چه لزومی داشت که در جنگ ایران و عراق این همه مردم و جوانان شهید و معلول(جانباز) شوند؟
اگر به صورت سطحی به مسئله جنگ ایران و عراق و تداوم هشت ساله‌ی آن نگریسته شود شاید این طور قضاوت شود که تداوم جنگ و شهادت و جانبازی جوانان ایرانی چیزی عاید کشور نکرده و دستاورد مهمی نداشته است و در نهایت دو کشور مجبور شدند شرایط قبل از جنگ را بپذیرند. اما به نظر می‌رسد این سطحی‌نگری و بی‌انصافی درباره جانفشانی‌های رزمندگان غیور است، زیرا اگر این امر را عمیق‌تر مورد مطالعه قرار دهیم پی خواهیم برد که حفظ کیان و تمامیت ارضی کشور جز با دفاع جانانه هشت ساله و جان‌نثاری‌های رزمندگان اسلام میسر نبوده است. دولت عراق بنا به گفته وزیر دفاع وقت این کشور در راستای اهداف تجاوزکارانه‌ی خود سعی داشت که با تداوم جنگ، بخشی از سرزمین ایران را که در نقاط مرزی به زعم خودشان جزء عراق بوده است پس گرفته، کنترل اروندرود را نیز به طور کامل - که طبق قرار داد الجزایر باید دو کشور به صورت مشترک اداره می‌کردند - در دست گیرد و اعلام نموده بود که تا زمانی که ایران به خواسته‌هایش پاسخ مثبت ندهد به جنگ ادامه خودهد داد و حتی در حد وسیع‌تر دولت عراق با تغییر نام خوزستان به عربستان و توزیع اسلحه در بین مردم عرب خوزستان تلاش می‌کرد که این استان را از کشور تجزیه کند. بنابراین با توجه به اینکه عراق دارای ارتشی قوی بود که همه‌ی قدرت‌های بزرگ آن را حمایت می‌کردند، آیا راهی جز جانفشانی برای حفظ سرزمینمان وجود داشته است؟ به نظر می‌رسد تنها از این طریق بوده است که دشمن نتوانسته است به هیچ یک از خواسته‌ها و اهداف تجاوزکارانه‌اش برسد و اینکه حفظ استقلال و تمامیت ارضی یک کشور اولین و اصلی‌ترین هدف هر واحد سیاسی می‌باشد و جانفشانی در این راه بسیار ارزشمند و واجب نیز می‌باشد. یک نکته جالب این است که بعضی از افراد که سطحی‌نگر بوده و شرایط دوران جنگ را درک نکرده‌اند و به ماهیت و اغراض رژیم صدام پی نبردند، اظهار می‌کنند که صدام و بسیاری از کشورهای جهان در روزهای اولیه جنگ خواستار آتش بس و شروع مذاکره برای رفع اختلاف بودند پس چرا ایران از پذیرش آن سر باز زده و این همه جوانان کشورمان شهید و معلول گردیدند. در پاسخ باید گفت درست است که عراق حتی در هفتمین روز پس از آغاز جنگ خواستار آتش بس شده است ولی واقعیت امر چیز دیگری است و آن اینکه رژیم عراق در شرایطی از آتش بس دم می‌زند که بسیاری از مناطق کشورمان در دست ارتش عراق بود و دولت بعثی امیدوار بود در چنین وضعیتی که در جبهه‌ها نیز برتری نظامی دارد بتواند با آتش بس و شروع مذاکره به اهداف تجاوزکارانه‌اش نایل آید. مذاکره در وضعیتی که برگ برنده دست عراق بود نتیجه‌ای جز به زیان ایران نداشت و رژیم عراق حتی از اینکه به عنوان متجاوز شناخته شود، رهایی می‌یافت و خسارتی نیز به ایران نمی‌پرداخت. بنابراین ایران مجبور بوده است تا تغییر موازنه‌ی قدرت به نفع خود و رسیدن به حقوقش یعنی خروج بدون قید و شرط عراق از سرزمین ایران، شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت خسارت جنگ از طرف عراق، به جنگ ادامه دهد و در این راه نیز متحمل خسارت‌های مالی و جانی فراوانی شود. هر چند که ایران نتوانسته است عراق را وادار به پرداخت غرامت کند، وی تنها جانفشانی رزمندگان اسلام بوده است که باعث گردیده است سرزمین اسلامی‌مان از لوث وجود دشمن پاک شود و حتی یک وجب از خاک میهنمان در اشغال عراق نماند و کیان و تمامیت ارضی ایران همچنان حفظ بماند. این امر بسیار ارزشمند و والاست و خون شهدا بسیار ارزشمند بوده و آنان نزد ملت ایران برای همیشه گرامی می‌باشند و آخر اینکه با توجه به در اختیار نداشتن تجهیزات و تسلیحات کافی و مناسب در مقابل عراقی که پشتیبانی همه قدرت‌های بزرگ را داشت، شاید این جانفشانی تنها راه حفظ میهن بوده است. دست آخر اینکه نباید به کسانی که جانفشانی تا تمامیت ارضی ایران، استقلال، جان و ناموس مردم، هویت دینی و ... را با خون خود حفظ کنند و امنیت بخشند، بگوییم چرا جنگیدید! بلکه باید به کسانی که از دین و دیانت مردم و هویت آنها دفاع نکردند و از انجام وظیفه شانه خالی کردند بگوییم چرا نجنگیدید. منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
عنوان سوال:

چه لزومی داشت که در جنگ ایران و عراق این همه مردم و جوانان شهید و معلول(جانباز) شوند؟


پاسخ:

اگر به صورت سطحی به مسئله جنگ ایران و عراق و تداوم هشت ساله‌ی آن نگریسته شود شاید این طور قضاوت شود که تداوم جنگ و شهادت و جانبازی جوانان ایرانی چیزی عاید کشور نکرده و دستاورد مهمی نداشته است و در نهایت دو کشور مجبور شدند شرایط قبل از جنگ را بپذیرند. اما به نظر می‌رسد این سطحی‌نگری و بی‌انصافی درباره جانفشانی‌های رزمندگان غیور است، زیرا اگر این امر را عمیق‌تر مورد مطالعه قرار دهیم پی خواهیم برد که حفظ کیان و تمامیت ارضی کشور جز با دفاع جانانه هشت ساله و جان‌نثاری‌های رزمندگان اسلام میسر نبوده است. دولت عراق بنا به گفته وزیر دفاع وقت این کشور در راستای اهداف تجاوزکارانه‌ی خود سعی داشت که با تداوم جنگ، بخشی از سرزمین ایران را که در نقاط مرزی به زعم خودشان جزء عراق بوده است پس گرفته، کنترل اروندرود را نیز به طور کامل - که طبق قرار داد الجزایر باید دو کشور به صورت مشترک اداره می‌کردند - در دست گیرد و اعلام نموده بود که تا زمانی که ایران به خواسته‌هایش پاسخ مثبت ندهد به جنگ ادامه خودهد داد و حتی در حد وسیع‌تر دولت عراق با تغییر نام خوزستان به عربستان و توزیع اسلحه در بین مردم عرب خوزستان تلاش می‌کرد که این استان را از کشور تجزیه کند. بنابراین با توجه به اینکه عراق دارای ارتشی قوی بود که همه‌ی قدرت‌های بزرگ آن را حمایت می‌کردند، آیا راهی جز جانفشانی برای حفظ سرزمینمان وجود داشته است؟ به نظر می‌رسد تنها از این طریق بوده است که دشمن نتوانسته است به هیچ یک از خواسته‌ها و اهداف تجاوزکارانه‌اش برسد و اینکه حفظ استقلال و تمامیت ارضی یک کشور اولین و اصلی‌ترین هدف هر واحد سیاسی می‌باشد و جانفشانی در این راه بسیار ارزشمند و واجب نیز می‌باشد.
یک نکته جالب این است که بعضی از افراد که سطحی‌نگر بوده و شرایط دوران جنگ را درک نکرده‌اند و به ماهیت و اغراض رژیم صدام پی نبردند، اظهار می‌کنند که صدام و بسیاری از کشورهای جهان در روزهای اولیه جنگ خواستار آتش بس و شروع مذاکره برای رفع اختلاف بودند پس چرا ایران از پذیرش آن سر باز زده و این همه جوانان کشورمان شهید و معلول گردیدند. در پاسخ باید گفت درست است که عراق حتی در هفتمین روز پس از آغاز جنگ خواستار آتش بس شده است ولی واقعیت امر چیز دیگری است و آن اینکه رژیم عراق در شرایطی از آتش بس دم می‌زند که بسیاری از مناطق کشورمان در دست ارتش عراق بود و دولت بعثی امیدوار بود در چنین وضعیتی که در جبهه‌ها نیز برتری نظامی دارد بتواند با آتش بس و شروع مذاکره به اهداف تجاوزکارانه‌اش نایل آید.
مذاکره در وضعیتی که برگ برنده دست عراق بود نتیجه‌ای جز به زیان ایران نداشت و رژیم عراق حتی از اینکه به عنوان متجاوز شناخته شود، رهایی می‌یافت و خسارتی نیز به ایران نمی‌پرداخت.
بنابراین ایران مجبور بوده است تا تغییر موازنه‌ی قدرت به نفع خود و رسیدن به حقوقش یعنی خروج بدون قید و شرط عراق از سرزمین ایران، شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت خسارت جنگ از طرف عراق، به جنگ ادامه دهد و در این راه نیز متحمل خسارت‌های مالی و جانی فراوانی شود. هر چند که ایران نتوانسته است عراق را وادار به پرداخت غرامت کند، وی تنها جانفشانی رزمندگان اسلام بوده است که باعث گردیده است سرزمین اسلامی‌مان از لوث وجود دشمن پاک شود و حتی یک وجب از خاک میهنمان در اشغال عراق نماند و کیان و تمامیت ارضی ایران همچنان حفظ بماند. این امر بسیار ارزشمند و والاست و خون شهدا بسیار ارزشمند بوده و آنان نزد ملت ایران برای همیشه گرامی می‌باشند و آخر اینکه با توجه به در اختیار نداشتن تجهیزات و تسلیحات کافی و مناسب در مقابل عراقی که پشتیبانی همه قدرت‌های بزرگ را داشت، شاید این جانفشانی تنها راه حفظ میهن بوده است. دست آخر اینکه نباید به کسانی که جانفشانی تا تمامیت ارضی ایران، استقلال، جان و ناموس مردم، هویت دینی و ... را با خون خود حفظ کنند و امنیت بخشند، بگوییم چرا جنگیدید! بلکه باید به کسانی که از دین و دیانت مردم و هویت آنها دفاع نکردند و از انجام وظیفه شانه خالی کردند بگوییم چرا نجنگیدید.
منبع: جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین