برای آن که حقیقت امر روشن گردد، توجه به چند نکته کلیدی در ابتدا لازم است؛ هر چند باید هر یک از آنها در نگاشته‌ای مستقل پیگیری شود؛ اما سعی می‌کنیم به مسائل اساسی آن اشاره کنیم. 1. با توجه به آیات قرآنی، همه موجودات در حرکت به سوی لقاء حضرت حق‌اند؛ هر چند لقاء تا لقاء فرق می‌کند، نگا: انشقاق / 6 و 12 - فرقان / 21 - کهف / 105 - فصلت / 54 - رعد / 2 و.... به این معنا که هر موجودی به تناسب جهاز وجودی و مسیر و حرکت خود، به لقاء نایل می‌شود. بر این اساس، انسان‌ها نیز با توجه به اختلاف مسیر و گوناگونی حرکتهایشان، لقائهای متفاوتی خواهند داشت. کسی که در مسیر حق باشد، خداوند را با اسماء رحمتش ملاقات می‌کند و فردی که در مسیر باطل قدم گذاشته و حرکت کرده است، خداوند را با اسماء غضبش ملاقات خواهد نمود. 2. باید به این حقیقت توجه داشت که بهشت و جهنم از آثار اسماء الهی است و صرف یک عناوین قراردادی نبوده، بلکه منشأ آثار ربوبی در جهان هستی‌اند و در واقع کل وجود، آثار و جلوات اسماء الهی است به بیان دیگر، تفاوت لقاءهای انسان با اسماء الهی موجب و منشأ بهشت و جهنم می‌گردد؛ یعنی، بهشت و جهنم در اصل از کیفیت ملاقات‌ها با اسماء الهی نشأت می‌گیرد. لقائی هست که معنایش (بهشت) می‌شود و لقائی هست که معنایش (جهنم) می‌شود. کسی که خداوند را با اسماء رحمت ملاقات می‌کند، آثار آن رحمت‌ها همان بهشت است و اگر لقاء با اسماء غضب باشد، آثارش جهنم خواهد بود. نگا: الرحمن / 46 - نازعات / 40 - بقره / 155 و 157 - تغابن / 14 - نساء / 100. 3. متنعم بودن در بهشت، از وجود انسان سرچشمه می‌گیرد. ازاین‌رو به بهشت رفتن انسان به این معنا نیست که انسان را می‌برند و در یک عالمی می‌اندازند؛ بلکه حقیقت آن است که اصل تنعم و تلذذ انسان از کمال وجودی‌اش سرچشمه می‌گیرد. 4. با توجه به نکته پیشین، مشخص می‌گردد که بهشت در واقع بهشت‌هاست؛ چرا که انسان‌ها با توجه به مراتب متعدد وجودی و از جهت شدت و ضعف کمال، در کیفیت لقاء حق با اسماء رحمت یکسان نخواهند بود. اگر من و شما ان‌شاءاللَّه العزیز با اسم رحیم خداوند به لقاء حضرت حق نایل شویم، بدون شک، دیگر به آن لقاء در آن درجه که امیرالمؤمنین(ع) رسیده است، نمی‌رسیم، بنابراین بهشت او با بهشت ما متفاوت بوده و در یک درجه و مرتبه نخواهد بود. 5. این شدت و ضعف کمال وجودی در میان اولیاء، امامان و انبیاء نیز وجود دارد و میان آنها تفاوت وجود دارد و این تفاوت، خود موجب می‌شود که لقاء تا لقاء؛ و در نتیجه مرتبه‌ای از بهشت با مرتبه دیگر؛ متفاوت شود. آنچه اجمالاً از روایات استفاده می‌شود، آن است که رسول گرامی اسلام(ص) از سایر پیامبران برتر است؛ همچنانکه از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: (هیچ نبی از فرزند آدم تا حضرت محمد(ص) نیست، مگر آن که تحت لواء محمد(ص) باشد) تفسیر عیاشی، ج 2، ص 311. و مقام او از ائمه اطهار نیز بالاتر است؛ چنان که در روایات وارد شده که رسول اللَّه(ص) شاهد بر ائمه است و امامان(ع) شاهدان خدا بر بندگان و حجت او در زمین‌اند؛ چنان که از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که (مقصود خدای تعالی در آیه لتکونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ؛ تنها ما هستیم، رسول اللَّه(ص) شاهد بر ما است و ما شهداء خدا بر بندگان و حجت او در زمین...). تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 134، ح 406. علاوه بر آن که در بسیاری از احادیث این حقیقت از سوی ائمه اطهار(ع) نقل شده که همه در قیامت از اولین تا آخرین نفر، نیازمند شفاعت محمد(ص) هستند. امام باقر(ع) فرمود: (کسی از اولین و آخرین نیست که در روز قیامت محتاج به شفاعت محمد(ص) نباشد) تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج 2، ص 202. و اینها خود حکایتگر برتر بودن کمال وجودی آن حضرت است. ازاین‌رو، می‌توان چنین نتیجه گرفت که رسول خدا در بهشت از درجه و مرتبه خاصی برخوردار است که دیگر انبیاء، ائمه و اولیا از آن محروم‌اند. حال این بهشت، بهشت هفتم باشد یا بهشتی محیط بر کل مراتب هفتگانه بهشت و یا جز اینها، هر چه هست، حقیقت است که نوع لقاء خاتم‌النبیین به دلیل کمال وجودی مبارک خویش، با لقاء دیگران متفاوت است و ازاین‌رو بهشت او بهشت دیگری خواهد بود که درکش و خصوصیات و آثارش، از توان عقل محدود ما خارج است؛ ولی این بهشت آرزوی انبیا و اولیاء و ائمه اطهار(ع) است. احمدا خود کیست اسپاه زمین ماه بین بر چرخ، بشکافش جبین تا بداند سعد و نحسِ بی‌خبر دور توست این دور، نه دور قمر دور توست، ایرا که موسیِ‌ّ کلیم‌ آرزو می‌برد زین دورت مقیم‌ مثنوی/ 2/353 - 355. www.payambarazam.ir
آیا به غیر از پیامبر اکرم(ص)، هیچ یک از امامان و پیامبران دیگر، بهشت هفتم یا به عبارتی آسمان هفتم را نخواهند دید؟
برای آن که حقیقت امر روشن گردد، توجه به چند نکته کلیدی در ابتدا لازم است؛ هر چند باید هر یک از آنها در نگاشتهای مستقل پیگیری شود؛ اما سعی میکنیم به مسائل اساسی آن اشاره کنیم.
1. با توجه به آیات قرآنی، همه موجودات در حرکت به سوی لقاء حضرت حقاند؛ هر چند لقاء تا لقاء فرق میکند، نگا: انشقاق / 6 و 12 - فرقان / 21 - کهف / 105 - فصلت / 54 - رعد / 2 و.... به این معنا که هر موجودی به تناسب جهاز وجودی و مسیر و حرکت خود، به لقاء نایل میشود. بر این اساس، انسانها نیز با توجه به اختلاف مسیر و گوناگونی حرکتهایشان، لقائهای متفاوتی خواهند داشت. کسی که در مسیر حق باشد، خداوند را با اسماء رحمتش ملاقات میکند و فردی که در مسیر باطل قدم گذاشته و حرکت کرده است، خداوند را با اسماء غضبش ملاقات خواهد نمود.
2. باید به این حقیقت توجه داشت که بهشت و جهنم از آثار اسماء الهی است و صرف یک عناوین قراردادی نبوده، بلکه منشأ آثار ربوبی در جهان هستیاند و در واقع کل وجود، آثار و جلوات اسماء الهی است به بیان دیگر، تفاوت لقاءهای انسان با اسماء الهی موجب و منشأ بهشت و جهنم میگردد؛ یعنی، بهشت و جهنم در اصل از کیفیت ملاقاتها با اسماء الهی نشأت میگیرد. لقائی هست که معنایش (بهشت) میشود و لقائی هست که معنایش (جهنم) میشود. کسی که خداوند را با اسماء رحمت ملاقات میکند، آثار آن رحمتها همان بهشت است و اگر لقاء با اسماء غضب باشد، آثارش جهنم خواهد بود. نگا: الرحمن / 46 - نازعات / 40 - بقره / 155 و 157 - تغابن / 14 - نساء / 100.
3. متنعم بودن در بهشت، از وجود انسان سرچشمه میگیرد. ازاینرو به بهشت رفتن انسان به این معنا نیست که انسان را میبرند و در یک عالمی میاندازند؛ بلکه حقیقت آن است که اصل تنعم و تلذذ انسان از کمال وجودیاش سرچشمه میگیرد.
4. با توجه به نکته پیشین، مشخص میگردد که بهشت در واقع بهشتهاست؛ چرا که انسانها با توجه به مراتب متعدد وجودی و از جهت شدت و ضعف کمال، در کیفیت لقاء حق با اسماء رحمت یکسان نخواهند بود. اگر من و شما انشاءاللَّه العزیز با اسم رحیم خداوند به لقاء حضرت حق نایل شویم، بدون شک، دیگر به آن لقاء در آن درجه که امیرالمؤمنین(ع) رسیده است، نمیرسیم، بنابراین بهشت او با بهشت ما متفاوت بوده و در یک درجه و مرتبه نخواهد بود.
5. این شدت و ضعف کمال وجودی در میان اولیاء، امامان و انبیاء نیز وجود دارد و میان آنها تفاوت وجود دارد و این تفاوت، خود موجب میشود که لقاء تا لقاء؛ و در نتیجه مرتبهای از بهشت با مرتبه دیگر؛ متفاوت شود. آنچه اجمالاً از روایات استفاده میشود، آن است که رسول گرامی اسلام(ص) از سایر پیامبران برتر است؛ همچنانکه از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: (هیچ نبی از فرزند آدم تا حضرت محمد(ص) نیست، مگر آن که تحت لواء محمد(ص) باشد) تفسیر عیاشی، ج 2، ص 311. و مقام او از ائمه اطهار نیز بالاتر است؛ چنان که در روایات وارد شده که رسول اللَّه(ص) شاهد بر ائمه است و امامان(ع) شاهدان خدا بر بندگان و حجت او در زمیناند؛ چنان که از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است که (مقصود خدای تعالی در آیه لتکونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ؛ تنها ما هستیم، رسول اللَّه(ص) شاهد بر ما است و ما شهداء خدا بر بندگان و حجت او در زمین...). تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 134، ح 406. علاوه بر آن که در بسیاری از احادیث این حقیقت از سوی ائمه اطهار(ع) نقل شده که همه در قیامت از اولین تا آخرین نفر، نیازمند شفاعت محمد(ص) هستند. امام باقر(ع) فرمود: (کسی از اولین و آخرین نیست که در روز قیامت محتاج به شفاعت محمد(ص) نباشد) تفسیر علی بن ابراهیم قمی، ج 2، ص 202. و اینها خود حکایتگر برتر بودن کمال وجودی آن حضرت است. ازاینرو، میتوان چنین نتیجه گرفت که رسول خدا در بهشت از درجه و مرتبه خاصی برخوردار است که دیگر انبیاء، ائمه و اولیا از آن محروماند. حال این بهشت، بهشت هفتم باشد یا بهشتی محیط بر کل مراتب هفتگانه بهشت و یا جز اینها، هر چه هست، حقیقت است که نوع لقاء خاتمالنبیین به دلیل کمال وجودی مبارک خویش، با لقاء دیگران متفاوت است و ازاینرو بهشت او بهشت دیگری خواهد بود که درکش و خصوصیات و آثارش، از توان عقل محدود ما خارج است؛ ولی این بهشت آرزوی انبیا و اولیاء و ائمه اطهار(ع) است.
احمدا خود کیست اسپاه زمین
ماه بین بر چرخ، بشکافش جبین
تا بداند سعد و نحسِ بیخبر
دور توست این دور، نه دور قمر
دور توست، ایرا که موسیِّ کلیم
آرزو میبرد زین دورت مقیم
مثنوی/ 2/353 - 355.
www.payambarazam.ir
- [سایر] آیا به غیر از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، هیچ یک از امامان و پیامبران دیگر، بهشت هفتم یا به عبارتی آسمان هفتم را نخواهند دید؟
- [سایر] این جانب در جایی خوانده ام که شیعیان معتقدند دوازده امام از تمامی رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) برتر هستند. و یک دلیلی که آنها برای اثبات این مطلب می آورند، این است که حضرت عیسی (ع) در پشت سر حضرت امام زمان (عج) نماز خواهد خواند. هر چند در مذهب اهل سنت آمده است که حضرت عیسی (ع) به زمین خواهد آمد، اما نه به عنوان یک رسول یا یک پیامبر، بلکه به عنوان یکی از اعضای امت حضرت محمد (ص)، بنابراین آیا این مطلب صحت ندارد که دوازده امام برتر از همه رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) باشند. همچنین، آیا این باور و اعتقاد در تضاد و تناقض با اعتقاد به قطعیت رسولان و پیغمبران نیست؛ چرا که در این جا (به گفته شیعیان) بعد از خاتم رسولان حضرت محمد (ص) هستند افرادی که از تمامی پیامبران و رسولان بجز حضرت محمد (ص) برترند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) حافظ کل قرآن بودند؟
- [سایر] پیامبران قبل از حضرت محمد(ص) چگونه نماز میخواندند؟
- [سایر] دلیل عصمت پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران الهی چیست؟
- [سایر] آیا بدن عنصری پیامبر اسلام (ص) و امامان (ع) در همان زمینی که دفن شده اند قرار دارد؟
- [سایر] آیا پیامبران پیشین چون حضرت مسیح(ع) از نبوت پیامبر اسلام(ص) آگاه بودند؟
- [سایر] آیا این حدیث که: همه امامان در وضعیت و درجه مشابه و مساوی با پیامبر اسلام (ص) قرار دارند؛ (الکافی، ج 1، ص 270)؛ صحیح است؟
- [سایر] اگر پیامبران نمی ترسند پس رسول خدا (ص) در روز غدیر از چه می ترسید؟
- [سایر] آیا این حدیث که: همۀ امامان در وضعیت و درجۀ مشابه و مساوی با پیامبر اسلام (ص) قرار دارند؛ (الکافی، ج 1، ص 270)؛ صحیح هست؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)