از ویژگیهای امام زمان - عجل الله فرجه الشریف - که در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام، مورد تاکید واقع شده غیبت آن حضرت است. و از جمله، عبدالعظیم حسنی از امام محمد تقی از پدرش امیر مؤمنان علیهم السلام نقل کرده است که فرمود: قائم ما غیبتی دراز مدت دارد، و گویا شیعیان را می‌بینیم که در زمان غیبت او همانند حیوان گرسنه‌ای که دنبال چراگاه می‌گردد در جستجوی اویند ولی او را نمی‌یابند. آگاه باشید که هر کس از ایشان که بر دینش ثابت بماند و در اثر طول غیبت امامش دچار قساوت قلب نگردد در روز قیامت با من در درجه من خواهد بود. سپس فرمود: هنگامی که قائم ما قیام می‌کند بیعتی از هیچکس بر گردن او نخواهد بود (و هیچ حاکم ستمگری تسلطی بر او نخواهد داشت) و بدین منظور، مخفیانه متولد می‌شود و از چشم مردم، غایب می‌گردد. (1) و از امام سجاد علیه السلام از پدرش از امیر مؤمنان علیه السلام روایت‌شده که فرمود: قائم ما دو غیبت دارد که یکی طولانی‌تر از دیگری است، و تنها کسانی که یقین قوی و معرفت صحیح داشته باشند بر امامت او ثابت می‌مانند. (2) برای روشن شدن راز غیبت، باید نظری به سرگذشت ائمه اطهار علیه السلام بیفکنیم. چنانکه می‌دانیم بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اکثریت مردم با ابوبکر و بعد با عمر و سپس با عثمان بیعت کردند، و در اواخر حکومت وی که نابسامانیهای فراوانی در اثر تبعیضات ناروا پدید آمد دست به شورش زده او را به قتل رسانیدند و با امیر مؤمنان علی(علیه السلام) بیعت کردند. آن حضرت که خلیفه منصوب از طرف خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) بود در طول حکومت‌خلفاء سه گانه برای رعایت مصالح جامعه نو بنیاد اسلامی دم فرو بست و جز از سر اتمام حجت، سخنی نگفت و در عین حال، از هیچ اقدامی به نفع اسلام و مسلمین دریغ نورزید. اما دوران حکومت چند ساله خودش به جنگ با اصحاب جمل و معاویه و خوارج، سپری شد و سرانجام بدست‌یکی از خوارج به شهادت رسید. امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز به دستور معاویه مسموم شد. و پس از مرگ معاویه فرزندش یزید که اعتنایی به ظواهر اسلام هم نداشت بر اریکه سلطنت اموی تکیه زد. و با این روند نزولی می‌رفت که نام و نشانی از اسلام باقی نماند. از این روی، امام حسین (علیه السلام) چاره‌ای جز قیام ندید و با شهادت مظلومانه‌اش مسلمانان را تا اندازه‌ای هشیار و بیدار کرد و اسلام را از نابودی، نجات داد. ولی شرایط اجتماعی برای تشکیل حکومت عدل اسلامی فراهم نگردید. و از این جهت‌سایر ائمه اطهار (علیهم السلام) به تحکیم مبانی عقیدتی و نشر معارف و احکام اسلام و تربیت و تهذیب نفوس مستعد پرداختند و در حدودی که شرایط، اجازه می‌داد مخفیانه مردم را به مبارزه با ظالمان و جباران، دعوت می‌کردند و ایشان را به تحقق حکومت الهی جهانی، امیدوار می‌ساختند. و بالاخره یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. بهر حال، ائمه اطهار علیهم السلام در مدت دو قرن و نیم توانستند با تحمل مشکلات و فشارهای فوق العاده حقایق اسلام را برای مردم بیان کنند: بخشی را بصورت عمومی، و بخشی را بطور خصوصی برای شیعیان و اصحاب خاص خودشان. و بدین ترتیب، معارف اسلامی در ابعاد گوناگونش در جامعه، انتشار یافت و بقاء شریعت محمدی، تضمین شد. و ضمنا در گوشه و کنار کشورهای اسلامی گروه‌هایی برای مبارزه با حاکمان ستمگر تشکیل گردید و دست کم توانستند تا حدودی جلو ستمها و خودسریهای جباران را بگیرند. ولی آنچه وحشت و اضطراب حاکمان خود کامه را بر می‌انگیخت وعده ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشزیف) بود که هستی آنان را تهدید می‌کرد. از این روی معاصرین امام حسن عسگری (علیه السلام) بشدت ایشان را تحت نظر قرار دادند که اگر فرزندی برای آن حضرت متولد شود او را به قتل برسانند و خود آن بزرگوار را در عنفوان جوانی به شهادت رساندند. ولی اراده خدای متعال بر این، قرار گرفته بود که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشزیف)متولد و برای نجات جامه بشری، ذخیره شوند. و به همین جهت بود که در زمان حیات پدرشان تا سن پنج‌سالگی جز افراد معدودی از خواص شیعه، کسی آن حضرت را زیارت نمی‌کرد و بعد از وفات پدر بزرگوارشان تماس امام با مردم بوسیله چهار نفر (3) که یکی پس از دیگری به سمت نیابت‌خاص مفتخر می‌شدند برقرار می‌گردید. و از آن پس، برای مدت نامعلومی (غیبت کبری‌) واقع شد تا روزی که جامعه بشری، آماده پذیرش حکومت الهی جهانی شود و به امر خدای متعال ظهور فرماید. بنابراین، راز اصلی غیبت آن حضرت این است که از شر جباران و ستمگران محفوظ بماند. و در بعضی از روایات به حکمتهای دیگری نیز اشاره شده که از جمله آنها آزمایش مردم است که بعد از اتمام حجت، چه اندازه پایدار و استوار می‌مانند. البته در زمان غیبت هم مردم بکلی از فیوضات آن حضرت بی‌بهره نیستند و به تعبیری که در روایات آمده همانند خورشیدی که پشت ابر باشد. (4) کما بیش از نور او استفاده می‌کنند چنانکه افراد بی‌شماری هر چند بصورت ناشناس به زیارت ایشان مشرف شده و برای رفع گرفتاریهای مادی و معنوی، از آن بزرگوار، بهره‌مند شده‌اند. و اساسا حیات آن حضرت، عامل مهمی برای دلگرمی و امیدواری مردم است تا خود را اصلاح و آماده ظهور کنند. پی‌نوشتها 1- ر. ک:منتخب الاثر، ص 255. 2- ر. ک: منتخب الاثر، ص 251. 3- عثمان بن سعید،محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح و علی بن محمد سمری 4- ر. ک: بحارالانوار، ج 52، ص 92. منبع: آموزش عقاید،آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(دامت برکاته)
از ویژگیهای امام زمان - عجل الله فرجه الشریف - که در روایات وارده از اهل بیت علیهم السلام، مورد تاکید واقع شده غیبت آن حضرت است. و از جمله، عبدالعظیم حسنی از امام محمد تقی از پدرش امیر مؤمنان علیهم السلام نقل کرده است که فرمود: قائم ما غیبتی دراز مدت دارد، و گویا شیعیان را میبینیم که در زمان غیبت او همانند حیوان گرسنهای که دنبال چراگاه میگردد در جستجوی اویند ولی او را نمییابند. آگاه باشید که هر کس از ایشان که بر دینش ثابت بماند و در اثر طول غیبت امامش دچار قساوت قلب نگردد در روز قیامت با من در درجه من خواهد بود. سپس فرمود: هنگامی که قائم ما قیام میکند بیعتی از هیچکس بر گردن او نخواهد بود (و هیچ حاکم ستمگری تسلطی بر او نخواهد داشت) و بدین منظور، مخفیانه متولد میشود و از چشم مردم، غایب میگردد. (1)
و از امام سجاد علیه السلام از پدرش از امیر مؤمنان علیه السلام روایتشده که فرمود: قائم ما دو غیبت دارد که یکی طولانیتر از دیگری است، و تنها کسانی که یقین قوی و معرفت صحیح داشته باشند بر امامت او ثابت میمانند. (2)
برای روشن شدن راز غیبت، باید نظری به سرگذشت ائمه اطهار علیه السلام بیفکنیم. چنانکه میدانیم بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اکثریت مردم با ابوبکر و بعد با عمر و سپس با عثمان بیعت کردند، و در اواخر حکومت وی که نابسامانیهای فراوانی در اثر تبعیضات ناروا پدید آمد دست به شورش زده او را به قتل رسانیدند و با امیر مؤمنان علی(علیه السلام) بیعت کردند.
آن حضرت که خلیفه منصوب از طرف خدا و رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) بود در طول حکومتخلفاء سه گانه برای رعایت مصالح جامعه نو بنیاد اسلامی دم فرو بست و جز از سر اتمام حجت، سخنی نگفت و در عین حال، از هیچ اقدامی به نفع اسلام و مسلمین دریغ نورزید. اما دوران حکومت چند ساله خودش به جنگ با اصحاب جمل و معاویه و خوارج، سپری شد و سرانجام بدستیکی از خوارج به شهادت رسید.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز به دستور معاویه مسموم شد. و پس از مرگ معاویه فرزندش یزید که اعتنایی به ظواهر اسلام هم نداشت بر اریکه سلطنت اموی تکیه زد. و با این روند نزولی میرفت که نام و نشانی از اسلام باقی نماند. از این روی، امام حسین (علیه السلام) چارهای جز قیام ندید و با شهادت مظلومانهاش مسلمانان را تا اندازهای هشیار و بیدار کرد و اسلام را از نابودی، نجات داد. ولی شرایط اجتماعی برای تشکیل حکومت عدل اسلامی فراهم نگردید. و از این جهتسایر ائمه اطهار (علیهم السلام) به تحکیم مبانی عقیدتی و نشر معارف و احکام اسلام و تربیت و تهذیب نفوس مستعد پرداختند و در حدودی که شرایط، اجازه میداد مخفیانه مردم را به مبارزه با ظالمان و جباران، دعوت میکردند و ایشان را به تحقق حکومت الهی جهانی، امیدوار میساختند. و بالاخره یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند.
بهر حال، ائمه اطهار علیهم السلام در مدت دو قرن و نیم توانستند با تحمل مشکلات و فشارهای فوق العاده حقایق اسلام را برای مردم بیان کنند: بخشی را بصورت عمومی، و بخشی را بطور خصوصی برای شیعیان و اصحاب خاص خودشان. و بدین ترتیب، معارف اسلامی در ابعاد گوناگونش در جامعه، انتشار یافت و بقاء شریعت محمدی، تضمین شد. و ضمنا در گوشه و کنار کشورهای اسلامی گروههایی برای مبارزه با حاکمان ستمگر تشکیل گردید و دست کم توانستند تا حدودی جلو ستمها و خودسریهای جباران را بگیرند.
ولی آنچه وحشت و اضطراب حاکمان خود کامه را بر میانگیخت وعده ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشزیف) بود که هستی آنان را تهدید میکرد. از این روی معاصرین امام حسن عسگری (علیه السلام) بشدت ایشان را تحت نظر قرار دادند که اگر فرزندی برای آن حضرت متولد شود او را به قتل برسانند و خود آن بزرگوار را در عنفوان جوانی به شهادت رساندند. ولی اراده خدای متعال بر این، قرار گرفته بود که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشزیف)متولد و برای نجات جامه بشری، ذخیره شوند. و به همین جهت بود که در زمان حیات پدرشان تا سن پنجسالگی جز افراد معدودی از خواص شیعه، کسی آن حضرت را زیارت نمیکرد و بعد از وفات پدر بزرگوارشان تماس امام با مردم بوسیله چهار نفر (3) که یکی پس از دیگری به سمت نیابتخاص مفتخر میشدند برقرار میگردید. و از آن پس، برای مدت نامعلومی (غیبت کبری) واقع شد تا روزی که جامعه بشری، آماده پذیرش حکومت الهی جهانی شود و به امر خدای متعال ظهور فرماید.
بنابراین، راز اصلی غیبت آن حضرت این است که از شر جباران و ستمگران محفوظ بماند. و در بعضی از روایات به حکمتهای دیگری نیز اشاره شده که از جمله آنها آزمایش مردم است که بعد از اتمام حجت، چه اندازه پایدار و استوار میمانند.
البته در زمان غیبت هم مردم بکلی از فیوضات آن حضرت بیبهره نیستند و به تعبیری که در روایات آمده همانند خورشیدی که پشت ابر باشد. (4) کما بیش از نور او استفاده میکنند چنانکه افراد بیشماری هر چند بصورت ناشناس به زیارت ایشان مشرف شده و برای رفع گرفتاریهای مادی و معنوی، از آن بزرگوار، بهرهمند شدهاند. و اساسا حیات آن حضرت، عامل مهمی برای دلگرمی و امیدواری مردم است تا خود را اصلاح و آماده ظهور کنند.
پینوشتها
1- ر. ک:منتخب الاثر، ص 255.
2- ر. ک: منتخب الاثر، ص 251.
3- عثمان بن سعید،محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح و علی بن محمد سمری
4- ر. ک: بحارالانوار، ج 52، ص 92.
منبع: آموزش عقاید،آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(دامت برکاته)
- [سایر] حکمت غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فایده غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] فلسفه غیبت امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] امام حسین علیه السلام درباره غیبت امام زمان علیه السلام چه فرمودهاند؟
- [سایر] آیا امام علی علیه السلام به غیبت امام زمان علیه السلام اشاره کردهاند؟
- [سایر] آیا سرداب، محل غیبت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] علل سیاسی- اجتماعی غیبت امام زمان(علیه السلام) چیست؟
- [سایر] چگونه خداوند به غیبت امام زمان علیه السلام راضی است؟!
- [سایر] اسرار غیبت امام زمان علیه السلام رابیان نمایید.
- [سایر] آیا امام حسن علیه السلام از غیبت امام زمان علیه السلام خبر دادهاند؟
- [آیت الله مظاهری] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امامعلیه السلام و در زمان غیبت ایشان از مستحبّات مؤکّد است و میتوان آن را به جماعت یا فرادی خواند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.