روایاتی که درباره ی امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نقل شده است، به دو دسته ی کلّی قابل تقسیم است: 1- دسته نخست، روایاتی هستند که از طریق اهل سنّت و یا از طریق اصحاب ائمه(علیهم السلام) نقل شده اند. این روایات، دو گونه است: الف) بعضی از این روایات، با کنایه، به اسم خاص امام مهدی (عج) اشاره کرده اند. مانند روایتی که جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند که آن حضرت فرمود: (المهدی من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی)؛[1] مهدی، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه اش، کُنیه ی من است...). ب) برخی دیگر از روایات نیز به صورت صریح، به نام خاص امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره کرده اند. مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود:(الإمام من بعدی ابنی موسی و الخلف المأمون المنتظر م ح م د بن الحسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی؛[2] امام بعد از من، پسرم موسی است و جانشینی که مورد امید و انتظار است، م ح م د بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است.). 2- دسته ی دوم، روایاتی هستند که نه تنها نام خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را به صورت صریح ذکر نکرده اند، بلکه از ذکر نام خاص آن حضرت، به شدّت نهی کرده اند: عن موسی به جعفر(علیه السلام) أنّه قال عند ذکر القائم(علیه السلام): (یخفی علی الناس ولادته ولایحل لهم تسمیتهُ حتّی یظهره الله عزّوجل فیملَأ به الأرض قسطاً وعدلا کما ملئت جوراً و ظلماً؛[3] ولادت او، از مردم پوشیده خواهد بود و بر آنان جایز نیست که نام او را ذکر کنند تا این که خداوند او را ظاهر کند و زمین را پر از قسط و عدل کند، آن گونه که پر از جور و ظلم شده بود.). نیز یکی از توقیع های امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است: (هر کس در بین مردم، اسم خاص مرا ذکر کند، بر او لعنت خدا باد.)[4] در برخی از این احادیث، علت این نهی نیز ذکر شده است: 1- نام امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ودیعه ای الهی است و پیامبر(صلی الله علیه و آله) اجازه ی ذکر آن را نداده اند. [5] 2- شما را از تصریح به اسم آن حضرت نهی کرده ایم تا اسمش بر دشمنان ما مخفی بماند و آنان او را نشناسند. [6] علمای شیعه نیز با توجّه به احادیث نهی، از ذکر اسم خاص آن حضرت، پرهیز کرده اند، ولی در مورد زمان و مدّت این نهی، اختلاف دارند و به دو گروه تقسیم می شوند: بزرگانی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، علامه ی مجلسی، و... فتوا به منع ذکر نام امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمان ظهور آن حضرت داده اند و از تخصیص این احادیث به دوره ی غیبت صغرا، پرهیز کرده اند. علامه ی مجلسی در بحارالأنوار بعد از ذکر برخی از احادیث نهی، می نویسد: (این احادیث، تصریح دارد در ردّ سخن کسانی که نهی از ذکر نام خاص را مختص زمان غیبت صغرا می دانند.). [7] عدّه ای دیگر از علما، از احادیث نهی، چنین استنباط کرده اند که علّت این نهی، تقیه و خوف از دشمن بود. پس اگر تقیه یا خوف نباشد، ذکر نام خاصّ امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هیچ منعی ندارد. مؤلف کشف الغّمة می نویسد: عجیب است که شیخ طبرسی و شیخ مفید می گویند: (ذکر اسم و کنیه آن حضرت جایز نیست) و بعد می گویند: (اسمش، اسم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و کینه اش، کنیه ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) است) و گمان می کنند که اسم و کنیه ی آن حضرت را ذکر نکرده اند! آن چه به نظر می آید، این است که منع، به خاطر تقیه و در زمان خوف بر آن حضرت و... بود و الان، چنین نیست... [8] با توجّه به مطالب یاد شده و در جمع بندی آنها می توان گفت: اوّلا، در همه ی احادیث، تقیه و ترس از دشمن، علّت نهی از ذکر نبوده و حضرت علی(علیه السلام)اسم خاص امام مهدی(علیه السلام) را ودیعه ای الهی می دانند و می فرمایند: (پیامبر(صلی الله علیه و آله) اجازه ی ذکر آن را نداده اند). ثانیاً، حمل تمام احادیث منع بر زمان تقیّه و ترس از دشمن، با توجه به تعداد زیاد آن احادیث، و نیز تصریح امام کاظم(علیه السلام) به عدم ذکر نام خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمان ظهور، کمی مشکل می نماید. اگر این احادیث، حرمت ذکر اسم خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را تا زمان ظهور ثابت نکنند، حدّاقل، کراهت شدید آن را اثبات می کنند. مرحوم آیت الله محسن امین، در جمع میان اخبار نهی و تسمیه می نویسد: (تصریح به اسم خاص، مطلقاً مکروه است، ولی ذکر نام خاص آن حضرت، صراحتاً یا با کنایه، در زمان خوف، حرام است.).[9] بنابراین، شایسته است که با توجّه به تصریح احادیث نهی، ما نیز از ذکر اسم خاص امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) پرهیز کنیم و از القاب آن حضرت، برای ذکر یاد و نام وی استفاده کنیم. پی نوشتها: [1]. بحارالأنوار، ج 51، ص 71. [2]. همان، ج 48، ص 15. [3]. همان، ج 51، ص 32. [4]. بحارالأنوار، ج 51، ص 33. [5]. بحارالأنوار، ج 51، ص 33. [6]. مستدرک الوسایل، ج 12، ص 285. [7]. بحارالأنوار، ج 5، ص 32. [8]. کشف الغمه، ج 3، ص 326. [9]. المجالس السنیة، ج 5، ص 678. منبع:اندیشه قم
روایاتی که درباره ی امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) نقل شده است، به دو دسته ی کلّی قابل تقسیم است:
1- دسته نخست، روایاتی هستند که از طریق اهل سنّت و یا از طریق اصحاب ائمه(علیهم السلام) نقل شده اند. این روایات، دو گونه است:
الف) بعضی از این روایات، با کنایه، به اسم خاص امام مهدی (عج) اشاره کرده اند. مانند روایتی که جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند که آن حضرت فرمود: (المهدی من ولدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی)؛[1] مهدی، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه اش، کُنیه ی من است...).
ب) برخی دیگر از روایات نیز به صورت صریح، به نام خاص امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره کرده اند. مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود:(الإمام من بعدی ابنی موسی و الخلف المأمون المنتظر م ح م د بن الحسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی؛[2] امام بعد از من، پسرم موسی است و جانشینی که مورد امید و انتظار است، م ح م د بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است.).
2- دسته ی دوم، روایاتی هستند که نه تنها نام خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را به صورت صریح ذکر نکرده اند، بلکه از ذکر نام خاص آن حضرت، به شدّت نهی کرده اند:
عن موسی به جعفر(علیه السلام) أنّه قال عند ذکر القائم(علیه السلام): (یخفی علی الناس ولادته ولایحل لهم تسمیتهُ حتّی یظهره الله عزّوجل فیملَأ به الأرض قسطاً وعدلا کما ملئت جوراً و ظلماً؛[3] ولادت او، از مردم پوشیده خواهد بود و بر آنان جایز نیست که نام او را ذکر کنند تا این که خداوند او را ظاهر کند و زمین را پر از قسط و عدل کند، آن گونه که پر از جور و ظلم شده بود.).
نیز یکی از توقیع های امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است: (هر کس در بین مردم، اسم خاص مرا ذکر کند، بر او لعنت خدا باد.)[4]
در برخی از این احادیث، علت این نهی نیز ذکر شده است:
1- نام امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ودیعه ای الهی است و پیامبر(صلی الله علیه و آله) اجازه ی ذکر آن را نداده اند. [5]
2- شما را از تصریح به اسم آن حضرت نهی کرده ایم تا اسمش بر دشمنان ما مخفی بماند و آنان او را نشناسند. [6]
علمای شیعه نیز با توجّه به احادیث نهی، از ذکر اسم خاص آن حضرت، پرهیز کرده اند، ولی در مورد زمان و مدّت این نهی، اختلاف دارند و به دو گروه تقسیم می شوند:
بزرگانی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، علامه ی مجلسی، و... فتوا به منع ذکر نام امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمان ظهور آن حضرت داده اند و از تخصیص این احادیث به دوره ی غیبت صغرا، پرهیز کرده اند. علامه ی مجلسی در بحارالأنوار بعد از ذکر برخی از احادیث نهی، می نویسد:
(این احادیث، تصریح دارد در ردّ سخن کسانی که نهی از ذکر نام خاص را مختص زمان غیبت صغرا می دانند.). [7]
عدّه ای دیگر از علما، از احادیث نهی، چنین استنباط کرده اند که علّت این نهی، تقیه و خوف از دشمن بود. پس اگر تقیه یا خوف نباشد، ذکر نام خاصّ امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هیچ منعی ندارد. مؤلف کشف الغّمة می نویسد:
عجیب است که شیخ طبرسی و شیخ مفید می گویند: (ذکر اسم و کنیه آن حضرت جایز نیست) و بعد می گویند: (اسمش، اسم پیامبر(صلی الله علیه وآله) و کینه اش، کنیه ی پیامبر(صلی الله علیه و آله) است) و گمان می کنند که اسم و کنیه ی آن حضرت را ذکر نکرده اند! آن چه به نظر می آید، این است که منع، به خاطر تقیه و در زمان خوف بر آن حضرت و... بود و الان، چنین نیست... [8]
با توجّه به مطالب یاد شده و در جمع بندی آنها می توان گفت:
اوّلا، در همه ی احادیث، تقیه و ترس از دشمن، علّت نهی از ذکر نبوده و حضرت علی(علیه السلام)اسم خاص امام مهدی(علیه السلام) را ودیعه ای الهی می دانند و می فرمایند: (پیامبر(صلی الله علیه و آله) اجازه ی ذکر آن را نداده اند).
ثانیاً، حمل تمام احادیث منع بر زمان تقیّه و ترس از دشمن، با توجه به تعداد زیاد آن احادیث، و نیز تصریح امام کاظم(علیه السلام) به عدم ذکر نام خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمان ظهور، کمی مشکل می نماید. اگر این احادیث، حرمت ذکر اسم خاص امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را تا زمان ظهور ثابت نکنند، حدّاقل، کراهت شدید آن را اثبات می کنند.
مرحوم آیت الله محسن امین، در جمع میان اخبار نهی و تسمیه می نویسد: (تصریح به اسم خاص، مطلقاً مکروه است، ولی ذکر نام خاص آن حضرت، صراحتاً یا با کنایه، در زمان خوف، حرام است.).[9]
بنابراین، شایسته است که با توجّه به تصریح احادیث نهی، ما نیز از ذکر اسم خاص امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) پرهیز کنیم و از القاب آن حضرت، برای ذکر یاد و نام وی استفاده کنیم.
پی نوشتها:
[1]. بحارالأنوار، ج 51، ص 71.
[2]. همان، ج 48، ص 15.
[3]. همان، ج 51، ص 32.
[4]. بحارالأنوار، ج 51، ص 33.
[5]. بحارالأنوار، ج 51، ص 33.
[6]. مستدرک الوسایل، ج 12، ص 285.
[7]. بحارالأنوار، ج 5، ص 32.
[8]. کشف الغمه، ج 3، ص 326.
[9]. المجالس السنیة، ج 5، ص 678.
منبع:اندیشه قم
- [سایر] امام زمان بهائیت کیست؟ و چه رابطه ای با امام زمان شیعه و سنی با این اسم و رسم دارد؟
- [سایر] چرا به حضرت مهدی علیه السلام، صاحب الزمان می گویند؟
- [آیت الله خامنه ای] مسجدی حدود بیست سال پیش ساخته شده و به نام مبارک صاحب الزمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) زینت یافته است، ولی معلوم نیست که این اسم در صیغه وقف مسجد ذکر شده باشد. تغییر اسم مسجد از صاحب الزمان(عجّل الله فرجه الشریف) به مسجد جامع چه حکمی دارد؟
- [سایر] صفات یاران خاص امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] سلام، نواب خاص امام زمان(عج) چه کسانی بودند؟
- [سایر] اصحاب خاص امام زمان (عج) از چه شهرهایی هستند؟
- [سایر] آیا یاران خاص امام زمان (عج) با هم زندگی میکنند؟
- [سایر] آیا یاران خاص امام زمان (عج) همه شیعه هستند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا القاب و صفات معصومین علیهمالسلام (مثل امیرالمؤمنین، سجاد، زین العابدین، باقر، صادق، کاظم، رضا، جواد، تقی، هادی، نقی، عسکری، امام زمان، ولی عصر و صاحب الزمان)، حکم اسماء ایشان را دارد؟ و لمس نمودن اسم اشخاصی که از اضافه کردن یک کلمه به نام پروردگار یا معصومین علیهمالسلام درست شده است (مثل عبداللّه، عبدالعلی و عبدالرضا)، چه حکمی دارد؟
- [سایر] امام مهدی علیه السلام فرزند کیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فوراً نیت سجده سهو کند، و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد، و ذکر بگوید، و ذکر سجده سهو را به سه نحو می شود انجام داد. اول "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِه". دوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد". سوم "بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکَاتُه"، و احتیاط اختیار قسم سوم است، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و ذکر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.