آیه ای که امام حسین ع برسرنیزه تلاوت کرد؟
آیه ای که امام حسین ع برسرنیزه تلاوت کرد؟ از حوادث شگفت‌انگیز پس از کربلا، قرآن خواندن سر امام حسین† است، که مورّخان و مقتل‌نویسان از این واقعه، چنین گزارش داده‌اند: زید‌بن‌اَرقم می‌گوید: سر مطهّر را که بالای نیزه‌ای بود، از پیش من عبور دادند، من در غرفه‌ای بودم. چون برابر من رسید، شنیدم که آیه (‌اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ ‌اَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَباً)[1] را می‌خواند. به خدا سوگند، مو بر تنم راست شد و صدا زدم: ای پسر رسول‌خدا، به خدا سوگند، (داستان) سر تو بسیار شگفت‌تر است.[2] ابن‌شهرآشوب می‌نویسد: سر امام حسین ع را در کوفه، در بازار صرّ‌افان بر نیزه کرده بودند، از سر، صدایی آمد و سوره کهف را تا آیة (إنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم وَ زِدْناهُم هُدیً)[3] تلاوت کرد. این امر شگفت‌انگیز جز بر گمراهی آنان نیفزود. چون آنان سر را بر درختی آویختند، از آن سر تلاوت آیة (وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ)[4] شنیده شد. [5] ------------------------------- [1] . کهف، 9. (آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم، آیات شگفتی از نشانه‌های ما بودند؟). [2] . شیخ مفید، الإرشاد، ج2، ص 117؛ طبرسی، اعلام الوَریٰ باعلام الهُدیٰ، ص248؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة‌الائمه‰، ج2، ص 279. در توضیح مقصود زیدبن‌اَرْقَم می‌توان گفت: که اگرچه ماجرای اصحاب کهف و رقیم شگفت‌انگیز بوده است، اما آنان پس از مرگشان سخن نگفتند، اما داستان سر تو شگفت‌انگیزتر است، چرا که پس از جدا شدن از بدن، سخن گفته و قرآن می‌خواند. [3] . کهف، 13. (آنان جوانانی (یا جوان‌مردانی) بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایت‌شان افزودیم). [4] . شعرا، 227. (آنان که ستم کردند، به زودی می‌دانند که به کدام بازگشت‌گاه باز خواهند گشت). [5] . ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، ج4، ص 68.
عنوان سوال:

آیه ای که امام حسین ع برسرنیزه تلاوت کرد؟


پاسخ:

آیه ای که امام حسین ع برسرنیزه تلاوت کرد؟

از حوادث شگفت‌انگیز پس از کربلا، قرآن خواندن سر امام حسین† است، که مورّخان و مقتل‌نویسان از این واقعه، چنین گزارش داده‌اند:
زید‌بن‌اَرقم می‌گوید: سر مطهّر را که بالای نیزه‌ای بود، از پیش من عبور دادند، من در غرفه‌ای بودم. چون برابر من رسید، شنیدم که آیه (‌اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ ‌اَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَباً)[1] را می‌خواند. به خدا سوگند، مو بر تنم راست شد و صدا زدم: ای پسر رسول‌خدا، به خدا سوگند، (داستان) سر تو بسیار شگفت‌تر است.[2]
ابن‌شهرآشوب می‌نویسد:
سر امام حسین ع را در کوفه، در بازار صرّ‌افان بر نیزه کرده بودند، از سر، صدایی آمد و سوره کهف را تا آیة (إنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم وَ زِدْناهُم هُدیً)[3] تلاوت کرد. این امر شگفت‌انگیز جز بر گمراهی آنان نیفزود. چون آنان سر را بر درختی آویختند، از آن سر تلاوت آیة (وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ)[4] شنیده شد. [5]

-------------------------------

[1] . کهف، 9. (آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم، آیات شگفتی از نشانه‌های ما بودند؟).
[2] . شیخ مفید، الإرشاد، ج2، ص 117؛ طبرسی، اعلام الوَریٰ باعلام الهُدیٰ، ص248؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة‌الائمه‰، ج2، ص 279. در توضیح مقصود زیدبن‌اَرْقَم می‌توان گفت: که اگرچه ماجرای اصحاب کهف و رقیم شگفت‌انگیز بوده است، اما آنان پس از مرگشان سخن نگفتند، اما داستان سر تو شگفت‌انگیزتر است، چرا که پس از جدا شدن از بدن، سخن گفته و قرآن می‌خواند.
[3] . کهف، 13. (آنان جوانانی (یا جوان‌مردانی) بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایت‌شان افزودیم).
[4] . شعرا، 227. (آنان که ستم کردند، به زودی می‌دانند که به کدام بازگشت‌گاه باز خواهند گشت).
[5] . ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی طالب، ج4، ص 68.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین