: "شایسته است که شخص خردمند عاقل شبانه روز خود را به چهار بخش تقسیم کند: ... بخشی را به همنشینی با دانشمندی که او را در امر دینش یاری دهد، صرف نماید". [12] 7. پیروی از روی فکر و اندیشه؛ چنان که انبیا و پیامبران الاهی نیز همواره مردم را به تفکر و بصیرت در دستورات و آموزه های آیین خود دعوت می کردند. در این مورد قرآن کریم می فرماید: "بگو این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم". [13] و نیز پیامبر اکرم (ص) فرمود: "تسلیم راهنمایی عقل باشید که به کمال دست یابید، و از آن سر نتابید که سرانجام پشیمان می گردید. [14] 8. عدم غلبه احساس بر عقل از دیگر موارد رشد عقل و کسب استقلال فکری است. امام سجاد (ع) در این رابطه می فرمایند: "ر آن کس که عقلش کامل ترین اندوخته اش نباشد، هلاکش بسیار آسان است". [15] در نتیجه پرورش فکر و کسب استقلال فکری با توجه به آیات و روایات، انسان در راه رسیدن به رشد و تعالی پیشرفت چشمگیری می نماید و نهایتاً معرفت و شناخت او به خداوند متعال ارتقا می یابد. قرآن کریم در این باره می فرماید: "خردمندان کسانی هستند که به پیمان با پروردگار پایبندند و پیمان نمی شکنند و به هر موردی که خدا امر فرموده رابطه برقرار می کنند (و به هر جا که به گسستن امر کرده بگسلند) و از خدای بترسند و از سختی حساب قیامت هراسناک باشند. و کسانی هستند که جهت نیل به رضای خداوند خویش، شکیبایی پیشه کنند و نماز را به پای دارند و از آن چه خدا روزی شان کرد. پنهان و آشکار اتفاق نمایند و در برابر بدی، نیکی پاداش دهند". [16 نتیجه رشد و تعالی فکر و عقل خداشناسی و معرفت به پروردگار متعال و حرکت به سوی رضای او است. [17] پی نوشتها: [1] الکافی، ج 1، ص 11، حدیث 3 "... أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ". [2] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج 3، ص 57. [3] نهج‌البلاغة، ص 496 ، النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاع.‌ [4] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ، ج 5، ص 413. [5] انعام، 11، " قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ". [6] نمل، 69، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمینَ" . [7] عنکبوت، 20، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدیرٌ". [8] روم، 42، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ". [9] آل عمران، 191 ، 190 ، ... "لّأُِوْلیِ الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلیَ‌ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فیِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ". [10] اعراف، 28، "وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون‌". [11] طباطبائی، محمد حسین، المیزان ، ج 5، ص 114. [12] همان ، ص 113. [13] یوسف، 108. [14] حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف (دایرة المعارف جامع اسلامی)، ج 5، ص 412. [15] همان. [16] رعد، 22- 19 . "إِنمََّا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لَا یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ یخََافُونَ سُوءَ الحِْسَابِ وَ الَّذِینَ صَبرَُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبهِِّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَة". [17] نک: سؤال شمارهislamquest.net/fa/archive/question/987، نمایه: اسلام و عقلانیت . منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
عقل، قوه ای در نفس انسان است که بدان حسن و قبح و کمال و نقصان و خیر و شر تمییز و تشخیص داده می شود. در مکتب حیات بخش اسلام، عقل دارای جایگاه رفیع و بلندی است.
بعضی از را ه های پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری عبارت اند از:
استفاده از معلم و استاد دلسوز، ارتباط با کتاب و مطالعه، سیر در زمین و مطالعه تاریخ گذشتگان، تفکر و اندیشه ورزی در آیات الاهی، پرهیز از تقلید کورکورانه،و پیروی از روی فکر و اندیشه، ارتباط با خردمندان و دانشمندان و دانایان، عدم غلبه احساس بر عقل و ... .
پاسخ تفصیلی:
گوهر عقل، ارزشمندترین نعمت الاهی برای بشریت است و به همین جهت است که انسان اشرف مخلوقات نامیده شده است. به واسطه این نعمت بزرگ است که انسان می تواند خیر را از شر، هدایت را از ضلالت، دوست را از دشمن، نور را از ظلمت و ... تمییز دهد و از آفات و خطرات مصون و محفوظ بماند. در مکتب حیات بخش اسلام، عقل دارای جایگاه رفیع و بلندی است. در کلام الاهی تأکیدات زیادی بر تعقل و تفکر شده است و بشارت های فراوانی به صاحبان فکر و اندیشه داده شده است. امام صادق (ع) در باره عقل می فرماید: "به واسطه عقل است که خداوند پرستش و بهشت دست یافتنی می شود...". [1]
علامه طباطبائی (ره) در وصف عقل می گوید: "عقل شریف ترین نیرو در وجود انسان است". [2] گر چه عقل به تنهایی نمی تواند عمق همه حقایق را درک کند و برای فهم و درک عمیق به وحی نیاز مبرم دارد. اما پرورش آن و کسب استقلال فکری، انسان را در مسیر رشد و تعالی حرکت داده و بصیرت او را بالا می برد. راه های زیادی برای پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1. استفاده از معلم و استاد دلسوز؛ امام علی (ع) یکی از گروه های سعادت مند را دانشجویانی می داند که درپی یافتن راه از طریق تعلیم و بهره گیری از اساتید و معلمان دلسوز هستند. [3]
2. ارتباط با کتاب و مطالعه؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود: "مطالعه فراوان در مطالب علمی عقل را باز و شکوفا می سازد". [4]
3. سیر و سفر در زمین و مطالعه تاریخ گذشتگان؛ قرآن در موارد متعددی انسان را امر به مسافرت های تحقیقاتی کرده و فرموده است: "بگو: روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الاهی چه شد؟!". [5] "بگو: در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید"!. [6] "بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد می کند یقیناً خدا بر هر چیز توانا است"! [7] . "بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرک بودند"! [8]
4. تفکر و اندیشه ورزی در آیات الاهی؛ مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه های (روشنی) برای خردمندان است. قرآن مجید صاحبان عقل و اندیشه را کسانی می داند که در نشانه های خداوند تفکر می کنند و می فرماید: " .... برای خردمندان است، همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند (و می گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار"! [9]
5. پرهیز از تقلید کورکورانه؛ قرآن مشرکان را که به تقلید کورکورانه از پدران مشرک خود می پرداختند به شدت مذمت می نماید و می فرماید: "و هنگامی که کار زشتی انجام می دهند می گویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم و خداوند ما را به آن دستور داده است! بگو: خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمی دهد! آیا چیزی به خدا نسبت می دهید که نمی دانید"؟! [10]
6. ارتباط با خردمندان و دانشمندان و دانایان؛ امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: "قطع ارتباط از خردمند مساوی با پیوستن به نادان است ". [11] و یا در بخشی از حدیث پیامبر اکرم (ص) آمده است: "شایسته است که شخص خردمند عاقل شبانه روز خود را به چهار بخش تقسیم کند: ... بخشی را به همنشینی با دانشمندی که او را در امر دینش یاری دهد، صرف نماید". [12]
7. پیروی از روی فکر و اندیشه؛ چنان که انبیا و پیامبران الاهی نیز همواره مردم را به تفکر و بصیرت در دستورات و آموزه های آیین خود دعوت می کردند. در این مورد قرآن کریم می فرماید: "بگو این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم". [13] و نیز پیامبر اکرم (ص) فرمود: "تسلیم راهنمایی عقل باشید که به کمال دست یابید، و از آن سر نتابید که سرانجام پشیمان می گردید. [14]
8. عدم غلبه احساس بر عقل از دیگر موارد رشد عقل و کسب استقلال فکری است. امام سجاد (ع) در این رابطه می فرمایند: "ر آن کس که عقلش کامل ترین اندوخته اش نباشد، هلاکش بسیار آسان است". [15]
در نتیجه پرورش فکر و کسب استقلال فکری با توجه به آیات و روایات، انسان در راه رسیدن به رشد و تعالی پیشرفت چشمگیری می نماید و نهایتاً معرفت و شناخت او به خداوند متعال ارتقا می یابد. قرآن کریم در این باره می فرماید: "خردمندان کسانی هستند که به پیمان با پروردگار پایبندند و پیمان نمی شکنند و به هر موردی که خدا امر فرموده رابطه برقرار می کنند (و به هر جا که به گسستن امر کرده بگسلند) و از خدای بترسند و از سختی حساب قیامت هراسناک باشند. و کسانی هستند که جهت نیل به رضای خداوند خویش، شکیبایی پیشه کنند و نماز را به پای دارند و از آن چه خدا روزی شان کرد. پنهان و آشکار اتفاق نمایند و در برابر بدی، نیکی پاداش دهند". [16
نتیجه رشد و تعالی فکر و عقل خداشناسی و معرفت به پروردگار متعال و حرکت به سوی رضای او است. [17]
پی نوشتها:
[1] الکافی، ج 1، ص 11، حدیث 3 "... أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ".
[2] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج 3، ص 57.
[3] نهجالبلاغة، ص 496 ، النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاع.
[4] طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ، ج 5، ص 413.
[5] انعام، 11، " قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ".
[6] نمل، 69، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمینَ" .
[7] عنکبوت، 20، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ".
[8] روم، 42، "قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ".
[9] آل عمران، 191 ، 190 ، ... "لّأُِوْلیِ الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلیَ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فیِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ".
[10] اعراف، 28، "وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون".
[11] طباطبائی، محمد حسین، المیزان ، ج 5، ص 114.
[12] همان ، ص 113.
[13] یوسف، 108.
[14] حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف (دایرة المعارف جامع اسلامی)، ج 5، ص 412.
[15] همان.
[16] رعد، 22- 19 . "إِنمََّا یَتَذَکَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لَا یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ یخََافُونَ سُوءَ الحِْسَابِ وَ الَّذِینَ صَبرَُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبهِِّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَة".
[17] نک: سؤال شمارهislamquest.net/fa/archive/question/987، نمایه: اسلام و عقلانیت .
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] چه کار هایی موجب پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری می شود؟
- [سایر] چه کار هایی موجب پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری می شود؟
- [سایر] چه کار هایی موجب پرورش عقل و فکر و کسب استقلال فکری می شود؟
- [سایر] معنای استقلال اقتصادی در یک کشور چیست؟
- [سایر] آیا زن دارای اصالت و استقلال است؟
- [سایر] روشهای تشویق به استقلال در کودک چیست؟
- [سایر] نظر قرآن درباره استقلال اقتصادی زن چیست؟
- [سایر] ابعاد استقلال و مصادیق آن در جمهوری اسلامی چیست؟
- [سایر] وظایف آموزش و پرورش در امر پرورش جوانان چیست ؟
- [سایر] منظور از این که ائمه استقلال وجودی ندارند چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] جواهراتی که از رودخانه های بزرگی که محل پرورش جواهر و صید صدف است بیرون می آورند نیز خمس دارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی که پرورش درختان به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را پرورش دهد و ظاهر کلامشان هم مباشرت آن شخص نباشد، ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خود ورثه عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند و اجبار آنان هم ممکن نباشد، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد و محصول را بین ورثه میّت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختان را پرورش دهد، مساقات باطل میشود.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت یا بد خلق یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد از زنا بدنیا امده باشد
- [آیت الله نوری همدانی] مستحّب است دایه ای که برای طفل می گیرند ، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت ، یا بد خُلق ، یا زنازاده باشد و نیز مکروه است زنی را دایه بگیرند که شیرش از بچّه ای است که از زنا به دنیا آمده است . مسائل متفرقه شیر دادن :
- [آیت الله بروجردی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی، یا بد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچهای که دارد از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است زن کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت یا بد خلق یا زنازداه، کودک را شیر بدهد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچّهای که دارد از راه زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی ودارای عقل وعفّت وصورت نیکو باشد ومکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بد خلق یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایهایبگیرند که بچهای که دارد از زنا بدنیا آمده باشد.