احادیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟ دیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟ : الف. احادیث و سخنانی که از وجود مقدس امام عصر(ع) در اینجا نقل میشود، برگرفته از توقیعات و نامههای آن حضرت است. "الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا"؛"حق با ما(اهل بیت) است و کنارهگیری عدهای، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمیشود؛ چرا که ما پرورش یافتگان پرودگاریم، و دیگر مخلوقین، پرورشیافتگان ما هستند"(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9). "من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته"؛"هر کس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(برای نصرت دین او تلاش کند)، خداوند نیر برآورنده حاجت او خواهد بود"(همان، ج51، ص331، ح56). "فلیعمل کل امر منکم بما یقرب من محبتنا، و یتجنَّب ما یدنیه من کراهتنا و سنخطنا"؛"پس هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد، و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ما است، دوری گزیند"(همان، ج53، ص176،ح7). "ما ارعم انف الشیطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان"؛"هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمیساید، پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال"(همان، ج53، ص182، ح11). "اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة، فقد نصحت لکم، و الله شاهد علی و علیکم"؛"هدف و مقصد خویش را نسبت به محبت و دوستی ما(اهل بیت) بر مبنای عمل به سنت و اجرای احکام الهی قرار دهید؛ پس همانا که موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است"(همان، ج53، ص179،ح9). ب. در منابع روایی، بسیاری از رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به این مسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان این روایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبی که در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمیتوان به صرف دیدن یک روایت و بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانهها، برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است. علائم معروف حتمی، پنج مورد است: 1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج میکند و با تصرف بخشهایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین میکند. (بحار الانوار، ج52، ص182). 2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج میکند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر میگردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه میفرستد و چون به سرزمین بیداء میرسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو میبرد و هلاک میشوند. (کنز العمال، ج14، ص272؛ ینابیع المودة، قندوزی، ص427). 3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام میکند و مردم را به حق و عدل دعوت میکند. خروج یمانی، اجمالاً از نشانههای ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست. 4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل میرسد. 5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش میرسد و همه مردم آن را میشنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) میفرماید:"ندا کنندهای از آسمان، نام قائم ما را ندا میکند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را میشنود.(الغیبة، نعمانی، ص252). البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع خورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).
احادیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟
دیثی از امام مهدی بیان فرمایید علایم ظهور حضرت کدامند؟
:
الف. احادیث و سخنانی که از وجود مقدس امام عصر(ع) در اینجا نقل میشود، برگرفته از توقیعات و نامههای آن حضرت است.
"الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنّا، و نحن صنائع ربنا، و الخلق بعد منائعنا"؛"حق با ما(اهل بیت) است و کنارهگیری عدهای، از ما، هرگز سبب وحشتمان نمیشود؛ چرا که ما پرورش یافتگان پرودگاریم، و دیگر مخلوقین، پرورشیافتگان ما هستند"(بحار الانوار، ج53، ص178، ص9).
"من کان فی حاجة الله عزوجل کان الله فی حاجته"؛"هر کس به دنبال برآورده شدن حاجت خداوند باشد(برای نصرت دین او تلاش کند)، خداوند نیر برآورنده حاجت او خواهد بود"(همان، ج51، ص331، ح56).
"فلیعمل کل امر منکم بما یقرب من محبتنا، و یتجنَّب ما یدنیه من کراهتنا و سنخطنا"؛"پس هر یک از شما باید کاری کند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک سازد، و از آنچه خوشایند ما نیست و باعث کراهت و خشم ما است، دوری گزیند"(همان، ج53، ص176،ح7).
"ما ارعم انف الشیطان افضل من الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان"؛"هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمیساید، پس نماز بگزار و بینی ابلیس را به خاک بمال"(همان، ج53، ص182، ح11).
"اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة، فقد نصحت لکم، و الله شاهد علی و علیکم"؛"هدف و مقصد خویش را نسبت به محبت و دوستی ما(اهل بیت) بر مبنای عمل به سنت و اجرای احکام الهی قرار دهید؛ پس همانا که موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ما و شما گواه است"(همان، ج53، ص179،ح9).
ب. در منابع روایی، بسیاری از رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی به عنوان علائم ظهور، ذکر شده است. بدیهی است که روایات مربوط به این مسئله، مانند سایر مسائل دیگر، از جهت درستی و اعتبار، یکسان نیستند. در میان این روایات، برخی از جهت سند غیر قابل اعتمادند و برخی هم از جهت مضمون و مطالبی که در آن مطرح شده، جای بحث و تامل دارند. بنابراین، نمیتوان به صرف دیدن یک روایت و بدون بررسی کارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد کرد. در میان نشانهها، برخی به عنوان "علایم حتمی ظهور" ذکر شده است.
علائم معروف حتمی، پنج مورد است:
1. خروج سفیانی؛ پیش از قیام حضرت مهدی(ع) مردی از نسل ابوسفیان، در منطقه شام، خروج میکند و با تصرف بخشهایی از سرزمین اسلام، برای یافتن و کشتن شیعیان جایزه تعیین میکند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بیداء؛ خسف، یعنی فرورفتن، و بیداء نام سرزمینی بین مدینه و مکه است. سفیانی که در آستانه ظهور حضرت مهدی(ع) خروج میکند، هنگامی که از ظهور ایشان با خبر میگردد سپاهی عظیم به مدینه و مکه میفرستد و چون به سرزمین بیداء میرسند، خداوند آنان را در کام زمین فرو میبرد و هلاک میشوند. (کنز العمال، ج14، ص272؛ ینابیع المودة، قندوزی، ص427).
3. خروج یمانی؛ سرداری از یمن قیام میکند و مردم را به حق و عدل دعوت میکند. خروج یمانی، اجمالاً از نشانههای ظهور است، هر چند جزئیات و چگونگی قیام وی، روشن نیست.
4. قتل نفس زکیه؛ نفس زکیه، یعنی انسان پاک و بی گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدی، جوانی بی گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل میرسد.
5. صیحه آسمانی؛ منظور از آن، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی، از آسمان به گوش میرسد و همه مردم آن را میشنوند. محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حضرت مهدی است. امام باقر(ع) میفرماید:"ندا کنندهای از آسمان، نام قائم ما را ندا میکند. پس هر که در شرق و غرب است، آن را میشنود.(الغیبة، نعمانی، ص252).
البته در برخی از روایات، به علائم دیگری نیز اشاره شده است، مانند خورشید گرفتگی در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن. (الغیبة، طوسی، ص444) و یا طلوع خورشید از مغرب(الغیبة، طوسی، ص435).
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (ع) چیست؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) با علائم ظهور آن حضرت، چه فرقی دارد؟
- [سایر] علائم و نشانه های ظهور حضرت مهدی کدامند؟ آیا درست است که می گویند سال 2012 پایان دنیاست؟
- [سایر] فواید علایم ظهور امام زمان چیست؟ خواهشمندم جواب را به ایمیلم ارسال فرمایید.
- [سایر] آیا علایم ظهور امام زمان (عج) مورد بداء واقع میشوند؟
- [سایر] آیا علایم ظهور حضرت مهدی تاکنون تحقق یافته اند؟
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) را بیان نمایید ؟
- [سایر] نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟ آیا فرج نزدیک است؟
- [سایر] علائم ظهور حضرت مهدی(عج) چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) که نماز جمعه واجب تعیینی نیست خرید و فروش و سایر معاملات هنگام اقامه نماز جمعه حرام نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).