زمانی که سر امام حسین علیه السّلام بالای نیزه حمل میشد، شیخ مفید به نقل از زید بن أرقم آورده است، روز دوّم که عبیدالله دستور داد تا سرهای شهدا را در کوفه بگردانند (من سر امام حسین را دیدم که آیهای از سوره کهف را که ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا را تلاوت میکرد. آنچه مورّخین و علماء و بزرگان علوم اسلامی پیرامون مسأله شهادت امام حسین علیه السّلام و حمل سر مبارک ایشان به مجلس ابن زیاد در کوفه و از آنجا به شام نقل کردهاند عبارت از این است: که در آخرین لحظات که سپاه دشمن بر امام حسین علیه السّلام یورش بردند، توسط سنان بن أنس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در کوفه برده شد. بعد از چند روزی که سرهای شهداء کربلاء به همراه کاروان اسراء در کوفه بود عبید الله دستور داد که اسراء و سرهای شهدا را به همراهی 500 نفر نیرو به شام به نزد یزید بن معاویه بفرستند و در حالیکه سرهای شهدا بر روی نیزهها حمل میشد وارد شام شدند و از آنجا به نزد یزید برده شد. شیخ مفید میفرمایند: بامداد روز بعد که عبید الله بن زیاد سر از بالش ستم برداشت دستور داد سر مبارک حضرت امام حسین را با دیگر سرها در میان تمام کوچهها و قبیلههای کوفه بگردانند. زید بن أرقم روایت کرده است که من در آن روزی که سرهای شهداء کربلا را در میان کوچههای کوفه بر روی نیزهها حمل میکردند، در میان یک غرفهای نشسته بودم که سر بریدة امام حسین علیه السّلام را که بر فراز یک نیزه جا داشت از برابرم گذشت و در آن هنگام شنیدم که سر امام حسین آیهای از سورة کهف را تلاوت میفرمود: (آیا خیال می کنی که پیش آمد یاران کهف و رقیم از این همه آیات بزرگ ما شگفت آورتر است) و زمانیکه من این آیه را شنیدم گفتم: (به خدا سوگند سر بریدة شما ای فرزند رسول خدا شگفت آورتر از پیشآمد اصحاب کهف است.[1] علامة مجلسی هم در بحار به ذکر این مطلب اشاره کرده است و میگوید: از زید بن ارقم روایت شده است که میگوید من شنیدم که سر امام حسین این آیه را تلاوت میکرد[2](أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً)[3] امّا روضة الشهداء ملا حسین کاشفی به این مطلب اشاره میکند و مینویسد: وقتی کاروان اسراء به همراه سرها در حالیکه بر روی نیزهها حمل میشدند و به طرف شام برده میشدند، در بین راه یک مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این کاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد که لبهای وی به هم میخورد. میگوید راوی که این یهودی گفت من نزدیکتر رفتم و گوش فرا داشتم که این کلمات را شنیدم (وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ)[4] یحیی از مشاهدة این جریان متعجّب شد و پرسید این سر کیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی که مادرش فاطمه دختر پیامبر محمد مصطفی میباشد و در این زمان که یحیی این جریان را دید مسلمان شد.[5] بنابر آنچه که نقل شده اختلاف در منابع میباشد امّا روایت صحیحتر همان روایتی است که شیخ مفید در ارشاد آورده است. و روایتی را که در روضة الشهداء آورده شده صحّت و سقم آن خیلی روشن نیست زیرا نه نام راوی آن مشخّص است و نه شخص یهودی که این واقعه را دیده خیلی ثقه و مطمئن نیت و خود مؤلّف روضة الشهداء! هم چندان توجّهی به صحّت روایات نداشته و هر آنچه را که شنیده در کتابش جمعآوری کرده است. و به فرض صحت آن، امام هر دو آیه را در دو جای مختلف خوانده است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. الارشاد، شیخ مفید، ترجمه محمدباقر خوانساری. 2. لهوفل، سیدبن طاووس. 3. نفس المهموم، شیخ عباس قمی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مفید، ارشاد، قم، نشر مؤسسه آل البیت علیه السّلام ، چاپ اوّل،1413، ج2، ص117. [2] . مجلسی، بحار الانوار، نشر بیروت، چاپ سوّم،1403 هجری، ج 45، ص 121. [3] . کهف/9. [4] . شعراء/227. [5] . کاشفی سبزواری، حسین، روضه الشهداء، قم، نشر نوید آلام، چاپ اوّل، 1379، ص 458.
زمانی که سر امام حسین علیه السّلام بالای نیزه حمل میشد، شیخ مفید به نقل از زید بن أرقم آورده است، روز دوّم که عبیدالله دستور داد تا سرهای شهدا را در کوفه بگردانند (من سر امام حسین را دیدم که آیهای از سوره کهف را که ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا را تلاوت میکرد.
آنچه مورّخین و علماء و بزرگان علوم اسلامی پیرامون مسأله شهادت امام حسین علیه السّلام و حمل سر مبارک ایشان به مجلس ابن زیاد در کوفه و از آنجا به شام نقل کردهاند عبارت از این است: که در آخرین لحظات که سپاه دشمن بر امام حسین علیه السّلام یورش بردند، توسط سنان بن أنس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در کوفه برده شد. بعد از چند روزی که سرهای شهداء کربلاء به همراه کاروان اسراء در کوفه بود عبید الله دستور داد که اسراء و سرهای شهدا را به همراهی 500 نفر نیرو به شام به نزد یزید بن معاویه بفرستند و در حالیکه سرهای شهدا بر روی نیزهها حمل میشد وارد شام شدند و از آنجا به نزد یزید برده شد.
شیخ مفید میفرمایند: بامداد روز بعد که عبید الله بن زیاد سر از بالش ستم برداشت دستور داد سر مبارک حضرت امام حسین را با دیگر سرها در میان تمام کوچهها و قبیلههای کوفه بگردانند.
زید بن أرقم روایت کرده است که من در آن روزی که سرهای شهداء کربلا را در میان کوچههای کوفه بر روی نیزهها حمل میکردند، در میان یک غرفهای نشسته بودم که سر بریدة امام حسین علیه السّلام را که بر فراز یک نیزه جا داشت از برابرم گذشت و در آن هنگام شنیدم که سر امام حسین آیهای از سورة کهف را تلاوت میفرمود: (آیا خیال می کنی که پیش آمد یاران کهف و رقیم از این همه آیات بزرگ ما شگفت آورتر است) و زمانیکه من این آیه را شنیدم گفتم: (به خدا سوگند سر بریدة شما ای فرزند رسول خدا شگفت آورتر از پیشآمد اصحاب کهف است.[1]
علامة مجلسی هم در بحار به ذکر این مطلب اشاره کرده است و میگوید: از زید بن ارقم روایت شده است که میگوید من شنیدم که سر امام حسین این آیه را تلاوت میکرد[2](أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً)[3]
امّا روضة الشهداء ملا حسین کاشفی به این مطلب اشاره میکند و مینویسد: وقتی کاروان اسراء به همراه سرها در حالیکه بر روی نیزهها حمل میشدند و به طرف شام برده میشدند، در بین راه یک مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این کاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد که لبهای وی به هم میخورد. میگوید راوی که این یهودی گفت من نزدیکتر رفتم و گوش فرا داشتم که این کلمات را شنیدم (وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ)[4]
یحیی از مشاهدة این جریان متعجّب شد و پرسید این سر کیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی که مادرش فاطمه دختر پیامبر محمد مصطفی میباشد و در این زمان که یحیی این جریان را دید مسلمان شد.[5]
بنابر آنچه که نقل شده اختلاف در منابع میباشد امّا روایت صحیحتر همان روایتی است که شیخ مفید در ارشاد آورده است. و روایتی را که در روضة الشهداء آورده شده صحّت و سقم آن خیلی روشن نیست زیرا نه نام راوی آن مشخّص است و نه شخص یهودی که این واقعه را دیده خیلی ثقه و مطمئن نیت و خود مؤلّف روضة الشهداء! هم چندان توجّهی به صحّت روایات نداشته و هر آنچه را که شنیده در کتابش جمعآوری کرده است. و به فرض صحت آن، امام هر دو آیه را در دو جای مختلف خوانده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. الارشاد، شیخ مفید، ترجمه محمدباقر خوانساری.
2. لهوفل، سیدبن طاووس.
3. نفس المهموم، شیخ عباس قمی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، ارشاد، قم، نشر مؤسسه آل البیت علیه السّلام ، چاپ اوّل،1413، ج2، ص117.
[2] . مجلسی، بحار الانوار، نشر بیروت، چاپ سوّم،1403 هجری، ج 45، ص 121.
[3] . کهف/9.
[4] . شعراء/227.
[5] . کاشفی سبزواری، حسین، روضه الشهداء، قم، نشر نوید آلام، چاپ اوّل، 1379، ص 458.
- [سایر] سر امام حسین(ع) بر روی نیزه، کدام آیه قرآن را تلاوت میکرد؟
- [سایر] آیا سر مبارک امام حسین(ع)روی نیزه قرآن تلاوت نموده یا نه؟
- [سایر] سر اقا امام حسین ع در راه کربلا به شام چند بار قران تلاوت کردند؟
- [سایر] چگونه ممکن است سر بریده امام حسین(علیه السلام)، قرآن تلاوت کند؟ آیا این یک معجزه است؟ دلیل قرائت قرآن چیست؟
- [سایر] امام حسین(ع) هنگام عزیمت از مدینه تا مکه و مکه تا کربلا چه آیاتی را به تناسب حادثه تلاوت فرمود؟
- [سایر] آیه ای که امام حسین ع برسرنیزه تلاوت کرد؟
- [سایر] آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(علیه السلام) در عزای پدرشان امام حسین(علیه السلام) خون گریه میکردند؟
- [سایر] سر کنیه اباعبدالله امام حسین -علیه السّلام- چیست؟ نامهای دیگر امام حسین -علیه السّلام- کدامند؟
- [سایر] ماجرای قرآن خواندن سر مبارک امام حسین(ع) را بیان کنید؟
- [سایر] در بعضی کتب و نشریات و مقالات، از تلاوت آیه نهم سوره کهف توسّط سر بریده حضرت امام حسین(علیه السلام)یاد شده است، آیا این مطلب صحیح است؟
- [آیت الله اردبیلی] هنگام تلاوت قرآن شایسته است انسان به آن گوش دهد و از صحبت کردن پرهیز کند؛ بلکه در صورتی که بیاحترامی و هتک به قرآن باشد صحبت کردن جایز نیست، ولی اگر کسی چیزی بپرسد میتواند جواب او را بدهد.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.