انسان و حیوان در گرایشها با هم چه تفاوتی دارند؟
یک سلسله گرایش های خاص در انسان هست که این گرایش ها را از یک طرف می توان (گرایش های مقدّس) نامید و از طرف دیگر می توان گرایش هایی دانست نه براساس خود محوری؛ یعنی انسان یک سلسله گرایش هایی دارد که از (خود محوری) بیرون است. [خودمحوری؛] یعنی گرایش هایی که در نهایت امر خود فردی باشد و این در حیوان هم هست، در انسان عادی هم هست. حیوان هم گرایش به تغذیه دارد، ولی این گرایش به تغذیه گرایش به سوی خود اوست. یعنی به جذب غذا برای خود گرایش دارد. انسان هم البته یک سلسله گرایش هایی براساس خود محوری دارد. چون انسان در عین این که انسان است، حیوان است، بلکه اول حیوان است، بعد انسان است. این گونه گرایش ها در انسان هم هست. حال مسئله این است که انسان یک سلسله گرایش های دیگری دارد که این گرایش ها اولا براساس خود محوری نیست و ثانیاً انسان در وجدان خود برای این گرایش ها یک نوع قداست قایل است. یعنی برای این ها یک [نوع] برتری و سطح عالی قایل است که هر انسانی به هر میزانی که از این گرایش ها برخوردار باشد، او را انسان متعالی تر تلقّی می کند. گرایش های حیوان یا (خود محوری محض) است مثل گرایش به خواب و خوراک و امثال اینها یا اگر (غیر محوری) [است] در حدود بقای نوع است؛ یعنی در حدود توالد و تناسل است. بنابراین، انسان گرایش هایی دارد که آن گرایش ها اولا با (خود محوری) قابل توجیه نیست و اگر توجیهاتی کرده اند این توجیهات همه محلّ بحث و قابل ایراد و اشکال است و ثانیا شکل انتخابی و آگاهانه دارد به هر حال این ها اموری است که ملاک و معیار انسانیّت شناخته می شود. منبع: علامه شهید مرتضی مطهری، فطرت، صص 71 73، تهران، انتشارات صدرا، چ 6، 1373 .
عنوان سوال:

انسان و حیوان در گرایشها با هم چه تفاوتی دارند؟


پاسخ:

یک سلسله گرایش های خاص در انسان هست که این گرایش ها را از یک طرف می توان (گرایش های مقدّس) نامید و از طرف دیگر می توان گرایش هایی دانست نه براساس خود محوری؛ یعنی انسان یک سلسله گرایش هایی دارد که از (خود محوری) بیرون است. [خودمحوری؛] یعنی گرایش هایی که در نهایت امر خود فردی باشد و این در حیوان هم هست، در انسان عادی هم هست. حیوان هم گرایش به تغذیه دارد، ولی این گرایش به تغذیه گرایش به سوی خود اوست. یعنی به جذب غذا برای خود گرایش دارد. انسان هم البته یک سلسله گرایش هایی براساس خود محوری دارد. چون انسان در عین این که انسان است، حیوان است، بلکه اول حیوان است، بعد انسان است. این گونه گرایش ها در انسان هم هست. حال مسئله این است که انسان یک سلسله گرایش های دیگری دارد که این گرایش ها اولا براساس خود محوری نیست و ثانیاً انسان در وجدان خود برای این گرایش ها یک نوع قداست قایل است. یعنی برای این ها یک [نوع] برتری و سطح عالی قایل است که هر انسانی به هر میزانی که از این گرایش ها برخوردار باشد، او را انسان متعالی تر تلقّی می کند. گرایش های حیوان یا (خود محوری محض) است مثل گرایش به خواب و خوراک و امثال اینها یا اگر (غیر محوری) [است] در حدود بقای نوع است؛ یعنی در حدود توالد و تناسل است.
بنابراین، انسان گرایش هایی دارد که آن گرایش ها اولا با (خود محوری) قابل توجیه نیست و اگر توجیهاتی کرده اند این توجیهات همه محلّ بحث و قابل ایراد و اشکال است و ثانیا شکل انتخابی و آگاهانه دارد به هر حال این ها اموری است که ملاک و معیار انسانیّت شناخته می شود.
منبع: علامه شهید مرتضی مطهری، فطرت، صص 71 73، تهران، انتشارات صدرا، چ 6، 1373 .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین