مطابق برخی از روایات ، ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام به طور ناگهانی خواهد بود و این از عنایات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگیر کرده و جلو تدابیر آنها را گرفته و هر گونه اقدامی را بر ضد حضرت از آنها سلب کند. طبرسی توقیعی را از ناحیه مقدسه به شیخ مفید رحمة الله علیه نقل کرده که در آخر آن چنین آمده است :((هرکس باید کاری کند که محبت ما را به خود جذب کرده و از کاری که کراهت و سخط ما را بر می انگیزد دوری کند. پس همانا امر ما یک دفعه و به طور ناگهانی اتفاق خواهد افتاد)). (1) در توجیه اشکال فوق می گوییم : علایم قریب برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام همانند ندای آسمانی و فرو رفتن زمین بیدا با اهلش و دیگر علایم ، برای آگاهی مخلصین و مومنان است تا از قرب ظهور آگاهی داشته باشند ، و لذا ظهور برای آنها ناگهانی نخواهد بود. آری عنصر اتفاق و ظهور ناگهانی برای دشمنان حضرت مهدی علیه السلام است تا از این غفلتی که خداوند در آنها قرار می دهد حضرت بتواند به مقاصد عالی خود که همان سلطه بر ظالمان و گسترش عدل و داد است برسد. پی نوشت: 1- احتجاج ، ج 2 ، ص 324. منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
مطابق برخی از روایات ، ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام به طور ناگهانی خواهد بود و این از عنایات خداوند در حق آن حضرت است تا دشمنان را غافلگیر کرده و جلو تدابیر آنها را گرفته و هر گونه اقدامی را بر ضد حضرت از آنها سلب کند.
طبرسی توقیعی را از ناحیه مقدسه به شیخ مفید رحمة الله علیه نقل کرده که در آخر آن چنین آمده است :((هرکس باید کاری کند که محبت ما را به خود جذب کرده و از کاری که کراهت و سخط ما را بر می انگیزد دوری کند. پس همانا امر ما یک دفعه و به طور ناگهانی اتفاق خواهد افتاد)). (1)
در توجیه اشکال فوق می گوییم :
علایم قریب برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام همانند ندای آسمانی و فرو رفتن زمین بیدا با اهلش و دیگر علایم ، برای آگاهی مخلصین و مومنان است تا از قرب ظهور آگاهی داشته باشند ، و لذا ظهور برای آنها ناگهانی نخواهد بود. آری عنصر اتفاق و ظهور ناگهانی برای دشمنان حضرت مهدی علیه السلام است تا از این غفلتی که خداوند در آنها قرار می دهد حضرت بتواند به مقاصد عالی خود که همان سلطه بر ظالمان و گسترش عدل و داد است برسد.
پی نوشت:
1- احتجاج ، ج 2 ، ص 324.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران
- [سایر] آیا علائم قریب ذکر شده برای ظهور با ناگهانی بودن آن تضاد ندارد؟
- [سایر] چرا ظهور حضرت ناگهانی نیست ؟ چرا باید ظهور حضرت با علائم قبلی همراه باشد . لذا بنظرم از امدن حضرت در این جمعه نا مفهوم است چون علامتی رخ نداده است لطفا راهنمایی بفرمایید ؟
- [سایر] آیا صیحه آسمانی از علایم حتمی ظهور است؟
- [سایر] بداء یعنی چه؟ آیا ممکن است در علائم حتمی ظهور امام زمان (عج) بداء حاصل شود؟
- [سایر] علائم قطعی و حتمی ظهور امام زمان چیست؟
- [سایر] آیا اعلان علایم و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است ؟
- [سایر] آیا تا به حال علائم دال بر نزدیک شدن ظهور امام ظاهر شده است ؟
- [سایر] منظور از خسف در بیداء (که یکی از علائم قوی ظهور میباشد) چیست؟
- [سایر] علایم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ و کدام یک از آنها موثق اند؟
- [سایر] دجال کیست؟ آیا از علائم حتمی ظهور است یا غیر حتمی؟ چگونه کشته می شود؟
- [آیت الله سیستانی] اگر نوشتهای به امضاء یا مهر میت ببینند، چنانچه قرائنی باشد که ظهور در وصیّت داشته باشد باید به آن عمل شود.
- [آیت الله اردبیلی] نذر زن بدون اجازه شوهر، اگر منافات با حقّ شوهر داشته باشد، باطل است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد بگوید : (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط لازم نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او ، از هم جدا شدیم پس او رها است . و اگر دیگری را وکیل کند ، وکیل باید بگوید : (عَنْ قِبَلِ مُوَکّلِی بارَأْتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِقٌ) ، و در هر دو صورت اگر بجای کلمه (عَلی ما بَذَلَتْ) (بِما بَذَلَتْ) بگوید ، اشکال ندارد .
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند