حضرت زینب (س) روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری در مدینه پس از حضرت امام حسین (ع) متولّد شدند. حضرت زینب (س)دارای قوّت قلب و فصاحت زبان و شجاعت و زهد و تقوا و عفاف فوق العاده بودند. حضرت اباعبدالله (ع)هنگام دیدار خواهرش به احترام از جا بلند می شد. زینب (س)و هم دختر شهید بود, هم خواهر شهید, هم مادر شهید و هم عمهء شهید. از وقتی که حضرت اباعبدالله (ع)از بیعت یزید امتناع کردند و از مدینه به جانب مکه و کوفه و کربلا حرکت کردند, حضرت زینب (س)به اتفاق دو فرزندش محمد و عون بنا بر قولی همراه برادرش حرکت کرد و همه جا با آن حضرت بودند. پس از شهادت امام حسین (ع)و یارانش کاروان اسیران اهل بیت را سرپرستی کرد و از حضرت امام سجّاد باتمام وجود مراقبت نمود. بارها جان خود را سپر بلای امام سجّاد(ع)قرار داد. با خطبه های آتشین جنایات وستمگری های خاندان اموی را افشا کرد. بارزترین بعد زندگیش , پاسداری از فرهنگ عاشورا بود که با سخنرانی های آتشین خویش پیام خون حسین (ع)را به گوش جهانیان رساند.(1) به قول شاعر توانا: (2) سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهرهء سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمهء فریاد مظلومیّت لب تشنگان در کویر تفته , جا می ماند, اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی , بی سوار و بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور بستر تاریخ , سیل انقلاب پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود. پی نوشت: 1.جواد محدثی , فرهنگ عاشورا, ص 216 با تلخیص . 2.قادر طهماسبی (فرید).
حضرت زینب (س) روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجری در مدینه پس از حضرت امام حسین (ع) متولّد شدند. حضرت زینب (س)دارای قوّت قلب و فصاحت زبان و شجاعت و زهد و تقوا و عفاف فوق العاده بودند.
حضرت اباعبدالله (ع)هنگام دیدار خواهرش به احترام از جا بلند می شد.
زینب (س)و هم دختر شهید بود, هم خواهر شهید, هم مادر شهید و هم عمهء شهید.
از وقتی که حضرت اباعبدالله (ع)از بیعت یزید امتناع کردند و از مدینه به جانب مکه و کوفه و کربلا حرکت کردند, حضرت زینب (س)به اتفاق دو فرزندش محمد و عون بنا بر قولی همراه برادرش حرکت کرد و همه جا با آن حضرت بودند.
پس از شهادت امام حسین (ع)و یارانش کاروان اسیران اهل بیت را سرپرستی کرد و از حضرت امام سجّاد باتمام وجود مراقبت نمود. بارها جان خود را سپر بلای امام سجّاد(ع)قرار داد. با خطبه های آتشین جنایات وستمگری های خاندان اموی را افشا کرد.
بارزترین بعد زندگیش , پاسداری از فرهنگ عاشورا بود که با سخنرانی های آتشین خویش پیام خون حسین (ع)را به گوش جهانیان رساند.(1)
به قول شاعر توانا: (2)
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهرهء سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمهء فریاد مظلومیّت لب تشنگان در کویر تفته , جا می ماند, اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی , بی سوار و بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ , سیل انقلاب پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود.
پی نوشت:
1.جواد محدثی , فرهنگ عاشورا, ص 216 با تلخیص .
2.قادر طهماسبی (فرید).
- [سایر] در ماجرای حادثه کربلا چه وظایفی بر عهده حضرت زینب (علیها السلام) بوده است؟
- [سایر] در ماجرای حادثه کربلا چه وظایفی بر عهده حضرت زینب(علیها السلام) بوده است؟
- [سایر] حضرت زینب(س) در روز عاشورا چند ساله بوده است؟ آیا حضرت زینب(س) فرزندی هم داشت؟
- [سایر] روشنگری های حضرت زینب در عاشورا چه بود؟
- [سایر] حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از حادثه کربلا چه قدر عمر کردند و چه کارهایی انجام دادند؟
- [سایر] حضرت زینب بعد از حادثه کربلا چه قدر عمر کرد و چه کارهایی انجام داد؟
- [سایر] چگونه میتوان به زیباییهای عاشورا پی برد و این کلام حضرت زینب(سلام الله علیها) را که فرمودند: «ما رایت الا جمیلا» را درک کرد؟
- [سایر] آیا حضرت زینب (ع) و اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا به کربلا بازگشتند؟ اگر بازگشتند چند مرتبه بوده و در چه تاریخی؟ با تشکر
- [سایر] خویشان حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) که در کربلا به شهادت رسیدند چه کسانی بودند؟
- [سایر] آیا حضرت زینب (سلام الله علیها) بااجازه شوهرشان در کربلا حضور داشتند؟
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).