وضعیت شیطان در روز قیامت چگونه است؟
درباره وضعیت کنونی شیطان فرموده است: (قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ...)1 پس از خودداری شیطان از اجرای فرمان خدا در مورد خضوع و سجده برای آدم، خداوند او را از رحمت خود طرد کرد و به او فرمود: (از آن جا بیرون شو که تو رانده شده هستی). بدین گونه شیطان شایستگی ماندن در بهشت و در زمره فرشتگان را از دست داد و از این مقام و مرتبه بیرون شد و به صفت (رجیم) یعنی رانده شده از رحمت خدا، متصف گردید. در آیه بعدی، مفهوم رجیم توضیح داده شده است و آن این که میفرماید: (همانا تا روز قیامت لعنت من بر توست). لعنت همان محروم بودن از رحمت خدا و در قیامت به صورت عذاب جهنّم است. خداوند میفرماید: (إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ. وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعینَ)2؛ (و هرگز تو را بر بندگان (برگزیده) من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند. و البته وعده گاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش دوزخ خواهد بود). این آیه بیانگر این مطلب است که، پیروان ابلیس در جهنم خواهند بود؛ پس به طریق اولی، خود ابلیس نیز، در جهنم است. امّا درباره (کفر) شیطان، توجهتان را به مطالب ذیل جلب می کنیم: الف. کفر در لغت به معنای پوشاندن است و به همین دلیل به کشاورز که تخم را در زمین پنهان میکند کافر میگویند. کفران نعمت به معنای پوشاندن و کتمان آن و ترک شکر آن است.3 ب. کفر دارای انواع و مراتب و درجات متعددی است. 1. کفر جحود و آن دو قسم است: انکار ربوبیت و انکار حق پس از علم و آگاهی، 2. کفر نعمت، 3. ترک چیزی که به آن امر شده است 4. البته بزرگترین کفر، انکار وحدانیت خدا یا دین یا نبوت است و به تعبیر دیگر بدترین کافر کسی است که اصول یا ضروری دین را انکار نماید. در قرآن کریم به کسی که عملی و حکمی الهی را ترک کند و وظیفه خود را در مورد آن انجام نمی دهد کافر گفته شده است.5 مثلاً در مورد ترک کننده حج، چنین آمده است: (وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ)6. ج. کافر بودن ابلیس به معنای انکار ربوبیت و مبدا و خالق عالم نیست بلکه کفر شیطان از نوع پوشاندن حقیقت و کبر و غرور و نافرمانی امر و دستور خداوند است و بدترین بلای جان انسان نیز همین کبر و غرور است که پرده های تاریک جهل بر چشم بینای او میافکند، و او را از درک حقایق محروم میسازد، او را به تمرّد و سرکشی وامیدارد، و از صف مونان که صف بندگان مطیع خداست بیرون میافکند، و در صف کافران که صف یاغیان و طاغیان است قرار می دهد، آن گونه که ابلیس را قرار داد. کبر و غرور ممکن است خودش مستقیما کفر محسوب نشود، ولی به طور قطع یکی از عوامل و زمینه های کفر را در انسان به وجود میآورد. در خصوص شیطان گفتنی است شیطان خدا را میشناخت، به روز رستاخیز نیز اعتقاد داشت، پیامبران و اوصیاء پیامبران را نیز کاملاً میشناخت و به مقام آنها اعتراف داشت، در عین حال خدا او را کافر نامیده و درباره اش فرموده است: (وَ کانَ منَ الْکافِرینَ)7؛ (و از کافران بود). دلیل بر اینکه از نظر قرآن، شیطان خدا را میشناخت این است که قرآن صریحاً میگوید: او به خالقیّت خدا اعتراف داشت؛ خطاب به خداوند گفت: (خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)8؛ (مرا از آتش آفریدی و او (آدم) را از گِل). و دلیل بر اینکه به روز رستاخیز اعتقاد داشت این است که گفت: (اَنْظِرْنی اِلی یَوْمِ یُبْعَثونَ)9؛ (پروردگارا مرا تا روز رستاخیز مهلت بده). و دلیل بر شناخت وی انبیاء و معصومین را این است که گفت: (فَبِعِزَّتِکَ لاَغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعینَ. اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ)10؛ (به عزّت تو قسم که همه فرزندان آدم را گمراه میسازم مگر بندگان خالص شده ات را). مراد از بندگان خالص شده که نه تنها عملشان مخلصانه است بلکه سراسر وجودشان از غیر خدا پاک و آزاد است، اولیاء خدا و معصومین از گناهند؛ شیطان آنان را نیز میشناخته است و به عصمت آنان هم معتقد بوده است. در عین حال قرآن شیطان را کافر میخواند زیرا از قبول حقیقت روگردان بود و استکبار ورزید و بر این روش خود اصرار ورزید. پی نوشت: 1. حجر 15، آیات 34- 35. 2. حجر 15، آیات 42 و 43. 3. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، ج 1، ص 260، ذیل آیه 6 سوره بقره. 4. ر.ک: کافی، ج 2، ص 389. 5. ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 303، معنا و مراتب شرک ذیل آیه. 6. آل عمران 3، آیه 97. 7. بقره 2، آیه 34. 8. اعراف 7، آیه 12. 9. اعراف 7، آیه 14. 10. ص 38، آیات 82 و 83. منبع: www.porseman.org
عنوان سوال:

وضعیت شیطان در روز قیامت چگونه است؟


پاسخ:

درباره وضعیت کنونی شیطان فرموده است:
(قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ...)1
پس از خودداری شیطان از اجرای فرمان خدا در مورد خضوع و سجده برای آدم، خداوند او را از رحمت خود طرد کرد و به او فرمود: (از آن جا بیرون شو که تو رانده شده هستی). بدین گونه شیطان شایستگی ماندن در بهشت و در زمره فرشتگان را از دست داد و از این مقام و مرتبه بیرون شد و به صفت (رجیم) یعنی رانده شده از رحمت خدا، متصف گردید.
در آیه بعدی، مفهوم رجیم توضیح داده شده است و آن این که میفرماید: (همانا تا روز قیامت لعنت من بر توست). لعنت همان محروم بودن از رحمت خدا و در قیامت به صورت عذاب جهنّم است.
خداوند میفرماید:
(إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ. وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعینَ)2؛
(و هرگز تو را بر بندگان (برگزیده) من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند. و البته وعده گاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش دوزخ خواهد بود).
این آیه بیانگر این مطلب است که، پیروان ابلیس در جهنم خواهند بود؛ پس به طریق اولی، خود ابلیس نیز، در جهنم است.
امّا درباره (کفر) شیطان، توجهتان را به مطالب ذیل جلب می کنیم:
الف. کفر در لغت به معنای پوشاندن است و به همین دلیل به کشاورز که تخم را در زمین پنهان میکند کافر میگویند. کفران نعمت به معنای پوشاندن و کتمان آن و ترک شکر آن است.3
ب. کفر دارای انواع و مراتب و درجات متعددی است.
1. کفر جحود و آن دو قسم است: انکار ربوبیت و انکار حق پس از علم و آگاهی،
2. کفر نعمت،
3. ترک چیزی که به آن امر شده است 4.
البته بزرگترین کفر، انکار وحدانیت خدا یا دین یا نبوت است و به تعبیر دیگر بدترین کافر کسی است که اصول یا ضروری دین را انکار نماید.
در قرآن کریم به کسی که عملی و حکمی الهی را ترک کند و وظیفه خود را در مورد آن انجام نمی دهد کافر گفته شده است.5 مثلاً در مورد ترک کننده حج، چنین آمده است:
(وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ)6.
ج. کافر بودن ابلیس به معنای انکار ربوبیت و مبدا و خالق عالم نیست بلکه کفر شیطان از نوع پوشاندن حقیقت و کبر و غرور و نافرمانی امر و دستور خداوند است و بدترین بلای جان انسان نیز همین کبر و غرور است که پرده های تاریک جهل بر چشم بینای او میافکند، و او را از درک حقایق محروم میسازد، او را به تمرّد و سرکشی وامیدارد، و از صف مونان که صف بندگان مطیع خداست بیرون میافکند، و در صف کافران که صف یاغیان و طاغیان است قرار می دهد، آن گونه که ابلیس را قرار داد. کبر و غرور ممکن است خودش مستقیما کفر محسوب نشود، ولی به طور قطع یکی از عوامل و زمینه های کفر را در انسان به وجود میآورد.
در خصوص شیطان گفتنی است شیطان خدا را میشناخت، به روز رستاخیز نیز اعتقاد داشت، پیامبران و اوصیاء پیامبران را نیز کاملاً میشناخت و به مقام آنها اعتراف داشت، در عین حال خدا او را کافر نامیده و درباره اش فرموده است:
(وَ کانَ منَ الْکافِرینَ)7؛ (و از کافران بود).
دلیل بر اینکه از نظر قرآن، شیطان خدا را میشناخت این است که قرآن صریحاً میگوید: او به خالقیّت خدا اعتراف داشت؛ خطاب به خداوند گفت:
(خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ)8؛
(مرا از آتش آفریدی و او (آدم) را از گِل).
و دلیل بر اینکه به روز رستاخیز اعتقاد داشت این است که گفت:
(اَنْظِرْنی اِلی یَوْمِ یُبْعَثونَ)9؛
(پروردگارا مرا تا روز رستاخیز مهلت بده).
و دلیل بر شناخت وی انبیاء و معصومین را این است که گفت:
(فَبِعِزَّتِکَ لاَغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعینَ. اِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ)10؛
(به عزّت تو قسم که همه فرزندان آدم را گمراه میسازم مگر بندگان خالص شده ات را).
مراد از بندگان خالص شده که نه تنها عملشان مخلصانه است بلکه سراسر وجودشان از غیر خدا پاک و آزاد است، اولیاء خدا و معصومین از گناهند؛ شیطان آنان را نیز میشناخته است و به عصمت آنان هم معتقد بوده است. در عین حال قرآن شیطان را کافر میخواند زیرا از قبول حقیقت روگردان بود و استکبار ورزید و بر این روش خود اصرار ورزید.
پی نوشت:
1. حجر 15، آیات 34- 35.
2. حجر 15، آیات 42 و 43.
3. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، ج 1، ص 260، ذیل آیه 6 سوره بقره.
4. ر.ک: کافی، ج 2، ص 389.
5. ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 303، معنا و مراتب شرک ذیل آیه.
6. آل عمران 3، آیه 97.
7. بقره 2، آیه 34.
8. اعراف 7، آیه 12.
9. اعراف 7، آیه 14.
10. ص 38، آیات 82 و 83.
منبع: www.porseman.org





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین