شرح پرسش: به نظر می رسد که قدم اول در اهمال امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن شجاعت کافی است. احادیث مربوطه را دیده ام شبیه به این مضمون که اجل ربطی به انجام این واجب ندارد. آیا راه خاصی برای افزایش شجاعت و کاهش غضب وجود دارد؟ (البته احتمالا بخشی از این غضب و عدم شجاعت ژنتیکی و ارثی است.) پاسخ اجمالی: برخی روایات وجوب مطلق امر به معروف و نهی از منکر را اعلام کرده و برخی دیگر آن را به عدم ترس جانی و مالی مقید می کنند که با دقت در این روایات، منافاتی میان آنها مشاهده نمی شود؛ زیرا روایتی که در آن بیان شده است که امر به معروف و نهی از منکر، از اجل کسی نمی کاهد و کسی را از روزی محروم نمی کند، جنبه عمومی دارد؛ به این معنا که چون اغلب مردم به دلیل ترس از کشته شدن و ضرر ستمکاران این فریضه را ترک می کنند، معصوم (ع) می فرماید که چنین نیست، و این عمل تأثیری در نزدیکی اجل و محروم شدن از روزی را به دنبال ندارد، و گرنه بسیاری از اولیای دین و ائمه (ع) از جمله امام حسین (ع) در راه زنده شدن امر به معروف، جان و مال خویش را فدا کردند. در روایات دستوراتی برای کاهش غضب آمده است، مثل یاد آوری فضیلت فرو بردن خشم،‌ یاد آوری عظمت عذاب الاهی، پناه‌ بردن به خدا از شرّ شیطان و وسوسه‌ های او با خواندن دعاها و اذکار وارده، وضو گرفتن یا غسل ‌کردن با آب سرد، تغییر وضعیّت از حالت ایستاده به نشسته یا به‌ عکس‌، ... و در مورد صفت شجاعت نیز دستور العمل هایی در شرع برای ایجاد این صفت در نفس و افزایش و تقویت آن آمده است از جمله: توکل بر خداوند، یاد خدا)، غلبه بر نفس و ... . پاسخ تفصیلی: دانشمندان اسلامی برای امر به معروف و نهی از منکر مراتب و درجات و همچنین اقسامی قائل شده‌اند که در کتب مفصله بیان شده است. یکی از شرایط امر به معروف چنین بیان شده است: در صورت گمان یا احتمال صحیح یا ترس از ضرر جانی و مالی، امر به معروف واجب نیست، البته اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد؛ مثل اصول دین یا مذهب، حفظ قرآن مجید، حفظ عقاید مسلمانان و احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیّت آن شود[1] و این شرط در موارد مهم جاری نیست و گر نه معنا نداشت که اولیای دین جان خود را در حفظ اصول فدا کنند. مسئله حفظ دین به قدری مهم است که امام حسین (ع) جان خویش را در این راه فدا کرد و در جواب برادرشان محمد حنفیه که پرسیدند چه باعث شده که با این عجله به این سفر بروید فرمودند: جدم پیامبر خدا را در عالم خواب دیدم که بمن فرمود: یا حسین اخرج فان اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا؛[2] یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند. قبل از بیان راه های افزایش صفت شجاعت و کنترل نیروی غضب، لازم است نکته ای در مورد سؤال بیان شود. قانون وراثت و تأثیر گذاری آن در صفات انسان، مورد تأیید روایات معصومین (ع) نیز بوده و واژه‌های (عِرْق) و (اعْراق) که امروز در محافل علمی جهان از آن به (ژن) تعبیر می‌شود، عامل وراثت معرفی شده است. اگرچه نقش وراثت را در خصوصیات افراد نباید از نظر دور داشت، اما برای افزایش شجاعت و کنترل غضب های غیر الاهی دستوراتی در شرع آمده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم. الف. راه های کنترل غضب از خشم در بعضی از روایات به آتش تعبیر شده[3] و این تعبیر لطیف، هم ما را در درک ضرورت وجود خشم در آدمی یاری می‌دهد و هم نسبت به پیامدهای تلخ رهاساختن و عدم مراقبت و کنترل این نیروی عظیم متنبّه می‌سازد. توجه به پیامدهای خشم به ما کمک می کند که این صفت را کنترل کنیم؛ از جمله: خشم خردها را تباه می‌کند و آدمی را از مسیر درست دور می ‌سازد،[4] خشم شدید، منطق را تغییر می‌دهد، ارتباط اجزای استدلال را قطع و موجب پراکندگی فهم و فکر می‌شود،[5] در روایت آمده است: از خشم دوری کن که آغازش دیوانگی و پایانش پشیمانی است.[6] و در زمینه کاهش غضب نیز راه کارهایی آمده است: یادآوری عظمت پروردگار،[7] تغییر موقعیت،[8] وضو گرفتن با آب سرد و غسل کردن و سکوت.[9] ب. راه های افزایش شجاعت برای تحصیل شجاعت اموری در آیات قرآن و روایات ذکر شده است از جمله: 1. توکل: …امام کاظم (ع)می فرماید: کسی که دلش می خواهد قوی ترین مردم باشد، پس بر خدا توکل کند. راوی سؤال می کند که اندازه توکل چه مقدار است، حضرت فرمود: غیر از خدا از هیچ کس نترسد.[10] امیر مؤمنان (ع) فرمود: توکل بر خدا بهترین تکیه گاه است.[11] در روایت دیگری پیامبر (ص) از جبرئیل (ع) پرسید که توکل چیست؟ جبرئیل گفت: توکل عبارت است از: علم به این که مخلوق نه ضرر می‌زند و نه نفع می‌رساند، نه می‌بخشد و نه باز می‌دارد، و عبارت از مأیوس بودن از خلق است. 2. ترس از خدا: امام صادق (ع) می فرماید: کسی‌ که از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او می‌ترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی می‌ترساند. انسان باید از خدا بترسد و دل مؤمن باید لبریز از این گونه ترس باشد؛ البته ترس از خدا از آن جهت نیست که خدا- نعوذ بالله- موجود ترسناکی است، ترس از خدا معانی و مراتبی دارد. یک معنای ترس از خدا، ترس از خشم خدا و عذاب خدا در دنیا و آخرت است و منشأ خشم و عذاب الاهی، نافرمانی بشر است. انسان اگر از قدرت برتری بترسد، نافرمانی‌ نمی‌کند و چه قدرتی به قدرت الاهی می‌رسد. معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت الاهی است، از چنین ترسی در آیات قرآن به خشیت تعبیر شده است: "انما یخشی الله من عباده العلماء"؛[12] از میان بندگان خدا، تنها عالمان هستند که از خدا می ترسند. 3. یاد خدا: قرآن می گوید: یاد خدا آرام‌بخش دلها است.[13] از جمله عواملی که باعث نگرانی و اضطراب ما می شوند؛ ترس از آینده تاریک و مبهم، گذشته تاریک و آلوده انسان، ضعف و ناتوانی در مواجهه با حوادث طبیعی و دشمنان داخلی و خارجی، احساس پوچی، ترس از مرگ و ... است که وقتی به قدرت بی منتهای الاهی و عطوفتی که نسبت به بندگان دارد و این که بی نیاز از عذاب ما می باشد توجه پیدا کنیم به ما آرامش می دهد و توان ما را زیاد می کند. پی نوشتها: [1]. خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل، ص 596، مسئله 2659 و 2660، 1426 ه ق. [2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 364، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق. [3]. همان، ج 14، ص 467. [4]. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج1، ص65، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366، ه ش. [5]. بحار الانوار، ج 68، ص 428. [6]. غرر الحکم ص 303. [7]. بحار الانوار، ج 13، ص 358. [8]. همان، ج 70، ص 264. [9]. همان، ج 70، ص 272. [10]. همان، ج 68، ص 143. [11]. غرر الحکم، ص 196. [12]. فاطر، 28. [13]. رعد، 28. منبع: www.islamquest.net
برای تقویت صفت شجاعت و کاهش غضب های غیر خدایی برای انجام فریضه امر به معروف، چه راه هایی وجود دارد؟
شرح پرسش:
به نظر می رسد که قدم اول در اهمال امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن شجاعت کافی است. احادیث مربوطه را دیده ام شبیه به این مضمون که اجل ربطی به انجام این واجب ندارد. آیا راه خاصی برای افزایش شجاعت و کاهش غضب وجود دارد؟ (البته احتمالا بخشی از این غضب و عدم شجاعت ژنتیکی و ارثی است.)
پاسخ اجمالی:
برخی روایات وجوب مطلق امر به معروف و نهی از منکر را اعلام کرده و برخی دیگر آن را به عدم ترس جانی و مالی مقید می کنند که با دقت در این روایات، منافاتی میان آنها مشاهده نمی شود؛ زیرا روایتی که در آن بیان شده است که امر به معروف و نهی از منکر، از اجل کسی نمی کاهد و کسی را از روزی محروم نمی کند، جنبه عمومی دارد؛ به این معنا که چون اغلب مردم به دلیل ترس از کشته شدن و ضرر ستمکاران این فریضه را ترک می کنند، معصوم (ع) می فرماید که چنین نیست، و این عمل تأثیری در نزدیکی اجل و محروم شدن از روزی را به دنبال ندارد، و گرنه بسیاری از اولیای دین و ائمه (ع) از جمله امام حسین (ع) در راه زنده شدن امر به معروف، جان و مال خویش را فدا کردند.
در روایات دستوراتی برای کاهش غضب آمده است، مثل یاد آوری فضیلت فرو بردن خشم، یاد آوری عظمت عذاب الاهی، پناه بردن به خدا از شرّ شیطان و وسوسه های او با خواندن دعاها و اذکار وارده، وضو گرفتن یا غسل کردن با آب سرد، تغییر وضعیّت از حالت ایستاده به نشسته یا به عکس، ... و در مورد صفت شجاعت نیز دستور العمل هایی در شرع برای ایجاد این صفت در نفس و افزایش و تقویت آن آمده است از جمله: توکل بر خداوند، یاد خدا)، غلبه بر نفس و ... .
پاسخ تفصیلی:
دانشمندان اسلامی برای امر به معروف و نهی از منکر مراتب و درجات و همچنین اقسامی قائل شدهاند که در کتب مفصله بیان شده است. یکی از شرایط امر به معروف چنین بیان شده است: در صورت گمان یا احتمال صحیح یا ترس از ضرر جانی و مالی، امر به معروف واجب نیست، البته اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد؛ مثل اصول دین یا مذهب، حفظ قرآن مجید، حفظ عقاید مسلمانان و احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیّت آن شود[1] و این شرط در موارد مهم جاری نیست و گر نه معنا نداشت که اولیای دین جان خود را در حفظ اصول فدا کنند.
مسئله حفظ دین به قدری مهم است که امام حسین (ع) جان خویش را در این راه فدا کرد و در جواب برادرشان محمد حنفیه که پرسیدند چه باعث شده که با این عجله به این سفر بروید فرمودند: جدم پیامبر خدا را در عالم خواب دیدم که بمن فرمود: یا حسین اخرج فان اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا؛[2] یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند.
قبل از بیان راه های افزایش صفت شجاعت و کنترل نیروی غضب، لازم است نکته ای در مورد سؤال بیان شود. قانون وراثت و تأثیر گذاری آن در صفات انسان، مورد تأیید روایات معصومین (ع) نیز بوده و واژههای (عِرْق) و (اعْراق) که امروز در محافل علمی جهان از آن به (ژن) تعبیر میشود، عامل وراثت معرفی شده است. اگرچه نقش وراثت را در خصوصیات افراد نباید از نظر دور داشت، اما برای افزایش شجاعت و کنترل غضب های غیر الاهی دستوراتی در شرع آمده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
الف. راه های کنترل غضب
از خشم در بعضی از روایات به آتش تعبیر شده[3] و این تعبیر لطیف، هم ما را در درک ضرورت وجود خشم در آدمی یاری میدهد و هم نسبت به پیامدهای تلخ رهاساختن و عدم مراقبت و کنترل این نیروی عظیم متنبّه میسازد.
توجه به پیامدهای خشم به ما کمک می کند که این صفت را کنترل کنیم؛ از جمله: خشم خردها را تباه میکند و آدمی را از مسیر درست دور می سازد،[4] خشم شدید، منطق را تغییر میدهد، ارتباط اجزای استدلال را قطع و موجب پراکندگی فهم و فکر میشود،[5] در روایت آمده است: از خشم دوری کن که آغازش دیوانگی و پایانش پشیمانی است.[6] و در زمینه کاهش غضب نیز راه کارهایی آمده است: یادآوری عظمت پروردگار،[7] تغییر موقعیت،[8] وضو گرفتن با آب سرد و غسل کردن و سکوت.[9]
ب. راه های افزایش شجاعت
برای تحصیل شجاعت اموری در آیات قرآن و روایات ذکر شده است از جمله:
1. توکل: …امام کاظم (ع)می فرماید: کسی که دلش می خواهد قوی ترین مردم باشد، پس بر خدا توکل کند. راوی سؤال می کند که اندازه توکل چه مقدار است، حضرت فرمود: غیر از خدا از هیچ کس نترسد.[10] امیر مؤمنان (ع) فرمود: توکل بر خدا بهترین تکیه گاه است.[11] در روایت دیگری پیامبر (ص) از جبرئیل (ع) پرسید که توکل چیست؟ جبرئیل گفت: توکل عبارت است از: علم به این که مخلوق نه ضرر میزند و نه نفع میرساند، نه میبخشد و نه باز میدارد، و عبارت از مأیوس بودن از خلق است.
2. ترس از خدا: امام صادق (ع) می فرماید: کسی که از خدا بترسد خداوند همه چیز را از او میترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی میترساند.
انسان باید از خدا بترسد و دل مؤمن باید لبریز از این گونه ترس باشد؛ البته ترس از خدا از آن جهت نیست که خدا- نعوذ بالله- موجود ترسناکی است، ترس از خدا معانی و مراتبی دارد. یک معنای ترس از خدا، ترس از خشم خدا و عذاب خدا در دنیا و آخرت است و منشأ خشم و عذاب الاهی، نافرمانی بشر است. انسان اگر از قدرت برتری بترسد، نافرمانی نمیکند و چه قدرتی به قدرت الاهی میرسد. معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت الاهی است، از چنین ترسی در آیات قرآن به خشیت تعبیر شده است: "انما یخشی الله من عباده العلماء"؛[12] از میان بندگان خدا، تنها عالمان هستند که از خدا می ترسند.
3. یاد خدا: قرآن می گوید: یاد خدا آرامبخش دلها است.[13] از جمله عواملی که باعث نگرانی و اضطراب ما می شوند؛ ترس از آینده تاریک و مبهم، گذشته تاریک و آلوده انسان، ضعف و ناتوانی در مواجهه با حوادث طبیعی و دشمنان داخلی و خارجی، احساس پوچی، ترس از مرگ و ... است که وقتی به قدرت بی منتهای الاهی و عطوفتی که نسبت به بندگان دارد و این که بی نیاز از عذاب ما می باشد توجه پیدا کنیم به ما آرامش می دهد و توان ما را زیاد می کند.
پی نوشتها:
[1]. خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل، ص 596، مسئله 2659 و 2660، 1426 ه ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 364، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[3]. همان، ج 14، ص 467.
[4]. آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج1، ص65، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366، ه ش.
[5]. بحار الانوار، ج 68، ص 428.
[6]. غرر الحکم ص 303.
[7]. بحار الانوار، ج 13، ص 358.
[8]. همان، ج 70، ص 264.
[9]. همان، ج 70، ص 272.
[10]. همان، ج 68، ص 143.
[11]. غرر الحکم، ص 196.
[12]. فاطر، 28.
[13]. رعد، 28.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] به نظر می رسد که قدم اول در اهمال امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن شجاعت کافی است. احادیث مربوطه را دیده ام شبیه به این مضمون که اجل ربطی به انجام این واجب ندارد. آیا راه خاصی برای افزایش شجاعت و کاهش غضب وجود دارد؟ (البته احتمالا بخشی از این غضب و عدم شجاعت ژنتیکی و ارثی است.(
- [سایر] از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، نداشتن خطر جانی یا مالی است. چگونه امام حسین(ع) برای این فریضه،جان خود را به خطر انداخت ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنانچه یکی از شروط ذکر شده در باب امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته باشد، این فریضه از شخص ساقط می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [سایر] در فریضه امر به معروف و نهی از منکر، آیا یک بار تذکر دادن کافی است، یا باید چندین بار تکرار کند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا در امر به معروف و نهی از منکر کردن باید از حاکم شرع اجازه گرفت یا می تواند بدون اذن او این فریضه را انجام داد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] در فریضه امر به معروف و نهی از منکر، آیا یک بار تذکر دادن کافی است یا باید چندین بار تکرار کند؟
- [آیت الله اردبیلی] نظر معظم له در خصوص تعریف و قلمرو حریم خصوصی افراد چیست؟ آیا تجسس در امور دیگران حتی با هدف امر به معروف و نهی از منکر، خود منکر به شمار نمیآید؟ آیا در بحث امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در حریم شخصی دیگران از باب انجام این دو فریضة بزرگ را میتوان مصداق مفسدهای به شمار آورد که ترتیب آن موجب رفع تکلیف امر به معروف و نهی از منکر میشود؟
- [سایر] آیا ترک امر به معروف و نهی از منکر درست است؟ چگونه سعی در انجام امر به معروف و نهی از منکر بکنیم و شرایط آن چیست؟
- [سایر] اگر نیروی انتظامی در برخورد با مفاسد اجتماعی از خود جدیت نشان ندهد، وظیفه مردم چیست؟ آیا باید برای مرتبه عملی فریضه امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] هدف امر به معروف برپایی واجب، وهدف نهی از منکر جلوگیری از حرام است; بنابراین در امر به معروف ونهی از منکر قصد قربت معتبر نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر گاه شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای مکلف به علم یا اطمینان ثابت شد امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود و اگر وجود یکی از شرایط مشکوک باشد واجب نیست
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چون مقصود از امر به معروف و نهی از منکر آن است که مرتکب فعل حرام و ترک واجب، این عمل را ترک کند، پس اگر به مجرد اظهار کراهت از این عمل - ولو به اعراض و ترک معاشرت و مراوده- مرتکب، مرتدع میشود و ترک میکند، کافی است در اداء وظیفه امر به معروف و نهی از منکر، و حاجت به امر و نهی علاوه نیست، و این، درجه اول از امر به معروف و نهی از منکر است.
- [آیت الله اردبیلی] بیان مسأله شرعی در امر به معروف و نهی از منکر کفایت نمیکند، بلکه باید مکّلف امر و نهی کند؛ مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، با بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل، از آن امر و نهی بفهمد.
- [امام خمینی] بیان مسأله شرعیه کفایت نمیکند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلف امر و نهی کند. مگر آن که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، از بیان حکم شرعی حاصل شود و یا طرف مقابل از آن امر و نهی بفهمد.
- [آیت الله مظاهری] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسئله شرعیه کفایت میکند و لازم نیست به صورت امر و نهی باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] در امر به معروف و نهی از منکر قصد قربت معتبر نیست ، بلکه مقصود اقامة واجب و جلوگیری از حرام است . شرایط امر به معروف ونهی از منکر :
- [آیت الله نوری همدانی] بیان مسأله شرعیّه کفایت نمی کند در امر به معروف و نهی از منکر بلکه باید مکلّف امر و نهی کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در امر به معروف و نهی از منکر بیان مسأله شرعیه کفایت نمی کند، بلکه باید مکلف امر و نهی کند.
- [آیت الله بهجت] امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرایط ذیل واجب میشود: اول: علم؛ پس کسی که عالم به حکم شرعی نیست، نمیتواند امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، بنابراین در ابتدا لازم است شخص آمر و یا ناهی خودش از احکام شرعی اطلاع کافی داشته باشد. دوم: احتمال تأثیر؛ پس در صورتی که انسان میداند سخن او تأثیری در دیگری ندارد، بر او لازم نیست امر به معروف و یا نهی از منکر بنماید، اما جواز بلکه رجحان آن در صورت عدم خوف ضرر، خالی از وجه نیست. سوم: اصرار بر ترک واجب و یا انجام دادن معصیت؛ پس در صورتی که انسان بداند شخصی از معصیتی که انجام داده توبه کرده است و یا نشانههایی بر پشیمانی او دلالت کند، امر به معروف و یا نهی از منکر واجب نیست. چهارم: عدم مفسده؛ پس اگر کسی بهخاطر امر به معروف و یا نهی از منکر ترس از وقوع مفسدهای دارد، و آن مفسده عبارت از ضرر جانی یا آبرویی و یا مالی قابل اعتنایی است، این کار بر او واجب نیست. بنابراین با وجود این شرایط، امر به معروف و نهی از منکر واجب میشود، و در امر به معروف و نهی از منکر عدالت شرط نیست.