به طور کلّی میتوان یاران حضرت مهدی علیه السّلام را به دو گروه عام و خاصّ تقسیم کرد. یاوران عام آن حضرت عموم مردمی به شمار میآیند که در عصر ظهور به یاریش برمیخیزند و در اجرای فرمانهای او تا پای جان میکوشند. از این رو یکی از تعالیم اسلامی این است مردم از خدای بزرگ بخواهند آنان را از یاوران امام زمان علیه السّلام به شمار آورد. از امام صادق علیه السّلام نقل است که میفرمایند: (هر کس چهل صبحگاه دعای عهد را به پیشگاه پروردگار متعال بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر پیش از ظهور او، بمیرد خداوند او را از قبرش (برای یاری حضرت مهدی علیه السّلام) برمیانگیزاند.)[1] امّا یاران خاصّ آن حضرت، افراد بسیار ممتازی به شمار میآیند که امام عصر علیه السّلام به کمک آنان تمام دنیا را از عدالت پر میکند. درباره فضیلت این گروه، احادیث متنوّعی وجود دارد. در منابعی هم به استناد برخی احادیث، مانند (خطبه البیان)، امام علی علیه السّلام نام، نسب و محل زندگیشان نیز ذکر شده است.[2] گفتنی است هر چند دانستن نام و نشانی یاران خاصّ حضرت حجّت علیه السّلام را در فهمیدن حقایق کمک میکند امّا حدیثی را که چنین موضوعی در آن مطرح است نمیتوان به آسانی پذیرفت زیرا آن فقط در منابع حدیثی محدودی وجود دارد و علمای حدیث یا حدیث شناسان نیز درباره سند روایت مذکور به نقطه یقینآور یا اطمینان بخشی نرسیدهاند از این رو صدور چنین حدیثی از برخی پیشوایان معصوم علیهم السّلام احتمالی است و در این گونه مسائل که چه بسا افراد ناآگاه یا بد سیرتی از آن سوء استفاده میکنند نمیتوان به حدیث یا احادیثی که سندشان قوی نیست اعتماد کرد. مطلب دیگر این که روایت یاد شده سندهای مختلفی دارد و محتوای آن نیز از جهاتی مضطرب یعنی متفاوت و غیر ثابت است مثلاً در سندی که حدیث مذکور را از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام نقل کرده است، یاران امام عصر علیه السّلام را در قم دوازده نفر میشمارد[3] و در سند دیگر که حدیث را از مسند حضرت فاطمه علیها السّلام نقل میکند. تعداد آنان را در قم هیجده نفر میداند[4] و در سند سوم که حدیث را از خطبه البیان نقل کرده است، تعدادشان را در آن شهر یک نفر ذکر میکند.[5] با توّجه به مطالب مذکور میتوان گفت: درباره این گونه روایات باید جانب احتیاط را گرفت یعنی در پذیرفتن یا ردّ آنها نباید شتاب کرد بلکه شایسته است علم آن را - به امام معصوم واگذار نماییم. به یقین حضرت مهدی علیه السّلام که در پرتو هدایت خداوند مردم را از اسرار هستی آگاه میکند، در وقت مناسبش این موضوع را برای آنان آشکار میسازد تا کسی نتواند با سوء استفاده از آن، دیگران را به گمراهی بکشاند. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به: 1. شیخ علی حائری، الزام النّاصب، ج 2. ص 201. 2. میر جهانی، نوائب الدهور، ج 2، ص 116. پینوشتها: [1]. حسین فریدونی، امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، ترجمه، (الامام المهدی من المهد الی اللّهد نوشته، سید محمد کاظم قزوینی) ص 508، نشر آفاق، چاپ دوم، 1379، (هجری شمسی). [2]. امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، صص 497 - 505. [3]. عماد زاده، زندگانی ولی عصر صاحب الزمان علیه السّلام، ص 393. [4]. همان، ص 394. [5]. امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، ص 503.
به طور کلّی میتوان یاران حضرت مهدی علیه السّلام را به دو گروه عام و خاصّ تقسیم کرد. یاوران عام آن حضرت عموم مردمی به شمار میآیند که در عصر ظهور به یاریش برمیخیزند و در اجرای فرمانهای او تا پای جان میکوشند. از این رو یکی از تعالیم اسلامی این است مردم از خدای بزرگ بخواهند آنان را از یاوران امام زمان علیه السّلام به شمار آورد. از امام صادق علیه السّلام نقل است که میفرمایند: (هر کس چهل صبحگاه دعای عهد را به پیشگاه پروردگار متعال بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر پیش از ظهور او، بمیرد خداوند او را از قبرش (برای یاری حضرت مهدی علیه السّلام) برمیانگیزاند.)[1]
امّا یاران خاصّ آن حضرت، افراد بسیار ممتازی به شمار میآیند که امام عصر علیه السّلام به کمک آنان تمام دنیا را از عدالت پر میکند. درباره فضیلت این گروه، احادیث متنوّعی وجود دارد. در منابعی هم به استناد برخی احادیث، مانند (خطبه البیان)، امام علی علیه السّلام نام، نسب و محل زندگیشان نیز ذکر شده است.[2]
گفتنی است هر چند دانستن نام و نشانی یاران خاصّ حضرت حجّت علیه السّلام را در فهمیدن حقایق کمک میکند امّا حدیثی را که چنین موضوعی در آن مطرح است نمیتوان به آسانی پذیرفت زیرا آن فقط در منابع حدیثی محدودی وجود دارد و علمای حدیث یا حدیث شناسان نیز درباره سند روایت مذکور به نقطه یقینآور یا اطمینان بخشی نرسیدهاند از این رو صدور چنین حدیثی از برخی پیشوایان معصوم علیهم السّلام احتمالی است و در این گونه مسائل که چه بسا افراد ناآگاه یا بد سیرتی از آن سوء استفاده میکنند نمیتوان به حدیث یا احادیثی که سندشان قوی نیست اعتماد کرد.
مطلب دیگر این که روایت یاد شده سندهای مختلفی دارد و محتوای آن نیز از جهاتی مضطرب یعنی متفاوت و غیر ثابت است مثلاً در سندی که حدیث مذکور را از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام نقل کرده است، یاران امام عصر علیه السّلام را در قم دوازده نفر میشمارد[3] و در سند دیگر که حدیث را از مسند حضرت فاطمه علیها السّلام نقل میکند. تعداد آنان را در قم هیجده نفر میداند[4] و در سند سوم که حدیث را از خطبه البیان نقل کرده است، تعدادشان را در آن شهر یک نفر ذکر میکند.[5]
با توّجه به مطالب مذکور میتوان گفت: درباره این گونه روایات باید جانب احتیاط را گرفت یعنی در پذیرفتن یا ردّ آنها نباید شتاب کرد بلکه شایسته است علم آن را - به امام معصوم واگذار نماییم. به یقین حضرت مهدی علیه السّلام که در پرتو هدایت خداوند مردم را از اسرار هستی آگاه میکند، در وقت مناسبش این موضوع را برای آنان آشکار میسازد تا کسی نتواند با سوء استفاده از آن، دیگران را به گمراهی بکشاند.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به:
1. شیخ علی حائری، الزام النّاصب، ج 2. ص 201.
2. میر جهانی، نوائب الدهور، ج 2، ص 116.
پینوشتها:
[1]. حسین فریدونی، امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، ترجمه، (الامام المهدی من المهد الی اللّهد نوشته، سید محمد کاظم قزوینی) ص 508، نشر آفاق، چاپ دوم، 1379، (هجری شمسی).
[2]. امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، صص 497 - 505.
[3]. عماد زاده، زندگانی ولی عصر صاحب الزمان علیه السّلام، ص 393.
[4]. همان، ص 394.
[5]. امام مهدی علیه السّلام از ولادت تا ظهور، ص 503.
- [سایر] اگر طبق روایات، یاران امام زمان (عج) 313 نفرند پس بقیه مردم چه نقشی دارند؟
- [سایر] چگونه یاران امام حسین (ع) الگوی عملی یاران امام زمان (عج) در مسیر امام یاوری هستند؟
- [سایر] چرا یاران امام زمان (عج) در موقع ظهور، 313 نفرند؟
- [سایر] آیا یاران امام زمان (عج) منحصر به 313 نفر است؟
- [سایر] عمده ترین خصال یاران امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] ویژگیهای مهم یاران امام زمان (عج) چیست؟
- [سایر] چه تعداد از یاران امام زمان (عج) از طالقان میباشند؟
- [سایر] در بین یاران امام زمان (عج) چند زن وجود دارد؟
- [سایر] یاران امام زمان (عج) پس از ظهور چند نفرند و عدالت در دنیا چگونه محقق میشود؟
- [سایر] چه کار انجام دهیم تا خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام از دست ما راضی و از یاران امام زمان علیه السلام باشیم؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است، قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذراعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه، زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است، در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و دردفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن، پارچه ای روی قبر بگیرند، و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شد، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را بشانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و بشدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند مثلاً اگر اسم او محمد است و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند: إسْمَعْ، إفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی پس از آن بگویند: هَلْ أَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذی فَارَقْتَنَا عَلَیْهِ مِنْ شَهَادَةِ أنْ لاَ إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَیّدُ النَّبِیّینَ وَخَاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَأنَّ عَلِیاً أمِیرُ المؤمِنِینَ وَسَیِّدُ الْوَصیّیِن وإمَامٌ افْتَرَضَ اللهُ طَاعَتَهُ عَلی الْعَالَمِینَ وَأَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعلیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَموُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلیَّ بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَعَلیَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسنَ بْنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدیَّ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِین وَأَئِمَّتُکَ أَئِمَّةُ هُدی أَبْرارٌ یَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَن و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند و بعد بگویند: إذا اتَاکَ الْمَلَکَانِ الْمُقَرَّبَانِ رَسوُلَیْنِ مِنْ عِنْدِ الله تَبَارَکَ وَتَعَالی وَسَئَلاَکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیّک وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتَابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ أَئِمَّتِکَ فَلاَ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فی جَوَابِهِمَا اللهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله نَبِیّی وَالإسْلاَمُ دینی وَالْقُرْآنُ کِتَابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَأمیرُ الْمُؤمِنینَ عَلیُّ بْنُ أبیطَالِب إمَامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی إمَامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلیٍّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلاء إِمَامی وَعَلِی زِیْنُ الْعَابِدینَ إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ إمَامی وَجَعْفَرٌ الصَّادِقُ إمَامی وَموُسَی الْکَاظِمُ إمَامی وَعَلِیٌّ الرِّضَا إمَامی وَمُحَمَّدٌ الْجَوَادُ إمَامی وَعَلیٌّ الْهَادی إمَامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَری إمَامی وَالْحُجَّةُ الْقائِمُ الْمُنْتَظَرُ إمَامی هَؤلاءِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ أئِمَّتی وَسَادَتی و قادَتی وَشُفَعَائی بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ أَعْدَائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمَ یَا فُلانَ بْنَ فُلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگویند بعد بگویند: إنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَتَعَالی نِعْمَ الرَّبُّ وَأَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله نِعْمَ الرَّسوُلُ وَأنَّ عَلِیَّ بْنَ ابیطَالِب وَاَوْلاَدَهُ الْمَعْصوُمینَ الأئَمَّةَ الإثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الأئِمَّةُ وَأنَّ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله حَقٌ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌ وسُؤَالَ مُنْکَر وَنَکیر فی الْقَبْرِ حَقٌ والْبَعْثَ حَقٌ وَالنُّشوُرَ حَقٌ وَالصِّرَاطَ حَقٌ وَتَطَایُرَ الْکُتُبِ حَقٌ وَأنَّ الْجَنَّةَ حَقٌ وَالنَّارَ حَقٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لاَرَیْبَ فیِهَا وَأنَّ اللهُ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبوُرِ پس بگویند: أفَهِمْتَ یَا فُلان و به جای فلان اسم میت را بگویند پس از آن بگویند: ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ وَهَدَاکَ اللهُ إلَی صِرَاط مُسْتَقِیم وَعَرَّفَ اللهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیَائِکَ فی مُسْتَقَرّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگویند: اَللّهُمَّ جَافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَأصْعِدْ بِروُحِهِ إلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهَاناً اَللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ