وظیفه هر فرد با ایمانی به عنوان منتظر امام زمان علیه السلام این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید. بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان علیه السلام باشد. با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان علیه السلام را چنین ذکر کرد: اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. ریشه محبّت و دلدادگی به امام در معرفت ایشان نهفته است، هر چه معرفت خالص‌تر و عمیق‌تر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قوی‌تر خواهد بود. دومین شرط انتظار، ایجاد سنخیت با امام زمان علیه السلام؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان علیه السلام داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت. البته شناخت و هم سنخ شدن با امام زمان علیه السلام، متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن تقوای الهی ، یعنی انجام واجبات و ترک محرمات و اخلاص عمل برای رضای خداست اگر در این مسیر استقامت بورزید خداوند از درون شما را هدایت خواهد کردو موانع را برطرف می کند و توفیق روی توفیق شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد ، قرآن کریم می فرماید: ان الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا؛ کسانی که در راه ما تلاش کنند راههای هدایت را به آنان می نماییم. و نیز می فرماید: ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه؛ کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت ورزیدند ملائکه ی الهی بر آنان نازل خواهد شد. و در کلمات معصومین علیهم السلام آمده: من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه ؛ کسی که چهل روز تمام کارهایش فقط و فقط برای خدا باشد خداوند نور حکمت و بینایی را بر دلش می فشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود (یعنی همه ی رفتارش حکیمانه میشود). بنا بر این با استقامت در مسیر اطاعت و عبودیت محض خداوند ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا می کند و مسیر کمال و سعادت هموار می شود. در این راستا مطالعه کتب زیر مفید است: 1.علم اخلاق اسلامی، ج 3-1(ترجمه جامع السعادات)؛ 2.مولی مهدی نراقی، ترجمه: دکتر سید جلال الدین مجتبوی؛ 3.کتابهای معاد، قلب سلیم و سرای دیگر، شهید دستغیب؛ 4.منازل الاخرة(داستانهایی از سفر آخرت)، محدث قمی (حاج شیخ عباس قمی)؛ 5.بازگشت به خدا، علی اکبر ناصری. همچنین مطالعه کتب معتبری که در مورد امام زمان علیه السلام نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان علیه السلام آشنا سازد. در این زمینه مطالعه ی کتب زیر مفید است: 1.امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی؛ 2.جستجو و گفتگو پیرامون امام مهدی علیه السلام، شهید سید محمد باقر صدر، ترجمه ی مصطفی رحماندوست؛ 3.ظهور نور، علی سعادت‌ پرور، نشر تشیع؛ 4.جمال آفتاب، علی سعادت پرور؛ 5.وابستگی جهان به امام زمان علیه السلام، لطف اللَّه صافی؛ 6.ترجمه منتخب الاثر، آیت اللَّه صافی؛ 7.نور مهدی علیه السلام (چند تن از نویسندگان)؛ 8.قیام و انقلاب مهدی علیه السلام، شهید مطهری. منبع: www.serajnet.org
وظیفه هر فرد با ایمانی به عنوان منتظر امام زمان علیه السلام این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید. بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان علیه السلام باشد.
با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان علیه السلام را چنین ذکر کرد:
اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. ریشه محبّت و دلدادگی به امام در معرفت ایشان نهفته است، هر چه معرفت خالصتر و عمیقتر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قویتر خواهد بود.
دومین شرط انتظار، ایجاد سنخیت با امام زمان علیه السلام؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان علیه السلام داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
البته شناخت و هم سنخ شدن با امام زمان علیه السلام، متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن تقوای الهی ، یعنی انجام واجبات و ترک محرمات و اخلاص عمل برای رضای خداست اگر در این مسیر استقامت بورزید خداوند از درون شما را هدایت خواهد کردو موانع را برطرف می کند و توفیق روی توفیق شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد ، قرآن کریم می فرماید:
ان الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا؛ کسانی که در راه ما تلاش کنند راههای هدایت را به آنان می نماییم. و نیز می فرماید: ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه؛ کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت ورزیدند ملائکه ی الهی بر آنان نازل خواهد شد. و در کلمات معصومین علیهم السلام آمده:
من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه ؛ کسی که چهل روز تمام کارهایش فقط و فقط برای خدا باشد خداوند نور حکمت و بینایی را بر دلش می فشاند و حکمت از دلش بر زبانش و اعضا و جوارحش جاری میشود (یعنی همه ی رفتارش حکیمانه میشود). بنا بر این با استقامت در مسیر اطاعت و عبودیت محض خداوند ظرفیت وجودی انسان بسط پیدا می کند و مسیر کمال و سعادت هموار می شود. در این راستا مطالعه کتب زیر مفید است:
1.علم اخلاق اسلامی، ج 3-1(ترجمه جامع السعادات)؛
2.مولی مهدی نراقی، ترجمه: دکتر سید جلال الدین مجتبوی؛
3.کتابهای معاد، قلب سلیم و سرای دیگر، شهید دستغیب؛
4.منازل الاخرة(داستانهایی از سفر آخرت)، محدث قمی (حاج شیخ عباس قمی)؛
5.بازگشت به خدا، علی اکبر ناصری.
همچنین مطالعه کتب معتبری که در مورد امام زمان علیه السلام نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان علیه السلام آشنا سازد. در این زمینه مطالعه ی کتب زیر مفید است:
1.امامت و مهدویت، لطف الله صافی گلپایگانی؛
2.جستجو و گفتگو پیرامون امام مهدی علیه السلام، شهید سید محمد باقر صدر، ترجمه ی مصطفی رحماندوست؛
3.ظهور نور، علی سعادت پرور، نشر تشیع؛
4.جمال آفتاب، علی سعادت پرور؛
5.وابستگی جهان به امام زمان علیه السلام، لطف اللَّه صافی؛
6.ترجمه منتخب الاثر، آیت اللَّه صافی؛
7.نور مهدی علیه السلام (چند تن از نویسندگان)؛
8.قیام و انقلاب مهدی علیه السلام، شهید مطهری.
منبع: www.serajnet.org
- [سایر] چگونه میتوان بصیرت مهدوی خود را افزایش داد و به معرفت امام زمان (عج) رسید؟
- [سایر] چگونه با القاب امام زمان (عج) هفت سین مهدوی بچینیم؟
- [سایر] طریق کسب معرفت به حضرت مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا می توان گفت که مهمترین و اصلی ترین شرط و عامل ظهور امام زمان(عج) اقبال عمومی مردم نسبت به امام زمان(عج) و معرفت اسلامی است؟ چرا؟
- [سایر] چرا در برخی روایات معرفت خداوند به معرفت امام زمان (عج) در هر عصری تفسیر شده است؟
- [سایر] چگونه احادیث «وجوب معرفت امام» بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟
- [سایر] آیا با گناه کردن و افزایش فساد، ظهور امام زمان علیه السلام نزدیک می شود؟!
- [سایر] آیا باید در افزایش ظلم کمک کرد تا ظهور امام زمان (عج) زودتر به وقوع بپوندد؟!
- [سایر] آیا با گناه کردن و افزایش فساد، ظهور امام زمان علیه السلام نزدیک می شود؟!
- [سایر] چطور می توان محضر امام زمان علیه السلام مشرف شد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.