امام سجاد(علیه السلام) چگونه بر پیکر پاک امام حسین(علیه السلام) نماز خواندند؟ آیا در روز سیزدهم محرم به کربلا آمدند؟
در روز سیزدهم محرّم، امام زین‌العابدین(ع) برای دفن پدر بزرگوارش به کربلا آمد زیرا امر غسل و کفن و دفن امام را جز امام عهده‌دار نمی‌شود، شاهد بر این مطلب، مناظره‌ی امام رضا‌(ع) با علی بن ابی‌حمزه بطائنی است.حضرت به او فرمود: بگو ببینم حسین بن علی امام بود؟ گفت: آری. فرمود: چه کسی امور او را بعد از شهادت به عهده داشت؟ گفت: حضرت سجاد(ع) فرمود: او در آن هنگام کجا بود؟ گفت: در زندان ابن زیاد بود؛ اما بدون این که آنان بفهمند از آن جا خارج شد و امور دفن پدرش را انجام داد و به زندان بازگشت. امام رضا فرمود: آن که علی بن الحسین(ع) را قدرت بخشید که به کربلا آید و امور پدرش را انجام دهد و باز گردد، امام این زمان را هم قدرت می‌دهد که به بغداد رفته و امور دفن پدرش موسی بن جعفر(ع) را انجام دهد، و حال آن که در حبس و اسارت هم نیست.[1] امام سجاد(ع) وقتی به کربلا رسید طایفه‌ی بنی‌اسد را نزد کشتگان، متحیّر مشاهده نمود که به لحاظ بی‌سر بودن پیکرها نمی‌دانستند چه کنند، حضرت سجاد(ع) شهداء را به اسم شناساند، صدای گریه و فریاد بلند شد و زنان بنی‌اسد موها را پریشان نمودند و بر صورت سیلی زدند؛ سپس امام زین‌العابدین(ع) به سوی پیکر پدر مظلومش رفت و بعد از آن که او را در آغوش کشید و به صدای بلند گریه کرد، بدن را به نزدیک قبر برد، و مقداری خاک برداشت که ناگاه قبری آماده مشاهده کرد، دست در زیر پیکر گذاشت و فرمود: بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله ولا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. آن‌گاه بدن مبارک پدر را به تنهایی وارد قبر نمود و کسی از بنی اسد در تدفین امام شهید، با ایشان شرکت نکرد. امام به ایشان فرمود: آیا کسی هست که یاریم کند؟! چون پیکر را در قبر نهاد، لب‌های شریفش را بر آن رگ‌های بریده نهاد و فرمود: طوبی لارض تضمّنت جسدک الطاهر، فان الدنیا بعدک مظلمة والآخرة بنورک مشرقة، اما اللیل فمسهّد و الحزن سرمد او یختار الله لاهل بیتک دارک التی أنت بها مقیم و علیک منی السلام یابن رسول الله و رحمة الله و برکاته. یعنی، خوشا آن زمینی که جسد مطهّرت را در بر گیرد، دنیا بعد از تو تاریک و آخرت به سبب نور تو روشن گشت، از شب بگویم که دیگر خواب به چشمانم راه نیابد، یا از حزنم که دیگر پایانی ندارد؟ تا آن هنگام که خاندان تو در آن جا که اقامت گزیده‌ای، وارد شوند، از من بر تو درود ای فرزند رسول خدا و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. آن‌گاه بر قبر حضرتش نوشت: هذا قبر حسین بن علی بن ابی طالب الذی قتلوه عطشاناً غریباً. یعنی، این قبر حسین، فرزند علی بن ابی‌طالب است که تشنه و غریب او را کشتند. سپس به سوی عمویش عباس رفت و او را در آن حالت مشاهده نمود، پس خم شد و رگ‌های بریده‌ی گردن عمو را بوسید و فرمود: علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی‌هاشم و علیک منی‌السلام من شهید محتسب و رحمة الله و برکاته. 3509 یعنی، پس از تو ای ماه بنی‌هاشم، خاک بر سر دنیا، از من بر تو ای شهید با اخلاص سلام باد و رحمت و برکات الهی شامل حالت باد. و قبری برای حضرت حفر نمود و او را نیز چون پدرش تنها وارد قبر ساخت و فرمود: یا بنی‌اسد ان معی من یعیننی. با من یاورانی هستند. پس بنی اسد را دستور فرمود، تا دو حفره حفر نمایند. در یکی بنی هاشم را نهند و در دیگری اصحاب را بگذارند اما حرّ را خانواده او پس از شهادت وی از میدان جنگ خارج ساختند و در مرقد کنونی او دفن نمودند.[2] پی نوشتها: [1]. مقتل الحسین(ع)، عبدالرزاق، مقرّم، ص 319، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1399 ق. - نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 389 قم، مکتبة بصیرتی، 1405 ق. - بحارالانوار، ج 48، 1403 ق، ص 270، روایت 9. [2]. عبد الرزاق المقرم، همان مأخذ، ص 320. منبع: نهضت عاشورا (تحریف‌ها و شبهه‌ها)، مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ی علمیه (1381)
عنوان سوال:

امام سجاد(علیه السلام) چگونه بر پیکر پاک امام حسین(علیه السلام) نماز خواندند؟ آیا در روز سیزدهم محرم به کربلا آمدند؟


پاسخ:

در روز سیزدهم محرّم، امام زین‌العابدین(ع) برای دفن پدر بزرگوارش به کربلا آمد زیرا امر غسل و کفن و دفن امام را جز امام عهده‌دار نمی‌شود، شاهد بر این مطلب، مناظره‌ی امام رضا‌(ع) با علی بن ابی‌حمزه بطائنی است.حضرت به او فرمود: بگو ببینم حسین بن علی امام بود؟ گفت: آری. فرمود: چه کسی امور او را بعد از شهادت به عهده داشت؟ گفت: حضرت سجاد(ع) فرمود: او در آن هنگام کجا بود؟ گفت: در زندان ابن زیاد بود؛ اما بدون این که آنان بفهمند از آن جا خارج شد و امور دفن پدرش را انجام داد و به زندان بازگشت. امام رضا فرمود: آن که علی بن الحسین(ع) را قدرت بخشید که به کربلا آید و امور پدرش را انجام دهد و باز گردد، امام این زمان را هم قدرت می‌دهد که به بغداد رفته و امور دفن پدرش موسی بن جعفر(ع) را انجام دهد، و حال آن که در حبس و اسارت هم نیست.[1]
امام سجاد(ع) وقتی به کربلا رسید طایفه‌ی بنی‌اسد را نزد کشتگان، متحیّر مشاهده نمود که به لحاظ بی‌سر بودن پیکرها نمی‌دانستند چه کنند، حضرت سجاد(ع) شهداء را به اسم شناساند، صدای گریه و فریاد بلند شد و زنان بنی‌اسد موها را پریشان نمودند و بر صورت سیلی زدند؛ سپس امام زین‌العابدین(ع) به سوی پیکر پدر مظلومش رفت و بعد از آن که او را در آغوش کشید و به صدای بلند گریه کرد، بدن را به نزدیک قبر برد، و مقداری خاک برداشت که ناگاه قبری آماده مشاهده کرد، دست در زیر پیکر گذاشت و فرمود:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله ولا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.
آن‌گاه بدن مبارک پدر را به تنهایی وارد قبر نمود و کسی از بنی اسد در تدفین امام شهید، با ایشان شرکت نکرد. امام به ایشان فرمود: آیا کسی هست که یاریم کند؟!
چون پیکر را در قبر نهاد، لب‌های شریفش را بر آن رگ‌های بریده نهاد و فرمود:
طوبی لارض تضمّنت جسدک الطاهر، فان الدنیا بعدک مظلمة والآخرة بنورک مشرقة، اما اللیل فمسهّد و الحزن سرمد او یختار الله لاهل بیتک دارک التی أنت بها مقیم و علیک منی السلام یابن رسول الله و رحمة الله و برکاته.
یعنی، خوشا آن زمینی که جسد مطهّرت را در بر گیرد، دنیا بعد از تو تاریک و آخرت به سبب نور تو روشن گشت، از شب بگویم که دیگر خواب به چشمانم راه نیابد، یا از حزنم که دیگر پایانی ندارد؟ تا آن هنگام که خاندان تو در آن جا که اقامت گزیده‌ای، وارد شوند، از من بر تو درود ای فرزند رسول خدا و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. آن‌گاه بر قبر حضرتش نوشت:
هذا قبر حسین بن علی بن ابی طالب الذی قتلوه عطشاناً غریباً.
یعنی، این قبر حسین، فرزند علی بن ابی‌طالب است که تشنه و غریب او را کشتند. سپس به سوی عمویش عباس رفت و او را در آن حالت مشاهده نمود، پس خم شد و رگ‌های بریده‌ی گردن عمو را بوسید و فرمود:
علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی‌هاشم و علیک منی‌السلام من شهید محتسب و رحمة الله و برکاته.
3509 یعنی، پس از تو ای ماه بنی‌هاشم، خاک بر سر دنیا، از من بر تو ای شهید با اخلاص سلام باد و رحمت و برکات الهی شامل حالت باد. و قبری برای حضرت حفر نمود و او را نیز چون پدرش تنها وارد قبر ساخت و فرمود:
یا بنی‌اسد ان معی من یعیننی.
با من یاورانی هستند. پس بنی اسد را دستور فرمود، تا دو حفره حفر نمایند. در یکی بنی هاشم را نهند و در دیگری اصحاب را بگذارند اما حرّ را خانواده او پس از شهادت وی از میدان جنگ خارج ساختند و در مرقد کنونی او دفن نمودند.[2]
پی نوشتها:
[1]. مقتل الحسین(ع)، عبدالرزاق، مقرّم، ص 319، بیروت، دارالکتاب الاسلامی، 1399 ق.
- نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 389 قم، مکتبة بصیرتی، 1405 ق.
- بحارالانوار، ج 48، 1403 ق، ص 270، روایت 9.
[2]. عبد الرزاق المقرم، همان مأخذ، ص 320.
منبع: نهضت عاشورا (تحریف‌ها و شبهه‌ها)، مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ی علمیه (1381)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین