شرح پرسش: ملاقات با امام زمان (عج) در نتیجه پرهیز و دوری از گناهان و انجام اعمال خاص امکانپذیر است. ما که شیعه گناهکاری هستیم، آیا حقی بر وجود مقدس ایشان نداریم تا بتوانیم حضرت را زیارت کنیم؟ منظورم سخن حضرت علی (ع) در مورد حقوق امام بر مردم و بالعکس میباشد؟ پاسخ: الف) امکان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن بحث را در سه محور مطرح می کنیم: 1- امکان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن. 2- بیان کلام أمیرالمؤمنین(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعکس. 3- ایجاد زمینههای مناسب برای فیض دیدار امام زمان(عج). ملاقات با امام زمان(عج) از موضوعات اختلافی است. برخی بر این باورند که در دوران غیبت کبری ملاقات با حضرت ممکن نیست و برخی دیگر قائلند که انسانهای خود ساخته و فرهیخته می توانند افتخار شرفیابی به محضر آن بزرگوار را به دست آورند. دلیل گروه اوّل توقیعی است که منتسب به حضرت می باشد، در آن جا آمده است: ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادرانت را در (مصیبت مرگ) تو بزرگ گرداند! ظرف شش روز آینده فوت خواهی کرد. امر خود را جمع کن و به هیچ کس وصیت نکن که پس از مرگت قائم مقام تو باشد. غیبت ثانیه (تامّه) آغاز گردید... در آینده برخی از شیعیان ادّعای دیدار با من را میکنند. آگاه باشید که پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی هر کس چنین ادّعایی کند، دروغگو است.( 1) روایات دیگری نیز به این مضمون وارد شده است. دلیل گروه دوم ملاقات هایی است، که در دوران غیبت کبری صورت گرفته و بزرگانی از اولیا و اوتاد همانند سید بحرالعلوم(ره) و محقّق اردبیلی(ره) افتخار دیدار با حضرت را کسب کردهاند. با توجه به کثرت دیدارها نمیشود در مقام تکذیب آنها بر آمد.(2) در چگونگی جمع بین دو دیدگاه راه حل هایی ارائه شده که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- این توقیع در سطح یک خبر واحد بیشتر نیست و تنها مفید ظنّ است و حتی شیخ صدوق و شیخ طوسی که خودشان ناقل آن هستند، به محتوای آن معتقد نیستند و حکایتهای متعدّدی را که حاوی ملاقات بزرگانی با امام زمان(عج) است، در کتابهای خود آوردهاند.(3) حال اگر توقیع شریف را معتبر دانستیم، راه حلهای بعدی را برای جمع بین دو دیدگاه انتخاب می کنیم: 2- مرحوم مجلسی میفرماید: محتمل است که مقصود از تکذیب مشاهده، تکذیب کسانی باشد که افزون بر مشاهده، ادّعای نیابت همانند نواب اربعه در زمان غیبت صغری را دارند.(4) 3- احتمال دیگر این که: منظور از تکذیب مشاهده، ترتیب اثر ندادن باشد. اگر مدّعی مشاهده راست بگوید، ملاقات فضیلتی برای او محسوب میشود و اگر دروغگو باشد، وقتی کسی به او اعتنا نکرد، مفسدهای ندارد.(5) ب) بیان کلام أمیر المؤمنین(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعکس در این قسمت لازم است به تشریح بیان نورانی حضرت بپردازیم تا مقصود از حقوق امام بر مردم و عکس آن روشن شود. حضرت علی(ع) فرمود: بزرگترین حقی که خدا آن را واجب کرده، حق والی بر رعیت و حق رعیّت بر والی است. خداوند آن را واجب کرده و حق هر یک را به عهده دیگری گذاشته است. رعایت این حقوق موجب پیوند آنان و عزّت دینشان خواهد بود. رعیّت به سامان نرسد مگر با رفتار نیکوی والی و والیان نیکو رفتار نگردند مگر با درستکاری رعیّت.(6) به نظر میرسد مراد أمیرالمؤمنین(ع) از والی و حقوقی که به گردن او دارند، امام و رهبری است که: اوّلاً غایب نباشد؛ ثانیاً بسط یدداشته و دارای حکومت ظاهری باشد، که هر دو ویژگی در دوران غیبت حضرت ولی عصر(عج) نسبت به حضرت منتفی است. شاهد این مدعی کلام دیگری از حضرت است که فرمود: ای مردم! مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی. امّا حق شما بر من خیرخواهی شما و ادای حقّتان از بیت المال، بر من است که شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آداب آموزم تا بدانید.( 7) روشن است که این بیان در هنگامی ایراد شده که حضرت علاوه بر منصب امامت، بر کرسی خلافت نیز تکیه زده و مردم برای رفتن به شام و جنگ صفین آماده میشدند و ادای این حقوق در زمان غیبت متصور نیست. ناگفته نماند که قدرت ظاهری نداشتن امام زمان(عج) غیر از واسطه فیض بودن امام(ع) میان خدا و خلق است؛ زیرا همه نعمت هایی که از ناحیه خدا به انسان و سایر مخلوقات میرسد، به برکت وجود حجّت خدا است. در دعای ندبه میخوانیم: خدایا! نماز ما را به واسطه او قبول فرما، گناهان ما را به خاطر او ببخش، دعاهای ما را به واسطه او مستجاب گردان و روزی ما را به وسیله او فراوان فرما.(8) با دقّت در سخنان حضرت علی(ع) به این نتیجه می رسیم: ملاقات و دیدار امام زمان(عج) موضوعی نیست که یکی از حقوق شیعیان بر وجود مقدّس حضرت به حساب آید. ج) ایجاد زمینه های مناسب برای فیض دیدار امام زمان(عج) در عرف همه ملّتها روشن است که دیدار با بزرگان به تناسب شخصیّت هر بزرگی دارای شرایط ویژهای است و تا آن شرایط پدید نیاید، عرف مردمی اجازه دیدار با آن شخصیّت را به هیچ فردی نمیدهد؛ دیدار و ارتباط با امام زمان(عج) نیز از این گردونه خارج نیست، بلکه می توان گفت: با توجه به موقعیّت اختصاصی حضرت یعنی موضوع غیبت و سوء استفاده هایی که ممکن است برخی از افراد از مطرح کردن ارتباط و دیدار با حضرت داشته باشند، ملاقات با امام زمان(عج) برای همگان میسور نیست و هر فردی تنها به این عنوان که شیعه امام است، نمی تواند لیاقت فیض حضور حضرتش را کسب کند. قدم گذاشتن در این مسیر به کسب لیاقت و شایستگی نیازمند است و هر کس به اندازه تلاش خود بهره میبرد؛ بعضی از افراد همانند سید بحرالعلوم و پسر مهزیار حضرت را می بینند و میشناسند؛ برخی امام را میبینند ولی نمیشناسند؛ برخی دیگر از لیاقت کمتری بهره دارند و ممکن است در عالم خواب آن عزیز را زیارت کنند؛ خلاصه این که: ملاقات با امام زمان(عج) به لیاقت نیاز دارد. در عین حال باید توجه داشته باشیم که اگر چه ملاقات حضرت تا رسیدن به آن مقام نمی تواند صورت گیرد، اما این بدین معنا نیست که ما در امر دین و معارف دینی و احکام و... سرگردان باشیم؛ زیرا بسیاری از معارف دینی از طریق امامان معصوم و پیامبر اسلام و قران کریم که مصون از خطا و اشتباه است، هم چنین با پرسش از عالمان دین برای ما روشن و آشکار است و اگر ما بتوانیم به آنچه که می دانیم و می توانیم بدانیم عمل کنیم، به آنچه که نمی دانیم و خواستار دانش و فهم آن هستیم، آگاه شده و خواهیم رسید. پی نوشتها: 1. کمال الدّین و تمام النعمه، صدوق، جزء 2، ص 516، ح 44؛ کتاب الغیبة، طوسی، مؤسسةالمعارف الاسلامیة، ص 395، ح 365. 2. بحارالأنوار، ج 52، ص 1 - 89. 3. کمال الدین، ص 437 - 473؛ کتاب الغیبة، ص 253 - 280. 4. بحارالأنوار، ج 52، ص151. 5. سپیده امید، سید حسین اسحاقی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ص 38. 6. نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه 216، ص 248. 7. همان، خطبه 34، ص 35. 8. مفاتیح الجنان، دعای ندبه. منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
شرح پرسش:
ملاقات با امام زمان (عج) در نتیجه پرهیز و دوری از گناهان و انجام اعمال خاص امکانپذیر است. ما که شیعه گناهکاری هستیم، آیا حقی بر وجود مقدس ایشان نداریم تا بتوانیم حضرت را زیارت کنیم؟ منظورم سخن حضرت علی (ع) در مورد حقوق امام بر مردم و بالعکس میباشد؟
پاسخ:
الف) امکان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن بحث را در سه محور مطرح می کنیم:
1- امکان ملاقات با امام زمان(عج) و عدم آن.
2- بیان کلام أمیرالمؤمنین(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعکس.
3- ایجاد زمینههای مناسب برای فیض دیدار امام زمان(عج).
ملاقات با امام زمان(عج) از موضوعات اختلافی است. برخی بر این باورند که در دوران غیبت کبری ملاقات با حضرت ممکن نیست و برخی دیگر قائلند که انسانهای خود ساخته و فرهیخته می توانند افتخار شرفیابی به محضر آن بزرگوار را به دست آورند.
دلیل گروه اوّل توقیعی است که منتسب به حضرت می باشد، در آن جا آمده است:
ای علی بن محمد سمری! خداوند پاداش برادرانت را در (مصیبت مرگ) تو بزرگ گرداند! ظرف شش روز آینده فوت خواهی کرد. امر خود را جمع کن و به هیچ کس وصیت نکن که پس از مرگت قائم مقام تو باشد. غیبت ثانیه (تامّه) آغاز گردید... در آینده برخی از شیعیان ادّعای دیدار با من را میکنند. آگاه باشید که پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی هر کس چنین ادّعایی کند، دروغگو است.( 1)
روایات دیگری نیز به این مضمون وارد شده است.
دلیل گروه دوم ملاقات هایی است، که در دوران غیبت کبری صورت گرفته و بزرگانی از اولیا و اوتاد همانند سید بحرالعلوم(ره) و محقّق اردبیلی(ره) افتخار دیدار با حضرت را کسب کردهاند. با توجه به کثرت دیدارها نمیشود در مقام تکذیب آنها بر آمد.(2)
در چگونگی جمع بین دو دیدگاه راه حل هایی ارائه شده که به برخی از آنها اشاره می شود:
1- این توقیع در سطح یک خبر واحد بیشتر نیست و تنها مفید ظنّ است و حتی شیخ صدوق و شیخ طوسی که خودشان ناقل آن هستند، به محتوای آن معتقد نیستند و حکایتهای متعدّدی را که حاوی ملاقات بزرگانی با امام زمان(عج) است، در کتابهای خود آوردهاند.(3)
حال اگر توقیع شریف را معتبر دانستیم، راه حلهای بعدی را برای جمع بین دو دیدگاه انتخاب می کنیم:
2- مرحوم مجلسی میفرماید: محتمل است که مقصود از تکذیب مشاهده، تکذیب کسانی باشد که افزون بر مشاهده، ادّعای نیابت همانند نواب اربعه در زمان غیبت صغری را دارند.(4)
3- احتمال دیگر این که: منظور از تکذیب مشاهده، ترتیب اثر ندادن باشد.
اگر مدّعی مشاهده راست بگوید، ملاقات فضیلتی برای او محسوب میشود و اگر دروغگو باشد، وقتی کسی به او اعتنا نکرد، مفسدهای ندارد.(5)
ب) بیان کلام أمیر المؤمنین(ع) در موضوع حقوق امام بر مردم و بالعکس در این قسمت لازم است به تشریح بیان نورانی حضرت بپردازیم تا مقصود از حقوق امام بر مردم و عکس آن روشن شود.
حضرت علی(ع) فرمود: بزرگترین حقی که خدا آن را واجب کرده، حق والی بر رعیت و حق رعیّت بر والی است. خداوند آن را واجب کرده و حق هر یک را به عهده دیگری گذاشته است. رعایت این حقوق موجب پیوند آنان و عزّت دینشان خواهد بود. رعیّت به سامان نرسد مگر با رفتار نیکوی والی و والیان نیکو رفتار نگردند مگر با درستکاری رعیّت.(6)
به نظر میرسد مراد أمیرالمؤمنین(ع) از والی و حقوقی که به گردن او دارند، امام و رهبری است که: اوّلاً غایب نباشد؛ ثانیاً بسط یدداشته و دارای حکومت ظاهری باشد، که هر دو ویژگی در دوران غیبت حضرت ولی عصر(عج) نسبت به حضرت منتفی است.
شاهد این مدعی کلام دیگری از حضرت است که فرمود: ای مردم! مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی. امّا حق شما بر من خیرخواهی شما و ادای حقّتان از بیت المال، بر من است که شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آداب آموزم تا بدانید.( 7)
روشن است که این بیان در هنگامی ایراد شده که حضرت علاوه بر منصب امامت، بر کرسی خلافت نیز تکیه زده و مردم برای رفتن به شام و جنگ صفین آماده میشدند و ادای این حقوق در زمان غیبت متصور نیست.
ناگفته نماند که قدرت ظاهری نداشتن امام زمان(عج) غیر از واسطه فیض بودن امام(ع) میان خدا و خلق است؛ زیرا همه نعمت هایی که از ناحیه خدا به انسان و سایر مخلوقات میرسد، به برکت وجود حجّت خدا است. در دعای ندبه میخوانیم: خدایا! نماز ما را به واسطه او قبول فرما، گناهان ما را به خاطر او ببخش، دعاهای ما را به واسطه او مستجاب گردان و روزی ما را به وسیله او فراوان فرما.(8)
با دقّت در سخنان حضرت علی(ع) به این نتیجه می رسیم: ملاقات و دیدار امام زمان(عج) موضوعی نیست که یکی از حقوق شیعیان بر وجود مقدّس حضرت به حساب آید.
ج) ایجاد زمینه های مناسب برای فیض دیدار امام زمان(عج)
در عرف همه ملّتها روشن است که دیدار با بزرگان به تناسب شخصیّت هر بزرگی دارای شرایط ویژهای است و تا آن شرایط پدید نیاید، عرف مردمی اجازه دیدار با آن شخصیّت را به هیچ فردی نمیدهد؛ دیدار و ارتباط با امام زمان(عج) نیز از این گردونه خارج نیست، بلکه می توان گفت: با توجه به موقعیّت اختصاصی حضرت یعنی موضوع غیبت و سوء استفاده هایی که ممکن است برخی از افراد از مطرح کردن ارتباط و دیدار با حضرت داشته باشند، ملاقات با امام زمان(عج) برای همگان میسور نیست و هر فردی تنها به این عنوان که شیعه امام است، نمی تواند لیاقت فیض حضور حضرتش را کسب کند.
قدم گذاشتن در این مسیر به کسب لیاقت و شایستگی نیازمند است و هر کس به اندازه تلاش خود بهره میبرد؛ بعضی از افراد همانند سید بحرالعلوم و پسر مهزیار حضرت را می بینند و میشناسند؛ برخی امام را میبینند ولی نمیشناسند؛ برخی دیگر از لیاقت کمتری بهره دارند و ممکن است در عالم خواب آن عزیز را زیارت کنند؛ خلاصه این که: ملاقات با امام زمان(عج) به لیاقت نیاز دارد.
در عین حال باید توجه داشته باشیم که اگر چه ملاقات حضرت تا رسیدن به آن مقام نمی تواند صورت گیرد، اما این بدین معنا نیست که ما در امر دین و معارف دینی و احکام و... سرگردان باشیم؛ زیرا بسیاری از معارف دینی از طریق امامان معصوم و پیامبر اسلام و قران کریم که مصون از خطا و اشتباه است، هم چنین با پرسش از عالمان دین برای ما روشن و آشکار است و اگر ما بتوانیم به آنچه که می دانیم و می توانیم بدانیم عمل کنیم، به آنچه که نمی دانیم و خواستار دانش و فهم آن هستیم، آگاه شده و خواهیم رسید.
پی نوشتها:
1. کمال الدّین و تمام النعمه، صدوق، جزء 2، ص 516، ح 44؛ کتاب الغیبة، طوسی، مؤسسةالمعارف الاسلامیة، ص 395، ح 365.
2. بحارالأنوار، ج 52، ص 1 - 89.
3. کمال الدین، ص 437 - 473؛ کتاب الغیبة، ص 253 - 280.
4. بحارالأنوار، ج 52، ص151.
5. سپیده امید، سید حسین اسحاقی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ص 38.
6. نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، خطبه 216، ص 248.
7. همان، خطبه 34، ص 35.
8. مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
- [سایر] امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه دارد؟
- [سایر] متن و ترجمه زیارت امام حسین(ع) صادره از ناحیه مقدس امام زمان (عج) معروف به زیارت ناحیه مقدسه را ذکر کنید.
- [سایر] امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه و سنی با این اسم و رسم دارد؟
- [سایر] مراد از سرداب غیبت حضرت مهدی علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا سرداب محل زیارت امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] ارتباط امام زمان و نواب آن حضرت با شیعیان به چه نحو می باشد؟
- [سایر] چرا امام دوازدهم شیعه امامی به نام محمد بن حسن عسکری با وجود پیروان بسیار از همان اول غائب بوده ولی امام دوازدهم اسماعیلی به نام محمد بن عبید الله با وجود پیروان کمتر دست به قیام زده و پیروز شده و حکومت [عباسی] را شکست داده و مصر و الجزائر را از قلمرو آنان خارج کرده و خود به عنوان مهدی موعود در در زمان امام دوازدهم شما حاکم شده و عده ای از پیروان امامی به مذهب او در آمده. پس چگونه می گوئید امام دوازدهمتان یاری نداشته یا مردم گناهکار بوده اند و ایشان غائب شده اند.
- [آیت الله بهجت] آیا پرداختن زکات فطره از طرف حضرت ولی عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مشروع است؟
- [سایر] سلام دو سؤال دارم: آیا ما شیعیان اعتقاد داریم که امام زمان (عج) ظهور میکنند تا حکومت را برای حضرت عیسی علیه السلام مهیا کنند؟ یا اینکه خود امام زمان حکومت خواهند کرد؟ ممنون
- [آیت الله خوئی] بپا خواستن موقع شنیدن نام مقدس ولی عصر عجّل اللّه فرجه، به نام (قائم) مستحب است یا خیر؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ أَتاکَ المُسِیءُ وَقَدْ اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِیءِ أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنَا الْمُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی بنده گنه کار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد وآل محمد:رحمت خود را بر محمد وآل محمد: بفرست و از بدی هایی که می دانی از من سرزده بگذر.