کفر همانند توحید، مراتب و مراحل گوناگونی دارد. بر این اساس، می توان دو نوع کفر را بیان کرد: 1. کفر اعتقادی: کسی که به خداوند و ارسال پیامبران باور ندارد. احکام فقهی کافر مثل نجاست بدن، مصداق چنین کفری است. 2. کفر عملی: کسی که پیش از این به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان داشته است، ولی اعمال دینی را از روی سهل انگاری ترک می کند، چنین فردی، در عمل کافر است. البته اگر ترک اعمال دینی به انکار خدا و رسول بازگردد، سبب کفر اعتقادی می شود. بنابراین، کسی که به خدا و دین اسلام باور دارد، ولی نماز را از روی سهل انگاری ترک می کند، دچار کفر عملی شده است و احکام کفر اعتقادی را ندارد. باید گفت نماز، مرز میان اسلام و کفر است؛ یعنی ترک نماز، کفر عملی و چنان ناسپاسی بزرگی در پیشگاه خداوند است که با کفر اعتقادی شباهت و نزدیکی بسیاری دارد؛ تا آنجا که گویی در حد و مرز آن قرار گرفته است، ولی احکام کفر اعتقادی را ندارد. از امام صادق علیه السلام پرسیدند: (چرا ترک کننده نماز را کافر می دانید؟) ایشان فرمود: کسی که نماز را ترک می کند، هرگز آن را ترک نمی کند، مگر به خاطر سبک شمردن آن. و هر کس نماز را ترک کند، پس به قصد لذت این کار را نکرده است. در نتیجه، هرگاه قصد لذت نفی شد، استخفاف (سبک شمردن) اتفاق افتاده است و هرگاه استخفاف باشد، کفر محقق شده است.1 پی نوشت: 1. اصول کافی، ج 4، ص 97. www.irc.ir
کفر همانند توحید، مراتب و مراحل گوناگونی دارد. بر این اساس، می توان دو نوع کفر را بیان کرد:
1. کفر اعتقادی: کسی که به خداوند و ارسال پیامبران باور ندارد. احکام فقهی کافر مثل نجاست بدن، مصداق چنین کفری است.
2. کفر عملی: کسی که پیش از این به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان داشته است، ولی اعمال دینی را از روی سهل انگاری ترک می کند، چنین فردی، در عمل کافر است.
البته اگر ترک اعمال دینی به انکار خدا و رسول بازگردد، سبب کفر اعتقادی می شود. بنابراین، کسی که به خدا و دین اسلام باور دارد، ولی نماز را از روی سهل انگاری ترک می کند، دچار کفر عملی شده است و احکام کفر اعتقادی را ندارد.
باید گفت نماز، مرز میان اسلام و کفر است؛ یعنی ترک نماز، کفر عملی و چنان ناسپاسی بزرگی در پیشگاه خداوند است که با کفر اعتقادی شباهت و نزدیکی بسیاری دارد؛ تا آنجا که گویی در حد و مرز آن قرار گرفته است، ولی احکام کفر اعتقادی را ندارد.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: (چرا ترک کننده نماز را کافر می دانید؟) ایشان فرمود:
کسی که نماز را ترک می کند، هرگز آن را ترک نمی کند، مگر به خاطر سبک شمردن آن. و هر کس نماز را ترک کند، پس به قصد لذت این کار را نکرده است. در نتیجه، هرگاه قصد لذت نفی شد، استخفاف (سبک شمردن) اتفاق افتاده است و هرگاه استخفاف باشد، کفر محقق شده است.1
پی نوشت:
1. اصول کافی، ج 4، ص 97.
www.irc.ir
- [سایر] با توجه به اینکه فاصله بین کفر و اسلام، نماز است، آیا تارک نماز، کافر است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی است که عمداً نماز نمی خواند و تارک الصلاة است ولی منکر نماز نیست، آیا کافر و نجس است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا تارک الصّلاتی که عمدانماز نمیخواند کافر و نجس است؟
- [آیت الله مظاهری] مسلمانی که عمداً نماز نمیخواند و تارک الصلاة است ولی منکر نماز نیست، آیا کافر و نجس است؟ اگر چنین شخصی منکر نماز هم باشد چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] تارک الصلوة در چه صورت کافر است و آیا نجس هم می باشد ؟
- [سایر] بعضی از اهل جهنم علت جهنمی بودنشان را ترک نماز بیان می کنند آیا مراد مسلمانان تارک نمازند یا کافران؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا میان مسلمان و کافر و اهل کتاب تفاوتی هست یا نه؟ (با توجّه به سئوال مذکور)
- [آیت الله سبحانی] آیا مسلمان از کافر و کافر از مسلمان و کافر از کافر ارث می برد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا تلاوت قرآن در مجلس ترحیم تارک نماز و یا منکر نماز جایز است؟
- [سایر] با توجه به فاصله زمانی طولانی ما با صدر اسلام چگونه می توان اطمینان پیدا کرد که قرآن تحریف نشده است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمان از کافر ارث میبرد، ولی کافر اگر چه پدر یا پسر میت باشد از مسلمان ارث نمیبرد.
- [آیت الله سیستانی] مسلمان از کافر ارث میبرد ، ولی کافر اگر چه پدر یا پسر میّت مسلمان باشد از او ارث نمیبرد .
- [آیت الله اردبیلی] کافر میتواند از طرف مسلمان وکیل شود، مگر در اموری که اسلام شرط عامل باشد، هم چنانکه مسلمان نیز میتواند وکیل کافر شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسلمان از کافر ارث می برد؛ ولی کافر اگرچه پدر یا پسر میت مسلمان باشد از او ارث نمی برد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مسلمان از کافر ارث می برد، ولی کافر اگر چه پدر یا پسر میت باشد از مسلمان ارث نمی برد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزهای وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزهای وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید. ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [امام خمینی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههای هنگامی را که کافر بوده قضا نماید؛ ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، باید روزههای هنگامی را که در حال کفر بوده، قضا نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههای وقتی را که کافر بوده قضا نماید؛ ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزههای وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.