با توجه به اهمیتی که همسر در زندگی دارد و آثاری که بر آن مترتب است ونقشی که هر یک از زن و مرد در آن دارند، می بایست برای انتخاب همسر ملاک ها و دستورالعمل هایی باشد تا با توجه به آن ملاک ها، همسر موردنظر خود را انتخاب نمایند و سعادت دنیا و آخرت را بدست آورند. در ازدواج، افراد دارای سلیقه های مختلفی هستند و هر شخصی برای خود ملاک هایی در نظر می گیرد، امّا از نظر قرآن و سنت این موارد ملاک قرار گرفته است: 1. اسلام و ایمان: یکی از شرایط انتخاب همسر که در واقع شریک زندگی است، اسلام او و بُعد مذهبی عقیدتی فرد می باشد زن و مرد می بایست در این امر هم فکر و هم عقیده باشند و اگر یکی از آنها مشرک باشد، عقد و ازدواج آن ها باطل خواهد بود. قرآن کریم، صراحتاً این مطلب را بیان می کند و می فرماید مرد مسلمان هرگز حق ندارد با زن مشرک ازدواج کند،همینطور از ازدواج زنان مسلمان با مردان کافر منع کرده است و این نکته را یادآوری کرده است که ازدواج مردان مسلمان با کنیزان مسلمان بهتر است از ازدواج با زنان آزادة مشرک و همین طور ازدواج زنان مسلمان با بردگان مسلمان بهتر از ازدواج با مردان مشرک است: (وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ؛[1] با زنان مشرک ازدواج نکنید، تا این که ایمان بیاورند و کنیز باایمان از زن مشرک بهتر است، اگرچه آن زن مشرک (از لحاظ زیبایی) مایة شگفتی شما باشد و به مردان مشرک زن ندهید تا این که ایمان بیاورند و بندة با ایمان از مرد مشرک بهتر است، اگرچه آن مرد مشرک مایة شگفتی شما باشد). در ادامه حکمت این که ازدواج با مشرکان را حرام کرده است، بیان می کند: (أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛[2] آنها به آتش دوزخ می خوانند). چرا که مسیر مشرک یک مسیر انحرافی است، مسیری است که به ظلمت و تباهی و جهنم ختم می شود. در مقابل آن ها مسیر افراد مؤمن بهشت، رحمت، مودت و غفران است: (وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ)[3] در آیه شریفه، دعوت خداوند و مسیر او به جای دعوت و مسیر افراد مؤمن است، به جهت اینکه مؤمنین همة دعوت های آن ها، بلکه تمام شئون زندگی آن ها در مسیر خداوند متعال است. مسیر افراد مؤمن با مسیر افراد مشرک تفاوت اساسی و فاحشی دارد، مسیر فکری عقیدتی رفتاری آن ها مختلف است، چگونه با ازدواج که یک وحدت و یگانگی لازم دارد و همراه با رحمت و مودت است، جمع شود. بنابراین یگانگی و وحدت که در ازدواج مطرح است با اختلاف عقیده و مذهب هرگز جمع نخواهد شد، نه تنها در دین و مذهب می بایست یکی باشند، در اخلاق هم می بایست، در یک مسیر باشند و در یک جهت حرکت کنند. به همین جهت است که در روایات تأکید شده که زن و مرد باید کفو یکدیگر باشند و کفو مؤمن را افراد مؤمن و با ایمان دانسته است. از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ، سؤال شد که کفو چیست و چه کسانی کفو یکدیگر هستند؟ فرمود: (المؤمنون بعضهم اکفاء بعض).[4] 2. هم سنخ بودن در پاکدامنی: از نظر قرآن کریم، طبع پاکی که به گناهان آلوده نشده، طالب پاکی است؛ چنین طبعی جز مجذوب پاکی نمی شوند و جز پاکی را به خود جذب نمی کند: (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ؛[5] زن های پلید برای مردهای پلید و مردهای پلید برای زن های پلید و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکند). مراد از خبیث بودن که دسته ای از زنان ومردان را متصف به آن کرده است یا طیب بودن دسته دیگر، همان جنبه های عفت و ناموسی است و لاابالی بودن نسبت به تقیدات مذهبی، اخلاقی و ناموسی است این معنای اولی آیه است، امّا از نظر ملاک و علت معنای وسیعی دارد که منحصر به آلودگی و پاکی جنسی نیست، بلکه هرگونه ناپاکی فکری، عملی و زبانی را شامل می شود. 3. تواضع، توبه، عبادت خداوند، اطاعت فرمان خدا: قرآن کریم در سوره تحریم به شش وصف برای همسران خوب اشاره کرده و می فرماید: (مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ؛[6] همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، اطاعت کنندة فرمان خدا...). شخصی که می خواهد خانه و خانوادة مسلمان و با ایمانی را بنا نهد، باید قبل از هر چیز همسر مسلمان و پاکدامنی را جستجو کند وگرنه بنای خانواده مسلمان و ساختار جامعة اسلامی مدت ها به تأخیر می افتد و به زودی بنیان و اساس آن سست و ناپایدار و بسیار متزلزل و آسیب پذیر می گردد. 4. ایمان و عمل صالح: (مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً؛[7] هر کس (از مرد یا زن) کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای حیات (حقیقی) بخشیم.) 5. تقوا: (یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛[8] ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست). امام صادق علیه السّلام ، در روایتی دربارة همسر خوب می فرماید: هرگاه کسی از شما قصد ازدواج کرد، سزاوار است دو رکعت نماز بخواند و خدا را بخواند که همسری عفیف و امین، بادیانت و متواضع و حافظ ناموس و اسرار... نصیب وی نماید).[9] خلاصه آن که، دین مبین اسلام، در انتخاب همسر فوق العاده توجه دارد و پیروان خود را به دقت و احتیاط لازم دعوت نموده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1378. 2. خانواده در قرآن، دکتر احمد بهشتی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377. 3. زن در اندیشة اسلامی، مهدی مهریزی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1341. 4. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 24، ص 279، دارالکتب الاسلامیة. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. بقره/221. [2]. بقره/221. [3]. بقره/221. [4]. کلینی، محمد، کافی، بی جا، آخوندی، چاپ سوم، 1367، ه ق، ج5، ص 337. [5]. نور/26. [6]. تحریم/5. [7]. نحل/97. [8]. حجرات/13. [9]. طوسی، محمد، التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه . ش، ج7، ص 407، باب 35، حدیث1.
با توجه به اهمیتی که همسر در زندگی دارد و آثاری که بر آن مترتب است ونقشی که هر یک از زن و مرد در آن دارند، می بایست برای انتخاب همسر ملاک ها و دستورالعمل هایی باشد تا با توجه به آن ملاک ها، همسر موردنظر خود را انتخاب نمایند و سعادت دنیا و آخرت را بدست آورند.
در ازدواج، افراد دارای سلیقه های مختلفی هستند و هر شخصی برای خود ملاک هایی در نظر می گیرد، امّا از نظر قرآن و سنت این موارد ملاک قرار گرفته است:
1. اسلام و ایمان:
یکی از شرایط انتخاب همسر که در واقع شریک زندگی است، اسلام او و بُعد مذهبی عقیدتی فرد می باشد زن و مرد می بایست در این امر هم فکر و هم عقیده باشند و اگر یکی از آنها مشرک باشد، عقد و ازدواج آن ها باطل خواهد بود.
قرآن کریم، صراحتاً این مطلب را بیان می کند و می فرماید مرد مسلمان هرگز حق ندارد با زن مشرک ازدواج کند،همینطور از ازدواج زنان مسلمان با مردان کافر منع کرده است و این نکته را یادآوری کرده است که ازدواج مردان مسلمان با کنیزان مسلمان بهتر است از ازدواج با زنان آزادة مشرک و همین طور ازدواج زنان مسلمان با بردگان مسلمان بهتر از ازدواج با مردان مشرک است: (وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ؛[1] با زنان مشرک ازدواج نکنید، تا این که ایمان بیاورند و کنیز باایمان از زن مشرک بهتر است، اگرچه آن زن مشرک (از لحاظ زیبایی) مایة شگفتی شما باشد و به مردان مشرک زن ندهید تا این که ایمان بیاورند و بندة با ایمان از مرد مشرک بهتر است، اگرچه آن مرد مشرک مایة شگفتی شما باشد).
در ادامه حکمت این که ازدواج با مشرکان را حرام کرده است، بیان می کند: (أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ؛[2] آنها به آتش دوزخ می خوانند).
چرا که مسیر مشرک یک مسیر انحرافی است، مسیری است که به ظلمت و تباهی و جهنم ختم می شود.
در مقابل آن ها مسیر افراد مؤمن بهشت، رحمت، مودت و غفران است: (وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ)[3] در آیه شریفه، دعوت خداوند و مسیر او به جای دعوت و مسیر افراد مؤمن است، به جهت اینکه مؤمنین همة دعوت های آن ها، بلکه تمام شئون زندگی آن ها در مسیر خداوند متعال است. مسیر افراد مؤمن با مسیر افراد مشرک تفاوت اساسی و فاحشی دارد، مسیر فکری عقیدتی رفتاری آن ها مختلف است، چگونه با ازدواج که یک وحدت و یگانگی لازم دارد و همراه با رحمت و مودت است، جمع شود. بنابراین یگانگی و وحدت که در ازدواج مطرح است با اختلاف عقیده و مذهب هرگز جمع نخواهد شد، نه تنها در دین و مذهب می بایست یکی باشند، در اخلاق هم می بایست، در یک مسیر باشند و در یک جهت حرکت کنند.
به همین جهت است که در روایات تأکید شده که زن و مرد باید کفو یکدیگر باشند و کفو مؤمن را افراد مؤمن و با ایمان دانسته است.
از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ، سؤال شد که کفو چیست و چه کسانی کفو یکدیگر هستند؟ فرمود: (المؤمنون بعضهم اکفاء بعض).[4]
2. هم سنخ بودن در پاکدامنی:
از نظر قرآن کریم، طبع پاکی که به گناهان آلوده نشده، طالب پاکی است؛ چنین طبعی جز مجذوب پاکی نمی شوند و جز پاکی را به خود جذب نمی کند: (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ؛[5] زن های پلید برای مردهای پلید و مردهای پلید برای زن های پلید و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکند).
مراد از خبیث بودن که دسته ای از زنان ومردان را متصف به آن کرده است یا طیب بودن دسته دیگر، همان جنبه های عفت و ناموسی است و لاابالی بودن نسبت به تقیدات مذهبی، اخلاقی و ناموسی است این معنای اولی آیه است، امّا از نظر ملاک و علت معنای وسیعی دارد که منحصر به آلودگی و پاکی جنسی نیست، بلکه هرگونه ناپاکی فکری، عملی و زبانی را شامل می شود.
3. تواضع، توبه، عبادت خداوند، اطاعت فرمان خدا:
قرآن کریم در سوره تحریم به شش وصف برای همسران خوب اشاره کرده و می فرماید: (مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ؛[6] همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، اطاعت کنندة فرمان خدا...).
شخصی که می خواهد خانه و خانوادة مسلمان و با ایمانی را بنا نهد، باید قبل از هر چیز همسر مسلمان و پاکدامنی را جستجو کند وگرنه بنای خانواده مسلمان و ساختار جامعة اسلامی مدت ها به تأخیر می افتد و به زودی بنیان و اساس آن سست و ناپایدار و بسیار متزلزل و آسیب پذیر می گردد.
4. ایمان و عمل صالح:
(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً؛[7] هر کس (از مرد یا زن) کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه ای حیات (حقیقی) بخشیم.)
5. تقوا:
(یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛[8] ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست).
امام صادق علیه السّلام ، در روایتی دربارة همسر خوب می فرماید: هرگاه کسی از شما قصد ازدواج کرد، سزاوار است دو رکعت نماز بخواند و خدا را بخواند که همسری عفیف و امین، بادیانت و متواضع و حافظ ناموس و اسرار... نصیب وی نماید).[9]
خلاصه آن که، دین مبین اسلام، در انتخاب همسر فوق العاده توجه دارد و پیروان خود را به دقت و احتیاط لازم دعوت نموده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، علی اکبر بابازاده، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1378.
2. خانواده در قرآن، دکتر احمد بهشتی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377.
3. زن در اندیشة اسلامی، مهدی مهریزی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1341.
4. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 24، ص 279، دارالکتب الاسلامیة.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. بقره/221.
[2]. بقره/221.
[3]. بقره/221.
[4]. کلینی، محمد، کافی، بی جا، آخوندی، چاپ سوم، 1367، ه ق، ج5، ص 337.
[5]. نور/26.
[6]. تحریم/5.
[7]. نحل/97.
[8]. حجرات/13.
[9]. طوسی، محمد، التهذیب، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ه . ش، ج7، ص 407، باب 35، حدیث1.
- [سایر] ملاک های اصلی ازدواج چیست ؟
- [سایر] چه ملاک و معیارهایی برای ازدواج باید در نظر گرفت؟
- [سایر] ملاک های یک دختر برای ازدواج موفق چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا ازدواج با دختری که شش سال از پسر بزرگتر است اشکال دارد؟ ملاک های یک ازدواج خوب چیست؟
- [سایر] آیا در ازدواج ظاهر و زیبایی ملاک مهمی است یا خیر؟
- [سایر] آیا در ازدواج ظاهر و زیبایی ملاک مهمی است یا خیر؟
- [سایر] آیا در ازدواج ظاهر و زیبایی ملاک مهمی است یا خیر ؟
- [سایر] آیا دوست داشتن به تنهایی ملاک کامل و درستی برای ازدواج است؟
- [سایر] با وجود اختلاف در مصادیق غیبت حرام، ملاک و معیار دقیق آن در قرآن و روایات چیست؟
- [سایر] بعضی ها روی زیبایی تاکید زیادی دارند و در ازدواج ، صرفاً زیبایی برایشان ملاک است. آیا این درست است ؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد قیمت زکات فطره را بپردازد چنانچه قیمتها به حسب زمان و مکان مختلف باشند قیمت همان مکان و زمانی که میخواهد فطره را بپردازد، ملاک میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان می تواند در بین سال هر وقت منفعتی بدستش آید خمس آن را بدهد و جایز است دادن خمس را تا آخر سال تأخیر بیندازد و اگر برای دادن خمس سال شمسی را ملاک شروع قرار دهد مانعی نیست.
- [آیت الله بروجردی] انسان میتواند در بین سال هر وقت منفعتی به دستش آید خمس آن را بدهد و جایز است دادن خمس را تا آخر سال تأخیر بیندازد و اگر برای دادن خمس، سال شمسی [را ملاک شروع] قرار دهد، مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] ملاک در بلند و آهسته بودن صدا، تشخیص عرف است؛ بنابر این اگر صدا به اندازهای آهسته باشد که تنها خود او بشنود و به نظر مردم بلند به حساب نیاید هر چند جوهره داشته باشد کافی نیست.
- [آیت الله اردبیلی] ملاک برای (سیّد بودن)، نسبت داشتن با (هاشم بن عبد مناف) جدّ دوم گرامی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از ناحیه پدر میباشد؛ پس کسی که فقط مادرش سیّد است میتواند از زکات غیر سیّد استفاده کند.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر چیزی نظیر خانه، زمین، فرش و مانند اینها را مهر قرار دادند و بعد از مدّتی قیمت آن بالا رفت یا پایین آمد، قیمت فعلی آن ملاک است و اگر مهر را پول قرار داده باشند ارزش وقت عقد ملاک است مثلاً اگر ده هزار تومان مهر قرار داده باشند که در زمان عقد قدرت خریدِ او ده مثقال طلا است، در وقت ادای مهر باید قیمت ده مثقال طلا را بدهد و خوب است با یکدیگر مصالحه نمایند. به عبارت دیگر مهریه اگر خانه و زمین و مانند اینها است، همان باید ادا شود و اگر پول است، باید به پولِ روز ادا شود و قدرت خرید مراعات گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.