آنچه درباره‌ی حرمت نگاه به نامحرم گفتیم تقریبا در این جا نیز مطرح است. حرمت این نگاه‌ها به جهت تحریک نامناسب غریزه‌ی جنسی است که خود این تحریک نا به جا اشکال دارد. در جامعه هم، وقتی انسان نامحرمی را از نزدیک مشاهده کند، لزوما به این معنا نیست که با وی ارتباط جنسی برقرار می‌کند. بلکه مشکل اصلی این است که دائما غریزه‌ی جنسی‌اش به اشکال مختلف تحریک می‌شود و چنین حالتی باعث می‌شود که به تدریج مرد و زن از هم دل‌سرد می‌شوند. مردی که دائما زیبایی اندام زنان مختلف را مشاهده کند، دیگر زیبایی بدن همسر خودش به چشم او نخواهد آمد. خوب است به یاد داشته باشیم که یکی از عوامل اولی و مهم در جذب مرد به زن، همین زیبایی ظاهری است. اساسا محدود شدن زیبایی در شخص خاص است که موجب پیدایش عشق می‌شود و عشق است که استحکام خانواده را به ارمغان می‌آورد. برای همین، در افراد و جوامعی که مشاهده‌ی نامحرمان - چه مستقیم و چه به صورت فیلم و عکس - رواج دارد، آن عشق‌های عمیقی که در ادبیات غربی به )عشق شرقی( معروف است، یافت نمی‌شود. بر این موضوع که ذهن مرد متوجه زیبایی همسر خودش باشد، در اسلام بسیار تأکید شده و حتی شدیدا مکروه دانسته شده است که مرد هنگام برقراری رابطه‌ی جنسی با همسرش، زن دیگری را تخیل کند. نکته‌ی دوم در خصوص این دسته از عکس‌ها و فیلم‌ها این است که رابطه‌ی بین زن و مرد را تنزل می‌دهد و به رابطه‌ی جنسی محدود می‌کند. در حالی که نیاز زن و مرد به همدیگر بیش از هر چیز، یک نیاز عمیق عاطفی است و نیاز جنسی آنان فرع بر این نیاز روحی است. در واقع، درست است که زن و مرد به هم متمایلند، اما این تنگ‌نظری است که تمایل آنان به همدیگر را فقط تمایل جنسی صرف بدانیم؛ در حالی که این گونه فیلم‌ها و تصاویر، عملا چنین تنگ‌نظری را به انسان تحمیل می‌کنند. آنچه با دیدن این گونه تصاویر در انسان زنده می‌شود، این است که جنس مخالف خود را )حتی اگر همسرش هم باشد( تنها و تنها از منظر نیاز جنسی بنگرد و این اهانت به مقام هر دوی آنان است. برای این که معلوم شود نیاز زن و مرد به یکدیگر بسیار عمیق‌تر از حد یک نیاز جنسی است، خوب است، به این توجه کنیم که آیا دیده‌اید یک زن یا مرد تحصیل کرده و با فرهنگ و مبادی آداب، وقتی همسرش را از دست می‌دهد، چه قدر ناراحت می‌شود و حتی در مقابل انظار دیگران، زارزار می‌گرید؟ آیا می‌توانید باور کنید که گریستن چنین کسی آن هم در مقابل چشمان دیگران، فقط برای این است که دیگر نمی‌تواند غریزه‌ی جنسی خود را اشباع کند؟ پس حقیقت رابطه‌ی یک زن و مرد به مراتب بیش از یک رابطه‌ی جنسی است و تنزل آن در این حد، اهانت به شخصیت هر دوی آن‌ها است.
چرا دیدن فیلمها و عکسهای سکسی اشکال دارد )با توجه به این که بیشتر اوقات، دسترسی به آن اشخاص نیز ممکن نیست(؟
آنچه دربارهی حرمت نگاه به نامحرم گفتیم تقریبا در این جا نیز مطرح است. حرمت این نگاهها به جهت تحریک نامناسب غریزهی جنسی است که خود این تحریک نا به جا اشکال دارد. در جامعه هم، وقتی انسان نامحرمی را از نزدیک مشاهده کند، لزوما به این معنا نیست که با وی ارتباط جنسی برقرار میکند. بلکه مشکل اصلی این است که دائما غریزهی جنسیاش به اشکال مختلف تحریک میشود و چنین حالتی باعث میشود که به تدریج مرد و زن از هم دلسرد میشوند. مردی که دائما زیبایی اندام زنان مختلف را مشاهده کند، دیگر زیبایی بدن همسر خودش به چشم او نخواهد آمد. خوب است به یاد داشته باشیم که یکی از عوامل اولی و مهم در جذب مرد به زن، همین زیبایی ظاهری است. اساسا محدود شدن زیبایی در شخص خاص است که موجب پیدایش عشق میشود و عشق است که استحکام خانواده را به ارمغان میآورد. برای همین، در افراد و جوامعی که مشاهدهی نامحرمان - چه مستقیم و چه به صورت فیلم و عکس - رواج دارد، آن عشقهای عمیقی که در ادبیات غربی به )عشق شرقی( معروف است، یافت نمیشود. بر این موضوع که ذهن مرد متوجه زیبایی همسر خودش باشد، در اسلام بسیار تأکید شده و حتی شدیدا مکروه دانسته شده است که مرد هنگام برقراری رابطهی جنسی با همسرش، زن دیگری را تخیل کند.
نکتهی دوم در خصوص این دسته از عکسها و فیلمها این است که رابطهی بین زن و مرد را تنزل میدهد و به رابطهی جنسی محدود میکند. در حالی که نیاز زن و مرد به همدیگر بیش از هر چیز، یک نیاز عمیق عاطفی است و نیاز جنسی آنان فرع بر این نیاز روحی است. در واقع، درست است که زن و مرد به هم متمایلند، اما این تنگنظری است که تمایل آنان به همدیگر را فقط تمایل جنسی صرف بدانیم؛ در حالی که این گونه فیلمها و تصاویر، عملا چنین تنگنظری را به انسان تحمیل میکنند. آنچه با دیدن این گونه تصاویر در انسان زنده میشود، این است که جنس مخالف خود را )حتی اگر همسرش هم باشد( تنها و تنها از منظر نیاز جنسی بنگرد و این اهانت به مقام هر دوی آنان است.
برای این که معلوم شود نیاز زن و مرد به یکدیگر بسیار عمیقتر از حد یک نیاز جنسی است، خوب است، به این توجه کنیم که آیا دیدهاید یک زن یا مرد تحصیل کرده و با فرهنگ و مبادی آداب، وقتی همسرش را از دست میدهد، چه قدر ناراحت میشود و حتی در مقابل انظار دیگران، زارزار میگرید؟ آیا میتوانید باور کنید که گریستن چنین کسی آن هم در مقابل چشمان دیگران، فقط برای این است که دیگر نمیتواند غریزهی جنسی خود را اشباع کند؟ پس حقیقت رابطهی یک زن و مرد به مراتب بیش از یک رابطهی جنسی است و تنزل آن در این حد، اهانت به شخصیت هر دوی آنها است.
- [سایر] با عرض سلام، با توجه به این که بیش از یک ماه از عید فطر می گذرد بنده دسترسی به فرد مورد نظرم که می خواستم فطریه را به او پرداخت کنم نداشتم، آیا اگر پرداخت فطریه بعد از عید فطر باشد اشکال دارد؟ اگر قبل از عید پرداخت شود چطور؟
- [سایر] سلام همسر من با اقایان خیلی تمایل به ارتباط ندارد وصدای مرا بیشتر اوقات نمیشنود ولی اگر خانمی دراتاق دیگر صحبت میکند گوشهایش را تیز میکند که صدایش را بشنود برای مثال خانم همسایه بالایی تلفن زده واز ما چسب خواسته ءهمسرم به جای اینکه توسط پسر8ساله ام چسب را بفرستد خودش چسب رامی برد{همسر همسایه نبود وکارگر در منزل انها بود}.حال اشکال سر چیست؟در ضمن با خانمهایی که با ادا واطوار توجه همسر ساده را به سمت خود جلب می کنند وباعث اختلاف در زندگی ما میشوند چه کنم؟متشکرم
- [سایر] با سلام. 1. آیا برای عقل نظری و عملی انسان این امکان وجود دارد که زمانی به تمام مصالح دسترسی داشته باشد؟ اگر این امکان باشد برهان ضرورت نبوت عامه از اعتبار ساقط است. لطفاً دقت شود که صرف وجود چنین امکان عقلا باعث خدشه بر دلیل ضرورت نبوت عامه است که میگوید چون انسان به مصالح دسترسی ندارد ضرورت به نبی هست. افرادی این اشکال را پذیرفتهاند، لیکن فرمودهاند که برهان متقن ما بر ضرورت نبوت عامه، عدم امکان دسترسی انسان با ابزارهای خود به رابطه عمل دنیا با آخرت است. لیکن به نظر بنده در این استدلال هم میتوان خدشه کرد؛ چون رابطه عمل و جزا بدین صورت که ما عمل کنیم و جزایش در آخرت به ما برسد نیست، بلکه ما با عمل خود همین الآن پاداش میگیریم یا مجازات میشویم، لکن اگر کسی روح و ظرف وجودی خود را قوی کند حتی اگر ابتدائاً با گوش دادن به حرف انبیا میتواند رابطه عمل خود را با جزایش ببیند و خود تشخیص بدهد چه چیز خوب و چقدر تأثیر در آخرتش دارد، لذا مستغنی از نبی شود. رد یا اثبات امکان فهم مصالح نیاز به برهان دارد؛ لذا لطفاً به این راحتی از این سوال نگذرید. و به قید امکان توجه داشته باشید مثلاً اگر بگویید تا الآن بشر نتوانسته اشکال وارد نیست یا اگر بگویید عقل و... به حوزه محدودی دسترسی دارند اشکال وارد نیست؛ چون باید بتوانید قید امکان را رد کنید؛ یعنی هرچند الآن دسترسی کم باشد، ولی این امکان باشد که بتواند رشد کند و مصالح را ببیند مثل عقل معصوم. دقت شود لطفاً 2. سوال دوم اینکه ما؛ چرا نمیپذیریم که خدا ما را آفریده و در ما عقل و فطرتی قرار داده تا هرکس بدان و مطابق آن عمل کرد و عناد نورزید و به عبارتی به اندازه پاسخ به نعمتهای داده شده مستحق پاداش و جزا باشد. همانطور که در برخی توجیهات درون دینی از این مؤلفه مخصوصاً بحث در مستضعفین و... زیاد استفاده می شود. با این بیان هم دیگر نیاز به نبی نیست.
- [سایر] با سلام خدمت مشاور محترم.من خانوم 25 ساله ای هستم که یک سال و نیم است ازدواج کرده ام. و خانه دار هستم.از وقتی یادم میاید وسواس فکری و روحی شدید داشتم که الانم با من همراه است و به کلی زندگی من رو مختل کرده.هر بار موضوعی فکرم رو مشغول میکنه و اکثر اوقات از این میترسم که به بیماری لا علاجی مبتلا بشوم.من چند سال پیش قرار بود در یک کلینیک دندانپزشکی کار کنم که بیشتر از چند روز نتوانستم در آنجا بمانم.یک روز که وسایل بیماری رو جمع میکردم وسیله ای که دکتر برای او استفاده کرده بود روی دست من افتاد و خونش در امد.از اون روز همیشه این خوره در ذهنم است که نکند من از آن فرد ایدز یا هپاتیت گرفته باشم.و چیز دیگری که به تازگی فکرم را مشغول کرده اینست که در آن کلینیک با توجه به اینکه من هنوز آموزش ندیده بودم و همه چیز رو داشتم با دیدن یاد میگرفتم دکتری که رییس بود برای من و دو دستیار دیگر برنامه گذاشت.و من از فردای آن روز قرار شد تنها کار کنم و من چون چیزی بلد نبودم همان روز اول زده شدم و از آن کار استعفا دادم.و همان روزی که از آنجا خارج شدم وسایلی که استفاده شده بود برای بیماران را تنها با مایع تمیز کردم و چون طرز استفاده از دستگاه استریلیزاسیون را نمیدانستم همانطور گذاشتم ماندند.حال به این فکر میکنم اگر بعد از من کسی آنها را داخل دستگاه نگذاشته باشد و برای دیگران استفاده شده باشد و کسی از آنها آلوده شده باشد چی؟ نکند به دلیل نادانی من کسی به ویروسی آلوده شده باشد و من تا آخر عمر این عذاب وجدان را خواهم داشت و حتی در دنیای دیگر هم باید عذاب بکشم .تو رو خدا کمک کنید.فکرم خیلی خرابه.اصلا به آرامش نمیرسم.آیا نگرانی های من بی مورد است؟ همسرم میگوید تو ناراحتی اعصاب گرفتی.از تنهایی فکر وخیال میکنی.شما بگویید چه کنم؟من با این روند هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم.دلم نمیخواد بچمو دیوونه کنم.