برای ترجمه قرآن چه چیز را باید در گزاره‌‌های قرآنی مانند: اعتقادی، علمی، عملی و... لحاظ کرد؟
یکی از مسائل پایه این که باید مترجمان قرآن به آن توجّه داشته باشند، نگاه دقیق و آگاهانه در زمینه ترجمه است. با توجه به تنوع گزاره‌ها و واژه‌های قرآنی، برداشت‌ها و ترجمه‌ها نیز متنوع خواهند شد. اگر نظری کلّی بر آیات قرآن بیاندازیم، با چهار نوع گزاره رو به رو خواهیم شد که به طور کوتاه عبارتند از: الف گزاره‌های تبیینی: آیاتی که ویژگی‌های پیام‌های دینی و پیام‌آور آن را مطرح می‌سازد گزاره تبیینی می گویند و مقدمة ورود به قرآن باشد، لذا بر سایر بخش‌ها مقدم است، در این گزاره‌ها، مسائلی مانند: عربی بودن قرآن کریم، باطل ستیز و احسن الحدیث بودن آن آمده است. مثلاً آیه کریمه (الله نزل أحسن الحدیث کتاباً متشابها مثانی)[1] از این دسته به شمار می‌آید. مترجمان قرآن باید با توجه به مسئلة تبیینی بودن این آیه شریفه، آن را ترجمه کنند تا معنای صحیحی ارائه شود، مرحوم علامه طباطبایی و صاحب مجمع‌البیان با لحاظ این نکته در شرح واژه (مثانی) فرموده‌اند: مثانی جمع (مثنیة) به معنای معطوف است، به این بیان که برخی از آیات قرآن با شرح و بیان آیات دیگر، بدون آن‌که میانشان اختلافی باشد، بر هم عطف می‌شوند و با اجمال و تفصیل مکمل هم می‌گردند.[2] علی رغم این بیان، بسیاری از مترجمان نکته مزبور را مورد توجّه قرار نداده و در ترجمه این واژه دچار اشتباهاتی شده‌اند و (مثانی) را با تعبیراتی ناصحیح همچون (کتابی متشابه دوگانه)، (کتابی دو رو، دوباره و مکرر)، (کتابی متشابه و دو تا دو تا)، (کتابی متضمن وعد و وعید)، (کتابی همگون و مکرر) و ... ترجمه کرده‌اند. ب گزاره‌های اعتقادی: این گزاره‌ها، آیات کلامی قرآن را شامل می‌شود که مترجمان باید آموزه‌های اعتقادی صحیح را در ترجمه این گزاره‌ها در نظر بگیرند. به عنوان مثال واژة (واسع) در جمله (والله واسعٌ علیم)[3] را غالب مترجمان قرآن با این تعبیرها ترجمه کرده‌اند: (گشایش دهنده)، در فراخی بخش، (وسعت بخش)، (فراخی دهنده)، (گشایش‌گر) و... حال آن که این ها نادرست است. زیرا (واسع) در اینجا به معنای (وسیع) است، نه (وسعت دهنده). بنابر این معنای مناسب این جمله چنین می شود: (و خدا دارای وسعت و دانا است.) اشتباهات مترجمان قرآن در گزاره‌های اعتقادی بسیار است و آنچه ذکر کردیم نمونه‌ای از آن بود. ج گزاره‌های عملی: این گزاره‌ها آیاتی شامل می‌شود که مسائل عملی همچون فقه، حقوق، اخلاق و... را بیان می‌کنند. چنان که هر گزاره ای را باید به زبان مناسب خودش به ترجمه درآورد. یک نمونه از گزاره‌های عملی، آیه (فتیموا صعیراً‌ طیباً)[4] می‌باشد. یکی از مترجمان، این آیه را چنین ترجمه کرده است: (باید آهنگ خاک بلند پاکیزه‌ای کنید.) یا (باید به خاک بلند پاکی روی آورید.) چنان که می‌بینید این عبارت فقهی هیچ صورت گزاره‌های فقهی را ندارد. لذا ترجمة بهتر، آن است که بگوییم: (پس بر خاکی پاک تیمم کنید.) در ترجمه سایر گزاره‌های عملی (حقوقی، اخلاقی و...) نیز باید به همین صورت هماهنگی زبان ترجمه با نوع گزاره لحاظ شود. مترجمی که می‌خواهد گزاره‌های علمی قرآن را ترجمه کند، این کار را باید با یک تفسیر علمی معتبر انجام دهد که دچار تفسیر به رأ' نگردد. یعنی معنایی را برگزیند که اول آنها را از مطالب قطعی علوم گرفته باشد، نه از قوانین متغیری که پس از مدتی احتمال نقض آن ها برود. دوم باید با دلیل عقل پشتیبانی شود و سوم ‌آن معنا با ظاهر آیات قرآن چه از لحاظ لغوی و چه اصطلاحی همخوانی داشته باشد. برای مثال آیة (الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها)[5] را بررسی می‌کنیم. مترجمان قرآن این آیه را به دو گونه ترجمه کرده‌اند: الف) خداوند همان کسی است که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که آنها را ببینید، برافراشت. ب) خداوند همان کسی که آسمان‌ها را همان طور که می‌بینید، بدون ستون برافراشت. در تفاسیر مربوط به این آیه نیز هر دو نظریّة فوق بیان شده است، امّا مترجمی که می‌خواهد این آیه را ترجمه کند، اول باید یک قاعدة یقینی و حتمی تجربی یعنی قانون جاذبه زمین را مدنظر داشته باشد. دوم برای تطبیق این معنی بر آیه، باید ببیند که از نظر عقل مانعی وجود نداشته باشد. در این باره نه تنها مانعی وجود ندارد، بلکه از لحاظ روایی مؤید نیز دارد و یکی از موارد اعجاز علمی قرآن به شمار می آید. علی بن ابراهیم از حسین بن خالد از امام رضا علیه السّلام نقل می‌کند که حضرت علیه السّلام فرمودند: (سبحان الله، مگر خداوند در قرآن نمی‌فرماید: (بغیر عمد ترونها؟) راوی می گزاره‌های گفتم: آری. حضرت فرمودند: (فثمّ عمد و لکن لا ترونها؛[6] پس ستون‌هایی وجود دارد ولی شما آنها را نمی‌بینید.) این مطلب که قبل از کشف قانون جاذبه مطرح شده است، مطلبی علمی را به طریقی اعجازگونه بیان می‌فرماید. مترجم با لحاظ این نکته در پایان باید بنگرد که آیا این معنی با ظاهر واژه‌های آیه، همخوانی دارد یا خیر و هنگامی به نتیجه مثبت رسید، ترجمه خود را انجام دهد. نتیجه: در ترجمه باید اقسام گزاره‌های قرآنی را بدست آورد. و هر یک از این گزاره‌ها را با عباراتی هماهنگ، با رعایت ضوابطی که ذکر کردیم، به زبان مقصد ترجمه کند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آشنایی با آموزش ترجمه قرآن، عبدالحسین برهانیان. 2. کلید های آموزش ترجمه قرآن ابوالفضل علامی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . زمر/ 23. [2] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوّم، 1397 ق، مجمع البیان، طبرسی، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 494. [3] . بقره/ 268 و ر. ک: بقره/ 115 و 247 و 261 و آل عمران/ 73 و مائده/ 54 و نور/ 32. [4] . نساء / 46 و مائده / 6. [5] . رعد / 2. [6] . تفسیر عیاشی، تهران، مکتبة العلمیه الاسلامیه، بی‌تا، ج 2، ص 203، تفسیر صافی، مشهد، دارالمرتضی، بی‌تا، ج 3، ص 556، البرهان، سید ثم حسینی بحرانی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1415 ق، ج 3، ص 277، الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، چاپ دوّم، بی‌تا، ج 2، ص 480، با کنزالدقائق، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1366 ش، ج 6، ص 407.
عنوان سوال:

برای ترجمه قرآن چه چیز را باید در گزاره‌‌های قرآنی مانند: اعتقادی، علمی، عملی و... لحاظ کرد؟


پاسخ:

یکی از مسائل پایه این که باید مترجمان قرآن به آن توجّه داشته باشند، نگاه دقیق و آگاهانه در زمینه ترجمه است. با توجه به تنوع گزاره‌ها و واژه‌های قرآنی، برداشت‌ها و ترجمه‌ها نیز متنوع خواهند شد. اگر نظری کلّی بر آیات قرآن بیاندازیم، با چهار نوع گزاره رو به رو خواهیم شد که به طور کوتاه عبارتند از:
الف گزاره‌های تبیینی:
آیاتی که ویژگی‌های پیام‌های دینی و پیام‌آور آن را مطرح می‌سازد گزاره تبیینی می گویند و مقدمة ورود به قرآن باشد، لذا بر سایر بخش‌ها مقدم است، در این گزاره‌ها، مسائلی مانند: عربی بودن قرآن کریم، باطل ستیز و احسن الحدیث بودن آن آمده است. مثلاً آیه کریمه (الله نزل أحسن الحدیث کتاباً متشابها مثانی)[1] از این دسته به شمار می‌آید. مترجمان قرآن باید با توجه به مسئلة تبیینی بودن این آیه شریفه، آن را ترجمه کنند تا معنای صحیحی ارائه شود، مرحوم علامه طباطبایی و صاحب مجمع‌البیان با لحاظ این نکته در شرح واژه (مثانی) فرموده‌اند: مثانی جمع (مثنیة) به معنای معطوف است، به این بیان که برخی از آیات قرآن با شرح و بیان آیات دیگر، بدون آن‌که میانشان اختلافی باشد، بر هم عطف می‌شوند و با اجمال و تفصیل مکمل هم می‌گردند.[2]
علی رغم این بیان، بسیاری از مترجمان نکته مزبور را مورد توجّه قرار نداده و در ترجمه این واژه دچار اشتباهاتی شده‌اند و (مثانی) را با تعبیراتی ناصحیح همچون (کتابی متشابه دوگانه)، (کتابی دو رو، دوباره و مکرر)، (کتابی متشابه و دو تا دو تا)، (کتابی متضمن وعد و وعید)، (کتابی همگون و مکرر) و ... ترجمه کرده‌اند.
ب گزاره‌های اعتقادی:
این گزاره‌ها، آیات کلامی قرآن را شامل می‌شود که مترجمان باید آموزه‌های اعتقادی صحیح را در ترجمه این گزاره‌ها در نظر بگیرند. به عنوان مثال واژة (واسع) در جمله (والله واسعٌ علیم)[3] را غالب مترجمان قرآن با این تعبیرها ترجمه کرده‌اند: (گشایش دهنده)، در فراخی بخش، (وسعت بخش)، (فراخی دهنده)، (گشایش‌گر) و... حال آن که این ها نادرست است. زیرا (واسع) در اینجا به معنای (وسیع) است، نه (وسعت دهنده). بنابر این معنای مناسب این جمله چنین می شود: (و خدا دارای وسعت و دانا است.) اشتباهات مترجمان قرآن در گزاره‌های اعتقادی بسیار است و آنچه ذکر کردیم نمونه‌ای از آن بود.
ج گزاره‌های عملی:
این گزاره‌ها آیاتی شامل می‌شود که مسائل عملی همچون فقه، حقوق، اخلاق و... را بیان می‌کنند. چنان که هر گزاره ای را باید به زبان مناسب خودش به ترجمه درآورد. یک نمونه از گزاره‌های عملی، آیه (فتیموا صعیراً‌ طیباً)[4] می‌باشد. یکی از مترجمان، این آیه را چنین ترجمه کرده است: (باید آهنگ خاک بلند پاکیزه‌ای کنید.) یا (باید به خاک بلند پاکی روی آورید.) چنان که می‌بینید این عبارت فقهی هیچ صورت گزاره‌های فقهی را ندارد. لذا ترجمة بهتر، آن است که بگوییم: (پس بر خاکی پاک تیمم کنید.) در ترجمه سایر گزاره‌های عملی (حقوقی، اخلاقی و...) نیز باید به همین صورت هماهنگی زبان ترجمه با نوع گزاره لحاظ شود.
مترجمی که می‌خواهد گزاره‌های علمی قرآن را ترجمه کند، این کار را باید با یک تفسیر علمی معتبر انجام دهد که دچار تفسیر به رأ' نگردد. یعنی معنایی را برگزیند که اول آنها را از مطالب قطعی علوم گرفته باشد، نه از قوانین متغیری که پس از مدتی احتمال نقض آن ها برود. دوم باید با دلیل عقل پشتیبانی شود و سوم ‌آن معنا با ظاهر آیات قرآن چه از لحاظ لغوی و چه اصطلاحی همخوانی داشته باشد. برای مثال آیة (الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها)[5] را بررسی می‌کنیم. مترجمان قرآن این آیه را به دو گونه ترجمه کرده‌اند:
الف) خداوند همان کسی است که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که آنها را ببینید، برافراشت.
ب) خداوند همان کسی که آسمان‌ها را همان طور که می‌بینید، بدون ستون برافراشت.
در تفاسیر مربوط به این آیه نیز هر دو نظریّة فوق بیان شده است، امّا مترجمی که می‌خواهد این آیه را ترجمه کند، اول باید یک قاعدة یقینی و حتمی تجربی یعنی قانون جاذبه زمین را مدنظر داشته باشد. دوم برای تطبیق این معنی بر آیه، باید ببیند که از نظر عقل مانعی وجود نداشته باشد. در این باره نه تنها مانعی وجود ندارد، بلکه از لحاظ روایی مؤید نیز دارد و یکی از موارد اعجاز علمی قرآن به شمار می آید.
علی بن ابراهیم از حسین بن خالد از امام رضا علیه السّلام نقل می‌کند که حضرت علیه السّلام فرمودند: (سبحان الله، مگر خداوند در قرآن نمی‌فرماید: (بغیر عمد ترونها؟) راوی می گزاره‌های گفتم: آری. حضرت فرمودند: (فثمّ عمد و لکن لا ترونها؛[6] پس ستون‌هایی وجود دارد ولی شما آنها را نمی‌بینید.) این مطلب که قبل از کشف قانون جاذبه مطرح شده است، مطلبی علمی را به طریقی اعجازگونه بیان می‌فرماید.
مترجم با لحاظ این نکته در پایان باید بنگرد که آیا این معنی با ظاهر واژه‌های آیه، همخوانی دارد یا خیر و هنگامی به نتیجه مثبت رسید، ترجمه خود را انجام دهد.
نتیجه:
در ترجمه باید اقسام گزاره‌های قرآنی را بدست آورد. و هر یک از این گزاره‌ها را با عباراتی هماهنگ، با رعایت ضوابطی که ذکر کردیم، به زبان مقصد ترجمه کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آشنایی با آموزش ترجمه قرآن، عبدالحسین برهانیان.
2. کلید های آموزش ترجمه قرآن ابوالفضل علامی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . زمر/ 23.
[2] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوّم، 1397 ق، مجمع البیان، طبرسی، دار احیاء التراث العربی، ج 4، ص 494.
[3] . بقره/ 268 و ر. ک: بقره/ 115 و 247 و 261 و آل عمران/ 73 و مائده/ 54 و نور/ 32.
[4] . نساء / 46 و مائده / 6.
[5] . رعد / 2.
[6] . تفسیر عیاشی، تهران، مکتبة العلمیه الاسلامیه، بی‌تا، ج 2، ص 203، تفسیر صافی، مشهد، دارالمرتضی، بی‌تا، ج 3، ص 556، البرهان، سید ثم حسینی بحرانی، تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول، 1415 ق، ج 3، ص 277، الحویزی، نورالثقلین، قم، مطبعة العلمیة، چاپ دوّم، بی‌تا، ج 2، ص 480، با کنزالدقائق، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1366 ش، ج 6، ص 407.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین