شرح پرسش: چگونه خداوند متعال به غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) راضی است در حالی که مردم در حیرت هستند؟ پاسخ: باید توجّه کرد که غیبت امام زمان (علیه السلام) به این معنی نیست که او در جهان دیگری جز این جهان زندگی می کند و یا وجود جسمانی او به وجود ناپیدایی تبدیل گردیده است، بلکه معنی غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) این است که او در میان مردم زندگی می کند و از یک زندگی طبیعی برخوردار است. دیگر این که طبق روایات رسیده از معصومین(علیهم السلام)، امام زمان(علیه السلام) دارای اطرافیانی می باشند که همراه حضرت بوده و به ایشان در امور مختلف کمک می کنند، اینان مومنین خالص و بزرگوارانی هستند که همیشه در معیت حضرت می باشند و با وفات یکی از آنها شخص دیگری جایگزین او می گردد، وقتی افرادی به حضرت متوسل می شوند، همین افراد در ناحیه مقدّسه هستند که از طرف امام زمان(علیه السلام) به کمک ایشان می شتابند و چون مردم آگاهی ندارند گمان می کنند که شخص حضرت را زیارت نموده اند. بنابراین حضرت را به گونه های مختلفی تعریف می کنند و حال آن که حضرت بر یک شکل و شمایل هستند. و برای آن حضرت، نظیر بقیه امامان معصوم(علیهم السلام) قدرت فوق العاده است و می توانند از هر راهی که صلاح بدانند به افراد کمک کنند. ممکن است برای فرد در راه مانده ای کمک فرستاده و او را به مقصد برسانند و یا فردی را که دارای فرزند نیست بدن او را آماده کرده و از او رفع نقص کند و بیماری که صعب العلاج است و یا جواب ردّ شنیده، علاج نمایند. این نوع کمک ها در اصطلاح امروز به امدادهای غیبی معروف است. اصولا باید دانست این امور برای امامان معصوم(علیهم السلام) اموری بسیار عادی است. کسانی که در خانه آن حضرات تربیت شده اند کارهای فوق العاده انجام می دهند تا چه رسید به وجود مقدّس امام معصوم که به اذن خداوند حاکم بر کلّ هستی است. طبق بیان امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه خدا دو نوع حجت دارد، یکی حاضر و آشکار و دیگری غایب و ناپیدا، آنجا که می فرماید: (خدایا روی زمین هیچ گاه از حجت های تو خالی نمی ماند،حجت هایی که گاهی حاضر و آشکار و گاهی از بیم مردم پنهان هستند تا دلایل آیین الهی محو و نابود نشود) این بیان، می رساند که رهبران الهی در پنهان و آشکار، وظیفه سنگین رهبری را انجام می دهند، و در همه حال در راهنمایی مردم می کوشند. و قرآن مجید ما را به مقام والای ولایت و شوون و نحوه هدایت های اولیا، رهبری نموده و به نحوی ثابت نموده که ممکن است یکی از مردان الهی در عین این که از نظرها غایب و پنهان باشد به امر هدایت و ارشاد بپردازد. گروهی از اولیاء الهی اگرچه از نظرها غایب بودند و با این حال جامعه را هدایت می کردند و یا این که به صورت استتار با پوشش خاصی به سازندگی افراد اشتغال داشتند، و با این که نبی و ولیّ بودند ولی منتظر آن بودند که فرمان حق برسد، سپس انجام وظیفه کنند. امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز نظیر سایر امامان(علیهم السلام) دارای قدرت فوق العاده است و می تواند از هر راهی که مصلحت بدانند محرومان و مستمندان بلکه عموم مردم کمک کنند. امام زمان (علیه السلام) با این که از دیدگان پنهان هستند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت ندارند، به خاطر ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به او داده شده است، پیوسته در اموال و نفوص تصرّف می کنند و اوضاع را طبق مصالحی،رهبری می نمایند،اگر چه تصرفات از دید مردم عادی پنهان است. هدایت و رهبری که از شوون اولیای الهی است گاهی به دو صورت آشکار و پنهان انجام گیرد، و هرگز لازم نیست که امام شناخته شود تا هدایت کند بلکه در حال اختفا و پنهان نیز به این وظیفه خطیر قیام می نماید و نفع زیادی را به مردم می رساند، و غیبت امام با مقام هدایت و سودبخشی او منافات ندارد. هدایت و رهبری گاهی به صورت (فردسازی) و گاهی به صورت (جامعه سازی) انجام می گیرد و در صورت فردسازی هرگز لزومی ندارد همه افراد، ولیّ الله را بشناسند و یا پیوسته عموم را رهبری کند، بلکه در شرایط خاصی که (جامعه سازی) مقدور نباشد، باید به (فردسازی) بپردازد. با غیبت ولیّ، مقام ولایت از او سلب نمی شود. در نتیجه وظیفه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران غیبت مانند وظیفه اولیا و رهبران گذشته است. امام در حال اختفا در امور زندگی دنیوی و دینی مردم تصرّفاتی دارد، با افراد شایسته و لایق در حال تماس بوده و به فردسازی و تربیت شخصیت ها اشتغال دارد. آیا با داشتن چنین وظایفی باز جا دارد که بگوییم فایده وجود این ولیّ زمان چیست؟ خدای تعالی می فرماید: (و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا...)؛ (آنان را پیشوایان قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند). این آیه نه تنها می رساند که هدایت آنان به فرمان خداست بلکه می رساند که شیوه هدایت آنها نیز به فرمان الهی است. گاهی اراده و مشیت خدا بر آن تعلّق می گیرد که آنان در حال اختفا به هدایت اشتغال ورزند. و گاهی مصالح ایجاب می کند که از پس پرد غیبت برون آیند، شیوه هدایت جمعی را پیش گیرند، در هر حال، همه هدایت ها و همه شیوه های هدایت آنان به فرمان خداوند متعال صورت می گیرد. معرفی منابع برای مطالعه بیشتر : • قائم آل محّمد(صلّی الله علیه و آله) نجات بخش انسان ها، ذکر الله احمدی کرمانشاهی. • فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی،شماره 30،ص 403. • موعود قائم، انتظار فرج، علل غیبت، محمد رسول دریایی. • فلسفه غیبت، کعبه مقصود، ویژه نامه نیمه شعبان،1417، شماره 1916،ص 56. • فلسفه و آثار غیبت در روایات، سومین اجلاس دوسالانه ابعاد وجودی حضرت مهدی، شماره 112.
شرح پرسش:
چگونه خداوند متعال به غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) راضی است در حالی که مردم در حیرت هستند؟
پاسخ:
باید توجّه کرد که غیبت امام زمان (علیه السلام) به این معنی نیست که او در جهان دیگری جز این جهان زندگی می کند و یا وجود جسمانی او به وجود ناپیدایی تبدیل گردیده است، بلکه معنی غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) این است که او در میان مردم زندگی می کند و از یک زندگی طبیعی برخوردار است.
دیگر این که طبق روایات رسیده از معصومین(علیهم السلام)، امام زمان(علیه السلام) دارای اطرافیانی می باشند که همراه حضرت بوده و به ایشان در امور مختلف کمک می کنند، اینان مومنین خالص و بزرگوارانی هستند که همیشه در معیت حضرت می باشند و با وفات یکی از آنها شخص دیگری جایگزین او می گردد، وقتی افرادی به حضرت متوسل می شوند، همین افراد در ناحیه مقدّسه هستند که از طرف امام زمان(علیه السلام) به کمک ایشان می شتابند و چون مردم آگاهی ندارند گمان می کنند که شخص حضرت را زیارت نموده اند.
بنابراین حضرت را به گونه های مختلفی تعریف می کنند و حال آن که حضرت بر یک شکل و شمایل هستند. و برای آن حضرت، نظیر بقیه امامان معصوم(علیهم السلام) قدرت فوق العاده است و می توانند از هر راهی که صلاح بدانند به افراد کمک کنند. ممکن است برای فرد در راه مانده ای کمک فرستاده و او را به مقصد برسانند و یا فردی را که دارای فرزند نیست بدن او را آماده کرده و از او رفع نقص کند و بیماری که صعب العلاج است و یا جواب ردّ شنیده، علاج نمایند.
این نوع کمک ها در اصطلاح امروز به امدادهای غیبی معروف است. اصولا باید دانست این امور برای امامان معصوم(علیهم السلام) اموری بسیار عادی است.
کسانی که در خانه آن حضرات تربیت شده اند کارهای فوق العاده انجام می دهند تا چه رسید به وجود مقدّس امام معصوم که به اذن خداوند حاکم بر کلّ هستی است.
طبق بیان امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه خدا دو نوع حجت دارد، یکی حاضر و آشکار و دیگری غایب و ناپیدا، آنجا که می فرماید: (خدایا روی زمین هیچ گاه از حجت های تو خالی نمی ماند،حجت هایی که گاهی حاضر و آشکار و گاهی از بیم مردم پنهان هستند تا دلایل آیین الهی محو و نابود نشود)
این بیان، می رساند که رهبران الهی در پنهان و آشکار، وظیفه سنگین رهبری را انجام می دهند، و در همه حال در راهنمایی مردم می کوشند. و قرآن مجید ما را به مقام والای ولایت و شوون و نحوه هدایت های اولیا، رهبری نموده و به نحوی ثابت نموده که ممکن است یکی از مردان الهی در عین این که از نظرها غایب و پنهان باشد به امر هدایت و ارشاد بپردازد.
گروهی از اولیاء الهی اگرچه از نظرها غایب بودند و با این حال جامعه را هدایت می کردند و یا این که به صورت استتار با پوشش خاصی به سازندگی افراد اشتغال داشتند، و با این که نبی و ولیّ بودند ولی منتظر آن بودند که فرمان حق برسد، سپس انجام وظیفه کنند.
امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز نظیر سایر امامان(علیهم السلام) دارای قدرت فوق العاده است و می تواند از هر راهی که مصلحت بدانند محرومان و مستمندان بلکه عموم مردم کمک کنند.
امام زمان (علیه السلام) با این که از دیدگان پنهان هستند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت ندارند، به خاطر ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به او داده شده است، پیوسته در اموال و نفوص تصرّف می کنند و اوضاع را طبق مصالحی،رهبری می نمایند،اگر چه تصرفات از دید مردم عادی پنهان است.
هدایت و رهبری که از شوون اولیای الهی است گاهی به دو صورت آشکار و پنهان انجام گیرد، و هرگز لازم نیست که امام شناخته شود تا هدایت کند بلکه در حال اختفا و پنهان نیز به این وظیفه خطیر قیام می نماید و نفع زیادی را به مردم می رساند، و غیبت امام با مقام هدایت و سودبخشی او منافات ندارد.
هدایت و رهبری گاهی به صورت (فردسازی) و گاهی به صورت (جامعه سازی) انجام می گیرد و در صورت فردسازی هرگز لزومی ندارد همه افراد، ولیّ الله را بشناسند و یا پیوسته عموم را رهبری کند، بلکه در شرایط خاصی که (جامعه سازی) مقدور نباشد، باید به (فردسازی) بپردازد.
با غیبت ولیّ، مقام ولایت از او سلب نمی شود. در نتیجه وظیفه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران غیبت مانند وظیفه اولیا و رهبران گذشته است. امام در حال اختفا در امور زندگی دنیوی و دینی مردم تصرّفاتی دارد، با افراد شایسته و لایق در حال تماس بوده و به فردسازی و تربیت شخصیت ها اشتغال دارد. آیا با داشتن چنین وظایفی باز جا دارد که بگوییم فایده وجود این ولیّ زمان چیست؟ خدای تعالی می فرماید: (و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا...)؛ (آنان را پیشوایان قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند).
این آیه نه تنها می رساند که هدایت آنان به فرمان خداست بلکه می رساند که شیوه هدایت آنها نیز به فرمان الهی است. گاهی اراده و مشیت خدا بر آن تعلّق می گیرد که آنان در حال اختفا به هدایت اشتغال ورزند. و گاهی مصالح ایجاب می کند که از پس پرد غیبت برون آیند، شیوه هدایت جمعی را پیش گیرند، در هر حال، همه هدایت ها و همه شیوه های هدایت آنان به فرمان خداوند متعال صورت می گیرد.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر :
• قائم آل محّمد(صلّی الله علیه و آله) نجات بخش انسان ها، ذکر الله احمدی کرمانشاهی.
• فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی،شماره 30،ص 403.
• موعود قائم، انتظار فرج، علل غیبت، محمد رسول دریایی.
• فلسفه غیبت، کعبه مقصود، ویژه نامه نیمه شعبان،1417، شماره 1916،ص 56.
• فلسفه و آثار غیبت در روایات، سومین اجلاس دوسالانه ابعاد وجودی حضرت مهدی، شماره 112.
- [سایر] حکمت غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فایده غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فلسفه غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] راز غیبت امام زمان(علیه السلام)چیست؟
- [سایر] امام حسین علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام چه فرمودهاند؟
- [سایر] آیا امام علی علیه السلام به غیبت امام زمان علیه السلام اشاره کردهاند؟
- [سایر] آیا سرداب، محل غیبت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] علل سیاسی- اجتماعی غیبت امام زمان(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] اسرار غیبت امام زمان علیه السلام رابیان نمایید.
- [سایر] آیا امام حسن علیه السلام از غیبت امام زمان علیه السلام خبر دادهاند؟
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که در حق علی(علیه السلام) و سایر امامان(علیهم السلام) غلو کنند; یعنی، آن بزرگواران را خدا بدانند یا صفات مخصوص خدایی برای آنها قائل باشند، کافرند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] السلام علیْک ایها النبی و رحْمة الله و برکاته: سلام بر توای پیغمبر و رحمت خدا و برکات او بر تو باد. السلاْم علیْنا و علی عباد الله الصالحین: سلام بر ما و بر تمام بندگان صالح خدا. السلام علیْکمْ و رحْمة الله و برکاته: سلام بر شما ای جمعیت نمازگزاران و رحمت و برکات او بر شما باد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله سبحانی] اللّه اکبر یعنی خدای بزرگ تر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی شهادت می دهم که خدایی جز اللّه نیست. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله)پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمیرالمؤمنینَ وَلِیُّ اللّه، یعنی شهادت می دهم که حضرت علی(علیه السلام)امیرالمؤمنین، و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الفَلاَح، یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قًد قامَتِ الصَّلاةُ، یعنی نماز برپا شده است. لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، یعنی خدایی جز اللّه نیست.
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله مظاهری] غیبت- یعنی عیب کسی را در غیاب او به دیگران منتقل نمودن- از گناهان بزرگ است و قرآن شریف آن را به منزله خوردن گوشت مردار انسان دانسته است: (وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ احَدُکُمْ انْ یَأْکُلَ لَحْمَ اخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُموُه)[1] (و بعضی از شما، غیبت بعضی دیگر را نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ (در حالی که) از آن کراهت دارید.) و فرقی نیست که آن عیب مستور و پوشیده باشد یا غیر مستور، و همچنین فرقی نیست کسی که غیبت او میشود راضی باشد یا نه، و همچنین فرقی نیست که غیبت با گفتار باشد و یا کردار نظیر اشاره و نوشتن و امثال اینها و همین مقدار که به عنوان تنقیص و ضربهزدن به شخصیّت کسی عیب او را در غیاب او به دیگری منتقل کند غیبت و از گناهان کبیره است و اگر کسی که غیبت او میشود راضی باشد که از او غیبت شده، علاوه بر اینکه غیبتکننده گناه نموده است، کسی که راضی به آن گناه بوده است نیز گناهکار است.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.