قبل از ورود به بحث اصلی، لازم است به عنوان مقدمه مطالبی دربارة فتوحات مسلمانها بیان شود دین اسلام یک دین منطقهای و محلی که مختص شبه جزیرة عربستان باشد، نبود. اسلام به عنوان کاملترین دین، در صدد رهایی تمام انسانها از چنگال شرک و بت پرستی بوده و در راستای همین رسالت جهانی بود که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از همان سالهای نخستین ورود به مدینه، نامههایی را برای سران کشورهای مختلف فرستاده و آنها را به دین اسلام دعوت نمود. شعار توحید که برای اولین بار اعراب بت پرست و کینه جو را تحت یک حکومت سازماندهی کرده بود، چیزی نبود که خود را صرفاً در منطقه عربستان محصور نماید. اینها بود که قویترین انگیزه فتح یعنی ابلاغ کلمه توحید به سایر مردم جهان، درباره مسلمانها شکل عملی به خود گرفت. و طبیعی است که آنها نتیجة چنین نبردی را که پیروزی یا شهادت بود، به جان پذیرفته بودند. همین انگیزه انجام رسالت الهی بود که باعث شد، مسلمانها پس از فتح سرزمینها، به غارت و تجاوز مردم آن مناطق دست نزده و با پیروان مذاهب دیگر، به عدل رفتار کنند. گوستاو لوبون در این باره میگوید: (... ممکن است که چشمان مجاهدین اسلام از همان فتوحات اولیه بسته شده، اسیر نخوت و غرور گردیده، مانند فاتحین معمول دنیا دست به تعدی و جور دراز کنند، منجمله انتشار مذهب اسلام که مقصود اصلی آنها بود، آنرا به زورِ شمشیر بر اقوام مغلوبه تحمیل نمایند و اگر به چنین امری اقدام میکردند مسلماً اقوامی که هنوز مغلوب نشده بودند با هم اتحاد نموده یک دفعه بر علیه آنها قیام مینمودند.)[1] از دیگر عوامل رشد سریع فتوحات اسلام میتوان به ناخشنودی توده مردم از طبقات حاکمه خود، بخاطر فشار و سخت گیری و وضع مالیاتهای سنگین و نیز منازعات داخلی بیپایان فرقهها و گروههای مذهبی اشاره نمود. جواهر لعل نهرو دربارة فساد ادیان حاکم بر مناطق فتح شده توسط مسلمانان میگوید: (یک نوع مسیحیت فاسد و جنگجو در غرب و در آفریقا رواج داشت. در ایران هم مذهب زردشتی قسمتی از سازمان دولت شمرده میشد و بر مردم تحمیل میگشت. از این رو در اروپا و آفریقا و ایران مردم عادی و متوسط از مذاهب موجود ناراضی و مأیوس بودند.)[2] در این میان نباید از عامل سادگی و بی پیرایگی اسلام که میان پیروان خود، ایجاد رابطه برادری و برابری مینمود، غافل ماند. مجموعة این عوامل باعث شد که لشکر اسلام به زودی، غرب و شرق دنیای آن روز را به تسخیر خود در آورده و امنیت، صلح و آرامش و ترقی و معنویت حقیقی را برای ملل آن سرزمینها به ارمغان آورد. اینک به طور مختصر به شرح ورود مسلمانها به قارههای مختلف جهان میپردازیم: 1. ورود اسلام به قاره آفریقا پس از اینکه عمرو بن عاص در سال 19 هجری سرزمین مصر را که در شمال افریقا از موقعیت ممتازی برخوردار بود، فتح کرد، مسلمانها توانستند خود را به اسکندریه برسانند. با فتح اسکندریه لشکر اسلام توانست در سراسر شمال آفریقا به پیشروی ادامه داده و خود را به اقیانوس اطلس و سواحل غربی افریقای شمالی که امروزه به مراکش معروف است، برساند. به این ترتیب بود که قارة افریقا پذیرای موهبت اسلام شد. 2. ورود اسلام به قارة اروپا مسلمانهای عرب و بربرهای شمال آفریقا در سال 92 ه تحت فرماندهی سردار نامی طارق بن زیاد که خود از قوم سلحشور بربر و یکی از افسران لایق موسی بن نصیر فرمانروای افریقا بود، با 12 هزار سپاهی از تنگه میان مراکش و اسپانیا که امروزه به نام وی معروف به جبل الطارق است،[3] گذشته و در اندک زمانی سراسر اسپانیا را فتح نمود. علی کتانی در این باره میگوید: (اروپا در گذشته، استقرار و شکوفایی مسلمانان را به خود دیده است. سه نقطه مهمی که مسلمانها در آنجا دوران رونق خود را سپری ساختند، اندلس (پرتغال و اسپانیای مسلمان) سیسیل و کرت بود. جامعة مسلمان اندلس حیات پر حادثه خویش را در سال 711 م (92ه.ق) با عبور سردار خود طارق بن زیاد از تنگة جبل الطارق، در رأس لشکریانش آغاز نمود... جامعه مسلمان سیسیل که سابقه چند صد ساله دارد آغاز خود را مدیون تلاشهای قاضی امر بن فرات است که در سال 827 م (213ه.ق) در دوران حکومت سلسله آغالیه (بنی اغلب) در تونس این جامعه را تشکیل داد. سیسیل ابتدا بخشی از کشور تونس شد و سپس تحت فرمانداری سلسله غالبی (بنی اغلب) کشور مستقل مسلمانی گردید... مرکز مهم دیگر اسلام در اروپا، کرت بود. در سال 827 م (212ه.ق) پناهندگان اندلسی در این جزیره یک دولت مسلمان تحت حکمرانی سلسله بلوطی بنیاد نهادند...)[4]. 3. ورود اسلام به قارة امریکا از آنجا که آمریکا تا مدتها ناشناخته و دور از دسترس مینمود، ورود مسلمانها به آن، همانند افریقا و اروپا، شکل لشکرکشی نبوده است. ورود مسلمانها به آمریکا در قالب سه موج مهاجرت ابتدا از اروپا و سپس از آفریقا و آسیا تحقق یافته است. علی کتانی دربارة چگونگی ورود اسلام به امریکا میگوید: (حکایت اسلام در امریکا قطعاً پیش از فتح این قاره به دست قدرتهای مسیحی اروپایی، که در پی کشف این سرزمین توسط کریستوفر کلمبوس برای آنها بدین جا آمدند، آغاز شده است. گزارش شریف ادریسی (جغرافیدان و نقشهنگار مسلمان در قرون وسطی) در سدة دوازدهم میلادی گویای دلیلی است قوی بر این مدعا که مسلمانان اندلسی مدتها پیش از کلمبری قارة امریکا را دیدهاند. مضافاً اینکه شواهد قطعی از دیدارهای مسلمانان قلمرو پادشاهی افریقای باختری از کارائیب، در دسترس است. و بالاخره این حقیقت معلوم شده بحرپیمایان مسلمان اندلسی که دریاهای آزاد را بهتر میشناختهاند، هدایت مکتشفان پرتغالی و اسپانیایی را به عهده داشتهاند. برخی از مکتشفان، خود از مورسیکوسها یعنی از مسلمانان اسپانیایی بودند که ایمان خود را مخفی نگاه میداشتند. همچنین میدانیم مسلمانان مهاجر اندلسی ساکن رباط و سالا (در مراکش) جنگی را بر ضد کشتیهای اسپانیایی و پرتغالی در ساحل کارائیب در اقیانوس اطلس رهبری کردهاند، با اینحال ردپای تشکیل جوامع مسلمانان فعلی امریکا را میتوان در سه موج مهاجرت پیدا کرد: ابتدا خیزابة اروپائیان، سپس موج آفریقایی و آخر آسیایی.)[5] 4. ورود اسلام به جزایر اقیانوس آرام (قارة اقیانوسیه) سکونت مسلمانها در جزایر اقیانوس آرام به شکل مهاجرتهای مختلف از سال 1850 بوده است. هر چند پیش از آن مسلمانها با جزایر اقیانوس آرام آشنایی داشته و از آنها بازدید کرده بودند. بنابراین حضور اسلام در اقیانوس آرام، پیش از آنکه اروپائیان آن را مستعمره خود سازند، محرز گشته است. علی کتانی دربارة ورود مسلمانها به جزایر اقیانوس آرام میگوید: (میتوان مهاجرت مسلمانان به اقیانوس آرام، که اثرات خود را تا امروز هم بر جا گذاشته، دست کم به هشت مرحله نسبت داد. نخستین موج با آمدن مردم در سال 1850 آغاز شد که تا سال 1930 ادامه داشت و سبب استقرار آنها در سواحل شمال خاوری، شمال و شمال باختری استرالیا شد... دومین دسته (افغانها) بودند... سومین دسته موج مهاجران مسلمان در سال 1872 با نفی بلد جنگجویان آزاده الجزایر آغاز شد که فرانسویان آنها را به (ایل دو پن) در کالدونیای جدید آوردند. دسته چهارم مرکب از مهاجران هندی بودند... این چهار موج نخست را میتوان اصطلاحاً مهاجران قدیم نامید. پس از جنگ جهانی اول پناهندگان آلبانی به استرالیا و نیوزلند آمدند... پس از جنگ جهانی دوم مسلمانان یوگسلاو و نیز ترکهای قبرس بدانها پیوستند... عاقبت باید گفت شمار کثیری مسلمان پس از سال 1960 در استرالیا اقامت گزیدند. این دسته آخر عمدتا از ترکیه و لبنان و همچنین از یونان و پاکستان ومصر و سوریه رسیدند...)[6] بخشهای مربوط به چگونگی ورود اسلام به نقاط مختلف جهان به پایان رسید. ملاحظه شد چگونه این که از دل شبه جزیره خشک و سوزان عربستان و در میان مردمی منحط و وحشی برخاست، به لطف رهبری بیهمتای پیامبر و ایمان یارانش، شرق و غرب دنیای آن روز را در نوردید. در قاره آفریقا مسلمانان توانستند تمدن باستانی فراعنه مصر را تحت الشعاع خود قرار دهند. و در قارة اروپا و اسپانیا قادر به ایجاد تمدن درخشان اندلس شدند. و در قارة آمریکا و جزایر دور افتاده اقیانوس آرام ضمیر و برکت و معنویت را به ارمغان برند. دوران باشکوه تمدن اسلامی در اندلس حدود هفتصد سال به درازا کشید. پس از آن بود که دشمن با عبرت آموزی از گذشته خود، بر مسلمانان یورش آورد. کشتار، اجبار بر تغییر دین، بردگی و نفی بلد و ظلم و تجاوز و غارت، نتیجه این یورش بود. با این همه اسلام و مسلمانان واقعی تا به امروز با قدرت و سرافرازی به راه خود ادامه دادهاند. اینک بر ماست که با ایمان و وحدت فردایی روشنتر برای نسل آینده به ارمغان آوریم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، شکیب ارسلان، ترجمه علی دوانی. 2. جمال مذهبی، ادیان در جوامع امروز، ریچارد بوش، کنت دالرهاید، عظیم نانجی، هیلا کانور،رابرت بام استر، کاپیل پیتس، رابر دیر (ویراستار کلی) ترجمه دکتر ابراهیم گواهی، ج 1 و 2. 3. تاریخ ابن خلدون، ج اول، ترجمه عبدالمحمد آیتی. 4. تاریخ تمدن ویل دورانت، ج 4، فصل 13، اسلام در غرب، ترجمه ابوطالب صارمی، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم طاهری، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی. 5. نفوذ اسلام در اروپا در قرون وسطی، دکتر ابوالفضل عزتی. [1] . گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید محمد تقی فجر داعی گیلانی، بنگاه مطبوعاتی علی اکبر علمی، چاپ چهارم، 1334، ص 792. [2] . جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ تمدن جهان، ترجمه محمود تفضلی، امیرکبیر، چاپ نهم، 1372، ج1، ص292. [3] . این تنگه تا آن زمان به نام یونانی (ستونهای هرکولس) نامیده میشد. [4] . کتانی، علی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه محمد حسین آریا، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1368، ص 4243. [5] . همان، ص 231. [6] . همان، ص 256 257.
قبل از ورود به بحث اصلی، لازم است به عنوان مقدمه مطالبی دربارة فتوحات مسلمانها بیان شود دین اسلام یک دین منطقهای و محلی که مختص شبه جزیرة عربستان باشد، نبود. اسلام به عنوان کاملترین دین، در صدد رهایی تمام انسانها از چنگال شرک و بت پرستی بوده و در راستای همین رسالت جهانی بود که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله از همان سالهای نخستین ورود به مدینه، نامههایی را برای سران کشورهای مختلف فرستاده و آنها را به دین اسلام دعوت نمود. شعار توحید که برای اولین بار اعراب بت پرست و کینه جو را تحت یک حکومت سازماندهی کرده بود، چیزی نبود که خود را صرفاً در منطقه عربستان محصور نماید. اینها بود که قویترین انگیزه فتح یعنی ابلاغ کلمه توحید به سایر مردم جهان، درباره مسلمانها شکل عملی به خود گرفت. و طبیعی است که آنها نتیجة چنین نبردی را که پیروزی یا شهادت بود، به جان پذیرفته بودند. همین انگیزه انجام رسالت الهی بود که باعث شد، مسلمانها پس از فتح سرزمینها، به غارت و تجاوز مردم آن مناطق دست نزده و با پیروان مذاهب دیگر، به عدل رفتار کنند. گوستاو لوبون در این باره میگوید: (... ممکن است که چشمان مجاهدین اسلام از همان فتوحات اولیه بسته شده، اسیر نخوت و غرور گردیده، مانند فاتحین معمول دنیا دست به تعدی و جور دراز کنند، منجمله انتشار مذهب اسلام که مقصود اصلی آنها بود، آنرا به زورِ شمشیر بر اقوام مغلوبه تحمیل نمایند و اگر به چنین امری اقدام میکردند مسلماً اقوامی که هنوز مغلوب نشده بودند با هم اتحاد نموده یک دفعه بر علیه آنها قیام مینمودند.)[1]
از دیگر عوامل رشد سریع فتوحات اسلام میتوان به ناخشنودی توده مردم از طبقات حاکمه خود، بخاطر فشار و سخت گیری و وضع مالیاتهای سنگین و نیز منازعات داخلی بیپایان فرقهها و گروههای مذهبی اشاره نمود. جواهر لعل نهرو دربارة فساد ادیان حاکم بر مناطق فتح شده توسط مسلمانان میگوید: (یک نوع مسیحیت فاسد و جنگجو در غرب و در آفریقا رواج داشت. در ایران هم مذهب زردشتی قسمتی از سازمان دولت شمرده میشد و بر مردم تحمیل میگشت. از این رو در اروپا و آفریقا و ایران مردم عادی و متوسط از مذاهب موجود ناراضی و مأیوس بودند.)[2]
در این میان نباید از عامل سادگی و بی پیرایگی اسلام که میان پیروان خود، ایجاد رابطه برادری و برابری مینمود، غافل ماند. مجموعة این عوامل باعث شد که لشکر اسلام به زودی، غرب و شرق دنیای آن روز را به تسخیر خود در آورده و امنیت، صلح و آرامش و ترقی و معنویت حقیقی را برای ملل آن سرزمینها به ارمغان آورد.
اینک به طور مختصر به شرح ورود مسلمانها به قارههای مختلف جهان میپردازیم:
1. ورود اسلام به قاره آفریقا پس از اینکه عمرو بن عاص در سال 19 هجری سرزمین مصر را که در شمال افریقا از موقعیت ممتازی برخوردار بود، فتح کرد، مسلمانها توانستند خود را به اسکندریه برسانند. با فتح اسکندریه لشکر اسلام توانست در سراسر شمال آفریقا به پیشروی ادامه داده و خود را به اقیانوس اطلس و سواحل غربی افریقای شمالی که امروزه به مراکش معروف است، برساند. به این ترتیب بود که قارة افریقا پذیرای موهبت اسلام شد.
2. ورود اسلام به قارة اروپا مسلمانهای عرب و بربرهای شمال آفریقا در سال 92 ه تحت فرماندهی سردار نامی طارق بن زیاد که خود از قوم سلحشور بربر و یکی از افسران لایق موسی بن نصیر فرمانروای افریقا بود، با 12 هزار سپاهی از تنگه میان مراکش و اسپانیا که امروزه به نام وی معروف به جبل الطارق است،[3] گذشته و در اندک زمانی سراسر اسپانیا را فتح نمود. علی کتانی در این باره میگوید: (اروپا در گذشته، استقرار و شکوفایی مسلمانان را به خود دیده است. سه نقطه مهمی که مسلمانها در آنجا دوران رونق خود را سپری ساختند، اندلس (پرتغال و اسپانیای مسلمان) سیسیل و کرت بود. جامعة مسلمان اندلس حیات پر حادثه خویش را در سال 711 م (92ه.ق) با عبور سردار خود طارق بن زیاد از تنگة جبل الطارق، در رأس لشکریانش آغاز نمود...
جامعه مسلمان سیسیل که سابقه چند صد ساله دارد آغاز خود را مدیون تلاشهای قاضی امر بن فرات است که در سال 827 م (213ه.ق) در دوران حکومت سلسله آغالیه (بنی اغلب) در تونس این جامعه را تشکیل داد. سیسیل ابتدا بخشی از کشور تونس شد و سپس تحت فرمانداری سلسله غالبی (بنی اغلب) کشور مستقل مسلمانی گردید...
مرکز مهم دیگر اسلام در اروپا، کرت بود. در سال 827 م (212ه.ق) پناهندگان اندلسی در این جزیره یک دولت مسلمان تحت حکمرانی سلسله بلوطی بنیاد نهادند...)[4].
3. ورود اسلام به قارة امریکا از آنجا که آمریکا تا مدتها ناشناخته و دور از دسترس مینمود، ورود مسلمانها به آن، همانند افریقا و اروپا، شکل لشکرکشی نبوده است. ورود مسلمانها به آمریکا در قالب سه موج مهاجرت ابتدا از اروپا و سپس از آفریقا و آسیا تحقق یافته است.
علی کتانی دربارة چگونگی ورود اسلام به امریکا میگوید: (حکایت اسلام در امریکا قطعاً پیش از فتح این قاره به دست قدرتهای مسیحی اروپایی، که در پی کشف این سرزمین توسط کریستوفر کلمبوس برای آنها بدین جا آمدند، آغاز شده است. گزارش شریف ادریسی (جغرافیدان و نقشهنگار مسلمان در قرون وسطی) در سدة دوازدهم میلادی گویای دلیلی است قوی بر این مدعا که مسلمانان اندلسی مدتها پیش از کلمبری قارة امریکا را دیدهاند. مضافاً اینکه شواهد قطعی از دیدارهای مسلمانان قلمرو پادشاهی افریقای باختری از کارائیب، در دسترس است. و بالاخره این حقیقت معلوم شده بحرپیمایان مسلمان اندلسی که دریاهای آزاد را بهتر میشناختهاند، هدایت مکتشفان پرتغالی و اسپانیایی را به عهده داشتهاند. برخی از مکتشفان، خود از مورسیکوسها یعنی از مسلمانان اسپانیایی بودند که ایمان خود را مخفی نگاه میداشتند. همچنین میدانیم مسلمانان مهاجر اندلسی ساکن رباط و سالا (در مراکش) جنگی را بر ضد کشتیهای اسپانیایی و پرتغالی در ساحل کارائیب در اقیانوس اطلس رهبری کردهاند، با اینحال ردپای تشکیل جوامع مسلمانان فعلی امریکا را میتوان در سه موج مهاجرت پیدا کرد: ابتدا خیزابة اروپائیان، سپس موج آفریقایی و آخر آسیایی.)[5]
4. ورود اسلام به جزایر اقیانوس آرام (قارة اقیانوسیه) سکونت مسلمانها در جزایر اقیانوس آرام به شکل مهاجرتهای مختلف از سال 1850 بوده است. هر چند پیش از آن مسلمانها با جزایر اقیانوس آرام آشنایی داشته و از آنها بازدید کرده بودند. بنابراین حضور اسلام در اقیانوس آرام، پیش از آنکه اروپائیان آن را مستعمره خود سازند، محرز گشته است. علی کتانی دربارة ورود مسلمانها به جزایر اقیانوس آرام میگوید: (میتوان مهاجرت مسلمانان به اقیانوس آرام، که اثرات خود را تا امروز هم بر جا گذاشته، دست کم به هشت مرحله نسبت داد. نخستین موج با آمدن مردم در سال 1850 آغاز شد که تا سال 1930 ادامه داشت و سبب استقرار آنها در سواحل شمال خاوری، شمال و شمال باختری استرالیا شد... دومین دسته (افغانها) بودند... سومین دسته موج مهاجران مسلمان در سال 1872 با نفی بلد جنگجویان آزاده الجزایر آغاز شد که فرانسویان آنها را به (ایل دو پن) در کالدونیای جدید آوردند. دسته چهارم مرکب از مهاجران هندی بودند...
این چهار موج نخست را میتوان اصطلاحاً مهاجران قدیم نامید. پس از جنگ جهانی اول پناهندگان آلبانی به استرالیا و نیوزلند آمدند... پس از جنگ جهانی دوم مسلمانان یوگسلاو و نیز ترکهای قبرس بدانها پیوستند... عاقبت باید گفت شمار کثیری مسلمان پس از سال 1960 در استرالیا اقامت گزیدند. این دسته آخر عمدتا از ترکیه و لبنان و همچنین از یونان و پاکستان ومصر و سوریه رسیدند...)[6]
بخشهای مربوط به چگونگی ورود اسلام به نقاط مختلف جهان به پایان رسید. ملاحظه شد چگونه این که از دل شبه جزیره خشک و سوزان عربستان و در میان مردمی منحط و وحشی برخاست، به لطف رهبری بیهمتای پیامبر و ایمان یارانش، شرق و غرب دنیای آن روز را در نوردید. در قاره آفریقا مسلمانان توانستند تمدن باستانی فراعنه مصر را تحت الشعاع خود قرار دهند. و در قارة اروپا و اسپانیا قادر به ایجاد تمدن درخشان اندلس شدند. و در قارة آمریکا و جزایر دور افتاده اقیانوس آرام ضمیر و برکت و معنویت را به ارمغان برند. دوران باشکوه تمدن اسلامی در اندلس حدود هفتصد سال به درازا کشید. پس از آن بود که دشمن با عبرت آموزی از گذشته خود، بر مسلمانان یورش آورد. کشتار، اجبار بر تغییر دین، بردگی و نفی بلد و ظلم و تجاوز و غارت، نتیجه این یورش بود.
با این همه اسلام و مسلمانان واقعی تا به امروز با قدرت و سرافرازی به راه خود ادامه دادهاند. اینک بر ماست که با ایمان و وحدت فردایی روشنتر برای نسل آینده به ارمغان آوریم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ فتوحات اسلامی در اروپا، شکیب ارسلان، ترجمه علی دوانی.
2. جمال مذهبی، ادیان در جوامع امروز، ریچارد بوش، کنت دالرهاید، عظیم نانجی، هیلا کانور،رابرت بام استر، کاپیل پیتس، رابر دیر (ویراستار کلی) ترجمه دکتر ابراهیم گواهی، ج 1 و 2.
3. تاریخ ابن خلدون، ج اول، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
4. تاریخ تمدن ویل دورانت، ج 4، فصل 13، اسلام در غرب، ترجمه ابوطالب صارمی، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم طاهری، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
5. نفوذ اسلام در اروپا در قرون وسطی، دکتر ابوالفضل عزتی.
[1] . گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید محمد تقی فجر داعی گیلانی، بنگاه مطبوعاتی علی اکبر علمی، چاپ چهارم، 1334، ص 792.
[2] . جواهر لعل نهرو، نگاهی به تاریخ تمدن جهان، ترجمه محمود تفضلی، امیرکبیر، چاپ نهم، 1372، ج1، ص292.
[3] . این تنگه تا آن زمان به نام یونانی (ستونهای هرکولس) نامیده میشد.
[4] . کتانی، علی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه محمد حسین آریا، انتشارات امیرکبیر، چ اول، 1368، ص 4243.
[5] . همان، ص 231.
[6] . همان، ص 256 257.
- [سایر] چرا مردم ایران بر علیه عراق که مسلمان هستند , جنگیدند ولی بر علیه کفار اروپا و امریکا و اسرائیل که دستور قرآن است نمی جنگند؟
- [سایر] اهمیت ایران برای آمریکا کدام است؟ ادوار رابطه ایران با آمریکا؟ آمریکا در نگاه امام خمینی؟ ابعاد ماهیت استکباری آمریکا؟
- [سایر] شهید مالکوم ایکس رهبر سیاهان مسلمان آمریکا که بود؟
- [سایر] چرا ما از علم آمریکا استفاده میکنیم ولی شعار مرگ بر آمریکا سر می دهیم؟
- [سایر] علت دشمنی آمریکا با ملت مسلمان ایران چیست؟
- [آیت الله سیستانی] آیا در مدارس دولتی در اروپا و یا آمریکا، می توان تقلب کرد؟ در مدارس غیر دولتی چطور؟ اعم از اسلامی و غیر اسلامی؟
- [سایر] چرا با آمریکا مذاکره نمیکنیم؟
- [سایر] چرا آمریکا حزب سوم ندارد؟
- [سایر] آیا تهدیدات آمریکا بر علیه ایران کارساز است و آیا بهتر نیست ایران با آمریکا رابطه بر قرار کند؟
- [سایر] چرا بهانه دست آمریکا می دهیم و مثلا در مورد دانش هسته ای در برابر آمریکا کوتاه نمی آییم؟