عدهای بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده است و فقط علایم حتمی نزدیک ظهور، باقی مانده است. به نظر میآید سخنی قطعی و کامل در این مورد نمیتوان گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً، از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند، و بسیاری از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده، مطرح میشود یا اصولاً در این منابع ذکر نشده و یا بسیار کم رنگ بیان شده است. این امر، نشانه آن است که اخباری که این گونه نشانهها را بیان کردهاند، چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است. هم چنین اسناد برخی از روایات، اشکال دارد و نقل آنها در کتب روایی جامع، مانند بحار به دو علت میتواند باشد: 1. حفظ اصل نقلها برای تامل و تدبر دیگران در مورد آنها. 2. روشن شود که همه گروهها، چه موافق و چه مخالف اهل بیت، در اصل ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)اتفاق نظر دارند. مرحوم مجلسی در ذیل روایتی میگوید: (این روایت را که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترین خلق خدا، یعنی عمر بن سعد منتهی میشود، آوردم تا دانسته شود همه، حضرت مهدی(علیه السلام)را قبول دارند. (بحار، ج52، ص227، ح90). در مواردی که سخن از یک علامت و فرج بعد از آن مطرح شده، گویا مراد ظهور امام زمان(علیه السلام)نیست، بلکه یک گشایش و راحتی برای مؤمنان است. از امام باقر(علیه السلام)نقل شده است:(منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد. در آن، گشایش بزرگ برای شما خواهد بود.(الغیبة، نعمانی، ب14، ح66). در برخی روایات، سخن امام، به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد نه این که بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند، مانند وقوع گرمای شدید(الغیبة، نعمانی، ب14، ح44). برخی نشانهها و بیانها، به گونهای است که میتواند معنای دیگری غیر از معنای ظاهری داشته باشد. مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه از ظهور حضرت از مکه باشد. از امام علی(علیه السلام)نقل شده است: (و هو الشمس الطالعة من مغربها)(بحار، ج52، ص194، ح26). به علاوه معلوم نیست این حادثه خارجی، واقعا همان نشانهای باشد که در روایت ذکر شده است، بلکه شاید پدیدهای مشابه آن باشد. (البته باید توجه داشت که شباهت این حادثه با یک علامت، این احتمال را ایجاد میکند که شاید این واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگی را در خود منتظر ایجاد میکند). سخن آخر این که این مقدار که انسان به صورت کلی در مورد آنها بداند، کافی است و پیگیری وقوع یا عدم برخی از آنها فایده و نتیجهای در بر ندارد.
عدهای بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده است و فقط علایم حتمی نزدیک ظهور، باقی مانده است. به نظر میآید سخنی قطعی و کامل در این مورد نمیتوان گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً، از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند، و بسیاری از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده، مطرح میشود یا اصولاً در این منابع ذکر نشده و یا بسیار کم رنگ بیان شده است. این امر، نشانه آن است که اخباری که این گونه نشانهها را بیان کردهاند، چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است.
هم چنین اسناد برخی از روایات، اشکال دارد و نقل آنها در کتب روایی جامع، مانند بحار به دو علت میتواند باشد:
1. حفظ اصل نقلها برای تامل و تدبر دیگران در مورد آنها.
2. روشن شود که همه گروهها، چه موافق و چه مخالف اهل بیت، در اصل ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)اتفاق نظر دارند. مرحوم مجلسی در ذیل روایتی میگوید: (این روایت را که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترین خلق خدا، یعنی عمر بن سعد منتهی میشود، آوردم تا دانسته شود همه، حضرت مهدی(علیه السلام)را قبول دارند. (بحار، ج52، ص227، ح90).
در مواردی که سخن از یک علامت و فرج بعد از آن مطرح شده، گویا مراد ظهور امام زمان(علیه السلام)نیست، بلکه یک گشایش و راحتی برای مؤمنان است. از امام باقر(علیه السلام)نقل شده است:(منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد. در آن، گشایش بزرگ برای شما خواهد بود.(الغیبة، نعمانی، ب14، ح66).
در برخی روایات، سخن امام، به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد نه این که بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند، مانند وقوع گرمای شدید(الغیبة، نعمانی، ب14، ح44).
برخی نشانهها و بیانها، به گونهای است که میتواند معنای دیگری غیر از معنای ظاهری داشته باشد. مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه از ظهور حضرت از مکه باشد. از امام علی(علیه السلام)نقل شده است: (و هو الشمس الطالعة من مغربها)(بحار، ج52، ص194، ح26).
به علاوه معلوم نیست این حادثه خارجی، واقعا همان نشانهای باشد که در روایت ذکر شده است، بلکه شاید پدیدهای مشابه آن باشد. (البته باید توجه داشت که شباهت این حادثه با یک علامت، این احتمال را ایجاد میکند که شاید این واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگی را در خود منتظر ایجاد میکند).
سخن آخر این که این مقدار که انسان به صورت کلی در مورد آنها بداند، کافی است و پیگیری وقوع یا عدم برخی از آنها فایده و نتیجهای در بر ندارد.
- [سایر] نشانه های ظهور کدامند؟
- [سایر] احادیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟
- [سایر] علائم و نشانه های ظهور حضرت مهدی کدامند؟ آیا درست است که می گویند سال 2012 پایان دنیاست؟
- [سایر] علائم ظهور جیست ؟
- [سایر] علائم ظهور جیست ؟
- [سایر] آیا درست است که علائم ظهور امام زمان(عج) پدیدار گشته و ظهور آقا نزدیک است؟ علائم ظهور چه چیزهایی است؟
- [سایر] منظور از نشانههای ظهور چیست؟
- [سایر] منظور از نشانه های ظهور چیست؟
- [سایر] منظور از نشانههای ظهور چیست؟
- [سایر] چه فرقی بین علایم ظهور و شرایط ظهور است ؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را که وقتش رسیده مطالبه میکند، در صورتی که ممکن است، باید اول قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند و همچنین است اگر کار واجب دیگری که باید فوراً آن را به جا آورد پیش آید، مثلاً ببیند مسجد نجس است که باید اول مسجد را تطهیر کند، بعد نماز بخواند و در هر دو صورت چنانچه اول نماز بخواند معصیت کرده، ولی نماز او صحیح است. نمازهایی که باید به ترتیب خوانده شود
- [آیت الله اردبیلی] اگر اطمینان کند وقت نماز فرا رسیده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه، نماز او صحیح نیست؛ ولی اگر در بین نماز اطمینان داشته باشد که وقت فرا رسیده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه، نماز او صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بر شخصی که نماز جمعه واجب است چنانچه آن را در وقتش انجام ندهد لازم است نماز ظهر را بخواند و چنانچه نماز ظهر را هم ترک کرد باید قضاء نماز ظهر را بجا آورد.
- [آیت الله سیستانی] اول وقت نافله شب بنابر مشهور نصف شب است ، و این گر چه احوط و بهتر است ولی بعید نیست از اول شب باشد و تا اذان صبح وقتش ادامه دارد ، و بهتر آن است نزدیک اذان صبح خوانده شود .
- [آیت الله اردبیلی] اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد که گاهی آب بخودی خود زیر آن رسیده و گاهی نمیرسد و انسان بعد از وضو شک کند که آب زیر آن رسیده یا نه، وضوی او صحیح است؛ ولی چنانچه بداند هنگام وضو متوجه رسیدن آب به زیر آن نبوده، باید دوباره وضو بگیرد.
- [آیت الله بهجت] اگر خون بدن یا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتی به آن برسد که اطراف را آلوده کند، در صورتی که خون و رطوبتی که به آن رسیده، به اندازه درهم نباشد، بنابر اظهر نماز صحیح است.
- [آیت الله وحید خراسانی] شستن توی بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده نمی شود واجب نیست ولی باید یقین کند که از جاهایی که باید شسته شود چیزی باقی نمانده است و کسی که نمی دانسته باید مقداری را بشوید که یقین به تحقق واجب پیدا شود اگر نداند در وضوهایی که گرفته ان مقدار را شسته یا نه نمازی را که با ان وضو خوانده است و وقتش باقی است با وضوی جدید اعاده نماید و نمازهایی که وقتش گذشته قضا کند
- [آیت الله نوری همدانی] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه ، نمازش صحیح است و فرادی می شود .
- [امام خمینی] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود و شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و فرادی می شود.
- [آیت الله بهجت] اگر موقعی که امام در رکوع است اقتدا کند و به مقدار رکوع خم شود ولی شک کند که به رکوع امام رسیده یا نه، نمازش صحیح است و بنا بر احتیاط فُرادی می شود.