منظور از (خون گریه کردن) این است که عمق مصیبت و عزاداری امام سجاد(ع) بیان شود و در هر صورت، به چنین لفظی در منابع برخورد نکردیم. اگر چه یکی از القاب آن حضرت (بکّاء) بود؛ البته خون دل خوردن حضرت از فراق پدرش امام حسین میتواند توجیهگر این اصطلاح باشد. در زیارت ناحیهی مقدسهی منسوب به امام عصر(ع) نیز نزدیک به این معنا دیده میشود که حضرت فرموده باشد: (به قدری بر تو گریه میکنم که اگر اشکم تمام شد، به جای اشک از چشمانم خون جاری شود.) امام سجاد(ع) فرزند امام حسین(ع) یکی از حاضران و ناظران صحنهی خونین کربلا در سال 61 هجری بودند. از نزدیک شهادت پدر بزرگوارش، عموی عزیزش حضرت عباس و برادرانش علیاکبر و علیاصغر(ع) و شهادت تمام یاران امام و برخی از صحابهی رسول خدا و بنیهاشم را در کربلا مشاهده نمود و عمق فاجعهی دردناک این حادثه و هتک حرمت اهلالبیت(ع) و اسارت آنها را به خوبی درک کرد، و هر انسانی به جای او بود از شدت غم و اندوه، قالب تهی میکرد. امام سجاد(ع) ندای (هل من ناصر ینصرنی) پدرش را میشنید و با آنکه از شدّت بیماری، در بستر افتاده بود، میخواست به سوی میدان برود که امام حسین(ع) به خواهرش امّکلثوم فرمود: (او را نگاه دار، که از نسل پیامبر در زمین باقی بماند.)[1] امام زین العابدین(ع) به همراه عمّههای خود و خواهران و سایر اسیران بنیهاشم و غیر آنها، به اسارت برده شد و فشارهای روحی و روانی سختی را متحمّل گردید و در عین حال برای ابلاغ پیام سیدالشهدا(ع) خطبهها ایراد فرمود و در این کار، با موفقیت کامل و پیروزمندانه بر دشمنان و بنیامیه فائق آمد و همراه عمهاش زینب، انقلاب دیگری در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامی به پا کردند. امام(ع) با به یاد آوردن حادثهی عاشورا و خاطرات پدر و یاران و برادرانش گریه میکرد و اساساً، چنان که اخبار صحیح گزارش میدهند، آسمانها [2]و زمین[3] و حیوانات وحشی و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنیان [4]و پریان[5] (ملائکه)، در عزای سالار شهیدان(ع) گریستند و مدتها ماتم آنها ادامه داشت. این اخبار از طریق علمای عامه نیز نقل شده است و از لحاظ تکوینی صحیح میباشد و هیچ خدشهای بر آنها وارد نیست؛ چرا که بر اساس احادیث فراوانی، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تکوین وجودشان به وجود او وابسته است و در حقیقت برقراری آسمانها و زمین و حیات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهی سرچشمه میگیرد و سلسله حیات در هستی، متعلق و مشروط به وجود آنها است.[6] پس در این اندیشه اصیل، جای هیچ تردید نیست که مخلوقات هستی در فقدان حجت الهی یک صدا ناله سر دهند. چه رسد به این که حجت خدا به دست جمعی ظالم و سفّاک با آن وضع فجیع و درد آور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسیر و غارتزده شوند؛ اما فقدان ولایت اگر برای انسان قابل تحمل باشد که برای انسان واقعی نیست برای موجودات دیگر تحملناپذیر است و آنها بر اساس آن ودیعه الهی بهترین اظهار تأسف را برای این مصیبت ابراز و اظهار میکنند که خون گریستن یکی از مصادیق آن است. در زیارت ناحیهی مقدسه میخوانیم: (برای گریه در عزای تو اگر اشک تمام شود خون گریه میکنم)؛ [7] لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لابکینّک صباحاً و مساءً فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لابکینّ علیک بدل الدموع دما.ً[8] بنابراین، (خون گریستن) ممکن است کنایه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصیبت باشد که به امام سجاد(ع) نسبت میدهند، همانگونه که در این زیارت که به امام زمان(ع) منتسب است حضرت چنین فرموده است. طبق نقل منابع معتبر امام زینالعابدین بسیار میگریست: (و لقد کان بکی علی ابیه الحسین عشرین سنة...)؛[9] یعنی برای پدرش حسین(ع) بیست سال گریه کرد. یک روز غلامش عرض کرد: ای پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما کی تمام میشود؟ امام فرمود: وای بر تو! یعقوب نبی با اینکه دوازده پسر داشت، در فراق یوسف به قدری گریست که چشمانش نابینا شد، و اینک من که شاهد شهادت پدرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم بودم، چگونه حزن من تمام شدنی است؟[10] امام سجّاد(ع) با این حالت گریهها و عزاداری خویش، از ارزشها دفاع میکرد و میراث عاشورا را زنده نگاه میداشت و درس توحید، اخلاق و آداب اجتماعی میداد و میفرمود: (قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً)؛ پس گریههای امام زین العابدین(ع)، خون دل بود که جاری میشد. پی نوشتها: [1]. بحارالانوار، مرحوم مجلسی، ج 45، ص 46. الدمعة الساکبة، ج 4، ص 334. [2]. بحارالانوار، ج 45، ص 206، 207. [3]. همان، ج 45، ص 218. [4]. همان، ج 45، ص 233. [5]. همان، ج 45، ص 220، 229. [6]. در جلد 45 بحارالانوار روایات زیادی درباره خون گریستن آسمان و زمین وارد شده است ر.ک: ص 211، حدیث 25 و 26 . 19 و حدیث 40 و 41، ص 217. [7]. متن کامل زیارت ناحیهی مقدسه در بحارالانوار، ج 45، ص 65 الی 72 آمده است که نام شهیدان را یکایک میشمارد و سلام میدهد. شایان ذکر است که مرحوم فیض الاسلام در کتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگی حضرت زینب (س) در ص 217 آورده است که زیارت ناحیه مقدسه از امام حسن عسکری و تاریخ صدور آن سال 252 هجری قمری است و ولادت حضرت امام زمان در سال 255 یا 256 است، والله العالم. [8]. سوگ نامه آل محمد، محمد اشتهاردی، ص 154 و 156، انتشارات ناصر، سال 71، چاپ سوم. [9]. بحارالانوار، ج 46، ص 63. [10]. ر. ک: همان ص 63. منبع: نهضت عاشورا (تحریفها و شبههها)، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه (1381)
آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(علیه السلام) در عزای پدرشان امام حسین(علیه السلام) خون گریه میکردند؟
منظور از (خون گریه کردن) این است که عمق مصیبت و عزاداری امام سجاد(ع) بیان شود و در هر صورت، به چنین لفظی در منابع برخورد نکردیم. اگر چه یکی از القاب آن حضرت (بکّاء) بود؛ البته خون دل خوردن حضرت از فراق پدرش امام حسین میتواند توجیهگر این اصطلاح باشد.
در زیارت ناحیهی مقدسهی منسوب به امام عصر(ع) نیز نزدیک به این معنا دیده میشود که حضرت فرموده باشد: (به قدری بر تو گریه میکنم که اگر اشکم تمام شد، به جای اشک از چشمانم خون جاری شود.)
امام سجاد(ع) فرزند امام حسین(ع) یکی از حاضران و ناظران صحنهی خونین کربلا در سال 61 هجری بودند. از نزدیک شهادت پدر بزرگوارش، عموی عزیزش حضرت عباس و برادرانش علیاکبر و علیاصغر(ع) و شهادت تمام یاران امام و برخی از صحابهی رسول خدا و بنیهاشم را در کربلا مشاهده نمود و عمق فاجعهی دردناک این حادثه و هتک حرمت اهلالبیت(ع) و اسارت آنها را به خوبی درک کرد، و هر انسانی به جای او بود از شدت غم و اندوه، قالب تهی میکرد. امام سجاد(ع) ندای (هل من ناصر ینصرنی) پدرش را میشنید و با آنکه از شدّت بیماری، در بستر افتاده بود، میخواست به سوی میدان برود که امام حسین(ع) به خواهرش امّکلثوم فرمود: (او را نگاه دار، که از نسل پیامبر در زمین باقی بماند.)[1]
امام زین العابدین(ع) به همراه عمّههای خود و خواهران و سایر اسیران بنیهاشم و غیر آنها، به اسارت برده شد و فشارهای روحی و روانی سختی را متحمّل گردید و در عین حال برای ابلاغ پیام سیدالشهدا(ع) خطبهها ایراد فرمود و در این کار، با موفقیت کامل و پیروزمندانه بر دشمنان و بنیامیه فائق آمد و همراه عمهاش زینب، انقلاب دیگری در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامی به پا کردند.
امام(ع) با به یاد آوردن حادثهی عاشورا و خاطرات پدر و یاران و برادرانش گریه میکرد و اساساً، چنان که اخبار صحیح گزارش میدهند، آسمانها [2]و زمین[3] و حیوانات وحشی و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنیان [4]و پریان[5] (ملائکه)، در عزای سالار شهیدان(ع) گریستند و مدتها ماتم آنها ادامه داشت. این اخبار از طریق علمای عامه نیز نقل شده است و از لحاظ تکوینی صحیح میباشد و هیچ خدشهای بر آنها وارد نیست؛ چرا که بر اساس احادیث فراوانی، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تکوین وجودشان به وجود او وابسته است و در حقیقت برقراری آسمانها و زمین و حیات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهی سرچشمه میگیرد و سلسله حیات در هستی، متعلق و مشروط به وجود آنها است.[6] پس در این اندیشه اصیل، جای هیچ تردید نیست که مخلوقات هستی در فقدان حجت الهی یک صدا ناله سر دهند. چه رسد به این که حجت خدا به دست جمعی ظالم و سفّاک با آن وضع فجیع و درد آور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسیر و غارتزده شوند؛ اما فقدان ولایت اگر برای انسان قابل تحمل باشد که برای انسان واقعی نیست برای موجودات دیگر تحملناپذیر است و آنها بر اساس آن ودیعه الهی بهترین اظهار تأسف را برای این مصیبت ابراز و اظهار میکنند که خون گریستن یکی از مصادیق آن است.
در زیارت ناحیهی مقدسه میخوانیم: (برای گریه در عزای تو اگر اشک تمام شود خون گریه میکنم)؛ [7]
لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لابکینّک صباحاً و مساءً فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لابکینّ علیک بدل الدموع دما.ً[8]
بنابراین، (خون گریستن) ممکن است کنایه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصیبت باشد که به امام سجاد(ع) نسبت میدهند، همانگونه که در این زیارت که به امام زمان(ع) منتسب است حضرت چنین فرموده است.
طبق نقل منابع معتبر امام زینالعابدین بسیار میگریست: (و لقد کان بکی علی ابیه الحسین عشرین سنة...)؛[9] یعنی برای پدرش حسین(ع) بیست سال گریه کرد. یک روز غلامش عرض کرد: ای پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما کی تمام میشود؟ امام فرمود: وای بر تو! یعقوب نبی با اینکه دوازده پسر داشت، در فراق یوسف به قدری گریست که چشمانش نابینا شد، و اینک من که شاهد شهادت پدرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم بودم، چگونه حزن من تمام شدنی است؟[10]
امام سجّاد(ع) با این حالت گریهها و عزاداری خویش، از ارزشها دفاع میکرد و میراث عاشورا را زنده نگاه میداشت و درس توحید، اخلاق و آداب اجتماعی میداد و میفرمود: (قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً)؛ پس گریههای امام زین العابدین(ع)، خون دل بود که جاری میشد.
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار، مرحوم مجلسی، ج 45، ص 46. الدمعة الساکبة، ج 4، ص 334.
[2]. بحارالانوار، ج 45، ص 206، 207.
[3]. همان، ج 45، ص 218.
[4]. همان، ج 45، ص 233.
[5]. همان، ج 45، ص 220، 229.
[6]. در جلد 45 بحارالانوار روایات زیادی درباره خون گریستن آسمان و زمین وارد شده است ر.ک: ص 211، حدیث 25 و 26 . 19 و حدیث 40 و 41، ص 217.
[7]. متن کامل زیارت ناحیهی مقدسه در بحارالانوار، ج 45، ص 65 الی 72 آمده است که نام شهیدان را یکایک میشمارد و سلام میدهد. شایان ذکر است که مرحوم فیض الاسلام در کتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگی حضرت زینب (س) در ص 217 آورده است که زیارت ناحیه مقدسه از امام حسن عسکری و تاریخ صدور آن سال 252 هجری قمری است و ولادت حضرت امام زمان در سال 255 یا 256 است، والله العالم.
[8]. سوگ نامه آل محمد، محمد اشتهاردی، ص 154 و 156، انتشارات ناصر، سال 71، چاپ سوم.
[9]. بحارالانوار، ج 46، ص 63.
[10]. ر. ک: همان ص 63.
منبع: نهضت عاشورا (تحریفها و شبههها)، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهی علمیه (1381)
- [سایر] درباره خون گریستن امام سجاد علیه السلام وقتی به یاد کربلا می افتاد، توضیح دهید آیا چنین امری صحت دارد و خون گریه کردن به چه معناست؟
- [سایر] مگر امام سجاد(ع) اسیر نبودند پس چطور توانستند به کربلا بیایند و بدن پدرشان امام حسین (ع) را کفن و دفن کرده به خاک بسپارند؟
- [سایر] آیا گریه و نوحه اجنه بر امام حسین(علیه السلام) صحت دارد؟ چگونه؟
- [سایر] آیا صحت دارد که امام حسین علیه السلام خون علی اصغر علیه السلام را به سوی دشمنان پرتاب کرده است؟
- [سایر] دلایل گریه و عزای امام رضا علیه السلام قبل از هجرت به خراسان را بیان فرمائید؟
- [سایر] اهداف عزاداری شیعیان در ماتم و عزای امامانشان، خصوصاً در عزای حسین بن علی علیه السلام چیست؟
- [سایر] 1. از عالمی شنیدم که فرمود: تعدادی از جنیان و فرشتگان در کربلا به کمک امام حسین (ع) آمدند، ولی امام حسین (ع) کمک آنها را قبول نکردند. آیا این مطلب صحت دارد که (قبل از آن که امام حسین به میدان جنگ برود)، آنها جهت کمک به وی آمده بودند؟ چه دلیل و مدرکی صحت آن را تأیید می کند؟ 2. اگر چنین مطلبی صحت داشته باشد لطفاً بفرمایید چرا امام حسین (ع) کمک آنها را قبول نکردند؟
- [سایر] آیا روز سیزده محرم امام سجاد(ع) امام حسین را دفن کردند؟
- [سایر] چه کنم که بتوانم برای امام حسین(علیه السلام) عزاداری و گریه کنم؟ راه آمادگی روحی و روانی گریه بر امام حسین(ع) چیست؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیا پوشیدن پیراهن مشکی در عزای امام حسین علیه السلام استحباب دارد؟
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند کار در روایات به هنگام آشامیدن آب توصیه شده است: 1 آب را بطور مکیدن بیاشامد 2 در روز ایستاده آب بخورد 3 پیش از نوشیدن آب (بسم الله) و بعد آن (الحمد لله) بگوید. 4 آب را به سه نفس بیاشامد، نه یک نفس. 5 از روی میل آب بیاشامد. 6 بعد از نوشیدن آب حضرت امام حسین(علیه السلام) و اهل او را یاد کند و قاتلان ایشان را لعنت نماید.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند ، و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند ، مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد ، مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند ، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند . و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر ، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بر دارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر کنند . و اگر میّت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند . و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای رو ی قبر بگیرند . و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند ، و دعاهائی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آنکه میّت را در لحد گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند ، و بالشی از خاک زیر سر او بسازند ، و پشت میّت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت نگردد ، و پیش از آنکه لحد را پوشانند دست راست را به شانه راست میّت بزنند ، و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میّت بگذارند ، و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمُ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگویند . مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند : (اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بَن عَلِیّ) ، پس از آن بگویند : (هَلْ اَنْتَ عَلَی العَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیْهِ ، مِنْ شَهادَةِ آن لا اِله إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیّدُ النَّبِیِّینَ وَخاتَمُ المُرْسَلِینَ ، وَاَنَّ عَلِیّاً اَمِیرُ المُؤْمِنینَ وَسَیّدُ الوَصِیّینَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی العالَمین وَاَنَّ الحَسَنَ وَالحُسَینَ وَعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ وَمُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍ وَ جَعْفَرَ بَنَ محَمَّدَ وَ مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ وَ عَلیّ بنَ مُوسی وَ مَحَمّد بنَ علیّ وَ عَلیّ بنَ محمّدٍ و الحسنَ بنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الحُجَّةَ المَهْدِیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةُ المُؤْمِنِینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعِینَ ، وَأئِمَّتُکُ أَئِمَّةُ هُدیً بِکَ اَبرارٌ ، یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (إذا اَتاکَ المَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَأَلاکَ عَنْ رَبّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دِینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِی جَوابِهِما : اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبِیّ¨ ، وَالاِسْلامُ دِینِی وَالقُرْآنُ کِتابِی ، وَالکَعْبَةُ قِبْلَتِی وَاَمِیرُ المُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بنُ اَبی طالِبٍ اِمامِی ، وَالحَسَنُ بْنُ عَلِیّ المُجْتَبی إمامِی ، وَالحُسَینُ بنُ عَلِیّ الشَّهِیدُ بِکَرْبَلا إمامِی ، وَعَلِیٌّ زَیْنُ العابِدِیَن اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الباقِرُ اِمامِی ، وَجَعْفَرٌ الصادِقُ اِمامِی ، وَمُوسَی الکاظِمُ اِمامی ، وَعَلِیٌّ الرّضا اِمامِی ، وَمُحَمَّدٌ الجَوادُ اِمامِی ، وَعَلِیٌّ الهادِی اِمامِی ، وَالحَسَنُ العَسْکَرِیٌّ اِمامِی ، وَالحُجَّةُ المُنْتَظَرُ اِمامِی ، هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّتِی وَسادَتِی وَقادَتِی وَشُفَعائِی ، بِهِمْ اَتَوَلّی وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّأُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ . ثُمَّ اعْلَمْ یا فلان ابن فلان) و بجای فلان ابن فلان اسم میّت و پدرش را بگوید ، و بعد بگوید : (اَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُّ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ ، وَاَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طالِبٍ وَاَوْلادَهُ المَعْصُومِینَ الاَئِمَّةَ الاِثْنی عَشَرَ نِعْمَ الاَئِمَّةُ ، وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلمحَقٌّ ، وَاَنَّ المَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکِیرٍ فِی القَبْرِ حَقٌّ ، وَالبَعْثَ حَقٌّ ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ ، وَالصّراطَ حَقٌّ ، وَالمِیزانَ حَقٌّ ، وَتَطایُرَ الکُتُبِ حَقٌّ ، وَاَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وَالنّارَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الساعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها ، وَاَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی القُبُورِ) پس بگوید (اَفَهِمْتَ یا فُلان) و بجای فلان اسم میّت را بگوید ، پس از آن بگوید : (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَوْلِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ ، عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ اَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍ مِنْ رَحْمَتِهِ) پس بگوید : (اللّهُمَّ جافِ الأرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ ، وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیکَ ، وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً ، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ) .