رباره محلّ دفن سر مبارک امام حسین (ع) به خصوص و سرهای دیگر شهدای کربلا به صورت عموم، در کتاب‌های تاریخی شیعه و اهل سنّت و نیز منابع روایی شیعه اختلاف فراوانی مشاهده می‌شود. البته اقوال نقل شده نیاز به بررسی دارد اما هم اکنون مشهورترین قول- که مورد قبول جامعه شیعی قرار گرفته- آن است که سر مبارک پس از چندی به بدن ملحق شد و در سرزمین کربلا مدفون گردید. برای آگاهی بیشتر به بیان این اقوال می‌پردازیم: 1. کربلا این نظر دیدگاه مشهور بین علمای شیعه است و علامه مجلسی (ره) به این شهرت اشاره کرده است.(1) شیخ صدوق (ره) با نقل روایتی، الحاق سر به بدن در کربلا را از قول فاطمه دختر علی (ع) و خواهر امام حسین (ع) نقل کرده است.(2) اما درباره کیفیت و چگونگی الحاق دیدگاه‌های مختلفی ابراز شده است. برخی همانند سیدبن طاووس آن را امری الهی می‌داند که خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است. وی از چون و چرا درباره آن نهی کرده است.(3) برخی دیگر چنین گفته‌اند: امام سجاد (ع) در بازگشت در روز اربعین(4) یا روزی غیر از آن، سر را در کربلا در کنار بدن دفن کرد.(5) اما اینکه آیا دقیقاً سر به بدن ملحق شد و یا در کنار ضریح و در نزدیکی بدن دفن شد، عبارت روشنی در دست نیست و در اینجا نیز سید بن طاووس چون و چرا را نهی کرده است.(6) عده‌ای گفته‌اند: پس از آنکه سر را در زمان یزید سه روز به دروازه دمشق آویزان کردند، پایین آورده و آن را در گنجینه‌ای از گنجینه‌های حکومتی گذاشتند و تا زمان سلیمان بن عبدالملک در آنجا بود. سپس وی آن را بیرون آورده و پس از تکفین، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن کرد. پس از آن جانشین وی عمر بن عبدالعزیز (حکومت 99 تا 101 ق) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد که با آن چه کرد اما با توجه به تقید او به ظواهر شریعت، به احتمال فراوان آن را به کربلا فرستاده است.(7) در پایان متذکّر می‌شویم که برخی از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوی، شبلنجی و سبط ابن حویزی نیز اجمالًا پذیرفته‌اند که سر در کربلا دفن شده است.(8) 2. نجف اشرف در کنار قبر حضرت علی (ع) از عبارت علّامه مجلسی (ره) و نیز با پژوهش در روایات چنین به دست می‌آید که رأس مبارک در نجف اشرف و در کنار قبر حضرت علی (ع) دفن شده است.(9) روایاتی همانند سلام دادن امام صادق (ع) به همراه فرزندش اسماعیل، بر امام حسین (ع)- پس از نماز خواندن بر جدشان حضرت علی (ع) در نجف- به صراحت و روشنی وجود سر را در نجف تا زمان امام صادق (ع) ثابت می‌داند.(10) روایات دیگری نیز همین مطلب را تأیید می‌کند به گونه‌ای که حتی در کتاب‌های شیعه، زیارتی برای سر امام (ع) در نزد قبر امام علی (ع) نقل شده است.(11) درباره کیفیت انتقال سر به این مکان، از قول امام صادق (ع) چنین نقل شده است: یکی از دوستداران اهل بیت (ع) در شام آن را سرقت کرد و به کنار قبر حضرت علی (ع) آورد.(12) البته اشکال این دیدگاه آن است که قبر حضرت علی (ع) تا زمان امام صادق (ع) برای همگان شناخته شده نبود. در روایتی دیگر آمده است: پس از آنکه سر مدّتی در دمشق بود، به کوفه نزد ابن زیاد برگردانده شد و او از ترس شورش مردم، دستور داد که آن را از کوفه خارج کرده و در نزد قبر حضرت علی (ع) دفن کنند.(13) اشکال دیدگاه قبلی به این دیدگاه نیز وارد است. 3. کوفه سبط ابن جوزی این دیدگاه را ابراز کرده و گفته است: عمرو بن حریث مخزومی آن را از ابن زیاد گرفت و پس از غسل، تکفین و خوشبو کردن، سر را در خانه خود دفن کرد.(14) 4. مدینه ابن سعد صاحب طبقات الکبری این دیدگاه را پذیرفته و چنین بیان کرده است: یزید سر را برای عمرو بن سعید حاکم مدینه فرستاد و او پس از تکفین، آن را در قبرستان بقیع در کنار قبر مادرش فاطمه (س) دفن کرد.(15) این دیدگاه به وسیله تعدادی دیگر از دانشمندان اهل سنّت (مانند خوارزمی، در مقتل الحسین (ع) و ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب) پذیرفته شده است.(16) اشکال مهم این دیدگاه آن است که قبر حضرت فاطمه (س) معلوم نبوده تا در کنار آن دفن شود. 5. شام شاید بتوان گفت: بیشترین گزارش‌های اهل سنّت، حکایت از دفن سر در شام می‌کند که معتقدان به این دیدگاه نیز در میان خود اختلاف داشته و اقوال مختلفی ابراز کرده‌اند همچون: الف. در کنار دروازه فرادیس که بعدها مسجد الرأس در آن ساخته شد ب. در باغی در کنار مسجد جامع اموی ج. در دارالاماره د. در گورستانی در دمشق ه. در کنار دروازه توما.(17) 6. رقّة رقّه شهری در کنار فرات بوده که گفته شده است: یزید سر امام (ع) را برای آل ابی محیط- خویشان عثمان که در آن زمان در این شهر ساکن بودند- فرستاد و آنها، آن را در خانه‌ای دفن کردند که بعدها آن خانه به مسجد تبدیل شد.(18) 7. مصر (قاهره) نقل شده است: خلفای فاطمی- که از آغاز نیمه دوم قرن چهارم تا آغاز نیمه دوم قرن هفتم در مصر حکم می‌راندند و پیرو مذهب شیعی اسماعیلی بودند- سر مبارک امام حسین (ع) را از دروازه فرادیس شام، به عسقلان و سپس به قاهره منتقل کردند و بر آن مقبره معروف به تاج الحسین (ع) را پس از سال 500 بنا کردند.(19) مقریزی سال دقیق انتقال سر از عسقلان به قاهره را سال 548 دانسته و گفته است: هنگام بیرون آوردن سر از عسقلان چنین مشاهده شد که خون آن هنوز تازه و نخشکیده است و بویی همچون مشک از آن به مشام می‌رسد.(20) علامه سیدمحسن امین عاملی (از دانشمندان معاصر شیعه) پس از نقل انتقال سر از عسقلان به مصر می‌گوید: (در محلّ دفن سر بارگاه بزرگی ساختند و در کنار آن نیز مسجدی بزرگ بنا کردند. من در سال 1321 ق آنجا را زیارت کرده و مردان و زنان زیادی را در حال زیارت و تضرع در آن مکان دیدم. سپس می‌گوید: شکی در انتقال سری از عسقلان به مصر وجود ندارد اما اینکه آن سر از آن امام (ع) یا شخص دیگری بوده، جای شک است(21) علامه مجلسی (ره) نیز به نقل از گروهی از مصریان، به وجود بارگاهی عظیم در مصر با نام (مشهد الکریم) اشاره می‌کند.(22) پی نوشت : (1) بحارالانوار، ج 45، ص 145. (2) همان، ج 45، ص 140) به نقل از: امالی صدوق، ص 231). (3) سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص 588. (4) شهید قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء، ج 3، ص 304. (5) لهوف، ص 232. البته با صراحت نام امام سجاد) ع (را نمی‌آورد. (6) اقبال الاعمال، ص 885. (7) امینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 324 به نقل از: مقتل الخوارزمی، ج 2، ص 75. (8) همان، ص 324 و 325. (9) بحارالانوار، ج 45، ص 145. (10) همان، ج 45، ص 178 به نقل از: کامل الزیارات، ص 34 و کافی، ج 4، ص 571. (11) همان، ص 178 و ر. ک: مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 325- 328. (12) بحارالانوار، ج 45، ص 145. (13) همان، ص 178. (14) تذکرة الخواص، ص 259 به نقل از: مع الرکب الحسینی، ص 329. (15) ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 112. (16) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 330 و 331. (17) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 331- 335. (18) همان، ص 334 به نقل از: تذکرة الخواص، ص 265. (19) البدایة و النهایة، ج 8، ص 205. (20) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 337. (21) امین عاملی، سیدمحسن، لو اعج الاشجان فی مقتل الحسین) ع (، ص 250. (22) بحارالانوار، ج 45، ص 144.
رأس مبارک امام حسین(علیه السلام) در کجا مدفون شد؟
رباره محلّ دفن سر مبارک امام حسین (ع) به خصوص و سرهای دیگر شهدای کربلا به صورت عموم، در کتابهای تاریخی شیعه و اهل سنّت و نیز منابع روایی شیعه اختلاف فراوانی مشاهده میشود. البته اقوال نقل شده نیاز به بررسی دارد اما هم اکنون مشهورترین قول- که مورد قبول جامعه شیعی قرار گرفته- آن است که سر مبارک پس از چندی به بدن ملحق شد و در سرزمین کربلا مدفون گردید.
برای آگاهی بیشتر به بیان این اقوال میپردازیم:
1. کربلا
این نظر دیدگاه مشهور بین علمای شیعه است و علامه مجلسی (ره) به این شهرت اشاره کرده است.(1)
شیخ صدوق (ره) با نقل روایتی، الحاق سر به بدن در کربلا را از قول فاطمه دختر علی (ع) و خواهر امام حسین (ع) نقل کرده است.(2) اما درباره کیفیت و چگونگی الحاق دیدگاههای مختلفی ابراز شده است.
برخی همانند سیدبن طاووس آن را امری الهی میداند که خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است. وی از چون و چرا درباره آن نهی کرده است.(3)
برخی دیگر چنین گفتهاند: امام سجاد (ع) در بازگشت در روز اربعین(4) یا روزی غیر از آن، سر را در کربلا در کنار بدن دفن کرد.(5)
اما اینکه آیا دقیقاً سر به بدن ملحق شد و یا در کنار ضریح و در نزدیکی بدن دفن شد، عبارت روشنی در دست نیست و در اینجا نیز سید بن طاووس چون و چرا را نهی کرده است.(6)
عدهای گفتهاند: پس از آنکه سر را در زمان یزید سه روز به دروازه دمشق آویزان کردند، پایین آورده و آن را در گنجینهای از گنجینههای حکومتی گذاشتند و تا زمان سلیمان بن عبدالملک در آنجا بود. سپس وی آن را بیرون آورده و پس از تکفین، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن کرد. پس از آن جانشین وی عمر بن عبدالعزیز (حکومت 99 تا 101 ق) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد که با آن چه کرد اما با توجه به تقید او به ظواهر شریعت، به احتمال فراوان آن را به کربلا فرستاده است.(7)
در پایان متذکّر میشویم که برخی از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوی، شبلنجی و سبط ابن حویزی نیز اجمالًا پذیرفتهاند که سر در کربلا دفن شده است.(8)
2. نجف اشرف در کنار قبر حضرت علی (ع)
از عبارت علّامه مجلسی (ره) و نیز با پژوهش در روایات چنین به دست میآید که رأس مبارک در نجف اشرف و در کنار قبر حضرت علی (ع) دفن شده است.(9) روایاتی همانند سلام دادن امام صادق (ع) به همراه فرزندش اسماعیل، بر امام حسین (ع)- پس از نماز خواندن بر جدشان حضرت علی (ع) در نجف- به صراحت و روشنی وجود سر را در نجف تا زمان امام صادق (ع) ثابت میداند.(10)
روایات دیگری نیز همین مطلب را تأیید میکند به گونهای که حتی در کتابهای شیعه، زیارتی برای سر امام (ع) در نزد قبر امام علی (ع) نقل شده است.(11)
درباره کیفیت انتقال سر به این مکان، از قول امام صادق (ع) چنین نقل شده است: یکی از دوستداران اهل بیت (ع) در شام آن را سرقت کرد و به کنار قبر حضرت علی (ع) آورد.(12) البته اشکال این دیدگاه آن است که قبر حضرت علی (ع) تا زمان امام صادق (ع) برای همگان شناخته شده نبود.
در روایتی دیگر آمده است: پس از آنکه سر مدّتی در دمشق بود، به کوفه نزد ابن زیاد برگردانده شد و او از ترس شورش مردم، دستور داد که آن را از کوفه خارج کرده و در نزد قبر حضرت علی (ع) دفن کنند.(13) اشکال دیدگاه قبلی به این دیدگاه نیز وارد است.
3. کوفه
سبط ابن جوزی این دیدگاه را ابراز کرده و گفته است: عمرو بن حریث مخزومی آن را از ابن زیاد گرفت و پس از غسل، تکفین و خوشبو کردن، سر را در خانه خود دفن کرد.(14)
4. مدینه
ابن سعد صاحب طبقات الکبری این دیدگاه را پذیرفته و چنین بیان کرده است: یزید سر را برای عمرو بن سعید حاکم مدینه فرستاد و او پس از تکفین، آن را در قبرستان بقیع در کنار قبر مادرش فاطمه (س) دفن کرد.(15)
این دیدگاه به وسیله تعدادی دیگر از دانشمندان اهل سنّت (مانند خوارزمی، در مقتل الحسین (ع) و ابن عماد حنبلی در شذرات الذهب) پذیرفته شده است.(16) اشکال مهم این دیدگاه آن است که قبر حضرت فاطمه (س) معلوم نبوده تا در
کنار آن دفن شود.
5. شام
شاید بتوان گفت: بیشترین گزارشهای اهل سنّت، حکایت از دفن سر در شام میکند که معتقدان به این دیدگاه نیز در میان خود اختلاف داشته و اقوال مختلفی ابراز کردهاند همچون:
الف. در کنار دروازه فرادیس که بعدها مسجد الرأس در آن ساخته شد
ب. در باغی در کنار مسجد جامع اموی
ج. در دارالاماره
د. در گورستانی در دمشق
ه. در کنار دروازه توما.(17)
6. رقّة
رقّه شهری در کنار فرات بوده که گفته شده است: یزید سر امام (ع) را برای آل ابی محیط- خویشان عثمان که در آن زمان در این شهر ساکن بودند- فرستاد و آنها، آن را در خانهای دفن کردند که بعدها آن خانه به مسجد تبدیل شد.(18)
7. مصر (قاهره)
نقل شده است: خلفای فاطمی- که از آغاز نیمه دوم قرن چهارم تا آغاز نیمه دوم قرن هفتم در مصر حکم میراندند و پیرو مذهب شیعی اسماعیلی بودند- سر مبارک امام حسین (ع) را از دروازه فرادیس شام، به عسقلان و سپس به قاهره منتقل کردند و بر آن مقبره معروف به تاج الحسین (ع) را پس از سال 500 بنا کردند.(19)
مقریزی سال دقیق انتقال سر از عسقلان به قاهره را سال 548 دانسته و گفته است: هنگام بیرون آوردن سر از عسقلان چنین مشاهده شد که خون آن هنوز تازه و نخشکیده است و بویی همچون مشک از آن به مشام میرسد.(20) علامه سیدمحسن امین عاملی (از دانشمندان معاصر شیعه) پس از نقل انتقال سر از عسقلان به مصر میگوید: (در محلّ دفن سر بارگاه بزرگی ساختند و در کنار آن نیز مسجدی بزرگ بنا کردند. من در سال 1321 ق آنجا را زیارت کرده و مردان و زنان زیادی را در حال زیارت و تضرع در آن مکان دیدم. سپس میگوید: شکی در انتقال سری از عسقلان به مصر وجود ندارد اما اینکه آن سر از آن امام (ع) یا شخص دیگری بوده، جای شک است(21)
علامه مجلسی (ره) نیز به نقل از گروهی از مصریان، به وجود بارگاهی عظیم در مصر با نام (مشهد الکریم) اشاره میکند.(22)
پی نوشت :
(1) بحارالانوار، ج 45، ص 145.
(2) همان، ج 45، ص 140) به نقل از: امالی صدوق، ص 231).
(3) سیدبن طاووس، اقبال الاعمال، ص 588.
(4) شهید قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء، ج 3، ص 304.
(5) لهوف، ص 232. البته با صراحت نام امام سجاد) ع (را نمیآورد.
(6) اقبال الاعمال، ص 885.
(7) امینی، محمدامین، مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 324 به نقل از: مقتل الخوارزمی، ج 2، ص 75.
(8) همان، ص 324 و 325.
(9) بحارالانوار، ج 45، ص 145.
(10) همان، ج 45، ص 178 به نقل از: کامل الزیارات، ص 34 و کافی، ج 4، ص 571.
(11) همان، ص 178 و ر. ک: مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 325- 328.
(12) بحارالانوار، ج 45، ص 145.
(13) همان، ص 178.
(14) تذکرة الخواص، ص 259 به نقل از: مع الرکب الحسینی، ص 329.
(15) ابن سعد، طبقات، ج 5، ص 112.
(16) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 330 و 331.
(17) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 331- 335.
(18) همان، ص 334 به نقل از: تذکرة الخواص، ص 265.
(19) البدایة و النهایة، ج 8، ص 205.
(20) مع الرکب الحسینی، ج 6، ص 337.
(21) امین عاملی، سیدمحسن، لو اعج الاشجان فی مقتل الحسین) ع (، ص 250.
(22) بحارالانوار، ج 45، ص 144.
- [سایر] چرا بسیاری از اهل بیت امام حسین (علیه السلام)مانند زینب و سکینه(علیها السلام)در سوریه مدفون اند؟
- [سایر] مکان دفن رأس امام حسین(علیه السلام) کجاست؟
- [سایر] آیا انتساب امام زاده حسین مدفون در قزوین به امام رضا (ع) دارای سند هست؟
- [سایر] نقل است رأس مبارک امام حسین علیه السلام را شمر لعین از پشت سر بریده آیا این سخن سند دارد؟ اگر سند دارد لطفاً در چه کتابی ذکرشده است؟
- [سایر] ماجرای قرآن خواندن سر مبارک امام حسین(ع) را بیان کنید؟
- [سایر] آیا سر مبارک امام حسین(ع)روی نیزه قرآن تلاوت نموده یا نه؟
- [سایر] علی ابن ابی طالب امام اول شیعیان در کجا مدفون شده است؟
- [سایر] چکیدن خون سر مبارک امام حسین ع بر ران ابن زیاد ملعون در کدام کتابها آمده است؟
- [سایر] نقاشی سر مبارک امام حسین (ع) توسط شخص مسیحی که در موزه ی لوور پاریس نگهداری می شود صحت دارد ؟
- [سایر] سر کنیه اباعبدالله امام حسین -علیه السّلام- چیست؟ نامهای دیگر امام حسین -علیه السّلام- کدامند؟
- [آیت الله اردبیلی] گوسفند پنج نصاب دارد: اوّل: (چهل رأس) و زکات آن یک گوسفند است و تا گوسفند به چهل رأس نرسد زکات ندارد. دوم: (صد و بیست و یک رأس) و زکات آن دو گوسفند است. سوم: (دویست و یک رأس) و زکات آن سه گوسفند است. چهارم: (سیصد و یک رأس) و زکات آن چهار گوسفند است. پنجم: (چهار صد رأس یا بیشتر)، که باید آنها را (صد تا صد تا) حساب کند و برای هر صد رأس آنها یک گوسفند بدهد و لازم نیست زکات را از خود گوسفندها بدهد، بلکه اگر گوسفند دیگری بدهد، یا مطابق قیمت گوسفند، پول بدهد کافی است و احتیاط واجب آن است که غیر از پول چیز دیگری به قصد قیمت داده نشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه نذر کند به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت امام حسین(علیه السلام) مشرف شود، اگر به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و هرگاه به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او نیست.
- [آیت الله اردبیلی] گاو دو نصاب دارد: اوّل: (سی رأس) است که اگر شرایط دیگر وجود داشته باشد؛ زکات آن یک گوساله است که داخل سال دوم شده باشد و بنابر احتیاط واجب باید نر باشد. دوم: (چهل رأس) و زکات آن یک گوساله ماده است که داخل سال سوم شده باشد و زکات ما بین سی و چهل واجب نیست، مثلاً کسی که سی و نُه گاو دارد، فقط باید زکات سی تای آنها را بدهد و نیز اگر از چهل گاو زیادتر داشته باشد تا به شصت رأس نرسیده، فقط باید زکات چهل تای آن را بدهد و بعد از آن که به شصت رأس رسید، چون دو برابر نصاب اوّل را دارد، باید دو گوساله که داخل سال دوم شده باشند بدهد و همچنین هرچه بالا رود باید (سی تا سی تا) یا (چهل تا چهل تا) یا با (سی و چهل) حساب نماید و زکات آنها را به دستوری که گفته شد بدهد؛ ولی باید به گونهای حساب کند که چیزی باقی نماند یا اگر چیزی باقی میماند از نُه تا بیشتر نباشد؛ مثلاً اگر هفتاد گاو دارد، باید به حساب (سی و چهل) حساب کند و برای سی رأس آن زکات سی رأس و برای چهل رأس آن زکاتِ چهل رأس را بدهد؛ چون اگر به حساب سی تا حساب کند، ده رأس گاو، زکات نداده میماند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . در آشامیدن آب، چند چیز مستحب است: اول آب را به طور مکیدن بیاشامد. دوم در روز، ایستاده آب بخورد. سوم پیش از آشامیدن آب (بِسْمِ الله) و بعد از آن (اَلْحَمْدُ لله) بگوید. چهارم به سه نفس آب بیاشامد. پنجم از روی میل آب بیاشامد. ششم بعد از آشامیدن آب، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت بزرگوارش را یاد کند، و قاتلان آن حضرت را لعنت نماید.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.