آیا مادر حضرت سجاد(علیه السلام) شهربانو دختر یزدگرد بوده است و آیا سند این مطلب اعتباری دارد یا نه؟
به گفته‌ی بیشتر مورخان، مادر امام علی بن الحسین(ع)، دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی است؛ اما در اسم و چگونگی ازدواج این بانو با امام حسین(ع) اختلاف بسیاری است[1]؛ چنان که اسامی وی تا چهارده[2] و حتی هفده اسم[3] گزارش شده است. با تمام تلاش‌ها و پی‌گیری‌هایی که بعضی از محققان و نویسندگان درباره‌ی آن انجام داده‌اند، نظر دقیق و قانع کننده‌ای ارائه نشده است. تحقیق و نقد و بررسی در این موضوع در دهه‌های اخیر از آن جهت بیش‌تر صورت گرفته است که برخی از خاورشناسان مغرض و دشمن مکتب تشیّع و به پیروی از آنان بعضی از نویسندگان مسلمان، ازدواج امام حسین(ع) با شاهزاده خانم ایرانی و انتساب خاندان رسالت به دودمان ساسانی را علت گرایش ایرانیان به اهل‌بیت(ع) و در نتیجه پذیرش مکتب تشیّع معرفی کرده‌اند[4] و اعتقاد شیعیان را به حق الهی ائمه‌ی اطهار(ع)، از بقایای اعتقاد قدیمی ایرانیان به (فره‌ی ایزدی) پادشاه ساسانی دانسته‌اند؛[5] زیرا پادشاهان ساسانی خود را آسمانی نژاد می‌دانستند و برای خود مقامی نیمه خدایی و فوق بشری قائل بودند و کیش زرتشت آن روزگار نیز این نوع تفکر را تأیید می‌کرد.[6] بعضی از محققان، تمام یا بیشتر اخباری را که در این باره وجود دارد و همچنین اخبار معدودی را که بر ام‌ولد بودن مادر امام سجاد(ع) دلالت دارند، جمع‌آوری و آن‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند.[7] باید توجه داشت که هر چند اصل ماجرا شهرت بسزایی دارد و در کهن‌ترین متون تاریخی شیعه، چون وقعة الصفین،[8] تاریخ یعقوبی[9] و بصائر الدرجات[10] که همگی در قرن سوم تألیف یافته‌اند، نقل شده است، اما اختلاف میان مفاد این روایات و عدم سازگاری پاره‌ای از آن‌ها با روایات فتوحات و غیره، آن قدر چشمگیر است که محققان معاصر، اصل داستان شهربانو و ازدواج وی با امام حسین(ع) و ولادت امام سجاد(ع) از شاهزاده خانم ایرانی را مشکوک دانسته‌اند؛ چنان که استاد مطهری پس از تشکیک در این باره می‌نویسد: (ادوارد براون از کسانی است که داستان را مجعول می‌داند. کریستن‌سن نیز قضیه را مشکوک تلقی می‌کند و همین طور سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران آن را افسانه می‌داند[11].) علاوه بر این ، از صدها سال پیش محدثان و نسب‌دانان بر مضمون این روایات خرده گرفته‌اند و به انکار آن پرداخته‌اند. ابن عنبة یکی از نسب‌شناسان معروف علوی (متوفی 828 ه ق) در این باره می‌نویسد: (خداوند، علی بن الحسین(ع) را به فرزندزادگی پیغمبر(ص)، از پادشاه‌زادگی بی‌نیاز فرموده است، آن هم دختری که بر سنت اسلامی متولد نشده است. اگر پادشاهی موجب شرف بود، باید عجم بر عرب و بنی قحطان[12] بر بنی عدنان فضیلت داشته باشند.)[13] وی پس از این که می‌گوید: قول مشهور آن است که مادر امام سجاد(ع) دختر یزدگرد سوم و نامش شاه زنان می‌باشد در پایان می‌افراید: بسیاری از نسب‌شناسان و مورخان این قول را نپذیرفته‌اند. بنا به گفته‌ی آنها دختران یزد‌گرد همراه او به خراسان رفتند.[14] دلیل دیگری که اصل داستان را خدشه‌دار می‌کند، سندی است که نشان می‌دهد آغاز سده‌ی دوم هجری، شاهزاده خانم ایرانی در خاندان هاشمی ناشناخته بوده است. این سند، نامه منصور دوانیقی در پاسخ به محمد بن عبدالله بن حسن مشهور به نفس زکیه است. محمد در نامه‌ای به منصور، و پس از آن‌که خود را مهدی امت خوانده و امامت و خلافت را حق خود دانسته است، منصور را به اطاعت خود فرا می‌خواند. منصور در پاسخ او نامه‌ای طولانی و تهدیدآمیز می‌نویسد و در ضمن می‌گوید: پس از رحلت رسول خدا(ص) در خاندان شما برتر از علی بن الحسین(ع) متولد نشده و مادر او ام‌ولد بود.[15] نوشتن ام‌ولد، تحقیری است که منصور بن محمد بن عیدالله روا می‌دارد. این نامه که طبری در حوادث سال 145 هجری آورده، نیم قرن پس از رحلت امام علی بن الحسین(ع) نوشته شده است که در آن زمان بسیاری از هاشمیان زنده بودند. اگر داستان اسیر شدن شهربانو و آوردن او به مسجد مدینه و نیز اگر دختر یزدگرد بودن مادر حضرت درست می‌بود،[16] منصور چنان تعبیری به کار نمی‌برد و اگر ادعای دروغی کرده بود، محمد سخنش را در دهانش می‌شکست و به او پاسخ می‌داد که مادر علی بن الحسین(ع) شاهزاده بوده است نه کنیز.[17] نکته دیگر آن که مورخان هنگام شرح جنگ‌های مسلمانان و ایرانیان، داستان حرکت و عقب‌نشینی یزدگرد را از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر به تفصیل نوشته‌اند. براساس این گزارش‌ها، یزدگرد و خاندان او هیچ‌گاه در میدان جنگ نبوده‌اند. زمانی که جنگ قادسیه شروع شد، یزدگرد در مداین بود و پیش از آمدن مسلمانان از مداین به حلوان رفت؛ سپس از حلوان به اصفهان و از آن جا به اصطخر و کرمان و مرو گریخت.[18] در این عقب نشینی‌ها، یزدگرد نه تنها زنان، خویشاوندان و خزانه‌ی خود را همراه داشته است، بلکه آشپزان، رامشگران و یوزبانان او نیز همراه وی بوده‌اند.[19] بنابراین، دختران او کجا، کی و چگونه به اسارت مسلمانان درآمدند؟ البته با وجود قراین و شواهد ذکر شده، احتمالاً در فتح مداین کنیزکانی اسیر شده‌اند؛ چنان که مجالد بن سعید از شعبی نقل می‌کند: (در روز فتح مداین، مسلمانان از کنیزان کسرا، تنی چند به اسارت گرفتند که مادر من یکی از آنان است.)[20] نیز بعید نیست که در فتح خراسان و شرق ایران دخترانی اسیر شده باشند؛ چنان که بلاذری می‌نویسد: (گفته‌اند مادر علی بن الحسین(ع) سجستانی (سیستانی) است.)[21] و احتمال دارد که امام حسین(ع) یکی از این زنان را به همسری گرفته و امام علی بن الحسین(ع) از او متولد شده باشد. در پایان، مناسب است به شعری منسوب به ابوالأسود دئلی که در کتاب شریف (اصول کافی) آمده است، اشاره شود. شعر یاد شده چنین است: و ان غلاماً بین کسری و هاشم لاکرم مَن نیطت به التمائم[22] ترجمه: پسری که از یک سو به کسری و از سوی دیگر به هاشم می‌رسد، گرامی‌ترین فرزندی است که به او بازوبند بسته‌اند.[23] اگر چه این بیت در یکی از معتبرترین کتاب‌های شیعه آمده است؛ اما استدلال به آن به دلایل زیر مخدوش است: 1. چنین بیتی در دیوان ابوالاسود یافت نشده است و فقط در بعضی از منابع[24] که کهن‌ترین آن‌ها اصول کافی است، به ابوالاسود نسبت داده شده است. 2. بر فرض قبول انتساب شعر به ابوالاسود، این که مراد از (غلاماً بین کسری و هاشم) امام سجاد(ع) باشد، نه شخص دیگری از هاشمیان، نیاز به اثبات تاریخی دارد. 3. احتمال دوم در معنای ان (غلاماً بین کسری و هاشم) آن است که مراد از کسری، نژاد وتبار شاهان ساسانی یزدگرد سوم نیست، بلکه مراد نژاد و تبار فارسی و عجمی است؛ بنابراین احتمال، معنای بیت چنین می‌شود: پسری که از یک سو به فارس و از سوی دیگر به هاشم می‌رسد، یعنی مادرش عجمی است. حال با این احتمال دیگر نمی‌توان برای اثبات مدعا به این شعر استدلال کرد؛ چرا که تبار عجمی داشتن، یعنی ایرانی بودن؛ اما از تبار پاشاهان ساسانی بودن، از شعر استفاده نمی‌شود. 4. سبک شعر و مفاد و مضمون آن با مولود خاندانی که به سنت‌های موروثی پای‌بند هستند، مناسب‌تر است تا به مولود خاندان امامت، به ویژه کسی که خود امام و نیز فرزند و پدر امام است.[25] پی نوشتها: [1]. چنان که در زمان و مکان وفات وی نیز اختلاف است، آقای کریمان درباره وجود مقبره شهربانو در یکی از کوه‌های شهرری که براساس شهرتی عامیانه، محل دفن شهربانو مادر امام سجاد(ع) پنداشته می‌شود، ضمن تحقیقی گسترده و ارزشمند، اثبات کرده که این مکان نمی‌تواند مقبرة بی‌بی شهربانو باشد؛ ر ، ک: ری باستان، ج 1، ص 403، 416، و نیز ناسخ التواریخ، ج 8، ص 37، 39. [2]. زندگانی علی ابن الحسین(ع)، شهیدی. [3]. همان، ص، 396. [4]. دکتر شیبی می‌نویسد: اصل این عقیده از گوبینو در کتاب دین و فلسفه در آسیای میانه است که احمد امین و دکتر حسن ابراهیم آن را تکرار کرده‌اند ، ر ، ک : الصّلة بین التصوف و التشیع، شیبی، کامل مصطفی، ج 1، ص 163. [5]. خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، ص، 100 و 101. [6]. محققان شیعه به این شبهه پاسخ‌های جامع و کاملی داده‌اند. برای نمونه، ر ، ک: خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 101، 111، بررسی کوتاه پیرامون رابطة تشیع و ایران، رسول جعفریان، ص 72، 76. [7]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 12 - 27. [8]. وقعة الصفین (پیکار صفین)، منقری،‌نصربن مزاحم، ترجمه پرویز اتابکی، تصحیح و شرح هارون، ص 26. [9]. تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی، ج 2، ص 303. [10]. بصائر الدرجات، الصفارالقمی، تصحیح و تعلیق میرزا محسن کوچه باغی تبریزی، ص 335. [11]. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 108. [12]. قحطانیان، عرب‌های ساکن جنوب عربستان هستند که از دیر زمان معینیان، سبا و حمبریان در آن جا پادشاهی داشته‌اند، در حالی که عدنانیان (عرب‌های شمال) بیابان نشین بودند. [13]. عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ابن عنبة، جمال الدین احمد بن علی الحسینی، ص 173. [14]. همان، ص 172. [15]. تاریخ الامم والملوک، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری، ج 6، ص 198؛ انساب الاشراف، احمد بن یحیی بن جابرالبلاذری، تحقیق سهیل زکّار و ریاض رزکلی، ج 3، ص 325. [16]. بصائر الدرجات، ص 335. [17]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 24. [18]. فتوح البلدان، البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، ص 311. [19]. فتوح البلدان، البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، ص 311، (اصطخر: مکانی است در نزدیکی شیراز قدیم). [20]. همان ص 263. [21]. انساب الاشراف، بلاذری، ج 3، ص 325. [22]. تمائم جمع تمیمة، به معنای بازوبندی است که خاندان عرب برای دفع چشم زخم و دفع ارواح پلید، همراه فرزندان خود می‌کردند. به تمیمة از این رو تمیمة گویند که تمام دوا و شفا در آن است. اسلام این اعتقاد فاسد را باطل کرده است. لسان العرب، ج 2، ص 54. [23]. اصول کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 369. [24]. بحارالانوار، ج 46، ص 4، پی نوشت 3. [25]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، شهیدی، ص 25. منبع: نهضت عاشورا (تحریف‌ها و شبهه‌ها)، مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ی علمیه (1381)
عنوان سوال:

آیا مادر حضرت سجاد(علیه السلام) شهربانو دختر یزدگرد بوده است و آیا سند این مطلب اعتباری دارد یا نه؟


پاسخ:

به گفته‌ی بیشتر مورخان، مادر امام علی بن الحسین(ع)، دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی است؛ اما در اسم و چگونگی ازدواج این بانو با امام حسین(ع) اختلاف بسیاری است[1]؛ چنان که اسامی وی تا چهارده[2] و حتی هفده اسم[3] گزارش شده است. با تمام تلاش‌ها و پی‌گیری‌هایی که بعضی از محققان و نویسندگان درباره‌ی آن انجام داده‌اند، نظر دقیق و قانع کننده‌ای ارائه نشده است. تحقیق و نقد و بررسی در این موضوع در دهه‌های اخیر از آن جهت بیش‌تر صورت گرفته است که برخی از خاورشناسان مغرض و دشمن مکتب تشیّع و به پیروی از آنان بعضی از نویسندگان مسلمان، ازدواج امام حسین(ع) با شاهزاده خانم ایرانی و انتساب خاندان رسالت به دودمان ساسانی را علت گرایش ایرانیان به اهل‌بیت(ع) و در نتیجه پذیرش مکتب تشیّع معرفی کرده‌اند[4] و اعتقاد شیعیان را به حق الهی ائمه‌ی اطهار(ع)، از بقایای اعتقاد قدیمی ایرانیان به (فره‌ی ایزدی) پادشاه ساسانی دانسته‌اند؛[5] زیرا پادشاهان ساسانی خود را آسمانی نژاد می‌دانستند و برای خود مقامی نیمه خدایی و فوق بشری قائل بودند و کیش زرتشت آن روزگار نیز این نوع تفکر را تأیید می‌کرد.[6]
بعضی از محققان، تمام یا بیشتر اخباری را که در این باره وجود دارد و همچنین اخبار معدودی را که بر ام‌ولد بودن مادر امام سجاد(ع) دلالت دارند، جمع‌آوری و آن‌ها را مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند.[7]
باید توجه داشت که هر چند اصل ماجرا شهرت بسزایی دارد و در کهن‌ترین متون تاریخی شیعه، چون وقعة الصفین،[8] تاریخ یعقوبی[9] و بصائر الدرجات[10] که همگی در قرن سوم تألیف یافته‌اند، نقل شده است، اما اختلاف میان مفاد این روایات و عدم سازگاری پاره‌ای از آن‌ها با روایات فتوحات و غیره، آن قدر چشمگیر است که محققان معاصر، اصل داستان شهربانو و ازدواج وی با امام حسین(ع) و ولادت امام سجاد(ع) از شاهزاده خانم ایرانی را مشکوک دانسته‌اند؛ چنان که استاد مطهری پس از تشکیک در این باره می‌نویسد:
(ادوارد براون از کسانی است که داستان را مجعول می‌داند. کریستن‌سن نیز قضیه را مشکوک تلقی می‌کند و همین طور سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران آن را افسانه می‌داند[11].)
علاوه بر این ، از صدها سال پیش محدثان و نسب‌دانان بر مضمون این روایات خرده گرفته‌اند و به انکار آن پرداخته‌اند. ابن عنبة یکی از نسب‌شناسان معروف علوی (متوفی 828 ه ق) در این باره می‌نویسد: (خداوند، علی بن الحسین(ع) را به فرزندزادگی پیغمبر(ص)، از پادشاه‌زادگی بی‌نیاز فرموده است، آن هم دختری که بر سنت اسلامی متولد نشده است. اگر پادشاهی موجب شرف بود، باید عجم بر عرب و بنی قحطان[12] بر بنی عدنان فضیلت داشته باشند.)[13]
وی پس از این که می‌گوید: قول مشهور آن است که مادر امام سجاد(ع) دختر یزدگرد سوم و نامش شاه زنان می‌باشد در پایان می‌افراید: بسیاری از نسب‌شناسان و مورخان این قول را نپذیرفته‌اند. بنا به گفته‌ی آنها دختران یزد‌گرد همراه او به خراسان رفتند.[14]
دلیل دیگری که اصل داستان را خدشه‌دار می‌کند، سندی است که نشان می‌دهد آغاز سده‌ی دوم هجری، شاهزاده خانم ایرانی در خاندان هاشمی ناشناخته بوده است. این سند، نامه منصور دوانیقی در پاسخ به محمد بن عبدالله بن حسن مشهور به نفس زکیه است. محمد در نامه‌ای به منصور، و پس از آن‌که خود را مهدی امت خوانده و امامت و خلافت را حق خود دانسته است، منصور را به اطاعت خود فرا می‌خواند. منصور در پاسخ او نامه‌ای طولانی و تهدیدآمیز می‌نویسد و در ضمن می‌گوید: پس از رحلت رسول خدا(ص) در خاندان شما برتر از علی بن الحسین(ع) متولد نشده و مادر او ام‌ولد بود.[15]
نوشتن ام‌ولد، تحقیری است که منصور بن محمد بن عیدالله روا می‌دارد. این نامه که طبری در حوادث سال 145 هجری آورده، نیم قرن پس از رحلت امام علی بن الحسین(ع) نوشته شده است که در آن زمان بسیاری از هاشمیان زنده بودند. اگر داستان اسیر شدن شهربانو و آوردن او به مسجد مدینه و نیز اگر دختر یزدگرد بودن مادر حضرت درست می‌بود،[16] منصور چنان تعبیری به کار نمی‌برد و اگر ادعای دروغی کرده بود، محمد سخنش را در دهانش می‌شکست و به او پاسخ می‌داد که مادر علی بن الحسین(ع) شاهزاده بوده است نه کنیز.[17]
نکته دیگر آن که مورخان هنگام شرح جنگ‌های مسلمانان و ایرانیان، داستان حرکت و عقب‌نشینی یزدگرد را از نقطه‌ای به نقطه‌ی دیگر به تفصیل نوشته‌اند. براساس این گزارش‌ها، یزدگرد و خاندان او هیچ‌گاه در میدان جنگ نبوده‌اند. زمانی که جنگ قادسیه شروع شد، یزدگرد در مداین بود و پیش از آمدن مسلمانان از مداین به حلوان رفت؛ سپس از حلوان به اصفهان و از آن جا به اصطخر و کرمان و مرو گریخت.[18] در این عقب نشینی‌ها، یزدگرد نه تنها زنان، خویشاوندان و خزانه‌ی خود را همراه داشته است، بلکه آشپزان، رامشگران و یوزبانان او نیز همراه وی بوده‌اند.[19] بنابراین، دختران او کجا، کی و چگونه به اسارت مسلمانان درآمدند؟ البته با وجود قراین و شواهد ذکر شده، احتمالاً در فتح مداین کنیزکانی اسیر شده‌اند؛ چنان که مجالد بن سعید از شعبی نقل می‌کند: (در روز فتح مداین، مسلمانان از کنیزان کسرا، تنی چند به اسارت گرفتند که مادر من یکی از آنان است.)[20] نیز بعید نیست که در فتح خراسان و شرق ایران دخترانی اسیر شده باشند؛ چنان که بلاذری می‌نویسد: (گفته‌اند مادر علی بن الحسین(ع) سجستانی (سیستانی) است.)[21] و احتمال دارد که امام حسین(ع) یکی از این زنان را به همسری گرفته و امام علی بن الحسین(ع) از او متولد شده باشد.
در پایان، مناسب است به شعری منسوب به ابوالأسود دئلی که در کتاب شریف (اصول کافی) آمده است، اشاره شود. شعر یاد شده چنین است:
و ان غلاماً بین کسری و هاشم لاکرم مَن نیطت به التمائم[22]
ترجمه: پسری که از یک سو به کسری و از سوی دیگر به هاشم می‌رسد، گرامی‌ترین فرزندی است که به او بازوبند بسته‌اند.[23]
اگر چه این بیت در یکی از معتبرترین کتاب‌های شیعه آمده است؛ اما استدلال به آن به دلایل زیر مخدوش است:
1. چنین بیتی در دیوان ابوالاسود یافت نشده است و فقط در بعضی از منابع[24] که کهن‌ترین آن‌ها اصول کافی است، به ابوالاسود نسبت داده شده است.
2. بر فرض قبول انتساب شعر به ابوالاسود، این که مراد از (غلاماً بین کسری و هاشم) امام سجاد(ع) باشد، نه شخص دیگری از هاشمیان، نیاز به اثبات تاریخی دارد.
3. احتمال دوم در معنای ان (غلاماً بین کسری و هاشم) آن است که مراد از کسری، نژاد وتبار شاهان ساسانی یزدگرد سوم نیست، بلکه مراد نژاد و تبار فارسی و عجمی است؛ بنابراین احتمال، معنای بیت چنین می‌شود: پسری که از یک سو به فارس و از سوی دیگر به هاشم می‌رسد، یعنی مادرش عجمی است. حال با این احتمال دیگر نمی‌توان برای اثبات مدعا به این شعر استدلال کرد؛ چرا که تبار عجمی داشتن، یعنی ایرانی بودن؛ اما از تبار پاشاهان ساسانی بودن، از شعر استفاده نمی‌شود.
4. سبک شعر و مفاد و مضمون آن با مولود خاندانی که به سنت‌های موروثی پای‌بند هستند، مناسب‌تر است تا به مولود خاندان امامت، به ویژه کسی که خود امام و نیز فرزند و پدر امام است.[25]
پی نوشتها:
[1]. چنان که در زمان و مکان وفات وی نیز اختلاف است، آقای کریمان درباره وجود مقبره شهربانو در یکی از کوه‌های شهرری که براساس شهرتی عامیانه، محل دفن شهربانو مادر امام سجاد(ع) پنداشته می‌شود، ضمن تحقیقی گسترده و ارزشمند، اثبات کرده که این مکان نمی‌تواند مقبرة بی‌بی شهربانو باشد؛ ر ، ک: ری باستان، ج 1، ص 403، 416، و نیز ناسخ التواریخ، ج 8، ص 37، 39.
[2]. زندگانی علی ابن الحسین(ع)، شهیدی.
[3]. همان، ص، 396.
[4]. دکتر شیبی می‌نویسد: اصل این عقیده از گوبینو در کتاب دین و فلسفه در آسیای میانه است که احمد امین و دکتر حسن ابراهیم آن را تکرار کرده‌اند ، ر ، ک : الصّلة بین التصوف و التشیع، شیبی، کامل مصطفی، ج 1، ص 163.
[5]. خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، ص، 100 و 101.
[6]. محققان شیعه به این شبهه پاسخ‌های جامع و کاملی داده‌اند. برای نمونه، ر ، ک: خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 101، 111، بررسی کوتاه پیرامون رابطة تشیع و ایران، رسول جعفریان، ص 72، 76.
[7]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 12 - 27.
[8]. وقعة الصفین (پیکار صفین)، منقری،‌نصربن مزاحم، ترجمه پرویز اتابکی، تصحیح و شرح هارون، ص 26.
[9]. تاریخ یعقوبی، ابن واضح یعقوبی، ج 2، ص 303.
[10]. بصائر الدرجات، الصفارالقمی، تصحیح و تعلیق میرزا محسن کوچه باغی تبریزی، ص 335.
[11]. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 108.
[12]. قحطانیان، عرب‌های ساکن جنوب عربستان هستند که از دیر زمان معینیان، سبا و حمبریان در آن جا پادشاهی داشته‌اند، در حالی که عدنانیان (عرب‌های شمال) بیابان نشین بودند.
[13]. عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ابن عنبة، جمال الدین احمد بن علی الحسینی، ص 173.
[14]. همان، ص 172.
[15]. تاریخ الامم والملوک، ابوجعفر محمد بن جریر الطبری، ج 6، ص 198؛ انساب الاشراف، احمد بن یحیی بن جابرالبلاذری، تحقیق سهیل زکّار و ریاض رزکلی، ج 3، ص 325.
[16]. بصائر الدرجات، ص 335.
[17]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص 24.
[18]. فتوح البلدان، البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، ص 311.
[19]. فتوح البلدان، البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، ص 311، (اصطخر: مکانی است در نزدیکی شیراز قدیم).
[20]. همان ص 263.
[21]. انساب الاشراف، بلاذری، ج 3، ص 325.
[22]. تمائم جمع تمیمة، به معنای بازوبندی است که خاندان عرب برای دفع چشم زخم و دفع ارواح پلید، همراه فرزندان خود می‌کردند. به تمیمة از این رو تمیمة گویند که تمام دوا و شفا در آن است. اسلام این اعتقاد فاسد را باطل کرده است. لسان العرب، ج 2، ص 54.
[23]. اصول کافی، شیخ کلینی، ج 2، ص 369.
[24]. بحارالانوار، ج 46، ص 4، پی نوشت 3.
[25]. زندگانی علی بن الحسین(ع)، شهیدی، ص 25.
منبع: نهضت عاشورا (تحریف‌ها و شبهه‌ها)، مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ی علمیه (1381)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین