چرا سوره های سجده، فصلت، نجم و علق را عزائم گویند؟
عزائم از مادة عزم به معنای قصد، آهنگ اراده به کار واجب و فریضه است.[1] و در این مورد به معنای فریضه و کار واجب به کار رفته است. و به این علت چهار سوره (نجم، فصلت، سجده و علق) را (عزائم السجود) نامیده اند که اگر انسان چهار آیه سجده را در این سوره ها بخواند یا گوش دهد، بعد از اتمام آن، واجب است سجده کند. نام گذاری این سوره ها به عذائم از زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. از این مطلب می توان استفاده کرد که این نام گذاری از طرف خود آن حضرت صورت گرفته است. و مفسرین و یا دانشمندان علوم قرآنی در آن هیچ دخالتی نداشته اند.[2] و بر این سور عزائم خواصی شفا بخش شمرده شده است.[3] و احکام ویژه ای نیز در رساله های توضیح المسائل مراجع برای آن ها ذکر گردیده است.[4] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. لاهیجی، محمد بن علی شریف، تفسیر شریف لاهیجی، ج3، ص 598. 2. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج8، ص 274. 3. فیض الاسلام، ترجمه قرآن، ج3، ص 820. 4. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج3، ص 231. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ، جامع نوین (فرهنگ سیاح)، تهران، اسلام، چاپ پانزدهم، 1371، ج 2، ص 1045. [2]. زحیلی و هبته بن مصطفی، تفسیر المنیر، ج23، ص 11؛ و طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج16، ص254. [3]. طبرسی، فضل بن حسین، مجمع البیان، فی تفسیر القرآن، ج2، ص 569. [4]. به عنوان نمونه: امام خمینی (ره)، توضیح المسائل، نشر روح، چاپ ششم، سال 1378، ص 147.
عنوان سوال:

چرا سوره های سجده، فصلت، نجم و علق را عزائم گویند؟


پاسخ:

عزائم از مادة عزم به معنای قصد، آهنگ اراده به کار واجب و فریضه است.[1] و در این مورد به معنای فریضه و کار واجب به کار رفته است. و به این علت چهار سوره (نجم، فصلت، سجده و علق) را (عزائم السجود) نامیده اند که اگر انسان چهار آیه سجده را در این سوره ها بخواند یا گوش دهد، بعد از اتمام آن، واجب است سجده کند.
نام گذاری این سوره ها به عذائم از زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. از این مطلب می توان استفاده کرد که این نام گذاری از طرف خود آن حضرت صورت گرفته است. و مفسرین و یا دانشمندان علوم قرآنی در آن هیچ دخالتی نداشته اند.[2]
و بر این سور عزائم خواصی شفا بخش شمرده شده است.[3] و احکام ویژه ای نیز در رساله های توضیح المسائل مراجع برای آن ها ذکر گردیده است.[4]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. لاهیجی، محمد بن علی شریف، تفسیر شریف لاهیجی، ج3، ص 598.
2. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج8، ص 274.
3. فیض الاسلام، ترجمه قرآن، ج3، ص 820.
4. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج3، ص 231.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. سیّاح، احمد، فرهنگ بزرگ، جامع نوین (فرهنگ سیاح)، تهران، اسلام، چاپ پانزدهم، 1371، ج 2، ص 1045.
[2]. زحیلی و هبته بن مصطفی، تفسیر المنیر، ج23، ص 11؛ و طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج16، ص254.
[3]. طبرسی، فضل بن حسین، مجمع البیان، فی تفسیر القرآن، ج2، ص 569.
[4]. به عنوان نمونه: امام خمینی (ره)، توضیح المسائل، نشر روح، چاپ ششم، سال 1378، ص 147.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین