نخست باید مفهوم وحی و کاربردهای آن را در قرآن کریم بیان کنیم. مفهوم وحی وحی پدیده ای است برتر و عالی تر از افق اندیشه بشر که با حس و تجربه و حتی با ادراک عقلانی شناخته نمی شود و ماهیت آن برای انسان های عادی مجهول است. وحی در لغت به معنای اشاره سریع و گفتار پنهانی، رسالت و الهام است.1 مفهوم وحی در قرآن 1. وحی تکوینی یکی از مواردی که لغت وحی درباره آن به کار می رود، سنت ها، نظام ها و قوانین الهی در جهان خلقت است، چنان که در آیه ای از قرآن می خوانیم: فقضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْن وَ أوْحی فی کُلِّ سَماءٍ أمْرَها. (فصلت: 12) پس آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز مقرر داشت و برای هر آسمانی، کار مربوطش را وحی کرد. مقصود ظاهری آیه آن است که خداوند پس از آفرینش آسمان ها، نظام تکوینی ویژه ای برای هر یک از آنها تعیین کرد تا قوانین کلی هر کدام، به صورتی معیّن شکل گیرد. بنابراین، در این آیه، کاربرد لغت وحی بدان دلیل است که قوانین، به صورت انحصاری به هر یک از آفریده ها مرتبط است. 2. وحی فطری (ادراک غریزی) از دیگر معانی و کاربردهای وحی در قرآن کریم، ادراک غریزی حیوانات است. خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید: وَ أوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أن اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَر وَ مِمَّا یَعْرشُون. (نحل: 68) و پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد (الهام غریزی)، از برخی کوه ها و درختان و از آنچه داربست می کنند، خانه هایی برای خود درست کن. در این آیه، اعطای شعور غریزی به زنبور عسل در امر لانه سازی و گردآوری شیره گل ها، وحی نامیده شده است؛ زیرا نهادن این غریزه در عمق وجود زنبور عسل، مانند آن است که برنامه زندگی به صورت پنهانی به او اعلام شود. 3. وحی به معنای الهام قلبی خداوند الهام به برخی انسان ها را وحی نامیده و فرموده است: وَ أوْحَیْنا إِلی أمَّ مُوسی أنْ أرْضِعیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فألْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافِی وَ لاتَحزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلین. (قصص: 7) و به مادر موسی وحی کردیم فرزندت را شیر ده و چون بر جانش ترسیدی، او را در دریا (رود نیل) بینداز و نترس و غم مخور که ما وی را به تو باز می گردانیم و او را از پیامبران قرار می دهیم. پس از آنکه فرعون فرمان داد همه نوزادان پسر را بکشند، خداوند به مادر حضرت موسی علیه السلام وحی کرد او را به دریا بیندازد. منظور از وحی در این آیه، الهام؛ یعنی نوعی اعلام پنهانی است. وحی به این معنا نه تنها بر معصوم، بلکه بر غیرمعصوم نیز نازل می شود. 4. وحی به معنای اشاره پنهانی و رمزی حضرت زکریا علیه السلام پس از آنکه بشارت تولد حضرت یحیی علیه السلام را دریافت کرد، مأمور شد تا سه روز با مردم سخن نگوید و از راه اشاره، مردم را به عبادت خداوند فرا خواند. خداوند در قرآن کریم از این عمل به وحی تعبیر کرده است و می فرماید: فَخَرَجَ عَلی قوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأوْحی إِلَیْهِمْ أنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیَّا. (مریم: 11) پس [زکریا] از محراب، بر قوم خویش درآمد و به آنها اشاره کرد که روز و شب به عبادت و نیایش بپردازند. 5. وحی به معنای وسوسه های پنهانی شیطانی خداوند در برخی آیات قرآن، وسوسه های پنهانی را نیز وحی خوانده، چنان که در آیه ای آمده است: وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی أوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ. (انعام: 121) بی شک، شیطان ها دوستان خود را وسوسه می کنند تا با شما بجنگند. 6 . وحی رسالتی وحی به این معنا، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است. این نوع وحی، ویژه پیامبران است. آنها با حس و یقین به منبع وحی (یعنی نزول آن از سوی خداوند)، آموزه های الهی را بدون کم و زیاد و بدون کوچک ترین خطا و لغزشی، از جهان دیگر دریافت و به مردم ابلاغ می کردند. انواع وحی رسالتی خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید: وَما کانَ لِبَشَرٍ أنْ یُکَلِّمَهُ اللِّهُ إلاَّ وَحْیاً أوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فیُوحِیَ بِإِذنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ. (شورا: 51) و هیچ بشری نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب یا اینکه فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد، وحی کند. به درستی که او بلندمرتبه و حکیم است. این آیه مبیّن آن است که خداوند از سه راه با پیامبران خود ارتباط برقرار می کند: 1. وحی مستقیم خداوند گاه حقایق و آموزه ها را به صورت مستقیم و بی واسطه بر قلب پیامبرش القا می کند. بنا بر روایت ها، این سنگین ترین نوع وحی است؛ زیرا خداوند بی هیچ واسطه ای بر قلب پیامبرش تجلی می کند. 2. وحی از ورای حجاب و ایجاد صوت در این شیوه، آموزه های الهی در قالب صوت به گوش پیامبر می رسد و چون صاحب صدا دیده نمی شود، گویی کسی از پس پرده و حجاب سخن می گوید. همانند وحی به حضرت موسی علیه السلامکه در قرآن می خوانیم: فَلَمَّا أتاها نُودِیَ یا مُوسی، إِنِّی أنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّس طُوی. (طه: 11 و 12) پس چون به آن رسید، ندا داده شد: ای موسی! این منم پروردگار تو. کفش خود را بیرون آور که تو در وادی مقدس (طوی) هستی. 3. وحی از راه فرشته در این نوع از وحی، فرشته وحی، حقایق را بر جان پیامبر نازل می کند، چنان که درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهآمده است: نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأمینُ عَلی قلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرین. (شعراء: 193و194) روح الامین آن را بر قلبت نازل کرد تا از هشداردهندگان باشی. نتیجه وحی رسالتی، ویژه پیامبران است و جز آن بزرگواران، کسی شایستگی و قابلیت چنین فیضی را ندارد. نزول وحی به معنای الهام بر مؤمنان ممکن است. وقتی ما در طول زندگی خود با مشکلاتی روبه رو می شویم و سر دو راهی قرار می گیریم، گاه ناگهان راه حل مشکل به ذهنمان خطور می کند و این گونه به راه حلی درست و منطقی دست می یابیم. این، همان الهام است. پی نوشت: 1. ابن منصور، لسان العرب، ج 15، ص 379، ماده (وحی)؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 430، ماده (وحی)؛ معجم مفردات الفاظ فی غریب القرآن، ماده (وحی). www.irc.ir
نخست باید مفهوم وحی و کاربردهای آن را در قرآن کریم بیان کنیم.
مفهوم وحی
وحی پدیده ای است برتر و عالی تر از افق اندیشه بشر که با حس و تجربه و حتی با ادراک عقلانی شناخته نمی شود و ماهیت آن برای انسان های عادی مجهول است. وحی در لغت به معنای اشاره سریع و گفتار پنهانی، رسالت و الهام است.1
مفهوم وحی در قرآن
1. وحی تکوینی
یکی از مواردی که لغت وحی درباره آن به کار می رود، سنت ها، نظام ها و قوانین الهی در جهان خلقت است، چنان که در آیه ای از قرآن می خوانیم:
فقضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْن وَ أوْحی فی کُلِّ سَماءٍ أمْرَها. (فصلت: 12)
پس آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز مقرر داشت و برای هر آسمانی، کار مربوطش را وحی کرد.
مقصود ظاهری آیه آن است که خداوند پس از آفرینش آسمان ها، نظام تکوینی ویژه ای برای هر یک از آنها تعیین کرد تا قوانین کلی هر کدام، به صورتی معیّن شکل گیرد. بنابراین، در این آیه، کاربرد لغت وحی بدان دلیل است که قوانین، به صورت انحصاری به هر یک از آفریده ها مرتبط است.
2. وحی فطری (ادراک غریزی)
از دیگر معانی و کاربردهای وحی در قرآن کریم، ادراک غریزی حیوانات است. خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید:
وَ أوْحی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أن اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَر وَ مِمَّا یَعْرشُون. (نحل: 68)
و پروردگار تو به زنبور عسل وحی کرد (الهام غریزی)، از برخی کوه ها و درختان و از آنچه داربست می کنند، خانه هایی برای خود درست کن.
در این آیه، اعطای شعور غریزی به زنبور عسل در امر لانه سازی و گردآوری شیره گل ها، وحی نامیده شده است؛ زیرا نهادن این غریزه در عمق وجود زنبور عسل، مانند آن است که برنامه زندگی به صورت پنهانی به او اعلام شود.
3. وحی به معنای الهام قلبی
خداوند الهام به برخی انسان ها را وحی نامیده و فرموده است:
وَ أوْحَیْنا إِلی أمَّ مُوسی أنْ أرْضِعیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فألْقیهِ فِی الْیَمِّ وَ لا تَخافِی وَ لاتَحزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلین. (قصص: 7)
و به مادر موسی وحی کردیم فرزندت را شیر ده و چون بر جانش ترسیدی، او را در دریا (رود نیل) بینداز و نترس و غم مخور که ما وی را به تو باز می گردانیم و او را از پیامبران قرار می دهیم.
پس از آنکه فرعون فرمان داد همه نوزادان پسر را بکشند، خداوند به مادر حضرت موسی علیه السلام وحی کرد او را به دریا بیندازد. منظور از وحی در این آیه، الهام؛ یعنی نوعی اعلام پنهانی است. وحی به این معنا نه تنها بر معصوم، بلکه بر غیرمعصوم نیز نازل می شود.
4. وحی به معنای اشاره پنهانی و رمزی
حضرت زکریا علیه السلام پس از آنکه بشارت تولد حضرت یحیی علیه السلام را دریافت کرد، مأمور شد تا سه روز با مردم سخن نگوید و از راه اشاره، مردم را به عبادت خداوند فرا خواند. خداوند در قرآن کریم از این عمل به وحی تعبیر کرده است و می فرماید:
فَخَرَجَ عَلی قوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأوْحی إِلَیْهِمْ أنْ سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیَّا. (مریم: 11)
پس [زکریا] از محراب، بر قوم خویش درآمد و به آنها اشاره کرد که روز و شب به عبادت و نیایش بپردازند.
5. وحی به معنای وسوسه های پنهانی شیطانی
خداوند در برخی آیات قرآن، وسوسه های پنهانی را نیز وحی خوانده، چنان که در آیه ای آمده است:
وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی أوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ. (انعام: 121)
بی شک، شیطان ها دوستان خود را وسوسه می کنند تا با شما بجنگند.
6 . وحی رسالتی
وحی به این معنا، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است. این نوع وحی، ویژه پیامبران است. آنها با حس و یقین به منبع وحی (یعنی نزول آن از سوی خداوند)، آموزه های الهی را بدون کم و زیاد و بدون کوچک ترین خطا و لغزشی، از جهان دیگر دریافت و به مردم ابلاغ می کردند.
انواع وحی رسالتی
خداوند در آیه ای از قرآن می فرماید:
وَما کانَ لِبَشَرٍ أنْ یُکَلِّمَهُ اللِّهُ إلاَّ وَحْیاً أوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فیُوحِیَ بِإِذنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ. (شورا: 51)
و هیچ بشری نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب یا اینکه فرستاده ای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد، وحی کند. به درستی که او بلندمرتبه و حکیم است.
این آیه مبیّن آن است که خداوند از سه راه با پیامبران خود ارتباط برقرار می کند:
1. وحی مستقیم
خداوند گاه حقایق و آموزه ها را به صورت مستقیم و بی واسطه بر قلب پیامبرش القا می کند. بنا بر روایت ها، این سنگین ترین نوع وحی است؛ زیرا خداوند بی هیچ واسطه ای بر قلب پیامبرش تجلی می کند.
2. وحی از ورای حجاب و ایجاد صوت
در این شیوه، آموزه های الهی در قالب صوت به گوش پیامبر می رسد و چون صاحب صدا دیده نمی شود، گویی کسی از پس پرده و حجاب سخن می گوید. همانند وحی به حضرت موسی علیه السلامکه در قرآن می خوانیم:
فَلَمَّا أتاها نُودِیَ یا مُوسی، إِنِّی أنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّس طُوی. (طه: 11 و 12)
پس چون به آن رسید، ندا داده شد: ای موسی! این منم پروردگار تو. کفش خود را بیرون آور که تو در وادی مقدس (طوی) هستی.
3. وحی از راه فرشته
در این نوع از وحی، فرشته وحی، حقایق را بر جان پیامبر نازل می کند، چنان که درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهآمده است:
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأمینُ عَلی قلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرین. (شعراء: 193و194)
روح الامین آن را بر قلبت نازل کرد تا از هشداردهندگان باشی.
نتیجه
وحی رسالتی، ویژه پیامبران است و جز آن بزرگواران، کسی شایستگی و قابلیت چنین فیضی را ندارد. نزول وحی به معنای الهام بر مؤمنان ممکن است. وقتی ما در طول زندگی خود با مشکلاتی روبه رو می شویم و سر دو راهی قرار می گیریم، گاه ناگهان راه حل مشکل به ذهنمان خطور می کند و این گونه به راه حلی درست و منطقی دست می یابیم. این، همان الهام است.
پی نوشت:
1. ابن منصور، لسان العرب، ج 15، ص 379، ماده (وحی)؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 430، ماده (وحی)؛ معجم مفردات الفاظ فی غریب القرآن، ماده (وحی).
www.irc.ir
- [سایر] حقیقت وحی چیست؟ آیا بین وحی نازل شده بر حضرت محمد و وحی نازل شده بر پیامبران دیگر فرقی هست؟
- [سایر] حقیقت وحی چیست؟ آیا بین وحی نازل شده بر حضرت محمد و وحی نازل شده بر پیامبران دیگر فرقی هست؟ طبق گفته عائشه "زمانی که وحی بر پیغمبر نازل می شد حضرت دچار تکان های شدیدی می شد. ما (زنان پیغمبر)ردایش را بر رویش می کشیدیم. و زمانی که این حالت بر طرف می شد بر پیشانی ایشان عرق نشسته بود. بعد ابراز می داشت که وحی بر او نازل شده است (رجوع کنید به کتاب عایشه بعد از مرگ پیغمبر .(اما این حالات بیشتر یک انسان غشی را در ذهن تداعی می کند .بعضی توجیه می کنند که وحی سنگین هست .وحی از طریق جبرئیل بر محمد نازل می شد. چرا اگر تحمل وحی بسیار سنگین هست چنین گزارش هایی در رابطه با حضرت موسی که خدا با صوت خود با او سخن می گفت داده نشده است؟
- [سایر] آیا غیرمعصوم میتواند حجت بین خدا و انسان باشد؟
- [سایر] چگونه خداوند غیر مادی، قرآن و وحی را که از نوع الفاظ است نازل کرده است ؟
- [سایر] آیا همیشه وحی ها به تمامی پیامبران به زبان عربی نازل می شد ولی آن ها وحی را به زبان خودشان می شنیدند؟
- [سایر] منظور از «وحی نفسی» که عدهای در تفسیر وحی نازل به پیامبران به آن پناه بردهاند چیست و چگونه نقد می شود؟
- [سایر] آیا وحی به پیامبران به زبان عربی نازل میشده، ولی آنها وحی را به زبان خودشان میشنیدند؟
- [سایر] آیا این سخن صحیح است که شیعه معتقد است بر حضرت علی(علیه السلام) وحی نازل می شده است؟
- [سایر] 1. آیاجبرئیل فقط در هنگام وحی به پیامبر اکرم (ص) نازل می شد و یا همیشه با پیامبر بود؟ 2. اگر همیشه با پیامبر بود، پس پیامبر ملکی است، به صورت انسان و نقض قرآن است: "انا بشر مثلکم". 3. اگر فقط در هنگام وحی نازل می شد، پس سنت های نبی از جمله ریش داشتن بدون آبخور و سایر سنت ها استحکام نداشته و قابل تجدید نظر است.
- [سایر] با سلام میخواستم بدونم خدا چطور با امام زمان در ارتباطه.آیا فرشته وحی بر ایشون هم نازل میشه که سخنان خدا رو به امام برسونه و آیا در قرآن هم در آیه ای اشاره شده که بعد از پیامبر فرشته وحی بر امامان نازل میشه؟ ممنون.
- [آیت الله بهجت] اگر کسی دختر عمه یا دختر خاله انسان را شیر دهد، به انسان محرم نمیشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمی شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد؛ بر خود انسان واجب نمی شود.
- [آیت الله بروجردی] اگر فطرهی انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمیشود.
- [آیت الله خوئی] اگر فطرة انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان واجب نمیشود.
- [آیت الله بهجت] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر حیوان درندهای که متعلّق به شخص دیگری است، به انسان حمله کند، انسان حق دارد از خود دفاع نماید و اگر با رعایت مراتب دفاع به حیوان خسارتی وارد شود، ضامن نیست، مگر در موردی که انسان متجاوز باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمیشود.
- [آیت الله سبحانی] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمی شود.
- [امام خمینی] اگر فطره انسان بر کسی واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان واجب نمی شود.