چرا ازدواج با این که پدیده ای شهوانی است، در اسلام امری مقدس به شمار می رود؟
ازدواج با اینکه یک امر شهوانی است، در اسلام جنبه اخلاقی دارد و این تنها امری است که با وجود اینکه پایه طبیعی و شهوانی دارد، جنبه اخلاقی نیز دارد؛ یعنی مثلاً هیچ وقت، خوردن جنبه اخلاقی پیدا نمی کند، ولی ازدواج خودش جنبه اخلاقی دارد. از میان غرایز شهوانی انسان، هر غریزه ای که اشباع شود، اشباع آن در معنویت انسان تأثیری ندارد جز غریزه جنسی. [ازاین رو،] ازدواج از نظر اسلام، سنّت و مستحب است. یکی از علل آن، این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خود دوستی به سوی غیردوستی برمی دارد. تا قبل ازدواج، فقط یک (من) وجود داشت وهمه چیز برای (من) بوده. اولین مرحله ای که این حصار شکسته می شود؛ یعنی یک موجود دیگری در کنار این (من) او قرار می گیرد و برای او معنا پیدا می کند، کار می کند، زحمت می کشد خدمت می کند نه برای من، بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندان می شود، دیگر (او)، (او)ها می شود و اینها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خود خواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود و (او) هم مورد توجه قرار می گیرد. تجربه نشان داده است افرادی که در تمام عمر به خاطر هدف های معنوی، مجرد زندگی کرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویات شود، در همه آنها یک نوع نقص و هر چند به صورت یک خامی وجود داشته است. این نشان می دهد که یک پختگی هست که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود.1 1 . تعلیم و تربیت در اسلام، صص 248 و 249، 397 و 398؛ 110 سؤال از استاد مطهری، صص 74 و 75. www.irc.ir
عنوان سوال:

چرا ازدواج با این که پدیده ای شهوانی است، در اسلام امری مقدس به شمار می رود؟


پاسخ:

ازدواج با اینکه یک امر شهوانی است، در اسلام جنبه اخلاقی دارد و این تنها امری است که با وجود اینکه پایه طبیعی و شهوانی دارد، جنبه اخلاقی نیز دارد؛ یعنی مثلاً هیچ وقت، خوردن جنبه اخلاقی پیدا نمی کند، ولی ازدواج خودش جنبه اخلاقی دارد. از میان غرایز شهوانی انسان، هر غریزه ای که اشباع شود، اشباع آن در معنویت انسان تأثیری ندارد جز غریزه جنسی. [ازاین رو،] ازدواج از نظر اسلام، سنّت و مستحب است.
یکی از علل آن، این است که ازدواج، اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خود دوستی به سوی غیردوستی برمی دارد. تا قبل ازدواج، فقط یک (من) وجود داشت وهمه چیز برای (من) بوده. اولین مرحله ای که این حصار شکسته می شود؛ یعنی یک موجود دیگری در کنار این (من) او قرار می گیرد و برای او معنا پیدا می کند، کار می کند، زحمت می کشد خدمت می کند نه برای من، بلکه برای او، در ازدواج است. بعد که دارای فرزندان می شود، دیگر (او)، (او)ها می شود و اینها قدم های اولی است که انسان از حالت منی و خود خواهی خارج می شود و به سوی غیردوستی می رود و (او) هم مورد توجه قرار می گیرد.
تجربه نشان داده است افرادی که در تمام عمر به خاطر هدف های معنوی، مجرد زندگی کرده و نخواسته اند زن و بچه داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویات شود، در همه آنها یک نوع نقص و هر چند به صورت یک خامی وجود داشته است. این نشان می دهد که یک پختگی هست که جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمی شود.1
1 . تعلیم و تربیت در اسلام، صص 248 و 249، 397 و 398؛ 110 سؤال از استاد مطهری، صص 74 و 75.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین