به استناد آیه (اَلَّذیِن یَتَّبِعُون الرِّسول النَّبیَ الاُمیِّ الَّذِی یَجِدُونه مَکْتوباً عِنْدَهُم فِی التَّوریة وَالْاِنجیل یَأْمرُهم بِالْمَعْروُف و یَنْهیهُم عَنِ الْمُنْکَرْ وَیَحِلُّ لَهُم الطَیِّباتُ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمْ الْخَبائِثُ وَیَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهم وَالْاَغْلال الِّتی کانَت عَلَیْهِمْ فَالِّذین امنوا بِه وَعَزِّروه ونَصَروُه وَاتِّبَعوُه النّورَ الِّذی اُنْزِلَ مَعَه اُولئِک هُم المُفلِحون) اعراف/157 ، موسای کلیم(ع) نیز مانند عیسای مسیح ظهور دین خاتم انبیا را از باب علم غیب به مردم گوشزد کرد. رئوس برنامه های پیامبر گرامی اسلام (ص) و ابعاد گوناگون عبادی، فرهنگی و سیاسی اسلام، و نیز حرّیت و برخی دیگر از اوصا ف مسلمانان را، هم موسای کلیم و هم عیسای مسیح (علیهما السلام) به طور گسترده در تورات و انجیل بیان کرده‌اند. این نشانه آن است که هم موسای کلیم و هم عیسای مسیح به وجود مبارک خاتم (ص) و خصوصیات دین او علم غیب داشتند و عیسای مسیح بر اثر قرب عهدی که داشت بشارت بیشتری داد. عیسای مسیح همان گونه که از انبیای گذشته آگاهی داشت و نیز به چیزهایی که در حجابِ جدار و حصار محجوب بود، عالم بود و گزارش می داد: (وَاَنْبِئَکم بِما تَأْکُلون وَما تَدَّخُروُن فی بُیُوتِکم) آل عمران/49 ، از وقایع تاریخی آینده نیز آگاه بود که جریان رسالت پیامبر اکرم (ص) ازاین قبیل است: (وَاِذْ قالَ عیسی ابنُ مَرْیَم یا بنی اِسْرائیل اِنّی رَسُولُ اللهِ اِلَیْکُمْ مُصدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوریة وَ مُبَشِّراً بِرَسُول یَأتی مِنْ بَعدِی اسْمُه اَحْمد) صف/6 ؛ من شما را به آمدن پیامبری که پس از من خواهد آمد و نام مبارکش احمد (ص) است بشارت می دهم. این علم غیب است. نکته شایان توجه این که اگر قرار بود غیر از خاتم انبیا، انبیای دیگری هم بیایند، بشارت دادن به خصوص آمدن وی وجهی نداشت. همچنین کلمه تبشیر گذشته از آن که علم غیب به آینده را در بر دارد، تفوّق آینده نسبت به حال را هم تبیین می کند، زیرا اگر آینده مادون، یا هم سطح حال باشد دیگر بشارت نیست، زیرا بشارت مژده دادن به امر مسرّت بخشی است که انسان فاقد آن است، پس باید کمالی در دین پیامبر خاتم باشد که دین مسیح فاقد آن است. البته اگر کسی از وقوع حادثه ای در آینده خبر دهد آن حادثه هر چه باشد، پیش بینی آن، علم غیب محسوب می شود. غرض آن که آیه مزبور دو مطلب را در بر دارد: یکی علم قطعی عیسای مسیح به غیب، و دیگری تفوّق قطعی دین اسلام بر مسیحیّت وگرنه بشارت صادق نبود. بر این اساس قرآن کریم گذشته از این که ره آورد انبیای پیشین (علیهم السلام) را تصدیق می کند، بر کتب آنان هیمنه و سلطه و نظارت دارد. بنابراین دیگر کتابها را با این کتاب مهیمن باید سنجید. چنانکه دیگر انبیا را نیز با میزان اعمال خاتم انبیا (ص) باید سنجید. چنانکه خود آن حضرت فرمود: (آدم و من دونه تحت لوائی یوم القیامة)؛ (بحار،39/213.). آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 7 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن) www.payambarazam.ir
به استناد آیه (اَلَّذیِن یَتَّبِعُون الرِّسول النَّبیَ الاُمیِّ الَّذِی یَجِدُونه مَکْتوباً عِنْدَهُم فِی التَّوریة وَالْاِنجیل یَأْمرُهم بِالْمَعْروُف و یَنْهیهُم عَنِ الْمُنْکَرْ وَیَحِلُّ لَهُم الطَیِّباتُ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمْ الْخَبائِثُ وَیَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهم وَالْاَغْلال الِّتی کانَت عَلَیْهِمْ فَالِّذین امنوا بِه وَعَزِّروه ونَصَروُه وَاتِّبَعوُه النّورَ الِّذی اُنْزِلَ مَعَه اُولئِک هُم المُفلِحون) اعراف/157 ، موسای کلیم(ع) نیز مانند عیسای مسیح ظهور دین خاتم انبیا را از باب علم غیب به مردم گوشزد کرد.
رئوس برنامه های پیامبر گرامی اسلام (ص) و ابعاد گوناگون عبادی، فرهنگی و سیاسی اسلام، و نیز حرّیت و برخی دیگر از اوصا ف مسلمانان را، هم موسای کلیم و هم عیسای مسیح (علیهما السلام) به طور گسترده در تورات و انجیل بیان کردهاند. این نشانه آن است که هم موسای کلیم و هم عیسای مسیح به وجود مبارک خاتم (ص) و خصوصیات دین او علم غیب داشتند و عیسای مسیح بر اثر قرب عهدی که داشت بشارت بیشتری داد.
عیسای مسیح همان گونه که از انبیای گذشته آگاهی داشت و نیز به چیزهایی که در حجابِ جدار و حصار محجوب بود، عالم بود و گزارش می داد: (وَاَنْبِئَکم بِما تَأْکُلون وَما تَدَّخُروُن فی بُیُوتِکم) آل عمران/49 ، از وقایع تاریخی آینده نیز آگاه بود که جریان رسالت پیامبر اکرم (ص) ازاین قبیل است: (وَاِذْ قالَ عیسی ابنُ مَرْیَم یا بنی اِسْرائیل اِنّی رَسُولُ اللهِ اِلَیْکُمْ مُصدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوریة وَ مُبَشِّراً بِرَسُول یَأتی مِنْ بَعدِی اسْمُه اَحْمد) صف/6 ؛ من شما را به آمدن پیامبری که پس از من خواهد آمد و نام مبارکش احمد (ص) است بشارت می دهم. این علم غیب است.
نکته شایان توجه این که اگر قرار بود غیر از خاتم انبیا، انبیای دیگری هم بیایند، بشارت دادن به خصوص آمدن وی وجهی نداشت. همچنین کلمه تبشیر گذشته از آن که علم غیب به آینده را در بر دارد، تفوّق آینده نسبت به حال را هم تبیین می کند، زیرا اگر آینده مادون، یا هم سطح حال باشد دیگر بشارت نیست، زیرا بشارت مژده دادن به امر مسرّت بخشی است که انسان فاقد آن است، پس باید کمالی در دین پیامبر خاتم باشد که دین مسیح فاقد آن است. البته اگر کسی از وقوع حادثه ای در آینده خبر دهد آن حادثه هر چه باشد، پیش بینی آن، علم غیب محسوب می شود.
غرض آن که آیه مزبور دو مطلب را در بر دارد: یکی علم قطعی عیسای مسیح به غیب، و دیگری تفوّق قطعی دین اسلام بر مسیحیّت وگرنه بشارت صادق نبود. بر این اساس قرآن کریم گذشته از این که ره آورد انبیای پیشین (علیهم السلام) را تصدیق می کند، بر کتب آنان هیمنه و سلطه و نظارت دارد. بنابراین دیگر کتابها را با این کتاب مهیمن باید سنجید. چنانکه دیگر انبیا را نیز با میزان اعمال خاتم انبیا (ص) باید سنجید. چنانکه خود آن حضرت فرمود:
(آدم و من دونه تحت لوائی یوم القیامة)؛ (بحار،39/213.).
آیت الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 7 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن)
www.payambarazam.ir
- [سایر] آیا در انجیل تصریح شده که بعد از حضرت مسیح(ع) پیامبر اکرم(ص) می آیند؟
- [سایر] آیا غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری از نسل حضرت اسماعیل(ع) وجود داشت؟
- [سایر] پیامبران قبل از حضرت محمد(ص) چگونه نماز میخواندند؟
- [سایر] چرا در کلمه شهادت باید شهادت دهیم که محمد(ص) پیامبر است؟ و از دیگر پیامبران نامی نمیبریم؟
- [سایر] دلیل عصمت پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران الهی چیست؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] آیا از نسل حضرت اسماعیل(ع) به غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری نیز وجود داشت؟
- [سایر] از زمان حضرت عیسی(ع) تا حضرت محمد(ص)، پیامبر نیامد پس زمین از حجت خدا خالی بوده است؟
- [سایر] این جانب در جایی خوانده ام که شیعیان معتقدند دوازده امام از تمامی رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) برتر هستند. و یک دلیلی که آنها برای اثبات این مطلب می آورند، این است که حضرت عیسی (ع) در پشت سر حضرت امام زمان (عج) نماز خواهد خواند. هر چند در مذهب اهل سنت آمده است که حضرت عیسی (ع) به زمین خواهد آمد، اما نه به عنوان یک رسول یا یک پیامبر، بلکه به عنوان یکی از اعضای امت حضرت محمد (ص)، بنابراین آیا این مطلب صحت ندارد که دوازده امام برتر از همه رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) باشند. همچنین، آیا این باور و اعتقاد در تضاد و تناقض با اعتقاد به قطعیت رسولان و پیغمبران نیست؛ چرا که در این جا (به گفته شیعیان) بعد از خاتم رسولان حضرت محمد (ص) هستند افرادی که از تمامی پیامبران و رسولان بجز حضرت محمد (ص) برترند؟
- [سایر] برکات رسالت پیامبراکرم(ص) در جامعه بشری چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)