چگونه هم زمان با حضور قلب به معانی کلمات نماز هم بیندیشیم؟
یکی از مراتب نماز آن است که نمازگزار در طول مدت نماز، به معانی ذکرهای نماز توجه داشته باشد یعنی به بیان الفاظ نماز بسنده نشود بلکه در طول نماز باید توجه به خداوند و حضور او حس شود. نمازگزار احساس کند رو در رو با خداوند گفت وگو و مناجات می کند. مثلاً وقتی در نماز می گوید: (مالک یوم الدین)، باید به معنایی که این عبارت به آن اشاره می کند و بر آن دلالت دارد، توجه کند. برای مثال، هنگامی که انسان با دوستش یا دیگر افراد سخن می گوید، بیشتر توجه او به مخاطب و شنونده است، به گونه ای که گاه هیچ گونه توجهی به الفاظ خود ندارد و در عین حال، به الفاظ و عباراتش نیز توجه دارد، وگرنه نمی توانست مقصود و مطلب خود را به شنونده برساند. پس بهترین کار در نماز، توجه به حضور خداوند است. البته این کار باید در خارج از وقت نماز و در دیگر زمان های زندگی نیز انجام گیرد؛ یعنی انسان باید همیشه حضور خداوند را در جای جای عالم، آشکار و نهان احساس کند تا بتواند این حضور را در نماز، روشن تر و عمیق تر بیابد. اگر صفت یا حالتی برای انسان ملکه شود، آن صفت یا حالت، در همه صحنه ها و شئون زندگی، خود را نشان می دهد و آدمی را رها نمی کند. کسی که در کوچه و بازار، در کلاس و مدرسه، در محیط خانه و محل کار به یاد خداست و از او غافل نیست، بی تردید در نماز نیز از یاد خداوند غفلت نمی کند. بر خلاف کسی که همه جا از یاد خدا غافل است و دلش متعلق به غیر خداست. بی شک، چنین کسی نمی تواند در نماز، قلب خود را متوجه خدا سازد، بلکه دلش در پی دنیا و غیر خداست. خداوند در وصف بندگان مؤمن خویش می فرماید: (رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ؛ مردانی که آنها را هیچ تجارت و معامله ای از یاد خدا باز نمی دارد). (نور: 37) www.irc.ir
عنوان سوال:

چگونه هم زمان با حضور قلب به معانی کلمات نماز هم بیندیشیم؟


پاسخ:

یکی از مراتب نماز آن است که نمازگزار در طول مدت نماز، به معانی ذکرهای نماز توجه داشته باشد یعنی به بیان الفاظ نماز بسنده نشود بلکه در طول نماز باید توجه به خداوند و حضور او حس شود. نمازگزار احساس کند رو در رو با خداوند گفت وگو و مناجات می کند. مثلاً وقتی در نماز می گوید: (مالک یوم الدین)، باید به معنایی که این عبارت به آن اشاره می کند و بر آن دلالت دارد، توجه کند. برای مثال، هنگامی که انسان با دوستش یا دیگر افراد سخن می گوید، بیشتر توجه او به مخاطب و شنونده است، به گونه ای که گاه هیچ گونه توجهی به الفاظ خود ندارد و در عین حال، به الفاظ و عباراتش نیز توجه دارد، وگرنه نمی توانست مقصود و مطلب خود را به شنونده برساند.
پس بهترین کار در نماز، توجه به حضور خداوند است. البته این کار باید در خارج از وقت نماز و در دیگر زمان های زندگی نیز انجام گیرد؛ یعنی انسان باید همیشه حضور خداوند را در جای جای عالم، آشکار و نهان احساس کند تا بتواند این حضور را در نماز، روشن تر و عمیق تر بیابد.
اگر صفت یا حالتی برای انسان ملکه شود، آن صفت یا حالت، در همه صحنه ها و شئون زندگی، خود را نشان می دهد و آدمی را رها نمی کند. کسی که در کوچه و بازار، در کلاس و مدرسه، در محیط خانه و محل کار به یاد خداست و از او غافل نیست، بی تردید در نماز نیز از یاد خداوند غفلت نمی کند. بر خلاف کسی که همه جا از یاد خدا غافل است و دلش متعلق به غیر خداست. بی شک، چنین کسی نمی تواند در نماز، قلب خود را متوجه خدا سازد، بلکه دلش در پی دنیا و غیر خداست. خداوند در وصف بندگان مؤمن خویش می فرماید: (رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ؛ مردانی که آنها را هیچ تجارت و معامله ای از یاد خدا باز نمی دارد). (نور: 37)
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین