در آغاز، چند نکتۀ مقدماتی را تذکر داده و آن گاه به بررسی مشروح پاسخ می پردازیم: 1. مسئلۀ قیام حضرت امام عصر (عج) از مهم ترین حوادث جهان است که عظمت آن موجب شده که صاحب آن قیام، "موعود ادیان" و مصلح جهانی جهانیان لقب گیرد. 2. چون ظهور ایشان از اهم وقایع است، باید همراه علایم و نشانه هایی گردد که تا آن موقع منعقد نشده. همچنان که وقایع مهمی از قبیل مولود حضرت محمد (ص) و اموری از این دست، توأم با نشانه هایی مخصوص بوده. 3. فواید و ثمرات وجود این علایم در چند نتیجه خلاصه می شود: برخی از آن علایم، چنان با عظمت اند که نوعی تجلیل و تعظیم قیام و قیام کننده (عج) محسوب می گردد. شماری از آن علایم، به منزلۀ تهدید و ایجاد رعب در دل و سازمان، دشمنان است. عده ای هم، نوعی مژده و بشارت برخی منتظران می باشند. 4. بسیار خوب است که مؤمنان از این علایم آگاه باشند تا دچار فریب نشده و هر حادثه ای را علامت ظهور ندانند که چه بسا امکان سوء استفادۀ "مهدیان دروغین" یا سایر عوامل نیرنگ از این ناآگاهی وجود دارد. در عین حال، غرق شدن در بررسی این نشانه ها نیز نکوهیده است که توضیح بیشتر در طی پاسخ بیان می شود. تفسیر علایم ظهور تقسیم بندی های گوناگونی پیرامون "علایم ظهور" صورت گرفته، از جمله: علایم حتمی و غیر حتمی است. اشتباه اکثر مردم این جاست که می پندارند با حتمی شدن برخی علایم، باید موضوع "ظهور" را صد در صد وابسته به تحقق آن علایم دانست! واقعیت قضیه – طبق برخی روایات – گویای وابسته بودن امر ظهور به "ارادۀ الاهی" است. حال فرقی نمی کند که چه علایمی محقق شده یا نشده. با این حساب، مفهوم علایم حتمی آن است که برخی نشانه ها احتمال در پی داشتن ظهور را بیشتر به همراه دارند (فقط احتمال بیشتر است نه وقوع صد در صد). حال روشن می شود که علایم غیر حتمی صرفاً با احتمال وقوع کمتری نسبت به علایم حتمی و ظهور قرار دارند. با دقت در حدیث زیر، دلیل آن گونه معنا کردن علایم حتمی و غیر حتمی را می یابید: "داود بن ابی القاسم نقل می کند که در حضور امام جواد (ع) بودیم. سخن از ]نشانه های ظهور و[ قیام و خروج ]شخصی به نام[ سفیانی به میان آمد و این که در برخی روایات گفته شده ] که این از علایم ظهور است[ و حتماً واقع می شود. به امام (ع)عرض کردم: آیا خداوند در اصل وقوع یا ویژگی های امور حتمی نیز تغییر و دگرگونی (=بداء) ایجاد می کند ] چندان که یا اصلا محقق نمی شوند یا آن چنان که آن وعده های حتمی با آن مشخصات منعقد نمی گردند[؟ حضرت فرمودند: بله، امکان هرگونه تغییر و تصرف – حتی در امور حتمی – وجود دارد! گفتم: با این حساب می ترسیم که خداوند در اصل ظهور و فرج قائم (عج) نیز ایجاد تغییر و انصراف (بداء) کند! حضرت پاسخ دادند: ]این چنین نیست؛ چون[ قیام قایم (ع) از میعاد و وعده های ]تغییر ناپذیر[ خداست".[1] حدیث پژوه و دانشور برجسته "محدث نوری" (ره) در این باره می نویسد: "... غیر از مسئلۀ ظهور و خروج حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج) که حتماً محقق خواهد شد و هیچ گونه تبدیل و تخلفی نخواهد داشت، سایر آنچه از آیات و علامات پیش از ظهور و مقارن آن ]آمده[، همه قابل تغییر و تبدیل و تقدیم (زودتر واقع شدن) و تأخیر (دیرتر رخ دادن) و ... هست. حتی آن علایمی که در شمار نشانه های محتوم ذکر شده! چه این که مراد از حتمی و محتوم – در آن اخبار – نه آن است که هیچ قابل تغییر نباشد و دقیقاً مثل و همان را که فرمودند به همان نحو بیاید و واقع شود، بلکه مراد آن است که مرتبه ای از تأکید در آن وجود دارد که منافاتی با تغییر در مرحله ای از آن ندارد".[2] از این رو سزاوار است که همگی جهت هدف گرانقدر آمادگی و زمینه سازی برای ظهور تلاش کنند و به جای دلواپسی های افراطی (که سر از یأس به رحمت خدا و لطف امام عصر در می آورد)، در صدد دعای خالصانه و متضرعانه و ایجاد ورزیدگی جسمی و روحی باشند تا چشمۀ رحمت الاهی به جوشش در آید و "فرشته در آید" و اینها در گرو معرفت اندوزی فزون تر به دین و انجام واجبات و ترک گناهان است. انواع و تعداد علایم حتمی پنج علامت – طبق برخی احادیث – از علایم حتمی شمرده شده که اسامی هر یک بیان می شود. البته توضیح و چگونگی و چیستی این نشانه ها آن قدر گسترده است که نمی توان در این پاسخ نه چندان مفصل، بدان پرداخت. ابی حمزه ی ثمالی می گوید: "به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که پدرتان حضرت امام محمد باقر (ع) می فرمودند: خروج شخصی به نام سفیانی از امور حتمی است و انعکاس ندایی در آسمان نیز حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و چند چیز دیگر هم نام بردند که آن را حتمی می دانستند. حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز گفتار پدر بزرگوارشان را این گونه تکمیل فرمودند: و نیز اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[ از امور حتمی است؛ و کشته شدن "نفس زکیه" حتمی است و خروج و قیام قائم (عج) هم حتمی، بلکه میعاد یقینی است. پرسیدم: دربارۀ علامت ندای آسمانی توضیح دهید!؟ پاسخ فرمودند: در آغاز روزی منادی با صدایی بلند – آن گونه که هر ملتی با زبان خودش آن را می فهمد – فریاد می زند: "الا إن الحق فی علی و شیعته؛ بدانید که حق با علی (ع) و شیعیان اوست". و در آخر روز هم ابلیس ندا می دهد: "الا إن الحق فی سفیانی و شیعته؛ بدانید که حق با سفیانی و پیروان اوست". این موقع است که نااستواران در حق (اهل باطل) به شک می افتند".[3] نکته: منظور از "نفس زکیه"، انسان بسیاری بزرگواری است که از طرف امام زمان (عج) مأموریت برای تبلیغ دارد اما در کعبه (مابین رکن و مقام) به شهادت می رسد.[4] و نیز "سفیانی" ، شخصی از معاندین است که به قصد مقابله با حضرت بر می خیزد و در سرزمینی به نام "بیداء" (در یمن) – به امر خدا – با لشگریانش به زمین فرو خواهند رفت.[5] پی نوشتها: [1] بحار الانوار، ج 52، ص 250- 251، چاپ اسلامیه. [2] محدث نوری، نجم الثاقب، ص 832، نشر جمکران. [3] کمال الدین، ج 2، ص 652. [4] بحار الانوار ، ج 52، ص 307، ح 81. [5] رضوانی، علی اصغر، موعود شناسی، ص 524، نشر جمکران. منبع: http://farsi.islamquest.net
در آغاز، چند نکتۀ مقدماتی را تذکر داده و آن گاه به بررسی مشروح پاسخ می پردازیم:
1. مسئلۀ قیام حضرت امام عصر (عج) از مهم ترین حوادث جهان است که عظمت آن موجب شده که صاحب آن قیام، "موعود ادیان" و مصلح جهانی جهانیان لقب گیرد.
2. چون ظهور ایشان از اهم وقایع است، باید همراه علایم و نشانه هایی گردد که تا آن موقع منعقد نشده. همچنان که وقایع مهمی از قبیل مولود حضرت محمد (ص) و اموری از این دست، توأم با نشانه هایی مخصوص بوده.
3. فواید و ثمرات وجود این علایم در چند نتیجه خلاصه می شود:
برخی از آن علایم، چنان با عظمت اند که نوعی تجلیل و تعظیم قیام و قیام کننده (عج) محسوب می گردد.
شماری از آن علایم، به منزلۀ تهدید و ایجاد رعب در دل و سازمان، دشمنان است.
عده ای هم، نوعی مژده و بشارت برخی منتظران می باشند.
4. بسیار خوب است که مؤمنان از این علایم آگاه باشند تا دچار فریب نشده و هر حادثه ای را علامت ظهور ندانند که چه بسا امکان سوء استفادۀ "مهدیان دروغین" یا سایر عوامل نیرنگ از این ناآگاهی وجود دارد. در عین حال، غرق شدن در بررسی این نشانه ها نیز نکوهیده است که توضیح بیشتر در طی پاسخ بیان می شود.
تفسیر علایم ظهور
تقسیم بندی های گوناگونی پیرامون "علایم ظهور" صورت گرفته، از جمله: علایم حتمی و غیر حتمی است. اشتباه اکثر مردم این جاست که می پندارند با حتمی شدن برخی علایم، باید موضوع "ظهور" را صد در صد وابسته به تحقق آن علایم دانست! واقعیت قضیه – طبق برخی روایات – گویای وابسته بودن امر ظهور به "ارادۀ الاهی" است. حال فرقی نمی کند که چه علایمی محقق شده یا نشده. با این حساب، مفهوم علایم حتمی آن است که برخی نشانه ها احتمال در پی داشتن ظهور را بیشتر به همراه دارند (فقط احتمال بیشتر است نه وقوع صد در صد). حال روشن می شود که علایم غیر حتمی صرفاً با احتمال وقوع کمتری نسبت به علایم حتمی و ظهور قرار دارند.
با دقت در حدیث زیر، دلیل آن گونه معنا کردن علایم حتمی و غیر حتمی را می یابید:
"داود بن ابی القاسم نقل می کند که در حضور امام جواد (ع) بودیم. سخن از ]نشانه های ظهور و[ قیام و خروج ]شخصی به نام[ سفیانی به میان آمد و این که در برخی روایات گفته شده ] که این از علایم ظهور است[ و حتماً واقع می شود. به امام (ع)عرض کردم: آیا خداوند در اصل وقوع یا ویژگی های امور حتمی نیز تغییر و دگرگونی (=بداء) ایجاد می کند ] چندان که یا اصلا محقق نمی شوند یا آن چنان که آن وعده های حتمی با آن مشخصات منعقد نمی گردند[؟ حضرت فرمودند: بله، امکان هرگونه تغییر و تصرف – حتی در امور حتمی – وجود دارد! گفتم: با این حساب می ترسیم که خداوند در اصل ظهور و فرج قائم (عج) نیز ایجاد تغییر و انصراف (بداء) کند!
حضرت پاسخ دادند: ]این چنین نیست؛ چون[ قیام قایم (ع) از میعاد و وعده های ]تغییر ناپذیر[ خداست".[1]
حدیث پژوه و دانشور برجسته "محدث نوری" (ره) در این باره می نویسد:
"... غیر از مسئلۀ ظهور و خروج حضرت حجة بن الحسن المهدی (عج) که حتماً محقق خواهد شد و هیچ گونه تبدیل و تخلفی نخواهد داشت، سایر آنچه از آیات و علامات پیش از ظهور و مقارن آن ]آمده[، همه قابل تغییر و تبدیل و تقدیم (زودتر واقع شدن) و تأخیر (دیرتر رخ دادن) و ... هست. حتی آن علایمی که در شمار نشانه های محتوم ذکر شده! چه این که مراد از حتمی و محتوم – در آن اخبار – نه آن است که هیچ قابل تغییر نباشد و دقیقاً مثل و همان را که فرمودند به همان نحو بیاید و واقع شود، بلکه مراد آن است که مرتبه ای از تأکید در آن وجود دارد که منافاتی با تغییر در مرحله ای از آن ندارد".[2]
از این رو سزاوار است که همگی جهت هدف گرانقدر آمادگی و زمینه سازی برای ظهور تلاش کنند و به جای دلواپسی های افراطی (که سر از یأس به رحمت خدا و لطف امام عصر در می آورد)، در صدد دعای خالصانه و متضرعانه و ایجاد ورزیدگی جسمی و روحی باشند تا چشمۀ رحمت الاهی به جوشش در آید و "فرشته در آید" و اینها در گرو معرفت اندوزی فزون تر به دین و انجام واجبات و ترک گناهان است.
انواع و تعداد علایم حتمی
پنج علامت – طبق برخی احادیث – از علایم حتمی شمرده شده که اسامی هر یک بیان می شود. البته توضیح و چگونگی و چیستی این نشانه ها آن قدر گسترده است که نمی توان در این پاسخ نه چندان مفصل، بدان پرداخت.
ابی حمزه ی ثمالی می گوید: "به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که پدرتان حضرت امام محمد باقر (ع) می فرمودند: خروج شخصی به نام سفیانی از امور حتمی است و انعکاس ندایی در آسمان نیز حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و چند چیز دیگر هم نام بردند که آن را حتمی می دانستند.
حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز گفتار پدر بزرگوارشان را این گونه تکمیل فرمودند: و نیز اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[ از امور حتمی است؛ و کشته شدن "نفس زکیه" حتمی است و خروج و قیام قائم (عج) هم حتمی، بلکه میعاد یقینی است. پرسیدم: دربارۀ علامت ندای آسمانی توضیح دهید!؟ پاسخ فرمودند: در آغاز روزی منادی با صدایی بلند – آن گونه که هر ملتی با زبان خودش آن را می فهمد – فریاد می زند:
"الا إن الحق فی علی و شیعته؛ بدانید که حق با علی (ع) و شیعیان اوست". و در آخر روز هم ابلیس ندا می دهد: "الا إن الحق فی سفیانی و شیعته؛ بدانید که حق با سفیانی و پیروان اوست".
این موقع است که نااستواران در حق (اهل باطل) به شک می افتند".[3]
نکته:
منظور از "نفس زکیه"، انسان بسیاری بزرگواری است که از طرف امام زمان (عج) مأموریت برای تبلیغ دارد اما در کعبه (مابین رکن و مقام) به شهادت می رسد.[4]
و نیز "سفیانی" ، شخصی از معاندین است که به قصد مقابله با حضرت بر می خیزد و در سرزمینی به نام "بیداء" (در یمن) – به امر خدا – با لشگریانش به زمین فرو خواهند رفت.[5]
پی نوشتها:
[1] بحار الانوار، ج 52، ص 250- 251، چاپ اسلامیه.
[2] محدث نوری، نجم الثاقب، ص 832، نشر جمکران.
[3] کمال الدین، ج 2، ص 652.
[4] بحار الانوار ، ج 52، ص 307، ح 81.
[5] رضوانی، علی اصغر، موعود شناسی، ص 524، نشر جمکران.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) را بیان نمایید ؟
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ آیا فرج نزدیک است؟
- [سایر] علائم ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
- [سایر] آیا علایم ظهور امام زمان (عج) مورد بداء واقع میشوند؟
- [سایر] بداء یعنی چه؟ آیا ممکن است در علائم حتمی ظهور امام زمان (عج) بداء حاصل شود؟
- [سایر] آیا حدیثی داریم که انقلاب اسلامی ایران از علائم ظهور امام زمان (عج) است؟
- [سایر] به چه علت ائمه (ع) همه علایم ظهور امام زمان (عج) را بیان نکردهاند؟
- [سایر] علائم و نشانه های ظهور حضرت مهدی کدامند؟ آیا درست است که می گویند سال 2012 پایان دنیاست؟
- [سایر] آیا درست است که علائم ظهور امام زمان(عج) پدیدار گشته و ظهور آقا نزدیک است؟ علائم ظهور چه چیزهایی است؟
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) و انقلاب ایران از جمله نشانههای ظهور حضرت مهدی (عج) است؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.