شرح پرسش: ما عقیده داریم که امام زمان علیه السلام در زمان غیبت صغری با چهار نایب خود ارتباط مستقیم داشته و بعد از غیبت صغری این ارتباط قطع میشود. پس چگونه صدها نفر ادعای ملاقات با ایشان را میکنند؟ آیا عمل صالح باعث دیدار با حضرت میشود و آن گاه معنای انتظار چه میشود؟ پاسخ: برای امام زمان(ع) دو غیبت وجود دارد: الف) زمان غیبت صغری. ب) غیبت کبری. در زمان غیبت صغری که از سال 260 و یا 255 ه.ق آغاز شد و در سال 329 پایان یافت[1] مردم پرسش های عقیدتی، اجتماعی و مشکلات خویش را به وسیلة نواب خاص - که بعداً اسامی آن ها بیان خواهد شد - با امام زمان(ع) در میان گذاشته و آن حضرت مسائل و پرسش های مردم را پاسخ می گفتند. گاهی گروهی از مردم به وسیلة نواب خاص امام زمان(ع) به دیدار امام دوازدهم(ع) می رفتند؛ از این رو در این مدت امام هم غایب بود و هم نبود.[2] نواب خاص امام زمان(ع) که نقش بنیادی در بر قراری ارتباط مردم با امام زمان(ع) داشته اند عبارتند از: 1- ابوعمرو عثمان بن سعید عمری؛ 2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری؛ 3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی؛ 4- ابوالحسن علی بن محمد سمری. در این جا لازم است به بخشی از وظایف و فعالیت های نواب خاص امام زمان(ع) اشاره شود که چگونه مردم با امام زمان(ع) ارتباط برقرار می کردند: الف) پنهان داشتن نام و مکان امام: گرچه امکان رؤیت امام زمان(ع) در غیبت صغری برای مردم و نواب خاص وجود داشت، ولی به دلیل مشکلات سیاسی، هر یک از نواب موظف بودند که نام و مکان امام را افشا نکنند؛ زیرا امام از سوی حکومت تهدید می شد. البته این پنهان کاری به دستور امام زمان(ع) صورت گرفته بود. ارتباط شیعیان نیز بدون این که مکان امام را بدانند بر قرار می شد. ب) پاسخ گویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی: نواب خاص علاوه بر وظیفة فوق وظیفة پاسخگویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی را نیز بر عهده داشته اند. نواب خاص به دلیل این که از دانش بسیار بالایی برخوردار بوده اند، به بهترین وجه شبهه زدایی نموده و پرسش های مردم را جواب می دادند. از سوی دیگر سؤالات فقهی و شرعی شیعیان را به عرض امام رسانده و پاسخ ها را دریافت می کردند و به مردم ابلاغ می نمودند. ج) اخذ و توزیع اموال متعلق به امام زمان(ع): نواب خاص اموال متعلق به امام (مانند بیت المال و سهم امام) را از شیعیان گرفته به هر طریقی به امام زمان(ع) می رساندند. در زمان غیبت کبری نحوة ارتباط با امام زمان ممکن است با طرق زیر امکان پذیر باشد: 1- ملاقات حضوری: در خصوص امکان و عدم امکان ملاقات حضوری با امام زمان(ع) اختلاف است. برخی عقیده دارند که ملاقات حضوری امکان داشته و انسان با رعایت تقوا و ایجاد شایستگی، می تواند به حضور امام زمان(ع) برسد. چنان که شخصیت هایی مانند مقدس اردبیلی،[3] علامة حلی[4] و علامة بحرالعلوم[5] به حضور حضرت رسیده اند. سید مرتضی،[6] شیخ طوسی و ... از طرفداران این نگرش هستند. شیخ طوسی می نویسد: ما قطع نداریم که حضرت از تمام اولیای خود، پنهان باشد، بلکه جایز است که برای بیشتر آنان ظاهر گردد. برخی دیگر عقیده دارند که ملاقات حضوری با امام زمان(ع) امکان ندارد. محمد بن ابراهیم، معروف به نعمانی،[7] فیض کاشانی،[8] و کاشف الغطا،[9] و از طرفداران این نگرش هستند. اینان به برخی از روایات تمسک نموده اند که هر گونه ارتباط حضوری با امام زمان(ع) را منع کرده اند.[10] امام زمان(ع) در توقیع شریف خطاب به آخرین نایب خاص آن حضرت، یعنی علی بن محمد سمری فرمود: به زودی از شیعیان من کسانی خواهند آمد که ادعای دیدن مرا می کنند. آگاه باشید، هر کس قبل از خروج سفیانی، و صیحة آسمانی، ادعا کند که مرا دیده دروغگوی افترا زننده است.[11] واقعیت آن است که با تقوا و معنویت و قابلیت می توان به حضرت آن امام همام رسید، چنان که برخی از بزرگان به حضور او رسیده اند. به نظر می رسد روایاتی که دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر این است که جلوی هر گونه سوء استفاده از ادعای دیدن امام زمان گرفته شودو هر کس ادعای رؤیت امام زمان (ع) را نکند. برخی از بزرگان به حضور امام رسیده اند و مرحوم آخوند خراسانی ملاقات امام زمان(ع) را برای افراد خاصی ممکن دانسته است. 2- ارتباط معنوی: بی تردید می توان با امام زمان(ع) ارتباط معنوی بر قرار کرد. البته این ارتباط با بهره گیری از تقوا، دعا خواندن و توسل به ائمه(ع)، به ویژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امکان پذیر است. شاید بر همین اساس باشد که یکی از وظایف شیعیان در زمان غیبت، دعا کردن برای امام زمان(ع) و توسلات بیان شده است.[12] ارتباط معنوی بدان معنا نیست که انسان امام زمان(ع) را ملاقات حضوری کند، بلکه باید با آن امام ارتباط برقرار کند و همیشه به یاد او بوده و او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنین لیاقت و شایستگی ای حاصل شد حضرت به انسان عنایت نموده و به رفع مشکلات انسان می پردازد؛ از این رو امام زمان(ع) در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمود فرمود: فإنّما علماً بأنبائکم و لا یعزب عنا شیءٌ مِن أخبارکم؛[13] ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نمی ماند. باز حضرت درهمان توقیع فرمود: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشته کن می کردند.[14] ارتباط معنوی انسان با امام زمان(ع) سبب می شود که حضرت میان مردم حضور پیدا کند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علی(ع) فرمود: سوگند به خدای علی، حجت خدا میان آنان هست و در کوچه و بازار گام بر می دارد و بر خانه های آنان وارد می شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت می پردازد و گفتار مردمان را می شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده سلام می دهد. او مردمان را می بیند.[15] در دعای ندبه می خوانیم: جانم فدایت! تو آن غایبی هستی که از میان ما بیرون نیستی. جانم فدایت! تو آن دور شده از وطن هستی که از ما دور نیستی.[16] 3- ارتباط از طریق نامه: یکی از راه های ارتباط با امام زمان(ع) نامه نگاری است. مرحوم شیخ عباس قمی به نقل از تحفه الزایر مجلسی و مفاتیح النجاه سبزواری می نویسد: هر کسی حاجتی داشته باشد و این را در نامه ای بنویسد و در یکی از قبور ائمه(ع) بیندازد و یا مهر کند و خاک پاکی را گل سازد و آن را میان آن گذارد و در چاهی عمیق و یا نهری اندازد، آن گاه امام زمان(ع) شخصاً متولی بر آوردن حاجت می شود.[17] پی نوشتها: [1] صدوق، کمال الدین، ص 480؛ بحارالانوار، ج 52؛ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 268. [2] محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص 53. [3] منتهی الآمال، ج2، ص 470؛ مهدی موعود، ص 934. [4] تنکابنی، قصص العلما، ص 259. [5] بحارالانوار، ج 52، ص 174. [6] تنزیه الانبیاء، ص 182، به نقل از مجلة حوزه، ویژه نامة امام زمان، ص 99. [7] کتاب الغیبه، ص 99. [8] وافی، ج 2، ص 414. [9] حق المبین، ص 87. [10] شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 395. [11] شیخ صدوق، کمال الدین، ص 516. [12] منتهی الآمال، ص 559و 562. [13] احتجاج طبرسی، ج 2، ص 596. [14] همان. [15] جباری، عاشوری و حکیم، تاریخ عصر غیبت، ص 426، به نقل از الغیبه نعمانی، ص 72. [16] مفاتیح الجنان، دعای ندبه. [17] منتهی الآمال، ج 2، ص 491. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
شرح پرسش:
ما عقیده داریم که امام زمان علیه السلام در زمان غیبت صغری با چهار نایب خود ارتباط مستقیم داشته و بعد از غیبت صغری این ارتباط قطع میشود. پس چگونه صدها نفر ادعای ملاقات با ایشان را میکنند؟ آیا عمل صالح باعث دیدار با حضرت میشود و آن گاه معنای انتظار چه میشود؟
پاسخ:
برای امام زمان(ع) دو غیبت وجود دارد:
الف) زمان غیبت صغری.
ب) غیبت کبری.
در زمان غیبت صغری که از سال 260 و یا 255 ه.ق آغاز شد و در سال 329 پایان یافت[1] مردم پرسش های عقیدتی، اجتماعی و مشکلات خویش را به وسیلة نواب خاص - که بعداً اسامی آن ها بیان خواهد شد - با امام زمان(ع) در میان گذاشته و آن حضرت مسائل و پرسش های مردم را پاسخ می گفتند. گاهی گروهی از مردم به وسیلة نواب خاص امام زمان(ع) به دیدار امام دوازدهم(ع) می رفتند؛ از این رو در این مدت امام هم غایب بود و هم نبود.[2]
نواب خاص امام زمان(ع) که نقش بنیادی در بر قراری ارتباط مردم با امام زمان(ع) داشته اند عبارتند از:
1- ابوعمرو عثمان بن سعید عمری؛
2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری؛
3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی؛
4- ابوالحسن علی بن محمد سمری.
در این جا لازم است به بخشی از وظایف و فعالیت های نواب خاص
امام زمان(ع) اشاره شود که چگونه مردم با امام زمان(ع) ارتباط برقرار می کردند:
الف) پنهان داشتن نام و مکان امام:
گرچه امکان رؤیت امام زمان(ع) در غیبت صغری برای مردم و نواب خاص وجود داشت، ولی به دلیل مشکلات سیاسی، هر یک از نواب موظف بودند که نام و مکان امام را افشا نکنند؛ زیرا امام از سوی حکومت تهدید می شد. البته این پنهان کاری به دستور امام زمان(ع) صورت گرفته بود. ارتباط شیعیان نیز بدون این که مکان امام را بدانند بر قرار می شد.
ب) پاسخ گویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی:
نواب خاص علاوه بر وظیفة فوق وظیفة پاسخگویی به سؤالات فقهی و مشکلات عقیدتی را نیز بر عهده داشته اند. نواب خاص به دلیل این که از دانش بسیار بالایی برخوردار بوده اند، به بهترین وجه شبهه زدایی نموده و پرسش های مردم را جواب می دادند. از سوی دیگر سؤالات فقهی و شرعی شیعیان را به عرض امام رسانده و پاسخ ها را دریافت می کردند و به مردم ابلاغ می نمودند.
ج) اخذ و توزیع اموال متعلق به امام زمان(ع):
نواب خاص اموال متعلق به امام (مانند بیت المال و سهم امام) را از شیعیان گرفته به هر طریقی به امام زمان(ع) می رساندند.
در زمان غیبت کبری نحوة ارتباط با امام زمان ممکن است با طرق زیر امکان پذیر باشد:
1- ملاقات حضوری:
در خصوص امکان و عدم امکان ملاقات حضوری با امام زمان(ع) اختلاف است. برخی عقیده دارند که ملاقات حضوری امکان داشته و انسان با رعایت تقوا و ایجاد شایستگی، می تواند به حضور امام زمان(ع) برسد. چنان که شخصیت هایی مانند مقدس اردبیلی،[3] علامة حلی[4] و علامة بحرالعلوم[5] به حضور حضرت رسیده اند. سید مرتضی،[6] شیخ طوسی و ... از طرفداران این نگرش هستند. شیخ طوسی می نویسد: ما قطع نداریم که حضرت از تمام اولیای خود، پنهان باشد، بلکه جایز است که برای بیشتر آنان ظاهر گردد.
برخی دیگر عقیده دارند که ملاقات حضوری با امام زمان(ع) امکان ندارد. محمد بن ابراهیم، معروف به نعمانی،[7] فیض کاشانی،[8] و کاشف الغطا،[9] و از طرفداران این نگرش هستند. اینان به برخی از روایات تمسک نموده اند که هر گونه ارتباط حضوری با امام زمان(ع) را منع کرده اند.[10] امام زمان(ع) در توقیع شریف خطاب به آخرین نایب خاص آن حضرت، یعنی علی بن محمد سمری فرمود: به زودی از شیعیان من کسانی خواهند آمد که ادعای دیدن مرا می کنند. آگاه باشید، هر کس قبل از خروج سفیانی، و صیحة آسمانی، ادعا کند که مرا دیده دروغگوی افترا زننده است.[11]
واقعیت آن است که با تقوا و معنویت و قابلیت می توان به حضرت آن امام همام رسید، چنان که برخی از بزرگان به حضور او رسیده اند. به نظر می رسد روایاتی که دلالت بر منع ملاقات دارند، ناظر بر این است که جلوی هر گونه سوء استفاده از ادعای دیدن امام زمان گرفته شودو هر کس ادعای رؤیت امام زمان (ع) را نکند. برخی از بزرگان به حضور امام رسیده اند و مرحوم آخوند خراسانی ملاقات امام زمان(ع) را برای افراد خاصی ممکن دانسته است.
2- ارتباط معنوی:
بی تردید می توان با امام زمان(ع) ارتباط معنوی بر قرار کرد. البته این ارتباط با بهره گیری از تقوا، دعا خواندن و توسل به ائمه(ع)، به ویژه به ساحت مقدس امام زمان(ع) امکان پذیر است. شاید بر همین اساس باشد که یکی از وظایف شیعیان در زمان غیبت، دعا کردن برای امام زمان(ع) و توسلات بیان شده است.[12] ارتباط معنوی بدان معنا نیست که انسان امام زمان(ع) را ملاقات حضوری کند، بلکه باید با آن امام ارتباط برقرار کند و همیشه به یاد او بوده و او را در تمام اعمال ناظر بداند. هرگاه چنین لیاقت و شایستگی ای حاصل شد حضرت به انسان عنایت نموده و به رفع مشکلات انسان می پردازد؛ از این رو امام زمان(ع) در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمود فرمود: فإنّما علماً بأنبائکم و لا یعزب عنا شیءٌ مِن أخبارکم؛[13] ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نمی ماند.
باز حضرت درهمان توقیع فرمود: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد و دشمنان، شما را ریشته کن می کردند.[14]
ارتباط معنوی انسان با امام زمان(ع) سبب می شود که حضرت میان مردم حضور پیدا کند، اگر چه مردم او را نشناسند. امام علی(ع) فرمود: سوگند به خدای علی، حجت خدا میان آنان هست و در کوچه و بازار گام بر می دارد و بر خانه های آنان وارد می شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت می پردازد و گفتار مردمان را می شنود و بر اجتماعات آنان وارد شده سلام می دهد. او مردمان را می بیند.[15]
در دعای ندبه می خوانیم: جانم فدایت! تو آن غایبی هستی که از میان ما بیرون نیستی. جانم فدایت! تو آن دور شده از وطن هستی که از ما دور نیستی.[16]
3- ارتباط از طریق نامه:
یکی از راه های ارتباط با امام زمان(ع) نامه نگاری است. مرحوم شیخ عباس قمی به نقل از تحفه الزایر مجلسی و مفاتیح النجاه سبزواری می نویسد: هر کسی حاجتی داشته باشد و این را در نامه ای بنویسد و در یکی از قبور ائمه(ع) بیندازد و یا مهر کند و خاک پاکی را گل سازد و آن را میان آن گذارد و در چاهی عمیق و یا نهری اندازد، آن گاه امام زمان(ع) شخصاً متولی بر آوردن حاجت می شود.[17]
پی نوشتها:
[1] صدوق، کمال الدین، ص 480؛ بحارالانوار، ج 52؛ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 268.
[2] محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص 53.
[3] منتهی الآمال، ج2، ص 470؛ مهدی موعود، ص 934.
[4] تنکابنی، قصص العلما، ص 259.
[5] بحارالانوار، ج 52، ص 174.
[6] تنزیه الانبیاء، ص 182، به نقل از مجلة حوزه، ویژه نامة امام زمان، ص 99.
[7] کتاب الغیبه، ص 99.
[8] وافی، ج 2، ص 414.
[9] حق المبین، ص 87.
[10] شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 395.
[11] شیخ صدوق، کمال الدین، ص 516.
[12] منتهی الآمال، ص 559و 562.
[13] احتجاج طبرسی، ج 2، ص 596.
[14] همان.
[15] جباری، عاشوری و حکیم، تاریخ عصر غیبت، ص 426، به نقل از الغیبه نعمانی، ص 72.
[16] مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
[17] منتهی الآمال، ج 2، ص 491.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] چرا برخی علما با توجه به عدم امکان دیدار امام زمان در عصر غیبت، ادعای دیدار ایشان را کردهاند؟
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی(علیه السلام) امکان دارد ؟
- [سایر] آیا کسانی که ادعای ملاقات با امام زمان (عج) را دارند، همگی دروغگو هستند؟
- [سایر] آیا دیدار امام زمان (عج) در زمان غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) فرمودهاند که در غیبت کبری امکان دیدار ایشان وجود ندارد؟
- [سایر] درباره امکان دیدار امام زمان (عج) در عصر غیبت توضیح دهید.
- [سایر] آیا دیدار حضرت مهدی علیه السلام بعد از آغاز غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] شبهه: ملاقات با امام زمان (عج) در خواب امکان پذیر نیست پس تلاش نباید کرد.
- [سایر] آیا در دوران غیبت امکان ملاقات با امام زمان (عج) وجود دارد؟
- [سایر] آیا می توان طبق قاعده سد ذرایع ، ادعای ملاقات با حضرت مهدی علیه السلام را دروغ دانست ؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است نام خوبی برای نوزاد انتخاب نمایند و بهترین نامها، نامی است که معنای بندگی خداوند را برساند، مانند: (عبداللّه) و (عبدالرحیم) و (عبدالکریم)، یا نامهای انبیای عظام و ائمه معصومین علیهمالسلام به ویژه نام (محّمد) و (علی) را برای پسر برگزینند و برای دختر نامهای زنان صالح و شایسته به ویژه نام (فاطمه) بهتر است. حضرت امام صادق علیهالسلام از رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل میکنند که آن حضرت فرمودند: (نامهای خوب را انتخاب کنید، زیرا شما را در قیامت با همان نامها مخاطب میسازند.)(1)