در پاسخ به پرسش، توجه به چند نکته لازم است: 1. مضمون آیهای که در پرسش مطرح شده است در دو جای قرآن آمده است. یکی در سوره هود، آیة 17 که میفرماید: (...وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ؛ آیا آن کسی که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی او میباشد و پیش از آن کتاب موسی (تورات که برای یهود) پیشوا و رحمت بود ( که تمام نشانههای پیامبر اسلام در آن ذکر شده و به آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله بشارت داد) آن (حق طلبان و حقیقتجویان) به او (که دارای این ویژگیهاست) ایمان میآورند...؟) همچنین سوره احقاف، آیه 12، به همین مضمون میباشد و آیه چنین میفرماید: (که از نشانههای صدق نبوت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چند چیز است از جملة آنها، کتاب حضرت موسی (تورات) است که برای یهود پیشوا و رحمت بوده است که تمام نشانههای پیامبر اسلام در آن ذکر شده و به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده است. 2. واژه (امام) از ماده (امام) به معنای پیش و جلو روی است و در اصطلاح به معنای ملت، جهانیان، مقتداء، رئیس، پیش نماز، راه، مصلح و برپا دارنده یک چیز آمده است و همچنین به معنای پیامبر، خلیفه، امیر لشگر، راهنما، و... است. در فرهنگ قرآن کریم، (امام) در مصداقهای زیر استعمال شده است، نخست در مورد امامان و پیشوایان معصوم که وصی و جانشین پیامبر هستند و از طرف خداوند متعال به امامت منصوب شده باشند، چنان که قرآن کریم میفرماید: (و جلعناهم ائمة یهدون بامرنا...؛[1] و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند...) که منظور از واژه (ائمه) به معنای پیشوا و جانشین معصوم علیهم السّلام میباشد. گاهی واژه (امام) در مورد پیشوایان کفر و طاغوتها آمده است (و َقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ...) و گاهی به معنای مروّجان و اشاعه دهندگان فرهنگ مبتذل و فاسد آمده که آنها مردم را به سوی آتش جهنم در دنیا و آخرت سوق میدهند، چنانکه میفرماید: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛[2]و ما آنها را پیشوایانی که دعوت به آتش (دوزخ) میکنند قرار دادیم.)[3] دعوت کنندگان به آتش جهنم در اثر انحرافات اخلاقی و اعتقادی، زمینه آلوده شدن انسانها به گناه و مفاسد را آماده میکنند و آن خود جلودار و رهبر گناهکاران هستند. گاهی (امام) به معنای خود قرآن آمده است.[4] و نیز (امام) به معنای کتابهای آسمانی پیامبران گذشته، مثل حضرت موسی علیه السّلام آمده[5] و همچنین (امام) به معنای جلودار و پیشوای فکری و عقیدتی ملتها آمده است.[6] بنابراین، کتاب تورات برای ملت یهود و بنیاسرائیل، امام و پیشوا بوده و امام و پیشوایان مسلمانان و تمام انسان در حال حاضر قرآن کریم است و آیه 12، سوره احقاف نیز بر اثبات حقانیت قرآن و نفی تهمت مشرکان مبنی بر تکذیب قرآن تأکید دارد و میفرماید: از شانههای صدق این کتاب بزرگ (قرآن) این است که قبل از آن و کتاب حضرت موسی (تورات) در حالی که پیشوا و امام مردم بود و رحمتی برای آنها بود، نازل گردید. تورات در واقع خبر از اوصاف پیامبر بعد از خود داده است و قرآن بشارت و حقانیت تورات در مورد اسلام را تصدیق میکند و آیه مذکور اشاره دارد که به قرآنی ایمان بیاورید که تصدیق کنندة تورات است. بنابراین، دو کتاب قرآن و تورات هر دو پیشوا و امام امت اسلام و یهودیان هستند (گرچه با نزول قرآن و جهانی بودن آن، یهودیان مکلفند از قرآن پیروی کنند) و هیچ گاه تورات امام و پیشوای قرآن نیست، بلکه تصدیق کنندة آن است. قرآن کریم بر این نکته تآکید دارد که یهودیان نه تنها تورات را پیشوا قرار ندادند، بلکه آن را پشت سر انداختند؛ خداوند متعال میفرماید: (نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ؛[7] (جمعی از آنان که دارای کتاب بودند کتاب خدا را پشت سر افکندند، گویی اصلاً از آن خبر ندارند.)[8] قرآن کریم در جای دیگر میفرماید: (و (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید، ولی آنها آن را پشت سر افکندند و به بهای کمی مبادله کردند، چه بد متاعی خریدند.)[9] پس در دو آیه مذکور، از سیر عملکرد یهود و اهل کتاب در پشت سرانداختن تورات سخن به میان آمده و این عمل یهودیان با امامت و پیشوا بودن تورات و قرآن کریم سازگار نیست؛ از آیات مذکور نیز برمیآید که تورات تنها پیشوا و امام یهودیان بود که آنها به آن خیانت کردند و آن را پشت سر انداختند و به آن پشت پا زدند. پس قرآن کریم پیشوا و امام تمام مردم و جهانیان است. (و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین)،[10] ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم). و باز قرآن کریم میفرماید: (آن هذا القرآن یقص علی بنیاسراییل اکثر الذی هم فیه یختلفون)؛[11] این قرآن اکثر چیزهایی را که بیناسراییل در آن اختلاف دارند برای آنها بیان میکند.) و در آیة دیگری میفرماید: (آن هو الا ذکر للعالمین)؛[12] این (قرآن) وسیله تذکر برای همه جهانیان است. بنابراین، قرآن کریم برای تورات و تمام کتب آسمانی نازل شده، خاتم و امام است و آیات مذکور نیز به این حقیقت اشاره دارند.[13] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مرحوم طبرسی(ره)، مجمعالبیان، (بیروت، داراحیاء التراث العربی) ج5، ص85. 2. شیخ طوسی(ره)، التبیان فی تفسیر القرآن، (قم مکتب الاعلام الاسلامی)، ج9، ص273. 3. سیدعلی اکبر قرشی، احسن الحدیث، (تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، ج10، ص136139. 4. ملافتح الله کاشانی، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، (تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج8، ص314. و.... تفسیر نمونه ذیل آیات ذکر شده. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . انبیاء/ 73. [2] . قصص/ 41. [3] . ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج16، ص85 93. [4] . یس/ 12. [5] . هود/ 17؛ احقاف/ 12. [6] . اسراء/ 71. [7] . بقره/ 101. [8] . ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج1، ص365368. [9] . آلعمران/187. [10] . انبیاء/ 107. [11] . نمل/ 76. [12] . ص/ 87. [13] . ر. ک: نمونه، همان، ج 3، ص 204 211.
سوره احقاف، آیات 9 تا 12 به صراحت بیان میکند که امام قرآن، کتاب حضرت موسی علیه السّلام است، لطفاً در این باره توضیح دهید.
در پاسخ به پرسش، توجه به چند نکته لازم است:
1. مضمون آیهای که در پرسش مطرح شده است در دو جای قرآن آمده است. یکی در سوره هود، آیة 17 که میفرماید: (...وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ؛ آیا آن کسی که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی او میباشد و پیش از آن کتاب موسی (تورات که برای یهود) پیشوا و رحمت بود ( که تمام نشانههای پیامبر اسلام در آن ذکر شده و به آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله بشارت داد) آن (حق طلبان و حقیقتجویان) به او (که دارای این ویژگیهاست) ایمان میآورند...؟)
همچنین سوره احقاف، آیه 12، به همین مضمون میباشد و آیه چنین میفرماید: (که از نشانههای صدق نبوت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چند چیز است از جملة آنها، کتاب حضرت موسی (تورات) است که برای یهود پیشوا و رحمت بوده است که تمام نشانههای پیامبر اسلام در آن ذکر شده و به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده است.
2. واژه (امام) از ماده (امام) به معنای پیش و جلو روی است و در اصطلاح به معنای ملت، جهانیان، مقتداء، رئیس، پیش نماز، راه، مصلح و برپا دارنده یک چیز آمده است و همچنین به معنای پیامبر، خلیفه، امیر لشگر، راهنما، و... است.
در فرهنگ قرآن کریم، (امام) در مصداقهای زیر استعمال شده است، نخست در مورد امامان و پیشوایان معصوم که وصی و جانشین پیامبر هستند و از طرف خداوند متعال به امامت منصوب شده باشند، چنان که قرآن کریم میفرماید: (و جلعناهم ائمة یهدون بامرنا...؛[1] و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند...) که منظور از واژه (ائمه) به معنای پیشوا و جانشین معصوم علیهم السّلام میباشد. گاهی واژه (امام) در مورد پیشوایان کفر و طاغوتها آمده است (و َقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ...) و گاهی به معنای مروّجان و اشاعه دهندگان فرهنگ مبتذل و فاسد آمده که آنها مردم را به سوی آتش جهنم در دنیا و آخرت سوق میدهند، چنانکه میفرماید: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛[2]و ما آنها را پیشوایانی که دعوت به آتش (دوزخ) میکنند قرار دادیم.)[3] دعوت کنندگان به آتش جهنم در اثر انحرافات اخلاقی و اعتقادی، زمینه آلوده شدن انسانها به گناه و مفاسد را آماده میکنند و آن خود جلودار و رهبر گناهکاران هستند.
گاهی (امام) به معنای خود قرآن آمده است.[4] و نیز (امام) به معنای کتابهای آسمانی پیامبران گذشته، مثل حضرت موسی علیه السّلام آمده[5] و همچنین (امام) به معنای جلودار و پیشوای فکری و عقیدتی ملتها آمده است.[6]
بنابراین، کتاب تورات برای ملت یهود و بنیاسرائیل، امام و پیشوا بوده و امام و پیشوایان مسلمانان و تمام انسان در حال حاضر قرآن کریم است و آیه 12، سوره احقاف نیز بر اثبات حقانیت قرآن و نفی تهمت مشرکان مبنی بر تکذیب قرآن تأکید دارد و میفرماید: از شانههای صدق این کتاب بزرگ (قرآن) این است که قبل از آن و کتاب حضرت موسی (تورات) در حالی که پیشوا و امام مردم بود و رحمتی برای آنها بود، نازل گردید. تورات در واقع خبر از اوصاف پیامبر بعد از خود داده است و قرآن بشارت و حقانیت تورات در مورد اسلام را تصدیق میکند و آیه مذکور اشاره دارد که به قرآنی ایمان بیاورید که تصدیق کنندة تورات است. بنابراین، دو کتاب قرآن و تورات هر دو پیشوا و امام امت اسلام و یهودیان هستند (گرچه با نزول قرآن و جهانی بودن آن، یهودیان مکلفند از قرآن پیروی کنند) و هیچ گاه تورات امام و پیشوای قرآن نیست، بلکه تصدیق کنندة آن است. قرآن کریم بر این نکته تآکید دارد که یهودیان نه تنها تورات را پیشوا قرار ندادند، بلکه آن را پشت سر انداختند؛ خداوند متعال میفرماید: (نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ؛[7] (جمعی از آنان که دارای کتاب بودند کتاب خدا را پشت سر افکندند، گویی اصلاً از آن خبر ندارند.)[8]
قرآن کریم در جای دیگر میفرماید: (و (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید، ولی آنها آن را پشت سر افکندند و به بهای کمی مبادله کردند، چه بد متاعی خریدند.)[9]
پس در دو آیه مذکور، از سیر عملکرد یهود و اهل کتاب در پشت سرانداختن تورات سخن به میان آمده و این عمل یهودیان با امامت و پیشوا بودن تورات و قرآن کریم سازگار نیست؛ از آیات مذکور نیز برمیآید که تورات تنها پیشوا و امام یهودیان بود که آنها به آن خیانت کردند و آن را پشت سر انداختند و به آن پشت پا زدند.
پس قرآن کریم پیشوا و امام تمام مردم و جهانیان است. (و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین)،[10] ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم). و باز قرآن کریم میفرماید: (آن هذا القرآن یقص علی بنیاسراییل اکثر الذی هم فیه یختلفون)؛[11] این قرآن اکثر چیزهایی را که بیناسراییل در آن اختلاف دارند برای آنها بیان میکند.) و در آیة دیگری میفرماید: (آن هو الا ذکر للعالمین)؛[12] این (قرآن) وسیله تذکر برای همه جهانیان است.
بنابراین، قرآن کریم برای تورات و تمام کتب آسمانی نازل شده، خاتم و امام است و آیات مذکور نیز به این حقیقت اشاره دارند.[13]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مرحوم طبرسی(ره)، مجمعالبیان، (بیروت، داراحیاء التراث العربی) ج5، ص85.
2. شیخ طوسی(ره)، التبیان فی تفسیر القرآن، (قم مکتب الاعلام الاسلامی)، ج9، ص273.
3. سیدعلی اکبر قرشی، احسن الحدیث، (تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، ج10، ص136139.
4. ملافتح الله کاشانی، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، (تهران، کتابفروشی اسلامیه، ج8، ص314.
و.... تفسیر نمونه ذیل آیات ذکر شده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . انبیاء/ 73.
[2] . قصص/ 41.
[3] . ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج16، ص85 93.
[4] . یس/ 12.
[5] . هود/ 17؛ احقاف/ 12.
[6] . اسراء/ 71.
[7] . بقره/ 101.
[8] . ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج1، ص365368.
[9] . آلعمران/187.
[10] . انبیاء/ 107.
[11] . نمل/ 76.
[12] . ص/ 87.
[13] . ر. ک: نمونه، همان، ج 3، ص 204 211.
- [سایر] اسامی 12 نفر حواریون حضرت عیسی و 12 فرقه حضرت موسی چیست ؟ آیا در قرآن نامی از آنها آمده است ؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره مجادله چیست؟
- [سایر] تفسیر آیات 12 و 13 سوره سبأ چیست؟ و مقصود از (آل داود) چه کسانی هستند؟
- [سایر] چرا در سورة سجده علاقه پیامبر حضرت به موسی و کتاب آسمانی تورات را نشان داده می شود؟
- [سایر] چرا در سورة سجده علاقه پیامبر حضرت به موسی و کتاب آسمانی تورات را نشان داده می شود؟
- [سایر] انداختن الواح تورات به عنوان کتاب مقدس آسمانی توسط حضرت موسی که در آیه 150 سوره اعراف بیان شده چگونه با عصمت آن حضرت می سازد؟
- [سایر] چرا در قرآن داستان پیامبران تکرار شده است، خصوصاً داستان حضرت موسی(علیه السلام)؟
- [سایر] آیات 107 سوره اعراف و 32 سوره شعراء که در ارتباط با داستان حضرت موسی (ع) می باشند، بیان می نمایند که عصای موسی، تبدیل به اژدهای بزرگی شد(ثعبان مبین)، اما در آیات 10 سوره نمل و 31 سوره قصص، تبدیل عصای ایشان به مار کوچکی اعلام شده است (کأنها جان)! چگونه این تعارض قابل حل است؟
- [سایر] مفهوم آیات 8، 9 و 10 سوره نجم چیست؟
- [سایر] آیا از آیات قرآن می شود امامت امام علی(علیه السلام) را اثبات کرد؟
- [آیت الله مظاهری] اگر در رکعت دوّم اقتدا کند در قنوت و تشهّد از امام متابعت میکند و بهتر است موقعی که امام تشهّد را میخواند نیمخیز بنشیند و تشهّد را نیز بخواند و بعد از تشهّد با امام برخیزد و حمد و سوره را بخواند و اگر برای سوره وقت ندارد حمد را تمام کند و در رکوع یا سجده خود را به امام برساند.
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.
- [آیت الله وحید خراسانی] پنج چیز بر جنب حرام است اول رساندن جایی از بدن خود به خط قران یا به اسم مبارک ذات خداوند متعال به هر لغتی که باشد و سایر اسماء حسنی و بنابر احتیاط مستحب اسمای انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام را مس ننماید دوم رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود سوم توقف در مساجد دیگر ولی اگر از یک در مسجد داخل و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد و همچنین توقف در حرم امامان علیهم السلام حرام است و احتیاط واجب ان است که از رفتن در حرم ایمه علیهم السلام خودداری کند اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود چهارم گذاشتن چیزی در مسجد و همچنین بنابر احتیاط واجب داخل شدن در مسجد برای برداشتن چیزی پنجم خواندن هر یک از ایات سجده واجب و ان ایات در چهار سوره است اول سوره سی و دوم قران الم تنزیل دوم سوره چهل و یکم حم سجده فصلت سوم سوره پنجاه و سوم والنجم چهارم سوره نود و ششم اقرا و بنابر احتیاط واجب از خواندن بقیه این چهار سوره حتی از خواندن بسم الله الرحمن الرحیم بلکه بعض ان به قصد این سوره ها نیز خودداری کند
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیههای: 15 سوره سجده و 37 سوره فصّلت و 62 سوره نجم و 19 سوره علق، آیات سجده واجب است که اگر انسان بخواند یا گوش دهد بعد از تمام شدن آن آیه باید فوراً سجده کند، هر چند هنگام خواندن یا گوش دادن به قرآن بودن آن توجّه نداشته باشد و اگر فراموش کرد هر وقت یادش آمد باید سجده کند و کسی که گوش نمیدهد ولی آیه را میشنود بنا بر احتیاط مستحب سجده کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.