در عصر غیبت کبری کسانی بسیار با امام(ع) دیدار کردهاند که برخی از آنان از علمای بزرگ شیعه و معتمد بودهاند. علّامه مجلسی نام و حکایت برخی از آنان را آورده است.[1] و محدّث نوری در کتاب النجم الثاقب صد حکایت از این کسان نقل کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر شیعه در این باره کتابهایی مستقل نوشتهاند. گروهی از علمای بزرگ شیعه همانند سید مرتضی، شیخ طوسی و سید بن طاووس بر این باورند که می توان در غیبت کبری به دیدار امام زمان(ع) نایل گشت و این را یکی از فواید وجود امام زمان(ع) در زمان غیبت دانسته اند. برخی مسئلهای طرح کرده اند که وقتی امام معصوم(ع) غایب است، بود و نبود ایشان چه بهره ای برای شیعیان دارد. سیّد مرتضی در پاسخ بر آن است که یکی از بهره ها، امکان ملاقات با آن امام همام(ع) است. بنابر نظر او، دلیلی بر ردّ امکان ملاقات در دست نیست. شیخ طوسی معتقد است که دلیلی در میان نیست که امام (ع) بر همه دوستداران خویش پنهان است و جایز است که ایشان بر بیشتر آنان ظاهر گردد. اگر امام(ع) بر کسی ظاهر نمی گردد، به دلیل کوتاهی های خود او است.[2] در توقیع امام زمان(ع) خطاب به آخرین نایب خاص، علی بن محمد سمری، آمده است که امام(ع) او را از پایان عمرش باخبر می سازد و از آغاز غیبت کبری آگاه می کند و بدو فرمان می دهد که کسی را پس از خود به نیابت برنگزیند و در پایان می فرماید: هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی(علائم ظهور) مدّعی دیدار با من شود، کذّاب است. بسیاری از علمای شیعه این توقیع را در کتب روایی خویش آورده اند.[3] برخی با استناد به این توقیع و نیز شواهد دیگر، بر آن رفته اند که دیدار با امام(ع) در عصر غیبت، ممکن نیست و اگر برای کسی پیش آید، از آن پرده بر نمی دارد و سخن نمی گوید. در برابر، برخی دیگر در سند این توقیع خدشه وارد کرده و آن را ضعیف و مرسل دانسته اند.[4] امّا حقیقت این است که توقیع یاد شده را نمی توان مرسل دانست؛ اما با بررسی شرح حال راویان توقیع روشن می شود که توقیع، مرسل یا ضعیف و غیر قابل اعتماد نیست.[5] برخی دیگر از محقّقین تفسیرهایی از توقیع به دست داده اند که از این گذر، ناسازگاری آن با ملاقات امام(ع) در عصر غیبت از میان رفته است؛ مثلا گفته اند: هر کس ادّعای دیدار امام را به عنوان نایب خاص سر دهد، دروغگو است. در حقیقت، کلام امام(ع) در توقیع مبارک تأکیدی بر پایان دوره غیبت صغری و نیابت خاصّ است و تصریح امام(ع) در آغاز توقیع بدین موضوع، گواه بر درستی این تفسیر است.[6] همچنین دیدار امام در ادعیه و زیارات درخواست شده است مثلا در دعای عهد از امام صادق(ع) آمده است: (اللَّهُمَّ ارِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَة والْغُرّةَ الحَمیدَةَ واکْحُلْ ناظِری بَنْظَرةٍ مِنّی الَیْهِ.)[7] مقصود این دعاها تنها درخواست دیدار آن حضرت در عصر ظهور نیست و ایام غیبت آن حضرت را نیز در بر میگیرد. حتّی یکی از وظایف منتظران راستین شوق و دعا برای دیدار امام(ع) است.[8] * برگرفته از کتاب فرهنگ شیعه، پژوهشگده تحقیقات اسلامی، ص 426 به بعد. [1]. بحارالانوار، 52/ 77- 1. [2]. الغیبة، شیخ طوسی/ 68؛ چشم به راه مهدی، 73 و 74. [3]. کمال الدّین، 2- 1/ 516؛ الغیبة، شیخ طوسی/ 243؛ کشف الغّمة، 3/ 320. [4]. بحارالانوار، 53/ 318. [5]. مکیال المکارم، 2/ 358؛ چشم به راه مهدی، 58- 51. [6]. مکیال المکارم، 2/ 360 و 361؛ بحارالانوار، 52/ 151. [7]. مفاتیح الجنان، 842. [8]. مکیال المکارم، 2/ 374.
در عصر غیبت کبری کسانی بسیار با امام(ع) دیدار کردهاند که برخی از آنان از علمای بزرگ شیعه و معتمد بودهاند. علّامه مجلسی نام و حکایت برخی از آنان را آورده است.[1] و محدّث نوری در کتاب النجم الثاقب صد حکایت از این کسان نقل کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر شیعه در این باره کتابهایی مستقل نوشتهاند.
گروهی از علمای بزرگ شیعه همانند سید مرتضی، شیخ طوسی و سید بن طاووس بر این باورند که می توان در غیبت کبری به دیدار امام زمان(ع) نایل گشت و این را یکی از فواید وجود امام زمان(ع) در زمان غیبت دانسته اند. برخی مسئلهای طرح کرده اند که وقتی امام معصوم(ع) غایب است، بود و نبود ایشان چه بهره ای برای شیعیان دارد. سیّد مرتضی در پاسخ بر آن است که یکی از بهره ها، امکان ملاقات با آن امام همام(ع) است. بنابر نظر او، دلیلی بر ردّ امکان ملاقات در دست نیست. شیخ طوسی معتقد است که دلیلی در میان نیست که امام (ع) بر همه دوستداران خویش پنهان است و جایز است که ایشان بر بیشتر آنان ظاهر گردد. اگر امام(ع) بر کسی ظاهر نمی گردد، به دلیل کوتاهی های خود او است.[2]
در توقیع امام زمان(ع) خطاب به آخرین نایب خاص، علی بن محمد سمری، آمده است که امام(ع) او را از پایان عمرش باخبر می سازد و از آغاز غیبت کبری آگاه می کند و بدو فرمان می دهد که کسی را پس از خود به نیابت برنگزیند و در پایان می فرماید: هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی(علائم ظهور) مدّعی دیدار با من شود، کذّاب است. بسیاری از علمای شیعه این توقیع را در کتب روایی خویش آورده اند.[3] برخی با استناد به این توقیع و نیز شواهد دیگر، بر آن رفته اند که دیدار با امام(ع) در عصر غیبت، ممکن نیست و اگر برای کسی پیش آید، از آن پرده بر نمی دارد و سخن نمی گوید. در برابر، برخی دیگر در سند این توقیع خدشه وارد کرده و آن را ضعیف و مرسل دانسته اند.[4] امّا حقیقت این است که توقیع یاد شده را نمی توان مرسل دانست؛ اما با بررسی شرح حال راویان توقیع روشن می شود که توقیع، مرسل یا ضعیف و غیر قابل اعتماد نیست.[5]
برخی دیگر از محقّقین تفسیرهایی از توقیع به دست داده اند که از این گذر، ناسازگاری آن با ملاقات امام(ع) در عصر غیبت از میان رفته است؛ مثلا گفته اند: هر کس ادّعای دیدار امام را به عنوان نایب خاص سر دهد، دروغگو است. در حقیقت، کلام امام(ع) در توقیع مبارک تأکیدی بر پایان دوره غیبت صغری و نیابت خاصّ است و تصریح امام(ع) در آغاز توقیع بدین موضوع، گواه بر درستی این تفسیر است.[6]
همچنین دیدار امام در ادعیه و زیارات درخواست شده است مثلا در دعای عهد از امام صادق(ع) آمده است: (اللَّهُمَّ ارِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَة والْغُرّةَ الحَمیدَةَ واکْحُلْ ناظِری بَنْظَرةٍ مِنّی الَیْهِ.)[7] مقصود این دعاها تنها درخواست دیدار آن حضرت در عصر ظهور نیست و ایام غیبت آن حضرت را نیز در بر میگیرد. حتّی یکی از وظایف منتظران راستین شوق و دعا برای دیدار امام(ع) است.[8]
* برگرفته از کتاب فرهنگ شیعه، پژوهشگده تحقیقات اسلامی، ص 426 به بعد.
[1]. بحارالانوار، 52/ 77- 1.
[2]. الغیبة، شیخ طوسی/ 68؛ چشم به راه مهدی، 73 و 74.
[3]. کمال الدّین، 2- 1/ 516؛ الغیبة، شیخ طوسی/ 243؛ کشف الغّمة، 3/ 320.
[4]. بحارالانوار، 53/ 318.
[5]. مکیال المکارم، 2/ 358؛ چشم به راه مهدی، 58- 51.
[6]. مکیال المکارم، 2/ 360 و 361؛ بحارالانوار، 52/ 151.
[7]. مفاتیح الجنان، 842.
[8]. مکیال المکارم، 2/ 374.
- [سایر] شبهه: ملاقات با امام زمان (عج) در خواب امکان پذیر نیست پس تلاش نباید کرد.
- [سایر] چگونه در دوران غیبت، ارتباط با جهان غیب به وسیله امام زمان (عج) ادامه دارد؟
- [سایر] در دوران غیبت؛ زندگی امام زمان(عج) عادیست یا ملکوتی و غیبی؟
- [سایر] آیا دیدار امام زمان (عج) در زمان غیبت کبری امکان دارد؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) فرمودهاند که در غیبت کبری امکان دیدار ایشان وجود ندارد؟
- [سایر] درباره امکان دیدار امام زمان (عج) در عصر غیبت توضیح دهید.
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان(عج) در عصر غیبت چیست؟
- [سایر] چرا امام زمان (عج) در عصر غیبت پنهان زندگی میکنند؟
- [سایر] محل غیبت امام مهدی(عج) کجاست؟
- [سایر] فلسفه وجودی امام زمان (عج) در عصر غیبت چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.